به گزارش روابط عمومی انجمن دفاع از قربانیان تروریسم،ایلان برمن، معاون ارشد اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در واشینگتن، در مقالهای درباره فعالیت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که ۴ جولای ۲۰۱۹ در سایت نشنال اینترست منتشر شده، دست به تلاشی برای قلب واقعیات پیرامون این گروه زده است.
وی در ابتدای مقاله می نویسد: «برای هواداران [سازمان، این گروه] ... آلترناتیوی است برای رژیم فعلی در تهران و تنها جایگزینی است که حقیقتا توان ایجاد یک ایران سکولار و دموکراتیک را دارد.» در ادامه نیز جلب حمایت سیاستمداران آمریکایی را موفقیتی برای این گروه که تا پیش از حمله آمریکا به عراق مدتی در لیست تروریستی دوات آمریکا قرار داشت، میداند.
برمن انتشار اطلاعات سازمانهای امنیتی غربی و عبری از برنامه هسته ای ایران را به این گروه نسبت داده و مینویسد: «مقامات امریکایی تایید می کنند که ... [سازمان] ... نقش مهمی در شناخت ما از تهدید فعلی جمهوری اسلامی دارد».
وی در نهایت تلاش میکند تا این سازمان را به عنوان یک بازیگر سیاسی معرفی کند، که آمریکا میتواند بر روی آن حساب باز کند. در حالی که در این مقاله با فراموش کردن عمدی ماهیت تروریستی این سازمان، این را هم از یاد برده است که هیچ یک از اقدامات فعلی و قبلی این فرقه با آن چیزی که بیان شده است، مطابقت ندارد.
در همین راستا سایت دی امریکن کانسروتیو، در ۷ جولای ۲۰۱۹ در مقاله ای با عنوان «تطهیر مجاهدین خلق بیمعنی است» به قلم دانیل لاریسون، بخشهایی از واقعیتهای موجود در این گروه تروریستی را بیان کرده است.
دی امریکن کانسروتیو به عنوان یکی از رسانه های ضد جنگ آمریکایی این مقاله دانیل لاریسون را در پاسخ به مقاله ایلان برمن منتشر کرده است. وی معتقد است که برمن برداشتی سطحی از یک فرقه تمامیت خواه داشته و بسیاری از انتقادات وارده به آنها را نادیده گرفته است. به گفته وی چنین وضعیتی میتواند تصویری غلط و انحرافی از ماهیت فعلی و اقدامات خشونت بار آن ها در گذشته در مخاطبان که از گذشته آن ها اطلاعی ندارند، ایجاد نماید.
لاریسون در بخشی از این مقاله با بیان این که مجاهدین خلق (منافقین) در ترویج دیدگاه خود و جذب سیاستمداران و مقامات سابق امریکایی موفق بودهاند آن را نتیجه پرداخت هزاران دلار به این افراد دانسته و این چنین خرید هوادار در آمریکا توسط یک گروه کوچک را زنگ خطری برای جامعه آمریکا ذکر نموده است.
به نوشته این پژوهشگر مسائل تروریسم، برمن در مقاله خود به تاریخچه خشونت بار و سوءاستفاده از اعضای این فرقه و همکاری آن ها را با صدام حسین در زمان جنگ ایران و عراق و همچنین حملات تروریستی آن ها را علیه شهروندان ایرانی و آمریکایی و قتل دانشمندان هسته ای اشاره نداشته است. در صورتی که بیان این واقعیات برای درک عادلانه مخاطب از سوی هر نویسنده ای نسبت به هر موضوعی یک امر بدیهی است.
لاریسون با بیان اینکه برمن در پی تطهیر این فرقه تروریستی است، آورده است: آقای برمن چگونه این همه منفوریت این فرقه را در ایران و حتی مهاجرین در خارج نادیده گرفته و اقدامات ضدحقوق بشری آن ها را علیه اعضای خود هیچ انگاشته است. وی در نهایت جمع بندی می کند که منافقین فرقه ای مشابه خمرهای سرخ هستند.
این انجمن ضمن هشدار نسبت به اینگونه تطهیر تروریسم، اعلام می دارد این حرکت، تلاشی مذبوحانه در جهت گسترش تروریسم و مقابله ای آشکار با مبانی حقوق بشر و کرامت انسانی خواهد بود، که وظیفه نخبگان را در خنثی نمودن آن و توجیه افکار عمومی بیش از پیش ضروری مینماید.
در همین خصوص فرزندان شهید دکتر یحیی سعیدی - که در سال ۱۳۶۴ توسط عوامل منافقین به شهادت رسید، طی نامه ای به ایلان برمن، ضمن توصیف فعالیت های خیرخواهانه پدر خود به عنوان یک پزشک در جامعه نوشته اند: در زمان وقوع این مصیبت، ابوذر ۵ ساله و زهرا ۶ ساله بود، هر دو مادرزادی ناشنوا بودیم، به همین سبب فقدان پدر دردی مضاعف شد بر مشکلات جسمی و دوران کودکی، اما با صبر و پایداری و استقامت بر ظلمت شب تاریک فایق آمدیم.
در بخشی از این نامه آمده است: امروز پس از گذشت ۳۴ سال این فاجعه اسفبار را مرور می کنیم تا یک بار دیگر پرونده این فاجعه دلخراش در ذهن جامعه بازخوانی شود و کودکان امروز از آثار به جا مانده بر کودکان ایران از رفتار تبهکارانی همچون گروه منافقین مطلع شوند و جلو تقویت بسترهای اجتماعی تقویت تروریسم گرفته شود.
نظر شما