گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی در طول ۲۴ ساعت گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و منعکس کرده است.
شرط خوب شدن حال تولید در ایران چیست
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با حیدر مستخدمینحسینی، معاون اسبق وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی، آورده است: ایران باید در مسیر حمایت از تولید گام بردارد و اتفاقا اقداماتی در این زمینه آغاز شده است.
حیدر مستخدمینحسینی افزود: بحث حمایت از تولید ملی یک بحث جدید نیست و از سالهای گذشته بارها مطرح شده است. این مهم هم در سالهای پیش و هم پس از انقلاب مطرح بود. به ویژه پس از انقلاب حمایت از تولید داخلی به یک اصل مهم در اقتصاد کشور تبدیل شد. این امر سبب شده تا تمام دولتها همواره این بحث را در سر فصل برنامه های خود قرار دهند ولی وقتی در عمل به این ماجرا نگریسته می شود، توفیق چندانی دیده نمی شود.
او ادامه داد: کانون بحث حمایت از تولید داخلی، در ایران مساله سرمایه گذاری است و در دو دهه اول انقلاب نیز در قالب پیشنهادهای دولت به مجلس، به ویژه در بودجه تحت عناوینی چون تبصره سه به مساله سرمایه گذاری پرداخته می شد. این حمایتها اغلب بخشها اعم از بالادستی و پایین دستی را در بر می گرفت. درنتیجه حمایت های دولتی از تولید چندان خود را محدود به حوزه های خاصی نمی کرد. گرچه در آن زمان هم شتاب رونق تولید چندان مطلوب نبود اما در هر حال تحرک بود ولی به تدریج این روند ناکام ماند و تغییر کرد.
وی در پاسخ به پرسشی در رابطه با اهمیت سیاستهای پولی کشور در حمایت از تولید خاطرنشان ساخت: ببینید سسیستم پولی کشور باید در خدمت و در راستای تولید قرار گیرد. در همین مدت کوتاهی که از تحریم کشور می گذرد، توجه به تولید از سر ناچاری مسئولان افزایش یافته و اگر این روند سیستمی شود، عملا بیکاری نیز شدیدا کمتر می شود. وقتی تحریم دولت از واردات برخی کالاها منع می کند، دولت یا باید مصرف آن کالا را به فراموشی سپارد یا باید به نحوی آن را تولید کنیم. به همین دلیل دوباره در زمان تحریم ها توجه به تولید داخلی دو چندان می شود.
مستخدمین حسینی تاکید کرد: به طور کلی حرف من این است که تولید ملی باید استراتژی و زیر بنای اقتصاد کشور باشد و تمام بخش ها در توجه به این سیاست، چشم انداز و اهداف خود را تعیین کنند که این میان سیاستهای پولی نیز اهمیت دو چندانی خواهد داشت. نرخ سود، تسهیلات و توجه به بودجه و سیاست مالیاتی همگی به سود یا زیان تولید خواهند بود ولی گاهی این مسائل کنار می رود.
هشدار ظریف و سردرگمی تروئیکای اروپایی
وب سایت خبری تحلیلی فرارو گزارش داد: میان سه کشور اروپایی عضو برجام، دیدگاه واحدی در زمینه متقاعد کردن ایران به اجرای کامل برجام وجود ندارد. برلین، پس از اینکه اعتراف کرد که نمیتواند برای ایران «معجزه کند»، خودش را کنار کشید. بریتانیا نیز، به دلیل ماجرای نفتکشها، مسئله نجات برجام را از اولویتهای خود حذف کرده است. در این میان، فقط فرانسه تلاش میکند از طریق یک راهکار دو مرحلهای، ابتدا ایران را به توقف روند کاهش تعهدات متقاعد کند و سپس زمینه مذاکرات ایران و آمریکا را فراهم کند.
هشدار محمدجواد ظریف
دیپلمات ارشد ایران به خبرگزاری خانه ملت گفت: «همه کشورهای عضو کمیسیون مشترک برجام به اجماع رسیدهاند که آمریکا باعث همه تشنجها شده است و خواستههای ایران از ابتدا مشخص و روشن بوده است و انتظاری فراتر از برجام نداشته است. ما گفتیم اگر برجام توسط دیگران به شکل کامل اجرا نشود ما هم به همان شکل ناقص آن را اجرا میکنیم والبته همه اقدامات ما در چارچوب برجام بوده است.»
ظریف با اشاره به خواست برخی کشورهای عضو ۱+۴ برای لغو اجرای گام سوم کاهش تعهدات برجامی گفت: «این در اختیارات جمهوری اسلامی است که در این باره تصمیم بگیرد و حتما اگر تعهدات طرفهای خارجی برجام اجرا نشود این گام در امتداد اقدامات قبلی برداشته خواهد شد.»
هشدار ظریف از این منظر مهم است که ایران و اروپا گفتگوهایی برای نجات برجام انجام میدهند. روحانی اخیرا به طور تلویحی گفته است این مذاکرات «ممکن است در هفتههای آینده به نتیجه قابل قبول» برسد. با این حال، برخی مقامات ایرانی میگویند نباید به اروپاییها اعتماد کرد. علاء الدین بروجردی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، در گفتگو با خبرگزاری خانه ملت، با اشاره به گفتگوی تلفنی ۱۰۰ دقیقهای بین روسای جمهور ایران و فرانسه، تصریح کرد: «به هیچ قول و وعدهای از طرف اروپا نباید اعتماد کرد.»
سردرگمی تروئیکای اروپایی
هشدار ظریف، لحن امیدوارانه روحانی و تشکیک بروجردی، همه از نوسانات روابط ایران و اروپا خبر میدهند. نوساناتی که در مناسبات فیمابین خود تروئیکای اروپایی (فرانسه، بریتانیا و آلمان) هم وجود دارد و پیشبینی میشود که گام سوم کاهش تعهدات هستهای ایران، این نوسانات را بیشتر کند.
تروئیکای اروپایی پس از یک سال تعلل، در نهایت، سازوکار «ابزار حمایت از تبادلات تجاری» (اینستکس) را راه اندازی کرد، اما در عمل هیچ تراکنش مهمی در این سازوکار انجام نشد. ایران در پاسخ به این بیعملی اروپا، کاهش تعهدات هستهای را شروع کرد و تاکنون در این زمینه دو گام برداشته است. اروپاییها، از هر دو گام انتقاد کردند و ایران را به خاطر توقف اجرای تعهدات هستهای تحت فشار قرار دادند. اما الآن در واکنش به هشدار اخیر ظریف، منابع دیپلماتیک اروپایی به روزنامه الشرق الاوسط گفتهاند که هشدار ظریف به این معناست که فشارهای اروپا بر ایران برای متوقف کردن روند کاهش تعهدات هستهای، به نتیجه نرسیده است. افزون بر این، از دیدگاه این منابع، هشدار ظریف، اروپاییها را با چالش عمدهای مواجه میکند.
حذف صفرها؛ نمایشی بیحاصل یا کاری سودمند؟
وب سایت خبری عصر ایران در گزارشی آورده است: اعلام تصویب حذف چهار صفر از پول ملی و احتمال عرضۀ «تومان» به جای «ریال» بر این اساس، موضوع بحث های متنوعی شده و کار به طنز و لطیفه سازی هم کشیده شده است. علی ربیعی سخنگوی دولت هدف از این کار را کاهش استهلاک کاغذ اسکناس، حفظ حیثیت ظاهری پول ملی و افزایش کارایی آن دانسته و قضیه را به کاهش تورم ربط نداده چندان که منتقدان از این منظر تحلیل می کنند.
در نگاه بدبینانه این یک کار نمایشی یا ناقص است و چون همراه با اصلاح دیگر ساختارها صورت نمی پذیرد چندی نمی گذرد که صفرها یکی یکی بازمی گردند. زیرا این صفرها نشانه ای از وضعیت تورمی اقتصاد ایران در قریب ۵۰ سال گذشته است.
در نگاه خوش بینانه هم حذف چهار صفر به لحاظ روان شناختی اثر مثبت می گذارد و وضعیت پول ملی را در قبال ارزهای دیگر حداقل حسب ظاهر بهتر نشان می دهد. همان که سخنگوی دولت از آن با لفظ «حیثیت» یاد می کند.
در نگاه واقع بینانه اما هر چند از این کار نمی توان انتظار معجزه داشت با این حال ضرورتی اجتناب ناپذیر است و تبعات مثبتی از این دست در پی دارد:
۱. مبادلات روزانه را ساده می کند. همین حالا هم مردم یک صفر ریال را حذف می کنند و «تومان» را به کار می برند. رفتاری که گردشگران خارجی را گیج می کند.
۲. با حذف چهار صفر اما عملیات حسابداری آسان تر خواهد شد.
۳. مزیت سوم افزایش امنیت در حمل پول است.
۴. صفرهای زیاد و ثبت همۀ آنها امکان ارایۀ سریع تر خدمات بانکی را سلب کرده است.
۵. مردم خود یک یا چند صفر را در گفتارهای روزانه حذف کرده اند.
۶. حجم زیاد اسکناس مردم را به استفاده از چک پول یا تراول ناگزیر می کند. حال آن که تراول ها اسکناس نیستند و استفاده اسکناسی از آنها می تواند تورم زا باشد.
۷. چاپ و امحای اسکناس هزینه بالایی را به اقتصاد تحمیل می کند. کار به جایی رسیده که هزینه چاپ برخی اسکناس ها از ارزش خود آنها بیشتر شده است!
۸. اسکناس، مستهلک می شود و واحد های پولی جدید قاعدتا هزینه استهلاک کمتری دارند.
۹. جایگاه برابری ریال و ارزهای دیگر در جدول های مقایسه ای با حذف صفرها ارتقا می یابد. این همان نکته ای است که سخنگوی دولت برای توضیح آن از تعبیر «حیثیت» استفاده کرده است.
۱۰. سرانجام این ابداع ما نیست و کشورهای دیگر هم انجام داده اند. فرانسه و ترکیه نمونه تجربه های موفق این کار هستند و آرژانتین از نمونه های ناموفق و زیمبابوه بسیار ناموفق.
سحر قریشی به الناز شاکردوست و مهناز افشار میرسد؟
پایگاه خبری تحلیلی «تابناک» گزارش داد: سحر قریشی، بازیگر سینما به تازگی در گفت و گویی ضمن حملات مستقیم به مهناز افشار در واکنش به حملات مشابهی که افشار نسبت به او به کار برده بود، از تلاشش برای تغییر مسیر در بازیگری سخن به میان آورده و رد پیشنهادهای تجاری در سینما و شبکه نمایش خانگی و بازی در تئاتر «لامبورگینی ۲» به کارگردانی سیامک صفری را در این راستا عنوان کرده است. او موفقیت مهناز افشار در تغییر زمینه بازیگریاش از تجاری به هنری را نیز با تحسین مورد اشاره قرار داده و به وضوح نشان داده که در پی همان مسیری است که شاکردوست و افشار پیش از او رفتهاند. سحر قریشی به الناز شاکردوست و مهناز افشار میرسد؟
این واقعیتی تلخ در سینماست که اگر فاصلهای قابل توجه میان حضور یک بازیگر مقابل دوربین بیفتد، بازگشتش به سینما چندان ساده نیست؛ کما اینکه برخی بازیگران سینمای ایران که چند سال در خارج از ایران به سر میبردند و از سینما به کلی فاصله گرفتند، دیگر نتوانستند نقش مناسبی بگیرند. یکی از تکنیکهای عبور از سینمای تجاری و بازگشت به سینمای هنری ـ که اعتباری نزد منتقدین و مخاطبان جدی سینما به وجود میآورد و کارگردانهای صاحب سبک را ترغیب میکند تا به بازیگر تجاری نقش جدیتر بدهند ـ فاصله گرفتن از کاراکتری است که او با آن مشهور است.
الناز شاکردوست و مهناز افشار از این تکنیک به خوبی استفاده کردند و موفق شدند. اتفاق دیگر که برای مهناز افشار رخ داد و هنوز برای الناز شاکردوست رخ نداده اما در تداوم مسیرش باید به آن توجه کند و سحر قریشی نیز به کلی از آن محروم است، برخورداری از یک مشاور در سینماست؛ مشاوری که بازیگر از پستهای اینستاگرامی و توییتری تا حضور در مراسم سینمایی و غیرسینمایی و انتخاب فیلمهایش را با او هماهنگ کند و به عنوان یک کارمند تمام وقت برای برند شخصی هنرمند کار کند. برخی بازیگر سینمای ایران که شخصاً توان بالایی ندارند، با استفاده از این مشاوران چهره خوبی در چند سال اخیر از خود ـ چه در فضای حرفهای و چه در افکارعمومی ـ ترسیم کردهاند.
موضوع دیگر سبک زندگی متفاوت بازیگرانی است که در سینمای هنری بازی میکنند. مهناز افشار تا حدود زیادی به این تغییر تن داد، الناز شاکردوست نیز تا حدودی تغییرات در خود داده اما سحر قریشی در همین گفتوگوی اخیرش نیز نسبت به تغییر استایل گارد نشان داده است. به جز دریافت دستمزد اندک، پذیرش بازی در نقشهای کوچک و کوتاه -ولو یک سکانس- در فیلمهای مهم، موضوع دیگری است که یک بازیگر حرفهای که قصد دارد دایره بازیگریاش محدود به سینمای شانه تخم مرغی نشود، باید در نظر بگیرد. در عین حال قریشی باید تلاش کند تکنیک بازیگریاش را در کنار افزایش مطالعهاش ارتقا دهد و به کارگردانهای حرفهای نشان دهد چیزی برای عرضه دارد.
واقعیت این است که در سینما از جمله سینمای ایران، هر سال تعداد محدود فیلم باکیفیت و دارای سناریو و تیم حرفهای پشت و جلوی دوربین (کستینگ) ساخته میشود و در این فیلمها نیز نقشهای کلیدی محدودی وجود دارد. بنابراین نه تنها رقابت بلکه جدال و تقابل شدید بر سر این نقشها در سینمای ایران، طبیعی است و اگر جز این باشد، باید تعجب کرد. از این منظر حتی با برخوردی از بالاترین تواناییها، تداوم حضور در سینمای جدی به خصوص برای بازیگران که باید انتخاب شوند، بسیار دشوار و نفسگیر است.
فروش انبوه اطلاعات بانکی مردم به شرکتهای واسطه به قیمت مفت
تارنمای خبری تابناک در این گزارش آورده است: فروشنده میگوید شماره تلفن تان را بدهید و بعد از چند ثانیه، پیامکی دریافت میکنید که حاوی کدی چند رقمی است. کدی که فروشنده از شما دریافت میکند تا به واسطه آن به سیر تا پیاز اطلاعات بانکیتان دسترسی پیدا کند!
ماجرا از این قرار است که به تازگی کسب و کارهای آنلاینی در کشورمان دایر شدهاند که در تبلیغات پرشمارشان، بر رتبه بندی اعتبار مالی و بانکی شهروندان تأکید و اصرار دارند که رتبه بندی شان بسیار موثق است. اما چگونه؟ مگر ممکن است شرکتی به ریز و درشت اطلاعات بانکی شهروندان دسترسی داشته باشد و بتواند بر اساس آن رتبه بندی کند!؟
پیش از پاسخ به این پرسش، لازم است سری به این کسب و کارها بزنیم تا دریابیم در اطلاعاتی که این مجموعهها به مراجعان میدهند، به ازای دریافت کد ملی و شماره تلفن همراه، گزارش کاملی است که مشخص میکند از کدام بانکها تسهیلات دریافت و چقدر دریافت کردهاید، بابت چه دریافت کردهاید، اقساط تان را بموقع پرداخت کردهاید یا خیر و باقیمانده وام دریافتی تان چقدر است و کی تمام خواهد شد؟
البته این گزارش مفصلتر از این حرف هاست و حتی شامل تسهیلاتی که شما به عنوان ضامن در آنها تعهد دارید و یا تسهیلاتی که قبلا گرفته و در آنها تسویه حساب کردهاید هم میشود و افزون بر این موارد، آدرس پستی منزل و محل کارتان، شماره تماس، نام پدر و اطلاعات دیگر را هم به مخاطب ارائه میدهد. مجموعه کامل و جامعی که حتی مشخص میکند آیا چک برگشتی دارید یا خیر.
اما منبع این گزارش تفصیلی کجاست و چگونه انبوه اطلاعات بانکی به دست این مجموعهها رسیده و بر اساس چه مجوزی به فروش میرسد؟ آیا این اطلاعات به این شرکتها فروخته شده یا به رایگان در اختیارشان قرار گرفته و حالا به تشخیص ایشان نرخ گذاری شده و به فروش میرسد؟ آیا اطمینانی هست که این اطلاعات به دیگران فروخته نشود و راه سوءاستفاده از شهروندان باز نشود؟ کدام نهاد بر این مجموعهها نظارت دارد؟
شاید بهترین راه برای دریافت پاسخ این پرسش ها، مراجعه به این مجموعهها باشد: «اطلاعات بانکی هشت سال اخیر ملاک اعتبارسنجی شماست و این اطلاعات از ۲۷ بانک دریافت میگردد. این کار زیر نظر بانک مرکزی و در زیرمجموعه یک شرکت مادرتخصصی با نام «رتبه بندی ایرانیان» صورت می گیرد که متعلق به بانک مرکزی است و به ازای دریافت گزارش مبلغ ۱۰۲۴۶ تومن دریافت می شود که شش هزار تومان آن به شرکت یاد شده تعلق دارد.»
راهکار بهزاد نبوی به اصلاحطلبان برای انتخابات۹۸؛ با نرخ ارز بازی میکنند
پایگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با بهزاد نبوی، آورده است: قد خمیده و خط و خطوط چهرهاش، نشان روزهای سختی است که سپری کرده اما هنوز هم شاداب و سرزنده است و با نشاط پذیرای ما می شود و به سوالات پاسخ میدهد. وقتی لقب «چریک پیر» را به او یادآور میشویم با لبخندی میگوید «نه چریک بودن را قبول دارم و نه پیر بودن را».
بهزاد نبوی، همراهِ روزهای سخت شهید رجایی و وزیر صنایع دولت دفاع مقدس میرحسین موسوی، حالا سرد و گرم روزگار را چشیده و از هیجان روزهای تحصن مجلس ششم به نقطهای رسیده که مواضع دلسوزانه و اعتدالیاش را حتی برخی اصلاحطلبان نمیپسندند.
او حالا با توجه به شرایط کشور و فشارهای خارجی بر انتخابات پرشور تاکید دارد و همزمان به حامیان تحریم انتخابات و شورای نگهبان کنایه میزند. نبوی همچنان که اصرار دارد در جریان اصلی اصلاحات کسی حامی تحریم انتخابات نیست، به سخنگوی شورای نگهبان هم میگوید «باید برای اصلاح طلبان فرش قرمز پهن کند».
این چهره اصلاح طلب که معتقد است پس از انتخابات ۸۸ آرایش سیاسی کشور تغییر کرده است، درباره انتخابات مجلس یازدهم میگوید که مانند انتخابات گذشته، اصلاح طلبان باید برای کنار زدن تندروها با چهرههای اعتدالی اصولگرا ائتلاف کنند.
او از عملکرد فراکسیون امید هم انتقاد می کند و می گوید تلاش های زیادی کرده که دو فراکسیون امید و مستقلین یک فراکسیون واحد و متحد شوند. با او درباره ضرورت رایزنی ها با شورای نگهبان، گفتگوی اصلاح طلبان با رهبری، نوع رابطه با آمریکا در دوران ترامپ و... و. هم صحبت کردیم.
اصلاحطلبان تندرویی داریم که به براندازان نزدیکترند
در سال ۸۸ عدهای مثل من به «فتنهگری» و به عدهای هم به «ساکتین فتنه» متهم شدند. این «ساکتین فتنه» عملا یک طیف جدید ایجاد کردند. به نظرم ساکنین فتنه بیشتر اصولگرایان معتدل و میانه رو بودند که حاضر نشدند علیه مهندس موسوی و اصلاح طلبها که نامشان فتنهگر شده بود، شمشیر بکشند و وارد میدان شوند. کسانی مانند آقایان ناطق نوری، لاریجانی و مطهری در زمره «ساکتین فتنه» طبقهبندی شدند. یا افرادی مانند آقای آخوندی که همیشه اصولگرا بودند، مسئول ستاد آقای موسوی شدند و عدهای از اصولگرایان از مهندس موسوی حمایت کردند. میخواهم بگویم که آرایش قوا در حال تغییر است؛ اما دوستان ما توجه ندارند. در سال ۹۲ که آقای روحانی رئیس جمهور شد، به دلیل همین تغییر آرایش بود. روحانی عضو جامعه روحانیت مبارز بود و ربطی به اصلاحطلبان نداشت؛ اما بسیاری از اصلاحطلبان از نامزدی مثل آقای دکتر عارف درخواست کردند کنار برود و آقای روحانی بماند. در واقع اصلاح طلبها و اصولگراهای میانه رو و معتدل به نوعی در کنار هم قرار گرفتند و این روند در مجلس دهم خیلی روشنتر شد. در حال حاضر، من تندروی و میانه روی را یک پوشش فراتر از اصلاحطلبی و اصولگرایی میبینم.
امضای برجام بهترین کار یک دولت بعد از انقلاب بود
بهزاد نبوی می گوید: دولت روحانی بهترین کاری که یک دولت بعد از انقلاب میتوانست بکند، یعنی امضای برجام را انجام داده است، که واقعا یک کار تحسین برانگیز است، ولی وقتی دوستان تندروی خودمان در داخل، هم صدا با آقای ترامپ نمیخواهند بگذارند نتیجهای از برجام به دست آید، آقای روحانی چهکاره است!؟ در دیداری که در ماه رمضان با ایشان داشتیم، آقای روحانی از حاضرین در جلسه پرسیدند که دولت چه نقشی در سیاست خارجی، اقتصاد، مسائل فرهنگی و... دارد؟ در دوره آقای خاتمی، گرچه فشار روی آن دولت زیاد بود، ولی حداقل کنترل اقتصاد در دست دولت بود. متأسفانه در حال حاضر کنترل اقتصاد هم در دست دولت نیست.
برخی نهادها با نرخ ارز بازی می کنند
شصت درصد ثروت ملی کشور در دست چند نهاد است که آنها میتوانند حتی با نرخ ارز بازی کنند. امروز میبینیم بدون هیچ دلیلی قیمت ارزهای خارجی پایین و یالا میرود، به نظر من اینها تصمیمگیریهای قدرتهای اقتصادی است، که دولت در آن نقش چندانی ندارد.
عزیزان اصلاحطلب به جای افشای دلایل ناکامی دولت روحانی، خرجشان را از دولت و مجلس جدا میکنند. با این کار آن اتفاقی که شما میگویید نمیافتد و چهار سال بعد اصلاحطلبان به قدرت نمیرسند و در واقع هم چوب و هم پیاز را میخورند. به این معنا که نه تنها در انتخابات برنده نمیشوند، به نامردی و بیاخلاقی متهم میشوند. حداقل در این دو سال باقی مانده از دولت روحانی کمک نمیکنند تا بتواند توفیقاتی به دست بیاورد. مردم مشکلات را میبینند ولی همه یک پرونده زیر بغلشان نیست تا ببینند ریشه مشکلات کجاست!؟
اجاره بها در یک سال گذشته، حداقل سه برابر شده است/ اجاره بها بیش از نرخ خرید مسکن افزایش یافته است
وبسایت خبری تحلیلی پارسینه در گفت وگو با محمد علی پورمختار، نماینده مجلس شورای اسلامی، آورده است: این عضو فراکسیون ولایی مجلس تاکید کرد: دولت و مجلس برنامهای برای کاهش نرخ مسکن ندارند. بحث مالیات خانههای خالی مطرح بود که دولت گفته است فعلا این لایحه به مجلس نمیفرستیم.
نماینده کبودرآهنگ و عضو فراکسیون ولایی مجلس گفت: به تبع سایر کالاها وخدمات، اجاره بها حداقل سه برابر شده است. یک زمانی با پولی که در حال حاضر برای رهن داده میشود، مردم میتوانستند خانه بخرند. در حال حاضر امکان خانه دار شدن به حداقل رسیده است.
در ادامه مشروح گفت و گوی خبرنگار پارسینه با محمد علی پورمختار را میخوانید:
شما از مجلس حق مسکن دریافت میکنید؟
خیر، مجلس مبلغی را به ما به عنوان رهن خانه داده که آن هم کافی نبود و برای تمدید قرارداد رهن مجبور شدم مبلغی را به آن اضافه کنم.
به نظر شما اجاره بها در یک سال گذشته چقدر افزایش یافته است؟
بسیار افزایش داشته است. بالاخره به تبع سایر کالاها وخدمات، اجاره بها حداقل سه برابر شده است. یک زمانی با پولی که در حال حاضر برای رهن داده میشود، مردم میتوانستند خانه بخرند. در حال حاضر امکان خانه دار شدن به حداقل رسیده است. از سوی دیگر نرخ خرید خانه بسیار افزایش پیدا کرده است مخصوصا در مناطق ضعیف تهران. قیمت مسکن در منطقهای که در حال حاضر بنده در آن سکونت دارم پیش از این گرانیها حدود چهار میلیون تومان بود، اما در حال حاضر به دوازده میلیون تومان رسیده است.
آیا دولت ومجلس برنامهای برای کنترل و کاهش نرخ مسکن دارند؟
خیر، دولت و مجلس برنامهای ندارند. بحث مالیات خانههای خالی مطرح بود که دولت گفته است فعلا این لایحه را به مجلس نمیفرستیم. در حال حاضر دولت اعلام کرده است که چهارصد هزار مسکن ارزان و کوچک تا سال ۱۴۰۰ میسازد که امیدواریم مانند مسکن اجتماعی نشود و این طرح به مرحله اجرا برسد.
مجلس طرحی برای مالیات بر خانههای خالی ندارد؟
تا الان چنین طرحی را ندیده ام. این طرحها بیشتر باید در کمیسیون اقتصادی مطرح و به بحث گذاشته شود، اما چیزی مطرح نشده است.
تعلل ۱۵ ماهه کمیسیون قضائی برای رسیدگی به طرح اصلاح قانون تابعیت؛ تقاضا برای رسیدگی مستقیم طرح در صحن علنی
جامعه خبری تحلیلی الف، در گفت و گو با حاجی دلیگانی، آورده است: یکی از طراحان «طرح اصلاح قانون تابعیت» با انتقاد از تعلل ۱۵ ماهه کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس برای رسیدگی این طرح، از تقاضای جمعی از نمایندگان برای رسیدگی مستقیم این طرح در صحن علنی خبر داد.
حسینعلی حاجی دلیگانی نماینده شاهین شهر، برخوار و میمه در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار الف با بیان اینکه گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس از بررسی وضعیت افراد دو تابعیتی و دارای گرین کارت در حوزه مسئولان و مدیران ارشد پنجم اردیبهشت سال گذشته در صحن قرائت شد، گفت: این تحقیق و تفحص ۲ خروجی مهم داشت. یکی این بود که ۹۳ نفر از افراد دارای تابعیت مضاعف، گرین کارت یا اقامت در خارج از کشور در حوزه مدیران و مقامات ارشد شناسائی و لیست اسامی آنها تهیه و تحویل هیئت رئیسه مجلس شد.
وی افزود: خروجی دوم شناسائی خلاء های قانونی در خصوص تابعیت مضاعف در بین مدیران و مقامات دولتی بود که تهیه «طرح اصلاح قانون تابعیت» از نتایج آن بود.
عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با بیان اینکه طرح مذکور هفت ماده داشت، افزود: بیش از ۸۰ نماینده این طرح را امضاء کردند و در همان زمان تحویل هیات رئیسه مجلس شد.
حاجی دلیگانی با بیان اینکه طرح مذکور به کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس ارجاع شد، افزود: همچین همزمان ۲۳ نماینده دیگر طرحی تحت عنوان طرح اصلاح برخی از قوانین مربوط به تابعیت را تهیه و ارائه کردند که متاسفانه این کمیسیون هنوز این طرح ها را بررسی نکرد.
وی با بیان اینکه اینجانب بیش از ۱۰ بار به کمیسیون مذکور مراجعه و خواستار تعیین تکلیف این طرح شدم، گفت: آقای ملکشاهی رئیس کمیسیون اعلام کرد که آقای جلیل رحیمی جهان آبادی نماینده تربت جام و عضو کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس مسئول رسیدگی به این طرح ها شده که اینجانب چندین بار از این نماینده خواستم تا طرح مذکور را تعیین تکلیف کند.
طراح طرح اصلاح قانون تابعیت تصریح کرد: آقای رحیمی جهان آبادی در پاسخ به مراجعات طراحان این طرح می گفت پیگیر موضوع است. اما وی فقط طرح را معطل کرد و در این مدت جز وقت کشی کار دیگری نکرد.
حاجی دلیگانی با اشاره به آئین نامه داخلی مجلس افزود: طبق آئین نامه هر گاه یک طرح در کمیسیون بررسی نشود، نمایندگان می توانند تقاضای مطرح شدن مستقیم آن در صحن مجلس را مطرح کنند که در حال حاضر این کار صورت گرفت و ما امیدواریم طرح مذکور در روزهای آینده در صحن مجلس مطرح شود.
شکست فراکسیون امید؛ آیا همه مشکلات به دلیل یک ائتلاف بود؟
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز گزارش داد: آنچه عارف تخریب میخواند انتقادهایی است که در تمام اینسالها به منش این شخصیت سیاسی شده است و او به جای اصلاح روش خود اکنون میگوید منتظر چنین تخریبهایی بودم.
محمدرضا عارف که اینروزها برخلاف رویکرد چندسال اخیرش قدری بیشتر سخن میگوید و گاه از وضع موجود انتقاد میکند، اخیرا گفته است که از ائتلاف انتخاباتی در سال۹۴ رضایت ندارد: «به ائتلافی که در سال ۹۴ انجام شد نقد جدی داریم و آثار آن ائتلاف را هر روز در مجلس مشاهده میکنیم راهبرد ما در سال۹۴ راهبرد سلبی بود در برخی حوزه ها در انتخابات مجلس دهم به اندازه کافی کاندیدا نداشتیم و هدف این بود که مجلس در اختیار عده ای تندرو قرار نگیرد و به همین دلیل ائتلاف کردیم و نتیجه آن لیست امید شد... افرادی در داخل لیست امید قرار گرفتند که در ظاهر با ما همراهی می کردند ولی در باطن به گونه دیگری رفتار کردند و عدهای نیز در مجلس رو در روی ما قرار گرفتند اگرباز هم به شرایط سال۹۴ برگردیم احتمال انجام این ائتلاف وجود دارد».
عارف با این سخنان بیش از نکه قصد داشته باشد به آسیبشناسی عملکرد نامطلوب فراکسیون امید بپردازد، سعی میکند از پذیرش مسئولیت ناکارآمدی فراکسیون امید فرار کند و آن را بر گردن یک استراتژی نادرستیعنی ائتلاف بیندازد اما او توضیح نمیدهد که ائتلاف سال۹۴ با هدایت چه کسی انجام شد؟ عارف در لیست ۳۰نفره تهران در انتخابات مجلس سر لیست بود و تمام افرادی ذیل نام او مطرح بودند با تأیید شخص و او البته سید محمد خاتمی نامشان در لیست جا گرفته بود و اگر لیست مذکور مورد پسند او یا دیگر سران اصلاحات نبود، شاید بهتر بود که پیش از انتخابات سابقه افراد را بررسی و بینش سیاسی خود مانع حضور آنها در لیست میشدند اما رویکرد عارف و همقطارانش مصداق ضربالمثل «از هول حلیم در دیگ افتادن» شدند و برای آنکه در یک وزنکشی سیاسی با اصولگرایان پیروز شوند هرکسی که بیم رد صلاحیتش نمیرود را وارد لیست کردند و با یک «تَکرار» بیپشتوانه بخش از مردم که طرفدار جریان اصلاح بودند را مجاب کردند که به لیست رأی بدهند.
در این میان عارف افراد حاضر در لیست را مقصر میداند که در باطن طور دیگری رفتار کردند اما واقعیت این است که تأیید او باعث اغوای مردم شد و اویی که به مردم توصیه میکرد که به تمام اعضای لیست رأی بدهند باید بر شایستگی افراد موجود در لیست نظارت میکرد زیرا مردم وظیفه باطنشناسی نامزدهای لیست را نداشتند؛ بنابراین اگر امروز عارف از بطن نمایندگان فراکسیون امید انتقاد میکند در درجه نخست انتقاد متوجه خود او و نه کس دیگری است.
جالب این است که عارف در میان تمام چنین انتقادهایی یک درصد هم خودش را مقصر نمیداند و همواره سعی میکند که مشکل را بر گردن دیگران بیندازد. چنانکه در سخنان اخیر خود گفته است: «خود را درگیر حاشیهها و حاشیهسازها نمیکنیم و سالهاست که خود را آماده برخی تخریبها کردهام و جالب است که برخی دوستان بدون اطلاع در دام جریانسازی رسانهای رقیب قرار میگیرند». آنچه عارف تخریب میخواند انتقادهایی است که در تمام اینسالها به منش این شخصیت سیاسی شده است و او به جای اصلاح روش خود اکنون میگوید منتظر چنین تخریبهایی بودم؛ این درحالی است که بیتردید اگر رویکرد عارف مثبت ارزیابی میشد مردم، فعالان سیاسی و مسئولان نظام از او تقدیر میکردند و متهمکردن همه برای رفع مسئولیت از خود نگاه نادرستی است که عارف همواره به همراه خود دارد.
ضرورت اعمال سیاستهای جمعیتی؛ زهرا ساعی: نگرش های فرهنگی خانوادهها برای فرزندآوری تغییر کرده است؛ برای اجرای سیاستهای جمعیتی راه طولانی در پیش داریم
پایگاه خبری شفقنا در گفت و گو با زهرا ساعی، نماینده مجلس شورای اسلامی، آورده است: این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با بیان اینکه نگرش خانوادهها در زمینه ازدواج و فرزندآوری تغییر کرده است گفت: برای اجرای سیاست های جمعیتی کار فرهنگی نیاز است و راه طولانی داریم چراکه حوزه فرهنگ یک شبه تغیر نمی کند و چند نسل باید بگذرد تا فرهنگی عوض شود
زهرا ساعی در خصوص لزوم توجه به سیاست های جمعیتی اظهار کرد: باید در جهت اجرایی کردن سیاست های ابلاغی مقام معظم رهبری در زمینه افزایش جمعیت گام برداریم و برای این کار نیاز است زیرساخت های لازم فراهم شود.
او در ادامه افزود: یکی از این اقدامات افزایش سطح مرخصی مادران خصوصا مادرانی است که کودکان زیر ۶ سال و یا معلول دارند. ما باید شرایط را برای خانواده هایی فراهم کنیم که درگیر یکسری مشکلات هستند. رویکرد و سبک زندگی خانواده ها تفاوت دارد و زن و مرد امروزی با ۳۰ سال پیش متفاوت زندگی می کنند. در شرایطی امروزی بسیاری از زنان و مردان کارمند هستند لذا باید شرایط برای فرزندآوری آنها فراهم شود. به عنوان نمونه به پرستارانی نیاز داریم که آموزشهای لازم را دیده باشند تا مادران با آرامش خیال فرزندان خود را به آنها بسپارند.
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی در ادامه به مشکلات اقتصادی خانواده ها در جهت فرزندآوری اشاره کرد و گفت: یکی از مباحث اصلی در جهت فرزندآوری و حتی ازدواج جوانان مسایل اقتصادی است؛ بنابراین باید زیرساخت های اقتصادی برای فرزندآوری خانوادهها فراهم شود.
ساعی تغییر نگرش های فرهنگی خانوادهها را از دیگر دلایل عدم تمایل به فرزندآوری دانست و بیان کرد: خانوادههای ما خیلی دوست ندارند فرزندان زیادی داشته باشند و نگرانی از آیندهی اقتصادی، بخشی از این دلایل است. همچنین بعضی از خانواده ها علاقه دارند فرزندان خود را به صورت خاص بزرگ کنند و احساس میکنند اگر فرزندان کمتری داشته باشند بیشتر می توانند از نظر رفاهی آنها را تامین کنند.
صباح زنگنه: باید از گفت و گوی امارات با ایران استقبال کنیم
پایگاه اطلاع رسانی جماران در گفت و گو با صباح زنگنه، نوشت: هفته گذشته هیات هفت نفره از مقامات ارشد گارد ساحلی امارات متحده وارد تهران شد. حضور این هیات برای شرکت در ششمین نشست بینالمللی مشترک میان گارد ساحلی ایران و امارات بود. پنجمین نشست مشترک گارد ساحلی ایران و امارات سال ۱۳۹۲ به مدت دو روز در تهران برگزار شده بود.
سه شنبه هفته گذشته فرمانده گارد ساحلی امارات سرتیپ علیمحمد مصلح الاحبابی با سرتیپ قاسم رضایی، فرمانده مرزبانی ایران گفت وگو کرد. این دیدار در حالی صورت گرفته که امارات در سال ۲۰۱۶ به تبعیت از عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کرده بود.
در این باره صباح زنگنه، کارشناس روابط بین الملل در گفت و گو با خبرنگار جماران گفت: باید از هرگونه رفت و آمد و همکاری با کشورهای همسایه استقبال کرد؛ چه با تاخیر و چه با تعجیل باشد. مهم این است که همسایگان از مسائل مشترک خود سخن بگویند، با همدیگر رایزنی کنند و برای چالش ها و مشکلات موجود راه حل پیدا کنند که منافع همه همسایگان تامین شود و همکاری توسعه پیدا کند.
وی افزود: رفت و آمد نیروهای گارد ساحلی بین دو کشور بخشی از امنیت ملی دو کشور را در موضوعات ماهیگیری، مبارزه با قاچاق سوخت، قاچاق کالا و قاچاق انسان تامین می کند. اگر کشورهای همسایه به تبادل نظر بپردازند بهتر می توانند از امنیت خود حفاظت کنند و از ضرر زدن عوامل ثالث به منطقه جلوگیری کنند.
زنگنه معتقد است: همکاری با تک تک کشورها امکان پذیر است و حاضریم این همکاری را انجام دهیم. اگر هم کشورهای همسایه بخواهند به صورت گروهی و دست جمعی با ما همکاری کنند برای آن چارچوب حاضر به همکاری هستیم. اگر هم کشوری با وجود آنکه در اوپک، شورای همکاری خلیج فارس، سازمان ملل یا سازمان نیروهای گاردهای ساحلی عضو باشد و بخواهد با ایران به صورت دوجانبه همکاری کند باز هم باید از این همکاری استقبال کنیم. این دو نوع همکاری مانعه الجمع نیستند.
آیا همکاری امارات با ایران ناشی از وجود اختلاف با عربستان است؟ زنگنه در پاسخ به این سوال گفت: باید در نظر داشته باشیم که در خلیج فارس هم عربستان، هم عراق و هم کویت حضور دارند. بین مرز آبی عربستان تا مرز امارات هم قطر و بحرین حضور دارند. به این ترتیب بین عربستان و امارات یک تداوم ساحلی وجود ندارد که امارات نتواند برای خود تصمیم گیری کند. ممکن است این دو در موضوع یمن اختلاف نظر و سیاست متفاوتی داشته باشند. این می تواند نشان دهد به تدریج عقلانیتی بر موضع گیری ها و سیاست ها حاکم می شود. باید از این عقلانیت و تدبیر استقبال کرد. به امید اینکه این همکاری توسعه پیدا کند.
نظر شما