همین یک سال پیش بود قول مصاحبه با وزیر جوان ارتباطات را از روابط عمومیشان گرفتم. چیزی هم نگذشت که انجامش دادیم؛ نزدیک ۳۰۰ روز. برخلاف مناسبتهای قبلی مانند روز جهانی ارتباطات، روز جوان، ۲۲ بهمن، نوروز ۹۸ و چند مناسبت دیگر که گویا «ساعت خوش یُمن» ما برای مصاحبه نبود، قرعه افتاد به دهه اول مرداد امسال و مناسبتش هم شد سالگرد رای اعتماد نمایندگان مجلس به «محمدجواد آذری جهرمی».
البته این مصاحبه هماهنگ شده هم یکمرتبه کنسل شد؛ وزیر رفت سفر. قصه تمام شدن بنزین و نبود شلنگ و چند ساعتی در راه ماندنش را هم که خودتان شنیدهاید.
یک هفته پس از آن قصه، بالاخره درهای عمارت کلاه فرنگی برای مصاحبه باز شد. پس از یک ساعت انتظار، در نهایت ساعت ۱۳:۳۰ دقیقه چند روز مانده به ۲۹ مرداد، مصاحبه ما آغاز شد. مصاحبهای که به شکل عجیبی کش آمده بود.
مقولهای که محمدجواد آذری جهرمی را از همان ابتدا از دیگر وزرای کابینه دولت روحانی جدا کرد، جوانیاش بود. ویژگی که گره خورد به یکسری حواشی دیگر. همین مسئله، گرفتن رای اعتماد را برای او چالشبرانگیز کرد. حالا بعد از دو سال نشسته است روی صندلی سبز رنگ دفتر کارش و میخواهد از آن روزها صحبت کند. روزی که تارهای سفید لابهلای موهایش از امروز خیلی کمتر بود، روزی که کمتر کسی او را میشناخت.
پاسخ نامههایی که از سراسر کشور با جمله «برسد به دست وزیر ارتباطات»، به سمت عمارت کلاه فرنگی هدایت شدهاند را قبل از مصاحبه مرتب میکند و میگوید «بفرستید، برود». همزمان با این جمله، نامهها میروند تا یک ماجراجویی جذاب را رقم بزنند و دقیقا در دفتر وزیر ارتباطات نیز چیزی در جریان است. چیزی که شاید بشود اسمش را گذاشت یک ماجراجویی جذاب.
گلدان گلهای شببو را از روی میز کارش برمیدارد، میگذارد کنار دستش و مصاحبه آغاز میشود؛ درست از روزی که رای اعتماد گرفت شروع میکنیم و با برگشتن به همان روز، مصاحبه یک ساعتهمان به پایان میرسد.
پرسش و پاسخها بین ۲۹ مرداد ۹۶ و ۲۹ مرداد ۹۸ پاسکاری میشود. از مسائل روز هم صحبت میکنیم، اما خیلی به گذشته برنمیگردیم، به آینده هم. او بارها به سوالاتی که درباره سالهای ۸۴، ۸۸ و ۱۴۰۰ از او پرسیدهاند پاسخ داده. صرفنظر از پاسخهایی که عدهای را راضی کرده و عدهای را هنوز نه، تصمیم میگیرم به جای حرفهای تکراری، در همان محدوده وزارت بگردیم و حرف بزنیم.
فضای تخریب به واسطه «نشناختن»
همیشه هم بیخبری خوشخبری نیست، لااقل برای وزیر ارتباطات اینطور نبوده. بیخبری درباره جمله «او کیست؟» منجر شد به این که دو سال قبل علیه او فضای تخریبی شکل بگیرد، این فضا البته دلایل دیگر هم داشت. آذری جهرمی میگوید مهمترین دلیلی که آن جو و حواشی را به وجود آورد عدم شناخت از من بود.
«سیگنالهای اولیه به منظور تخریب من ارسال میشد و اتفاقا فضایی که مد نظر عدهای بود را هم مستقر میکرد. برای این که این مسئله حل و ابهامات حل شود باید واقعیتهایی را مطرح میکردم. سابقه من هم آنچنان طولانی نبود که بتوان دربارهاش صحبت کرد. فقدان اطلاعات درباره من از مهمترین دلایلی بود که آن حواشی را رقم زد.»
اذعان این که «کمتجربه بودم، کسی من را نمیشناخت، حق داشتند دربارهام ابهام داشته باشند» نشان میدهد، جهرمی آنقدرها که میگوید بیتجربه نبوده، چرا که شناخت دقیق از خود داشتن، اتفاقا حاصل تجربه است.
گذشته از علتهایی که شمردیم، انگیزههایی که به حواشی پیرامون وزیر پیشنهادی حسن روحانی خط و جهت میداد نیز متفاوت بود: «حلقه مدیران کشور، حلقه بستهای بود و امکان ورود و رشد خارج از آنها، بسیار سختی خودش را داشت.
اگر به دستهبندیها و جناحها تعلق نداشتی یا واسطهات ارتباطات خانوادگی و رفاقتهای قدیمی نبود، قرار گرفتنت در مسند مسئولیت دشوار به دست میآمد. انگیزههای زیادی برای تخریب من وجود داشت که پشتوانه درستی نداشتند. آن روزها گذشته، مهم این است که امروز فضا را پشت سر گذاشتیم؛ با عمل و نه فقط با حرف تنها.»
کار خارقالعادهای نمیکنیم
در وزارت ارتباطات معاونها مانند مدیرشان «جوان» هستند. مدل مواجههشان با مسائلی که سر راهشان قرار میگیرد متفاوتتر و بازتر از دیگران است. ذات حضورشان در دل وزارتخانه ارتباطات و فناوری اطلاعات البته در این مواجهه بیتاثیر نیست.
وقتی به وزیر ارتباطات میگویم معاونهایتان خیلی همسو با شما هستند و این شبهه به وجود میآید که شاید امکان مستقل عمل کردن را ندارند، سریع واکنش نشان میدهد. میگوید تصمیمهای کلی برعهده من است، کسی حق اظهارنظر ندارد و معاونها هم مختارند درباره معاونتشان آنطور که میخواهند تصمیم بگیرند و اگر در بقیه وزارتخانهها به این شکل نیست، باید تعجب کرد.
«وزارت ارتباطات چند معاونت دارد که ظرفیتهای مستقل دارند و به لحاظ قانونی دستگاه اجرایی محسوب میشوند. تصمیمات در لایه سیاستگذاری کلان وزارتخانه به وزیر تعلق دارد و هیچ فردی حق ندارد در رابطه با آن اظهارنظر و یا سیاستی اعلام کند. یک زمان سیاست حوزه اجرایی خودشان است که در آن خصوص استقلال دارند و اظهارنظر میکنند.
به نظر من تمامی وزارتخانهها باید به این شکل پیش بروند بنا نیست که دستگاهِ بخشی جای وزیر در رابطه با استراتژی وزارتخانه اظهارنظری کند که در تضاد با نظر وزیر باشد. در مسائل اجرایی خودشان مسئول هستند و موضع میگیرند.»
روی دیگر سکه مدیریت در وزارت ارتباطات روی خوشرنگتری است. آدمها درست سر جای خودشان انتخاب شدهاند. بعضیها حتی درستتر از بقیه.
آذری جهرمی درباره استراتژی که برای انتخاب این افراد به عنوان معاون داشته میگوید: «مدنظرم بود افرادی که برای مسئولیتها انتخاب میکنم روحیه تیمی و کار جمعی داشته باشند، غمخوار هم باشند، به هم کمک کنند نه این که با حسادتهای سازمانی و اختلافات بیربط و بیمورد باعث درگیری بین دستگاههای خودشان شوند و کار سازمان پیش نرود. اختلافنظر در حوزه اجرا خیلی مطلوب نیست.
در حوزه سیاستگذاری جلسات متعددی با معاونین داریم و مفصل با یکدیگر صحبت میکنیم. نظرات مختلف را میشنویم و پس از جمعبندی، تصمیم نهایی را میگیریم. این روند خارقالعادهای نیست؛ وزارتخانههایی که به این شکل عمل نمیکنند در مسیر درستی نیستند.»
الزامات توئیتر با اینستاگرام فرق دارد
محمدجواد آذری جهرمی را در شبکههای اجتماعی رصد میکنم. قطعا شما نیز اگر کامنتهای اینستاگرام او را خوانده باشید با من همنظر هستید که مدل حضورش در شبکههای اجتماعی متفاوت شده است. این مدل متفاوت از کلماتی مانند «داداش» در کامنتها شروع شد و تبدیل به ژانری شد که امروز به «حاجی گرمه» و «بیدارین» رسیده است. البته حضورش در جامعه نیز به همین سمت و سو تغییر کرده است.
جهرمی این تغییر فضا را قبول دارد. میگوید همکاران ما پیشنهاد کردند بیشتر در اینستاگرام حضور داشته باشم و آن جا پاسخ بدهم. افعال مفرد استفاده میکند، چون کسی پشت اکانتش ننشسته است: «مدتی است پاسخگویی به نظرات کاربران را جدیتر از قبل انجام میدهم. قبلا در توئیتر پاسخ میدادم اما با توجه به فیلتر بودن توئیتر، تعداد فعالان در این شبکه اجتماعی کمتر از اینستاگرام است، همکاران من سیاست پاسخگویی بیشتر در اینستاگرام را پیشنهاد کردند.»
مهندس جهرمی اینجای صحبتمان در قامت فردی که به خوبی چم و خم معاشرت در فضای مجازی را میداند ظاهر میشود: «فضای اینستاگرام از نظر مفهومی، ارتباطی و ادبیات با فضای توئیتر متفاوت است. هر کدام چارچوب خودش را دارد. اگر همان جوابی که در اینستاگرام میدهی را در توئیتر منتشر کنی، فایدهای ندارد. طبیعتا ادبیات هر جایی متناسب با شرایط آنجا انتخاب میشود».
دلسردی در کارم نیست
انتقادها از آذری جهرمی زیاد است؛ مانند انرژیاش، حضورش در رویدادهای مختلف، سرکشی به وضعیت ارتباطی شهرهای ایران و معاشرتش با مردم. همین مسئله نیز در کنار محبوبیت، برایش منتقدانی تراشیده است.
حضور منتقد خوب است، اما یک وقتهایی این منتقدان با نقدهای خصمانه او را به چالش میکشند. نقدهایی که حاصلش میشود طومار، جمع کردن امضا، شکایت و خیلی چیزهای دیگر.
جهرمی با ادامه حضورش در فضای مجازی نشان داده از این حواشی نمیترسد، اما جزئیاتی که در اینباره میگوید هم جالب است: «ما در کشور ۸۰ میلیونی با نظرات و سلایق گوناگون زندگی میکنیم و مردم در شبکههای اجتماعی من به راحتی اظهارنظر میکنند. این که انتظار داشته باشیم همه تمجید کنند مدلی از برداشت خودمحوری و دیکتاتور مابی است. ذات شبکههای اجتماعی این است که شما پستی بگذاری و نظرات مخالف و موافق را بگیری.»
وزیر ارتباطات در ادامه گریزی هم میزند به سرفصلهای دروس کارشناسی و میگوید: «در مهندسی برق و صنایع، مبحثی تحت عنوان پایداری سیستم داریم. سیستمی که فقط بازخورد مثبت داشته باشد منهدم میشود. یعنی اگر جایی به عنوان مسئول بروی و کاری انجام بدهی و هیچکس ایرادات را نگوید معلوم است که با سر به زمین میخوری. سیستم خطی بهرهای نخواهد داشت. نظرات منفی که میآید، سیستم خودش را اصلاح میکند و به پایداری میرسد.
در این فضا عدهای هم به شکل سازمانی، دستور تخریب من را از داخل و خارج کشور دارند، به آنها هم نمیشود خرده گرفت. شناختهشده هستند، موضعشان را میدانم و البته حائز اهمیت نیستند. زمانی که حرفی با نگاه خصمانه مطرح میشود مردم هوشمندانه متوجه میشوند ماجرا از چه قرار است. دلسردی برای من معنا ندارد. این که فعالیتت را کم کنی، حرکت در جهت خواسته آنهاست بنابراین با جدیت بیشتر کارم را دنبال میکنم.
جایی خواندم مرحوم مدرس در بالکن مجلس ایستاده بود وعدهای شعار «مرگ بر مدرس» سر میدادند. مدرس نگاهی کرد و گفت اگر به فکر من نیستید به فکر درآمد خودتان باشید. اگر من بمیرم، کسی برای «مرگ بر مدرس» به شما پول نمیدهد.»
هنوز به رفع فیلتر امید دارم
وقتی آذری جهرمی به وزارت رسید، گفت «برای رفع فیلتر امید دارم» دو سال از آن روز گذشته، فیلترینگ در کشور ما جدیتر دنبال میشود. برخلاف کاربران فضای مجازی که امید کمتری برای رفع فیلتر دارند، اما امید آقای وزیر همچنان پررنگ است.
«فکر میکنم ما در این مسیر چارهای جز حرکت نداریم. وزارت ارتباطات نه درباره فیلترینگ تصمیم میگیرد، نه حتی مجری فیلترینگ است. مطابق با قانون مجریان فیلترینگ ارائهکنندگان خدمات دسترسی هستند و تکلیف آنها، اجرای احکام قضایی است. وزارت ارتباطات یک عضو از ۱۲ عضو کارگروه تعیین مصادیق مجرمانه در موضوع فیلترینگ است که از ابتدای دوره وزارت من تا الان هیچ جلسهای، برای این کارگروه تشکیل نشده است.»
این قسمت از صحبتهای وزیر ارتباط جالب است. طی این مدت تلگرام و برخی سایتها مسدود شدهاند در حالی که جلسهای برای آن برگزار نشده است. البته این هم علت داشته: «در برخی جلسات به دلیل این که دولتیها به دستورکارها اعتراضات داشتند حضور پیدا نکردند، مدتی زیاد هم دادستانی راسا تشکیل جلسه نداده است.
حرفی که درباره رفع فیلتر زدم و به آن هم عمل میکنم تلاش قانونی است. هشت عضو از این کارگروه نامهای را با مضمون رفع فیلتر توئیتر امضا کردند و تحویل دادند اما هنوز نه در دستور کار قرار گرفته و نه جلسهای برای آن تشکیل شده است. براساس قانون، جلسات تعیین مصادیق مجرمانه در دادستانی کل کشور تشکیل میشود و طبیعتا من نمیتوانم این جلسه را در وزارتخانه تشکیل بدهم. نباید انتظار داشته باشیم وزیری که خودش بر اساس قانون به منصب وزارت رسیده، برود و مقابل قانون بایستد.»
آسیب شبکههای اجتماعی ناشی از کمبود فعالیتهای جریانساز ماست
مکانیزمهای قانونی برای رفع فلیترینگ به کار گرفته شده، اما واقعیت این است که در کشور ما عدهای بنا بر ملاحظاتی که دارند مخالف رفع فیلتر هستند و فعالیت شبکههای اجتماعی را در کشور مضر میدانند، دلایل و استدلالهایشان نیز محترم و مشخص است.
اما برخی هم مانند وزیر ارتباطات هستند که شبکههای اجتماعی را مضر نمیداند و خودش حضور فعالی در آنها دارد: «اگر شبکههای اجتماعی آسیبی برجای میگذارند، ناشی از کمبود فعالیتهای صحیح و جریانساز ما در این شبکههاست وگرنه ذات شبکههای اجتماعی نمیتواند منفی باشد و اتفاقا فرصت ایجاد میکند.
یک زمان اعتماد به نفس نداریم، از خودمان اطمینان نداریم که آن چه قرار است از ما به بیرون تراوش کند چیست، به همین دلیل از شبکههای اجتماعی میترسیم. اگر حرفمان حق است با استفاده از همین شبکه اجتماعی آنرا به گوش همه برسانیم. عدهای اعتقاد دارند چهار گروه در آلبانی و چهار گروه با پول سعودی علیه ما فضاسازی میکنند. مدیریت درست این نیست که مردم خودمان را در این فضا محروم کنیم.»
این توضیحات سیاست وزارت ارتباطات و شخص وزیر در خصوص شبکههای مجازی است. به این اعتقاد داشته و بر همین اساس پیش رفته اما میگوید قانون، قانون است و من قانونگذار نیستیم.
«قانونگذار باید برای اصلاح قانون اقدام کند، لایحه بدهد و آن را به تصویب برساند. بعد از تصویب دولت، قوه قضاییه باید درباره آن نظر بدهد که به نوعی باید گفت دوباره به بنبست میرسد. اگر قانونگذاران ما در مجلس احساس میکنند این روال اشتباه است باید آن را اصلاح کنند. اگر مردم سرشان در گوشیهایشان است و به همین واسطه دهها آسیب بر آنها وارد میشود باید از این فرصت سر در گوشی بودن برای اصلاح الگوها استفاده کرد.»
معطل قانون نمیمانم
سرعت اینترنت ثابت هم از آن دست چیزهایی است که مردم دائما از آن گلایه میکنند. وزیر ارتباطات هر چقدر دستش برای رفع فیلتر بسته است، در اینباره قدرت نفوذ خوبی دارد: «بارها گفتهام ما در سرعت اینترنت ثابت خانگی توفیق جدی نداشتهایم. مشکل هم نبودن سرمایهگذاری در این بخش است.
اکنون که از نیمه عمر دولت دوازدهم گذشتهایم، نمیتوانیم معطل مقررات، قوانین و بیعملیهای بخش خصوصی بمانیم. چون اختیار داریم و میتوانیم تغییراتی در جهت تنبیه و تشویق به وجود بیاوریم و تصمیمات جدی بگیریم. تا پایان سال خبرهای خوبی در این حوزه شنیده میشود.
کما این که در قدم اول مخابرات ایران اعلام کرد دو میلیون پورت VDSL و متوسط سرعت چهار برابر میشود. سایر شرکتها نیز تا یک ماه آینده باید برای برنامه توسعهای که در نظر دارند به جمعبندی برسند و برای اجرایی شدن آن اقدام کنند.
ما در حوزه دولت الکترونیک مطالبه داریم
یک زمانی دولت الکترونیک تکلیف وزارت ارتباطات بود، اما حالا که زیرساختها برای این کار مهیا شده، دیگر وزارت ارتباطات است که از مجموعههای دیگر مطالبه دارد. به قول وزیر ارتباطات ما در موضع مطالبه هستیم نه بدهکار: «دولت الکترونیک باعث رشد ۲۰ رتبهای ما در جهان شد. اغلب دستگاهها برای پیوستن به دولت الکترونیک تکلیف قانونی دارند اما نمیآیند و تعامل انجام نمیدهند.
برخی از دلایل منطقی است اما برخی غیر منطقی و ناشی از فرآیندهای آلوده است. ما گزارش ماهانه عملکرد دولت الکترونیک را به مجلس، رئیس جمهوری، معاون اول رئیس جمهوری و دستگاههای مسئول ارائه و آنها را در جریان رشدمان قرار میدهیم. مجلس هم چون وظیفه نظارتی دارد با توجه به گزارشهای نظارتی، با دعوت از دستگاهها درباره عملکردشان سوال و جواب میکند.
دولت الکترونیک به دلایل گوناگون کُند است؛ بخشی مقاومت و بخشی مخالفت. ما تلاشمان را میکنیم و سعی نداریم آن را به دعوای بین دستگاهی تبدیل کنیم. اما اگر به جایی رسیدیم که دستگاهی مقاومت غیر منطقی داشت حتما آن را به مردم اطلاع خواهیم داد.»
معاون اول؛ وزیر عزیز
طی یک ماه گذشته، رئیس جمهوری، معاونین او، وزیران متعدد و بسیاری از مسئولان ارشد کشور، برای بازدید از استارتاپها به دعوت وزیر ارتباطات «بله» گفتند. مراسم افتتاحیه «ایران هوشمند» در سالن اجلاسسران و با حضور رئیس جمهوری، محمود واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری، وزیران ارتباطات کشورهای همسایه و فعالان بخش خصوصی و دولتی، مردادماه امسال برگزار شد.
شاید از معدود دفعاتی بود که میشد آذری جهرمی را در حالتی دید که از هیجان نمیتواند مانند همان نسخه کلاسیک خودش شمرده و آرام صحبت کند. تند تند پشت تریبون شروع کرد به صحبت از وضعیت استارتاپها و از دولت خواست اگر به این بچهها چیزی نمیدهند حداقل سد راهشان نشود. بعد هم از رئیس جمهوری دعوت کرد برای سخنرانی پشت تریبون بیاید.
البته این ذوق دلیل داشت، دولت حامی وزیر جوانش است. بارها این را در صحبتهای رئیسجمهوری و معاونانش شنیدهایم. اتفاقا در مراسم رونمایی از طرح نوآفرین هم اسحاق جهانگیری آذری جهرمی را «وزیر عزیز» خطاب کرد. اینها سر جای خودش اما این سوال پیش میآید که چطور تا الان به این فکر نیفتاده بودیم تا استارتاپها را در این سطح کلان، معرفی کنیم؟
پاسخ وزیر ارتباطات به این سوال قانعکننده است: «بحث ما همواره در وزارت ارتباطات این است که ما جوانان آینده روشن را میسازیم. آینده را دیگران نمیسازند ما میسازیم. آینده روشن از مسیر ایران هوشمند میگذرد. در ایران هوشمند، فناوری اطلاعات پایه اصلی برای ساخت شغل است. طرح اشتغال فضای مجازی برای ایجاد ۶۸ هزار شغل و طرح نوآفرین با هدف حمایت از کسبوکارها پروژهای بود که در وزارت ارتباطات دنبال شد.
اینها دستاوردهای دولت دکتر روحانی است. در دولت یازدهم در حوزه فناوری اطلاعات سرمایهگذاری شد و در دولت دوازهم زیرساخت و توسعه کاربردهای فناوری اطلاعات نقطه اصلی برای سرمایهگذاری بودند. زمانی که احساس کردیم کار شکل گرفته، دستورالعملها آماده است، وحدت رویههای لازم ایجاد شده و ذهنیتهای مشترک وجود دارد، از آقای رئیس جمهوری و معاون اول ایشان دعوت کردیم تشریف آوردند و گزارشها را دیدند.»
پس از این آشنایی اولیه بود که بارها دیدیم دکتر روحانی در صحبتهایش به استارتاپها اشاره میکند. جهرمی نیز به اینکه استارتاپها کمکم در حال جا افتادن در ذهن مسئولین هستند، واقف است، خودش هم توئیتی با همین مضمون نوشته بود: «نه تنها آقای رئیس جمهوری بلکه همراهان ایشان هم چندین مرتبه درباره استارتاپها صحبت کردهاند.
در همان جلسه به صراحت گفتند که در جلسه با صاحبان صنایع همه از من پول و معافیت گمرکی میخواهند اما این جوانان این همه کارآفرینی کردهاند، هیچکدام چیزی نمیخواهند فقط میگویند به ما گیر ندهید. اینها نشانههای تحول دیجیتال و اقتصاد است.»
آذری جهرمی تا الان یک جواب درست به این که قرار است برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید شود یا نه، نداده. معمولا با کلمات و جملاتی که بیشتر مایهاش طنز است تا جدیت، طرف را دست به سر کرده است. به همین دلیل، این سوال را از او نپرسیدم اما وزیر ارتباطات در این قسمت از مصاحبه، زمانی که صحبت از کارآمدی دولت و نظام اداری به میان میآید دوباره به همان شیوه قدیمیاش جملهای میگوید تا تکلیف این مسئله همچنان در هالهای از ابهام باقی بماند.
«من دولتهای دیگر را دیدهام و تجربه کردهام. حداقل از دولت ششم و هفتم تا الان را به خاطر دارم و میدانم چالشهای موجود در دولت همین بوده. یک زمانی شبکههای اجتماعی نبود و اظهارنظر مردم با این شفافیت از رسانههای رسمی کشور مخابره نمیشد. در یک فضای «همه خوبن» حضور داشتیم. اما امروز فضای رسانهای و نقد و انتقاد شرایط را مانند گذشته پیش نمیبرد.»
اگر این رسانههایی که در دولت یازدهم و دوازدهم وجود داشتند، در دولتهای گذشته هم بود، میتوانستیم آنها را با یکدیگر قیاس کنیم. آنهایی که امروز از ناکارآمدی دولت میگویند اگر برنامهای برای تغییر فرآیندهای اجرایی دولت نداشته باشند و دست به یک جراحی سنگین برای فرآیندهای اجرایی حاکمیت نزنند، بدانند که ما هستیم و دولتهای بعدی را هم به عنوان «شهروند» میبینیم و قضاوت میکنیم.
سوال آخر باز ما را برمیگرداند به مرداد ۹۶، روزی که محمدجواد آذری جهرمی قرار بود از نمایندگان مجلس رای اعتماد بگیرد، او در آن مراسم یک جمله گفت؛ «بینی و بین الله هر چه در توان دارم برای این مسئولیت میگذارم. میپرسم حالا که وارد سومین سال وازرتتان شدهاید، با متر و معیاری که برای عملکرد خودتان دارید، آیا واقعا تمام توانتان را گذاشتهاید؟
«از آن چه میتوانستم فروگذار نکردم؛ اما قضاوت با مردم است.»
فرصت خوبیست؛ قضاوتتان را با ایرنا در میان بگذارید و گزارش را بخوانید.
گفتوگو از میترا شکری
نظر شما