سید عبدالکریم میرسنایی متولد ۱۳۴۵ در محله باغ فیض سمنان است و در سال ۱۳۶۲ در عملیات خیبر به اسارت نیروهای عراق درآمد و در سال ۱۳۶۹ آزاد شد.
موضوع بیشتر این خاطرات اسارت است که کوتاه و گویا توسط نویسنده کتاب نوشته شدهاند، مقاومت اسیران و ابتکاراهای آنان است که با رگههایی از طنز آمیخته شدهاند.
یعقوبی خاطرات را در ۵۰ بخش مختلف نگاشته است که کوتاهی بخشهای مختلف خاطرات، خستگی بر تن خواننده نمیگذارد و انتخاب عنوانهای مناسب و گویای هر یک از بخشها، قدرت انتخاب و جذابیت خوانش را افزایش میهد.
فلفل در موصل نخستین کتاب یعقوبی با موضوع دفاعمقدس است که در این کتاب خاطرات را با نظم زمانی و بر اساس سالهای اسارت راوی نگاشته است.
نام کتاب مذکور برگفته از دو موضوع است که نخست به تندی و تیزی یا همان زرنگی رزمندگان اسیر ایرانی در اردوگاههای عراق اشاره دارد و همچنین به ماجرای یکی از خاطرات میرسنایی و کاشت فلفل قرمز در اردوگاه اسیران باز میگردد.
کتاب فلفل در موصل با مقدمه محمد حسین جعفریان در ۱۲۸ صفحه در قطع رقعی و توسط انتشارات زمزم هدایت قم و از سوی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاعمقدس استان سمنان منتشر و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
آن قناری تنها، غربت کودکانه، کشاورز فرانسوی، نان صلیبی، صدای اردوگاه، پیش تا صبح ظفر، ضیافت کتلت، نامه سرآشپز، سقای بی پا، دفتر دعا، سبزی صلواتی، خبرچین، حمام تشتی، مامور پیازی و دزدان غذایی از جمله عنوانهای خاطرات میرسنایی در کتاب فلفل در موصل است.
بخشی از کتاب
سقای بی پا، به موجب قوانین صلیب سرخ، اگر کسی شدیدا مجروح میشد، باید او را آزاد میکردند. زیرا هدف از اسیر گرفتن، کاهش نیروی طرف مقابل است و دیگر از آن بنده خدا کاری برنمیآمد و به جبهه هم نمیتوانست برود. یکی از بچهها را که متاسفانه اسمش در خاطرم نیست، یک بار به دلیل اینکه هر دو پایش قطع شده بود آزاد کردند. او برای بار دوم به جبهه رفته بود و به کمک عصا سقایی میکرد. سقای بی پا بالاخره برای بار دوم اسیر شد و از آن به بعد، شرایط آزادی سختتر شد. البته اگر مطمئن میشدند که طرف تا یک ماه بیشتر زنده نمیماند، آزادش میکردند.
عشق+مدرنیزه، ماه عسل در کره ماه، همسایه با ماه، فلفل در موصل، معلم نمونه شهیدم و سرمشق سردار خوشنویس از دیگر آثار محسن یعقوبی نویسنده سمنانی است.
۹۸۹۱/۷۴۰۸