به نوشته روزنامه ابتکار،این موضوع که به گفته ناظران بینالمللی عاملی در جهت بیثباتی عراق و نیز دامن زدن به تنشها در منطقه تعبیر شده است، با واکشن تند مقامات عراقی همراه بود به طوری که فالح الفیاض مشاور امنیت ملی عراق ضمن ابراز نگرانی از این موضوع، تاکید کرده که کشورش قصد ورود به یک درگیری نظامی را ندارد. از سوی دیگر در حالی که در جلسه روز گذشته شورای امنیت ملی عراق تصمیماتی جهت تقویت پدافند هوایی و نیز اعمال محدودیت برای پروازهای نظامی در آسمان این کشور اتخاذ شده است، ابومهدی المهندس معاون حشد الشعبی، آمریکا را مسئول اصلی این حملات دانسته و تصریح کرده است که آنها با وارد کردن چهار هواپیمای بدون سرنشین اسرائیلی، اقداماتی را جهت حمله به پایگاههای نظامی در عراق صورت دادهاند این در حالی است که روزنامه صهیونیستی هاآرتص نیز در گزارش خود به نقل از منابع آگاه آورده که ایالات متحده از چنین حملاتی ناراضی بوده و آن را بر علیه منافع خود در عراق میداند.
به گفته این منابع، اسرائیل اگر گمان کرده باشد که میتواند تحرکات خود در سوریه را به عراق هم تعمیم دهد، اشتباهی استراتژیک مرتکب شده است زیرا تبدیل عراق به زمین جنگ علیه ایران، خطر بسیار بزرگی را برای صهیونیستها در پی خواهد داشت. در همین راستا و در حالی که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل چندی قبل طی سفر خود به اوکراین اعلام کرده بود که در هرجا که بتواند منافع ایران در منطقه را هدف قرار خواهد داد، نوری المالکی نخست وزیر اسبق و رئیس کنونی ائتلاف دولت قانون در پارلمان عراق، ضمن هشدار به مقامات رژیم صهیونیستی، تصریح کرده است: اگر حملات این رژیم ادامه یابد، عراق به میدان جنگی تبدیل خواهد شد که بیش از یک کشور از جمله ایران در آن شرکت خواهند کرد.
در همین رابطه در گفتوگو با «مصطفی نجفی» کارشناس مسائل خاورمیانه، اهداف رژیم صهیونیستی از این تحرکات و پیامدهای این موضوع را مورد بررسی و تحلیل قرار دادهایم.
حملاتی علیه مواضع حشد الشعبی و حزب الله عراق اتفاق افتاده که به نظر میرسد از سوی رژیم صهیونیستی انجام شده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
بدون تردید این حملات از سوی اسرائیل راه اندازی شده است و دیگر نیازی به تحلیل، بررسی یا گمانهزنی وجود ندارد. در واقع اسرائیل نسبت به گذشته، پا را فراتر گذاشته و محدوده عملیاتی خود علیه محور مقاومت را از مرزهای لبنان به سوریه و از آنجا به عراق گسترش داده است.
هدف اسرائیل از این حملات چیست؟ چرا اسرائیل دست به چنین ریسک بزرگی زده و به دنبال چیست؟
در رابطه با اینکه رژیم صهیونیستی با انجام حملاتی علیه مواضعی در عراق چه هدفی دنبال می کند، تحلیلها و گمانهزنیهای زیادی وجود دارد. با این حال، به نظر میرسد آنچه بیش از هر چیزی به واقعیت نزدیک است، جلوگیری از تثبیت «شبکه قدرتِ» محور مقاومت در کریدور راهبردی ایران، عراق و سوریه به سمت مدیترانه است.
تصور مقامات و کارشناسان نظامی اسرائیل این بود که با هدف قرار دادن پایگاهها و مواضع نیروهای ایران و حزب الله در جنوب و جنوب غرب سوریه و حتی سراسر این کشور میتوانند از تثبیت شبکه قدرت محور مقاومت جلوگیری کنند. اما آنها برای جلوگیری از تثبیت محور مقاومت با یک معضل اساسی روبهرو بودهاند و آن هم انتقال بخش عمدهای از نیروها و تجهیزات از سوریه به عراق است؛ مسئلهای که منجر به آن شد رسانهها و مقامات اسرائیلی از چندماه پیش تهدیداتی را برای حمله به مواضع گروههای طرفدار ایران در عراق مطرح کنند. درواقع اگر اکنون حملاتی در خاک عراق از سوی اسرائیل انجام شد، زمینه آن از تقریبا یک سال پیش از سوی رسانهها و مقامات اسرائیلی فراهم شده بود.
اسرائیل در چند سال گذشته یک قاعدهای را در سوریه تثبیت کرد و آن هم حمله به نیروهای حزب الله و طرفدار ایران به بهانههای مختلف بود. کما اینکه به ادعای مقامات صهیونیستی بیش از 200 حمله در چند سال گذشته انجام شد. این قاعدهای بود که تثبیت شد چراکه نه ایران و نه حزب الله و دولت سوریه پاسخ به اسرائیل را در اولویت اهداف عملیاتی خود نمیدانستند. درواقع ایران، حزب الله و دولت سوریه بیش از آنکه در پی پاسخ به حملات اسرائیل باشند، به دنبال اعاده حاکمیت ارتش و دولت این کشور بر نقاط اشغالی توسط تروریستها و بازیگران خارجی بودند.
حال این سوال مطرح می شود که چرا اسرائیل این حملات را به عراق نیز گسترش داده است؟
همانطور که اشاره کردم اسرائیل نمیخواهد شبکه قدرت محور مقاومت تثبیت شود. درواقع اسرائیل پس از تثبیت قاعده حمله به سوریه، به دنبال تثبیت قاعده راهبردیتر و کلانتری است که هدف عمده آن حمله به مواضع گروههای وابسته به محور مقاومت در هر زمان و هر نقطه به منظور جلوگیری از تثبیت قدرت آن در منطقه به ویژه عراق و شامات است. لذا اسرائیل احتمالا به این نتیجه رسیده است که قاعده حمله به محور مقاومت در سوریه تثبیت شده است و اکنون زمان آن رسیده که قاعده کلانتر و راهبردیتری را دنبال کند و آنهم حمله به هر نقطه در جغرافیای عراق و شامات برای جلوگیری از تثبیت شبکه قدرت ایران است. حملات اخیر به عراق را نیز باید در همین راستا مورد بررسی قرار داد.
عراقیها و مشخصا محور مقاومت در برابر این قاعده جدید اسرائیل چه باید بکنند؟ چگونه باید مقابله کرد؟
پاسخ کلی این است که این قاعده جدید اسرائیل نباید تثبیت شود. تثبیت این قاعده تهدیدی حیاتی علیه امنیت و موجودیت محور مقاومت خواهد بود. به نظر میرسد عراقیها نیز به تکاپو افتادهاند و به دنبال راه حلهایی برای مقابله با این حملات هستند. یکی از راه حلهای ارتش عراق تقویت سیستم پدافندی این کشور است. به ویژه در زمانی که انتقادات زیادی در عراق نسبت به واکنش منفعلانه و شاید همراهانه آمریکا در برابر این حملات آغاز شده است. به گونهای که کارشناسان عراقی معتقدند یکی از راه حلهای فوری برای مقابله با چنین حملاتی، استفاده از سامانههای پدافندی ایران و روسیه است.
از طرف دیگر، شاید یکی دیگر از راه حلها، انتقال تهدید، تصور تهدید یا گسترش آن به مرزهای اسرائیل است تا کنشگری، تمرکز عملیاتی و روانی اسرائیل به مرزهای فوری آن معطوف شود.
درنهایت، تصور اسرائیل بر این است که توانست قاعده حمله به نیروهای مقاومت در سوریه را تثبیت کند. اکنون پا را فراتر گذاشته و دنبال تثبیت قاعده کلانتری است که براساس آن تمام نیروهای محور مقاومت را در هر نقطهای مورد هدف قرار دهد. عدم پاسخ مناسب و بازدارنده به حملات در عراق، میتواند قاعده دوم را نیز تثبیت کند. تثبیت قاعده دوم یک تهدید امنیتی جدی علیه ایران خواهد بود چرا که دور از انتظار نخواهد بود که رژیم صهیونیستی دست به اقدام متهورانهای برای ایجاد یک قاعده جدید بزند که ایران ممکن است یکی از اهداف آن باشد.
از این گفته شما میتوان اینگونه استنباط کرد که ممکن است اسرائیل حملاتی را علیه ایران راهاندازی کند؟
با اطمینان میتوان گفت اسرائیل ظرفیت و توان نظامی کافی برای درگیر شدن در چند جبهه را در اختیار ندارد اما اگر قاعده دوم اسرائیل (حمله به شبکه قدرت محور مقاومت در هر زمان و مکان) تثبیت شود؛ دور از انتظار نخواهد بود که اسرائیل جسارت لازم برای حرکت به سمت قاعده سوم (حمله به مواضعی در خاک ایران) را پیدا خواهد کرد؛ قاعدهای که البته میتواند یک منازعه بزرگ در منطقه ایجاد کند و پاسخ ایران معادلات اسرائیل را تغییر خواهد داد.
نظر شما