سفر از پیش اعلام نشده وزیر خارجه کشورمان به فرانسه و حضور در حاشیه اجلاس جی ۷ و سخنان اخیر حسن روحانی، مبنی بر این که "اگر بدانم که به جلسهای بروم و با کسی ملاقات کنم که در نتیجه کشور آباد شده و مشکلات مردم حل میشود، دریغ نمیکنم" از سوی ناظران سیاسی و رسانه ای که بیشتر نیز منسوب به طیف منتقدان دولت هستند به عنوان چراغ سبزی برای مذاکره با مقامات آمریکا تعبیر شد.
این برداشت از اظهارات روحانی پس از آن شدت گرفت که امانوئل مکرون در کنفرانسی خبری مشترکی با ترامپ در اجلاس سران کشورهای گروه هفت از تلاش ها برای فراهم کردن مقدمات ملاقات روسای جمهوری ایران و آمریکا سخن گفت.
این جریان خبری از سوی رسانه های کشور مورد توجه قرار گرفت. به طوری که تقریبا تمامی آنها (اعم از روزنامه ها، خبرگزاری ها و تارنماها) و منتسب به طیف های مختلف سیاسی به عنوان سرخط خبری و تیتر یک خود به آن پرداختند.
در این میان رسانه های اصلاح طلب با اذعان به شکست سیاست های پیشین ترامپ در قبال مقاومت ایران و نیز با تاکید بر انگیزه های فرانسه برای ایفای نقش میانجیگری، تاکید کردند که باید با اتخاذ رویکرد دیپلماتیک و البته هوشمندانه از فرصت های پیش آمده جهت احقاق حقوق و حفظ منافع کشور استفاده کرد.
در مقابل رسانه های اصولگرا با رد هرگونه تلاش های معطوف به گفتگو و مذاکره به شدت از سخنان رئیس جمهوری انتقاد کردند. شدت واکنش ها از سوی رسانه های منتقد دولت به حدی بود که از سوی رسانه های اصلاح طلب در راستای مواضع مخالفان نظام و اپوزوسیون خارج از کشور تلقی شد.
رسانه های اصلاح طلب
این رسانه ها در راستای جریان خبری مذکور همچنین به طرح محورهای دیگری پرداختند که عبارتند از: ضرورت رفع فشارهای خارجی به دلیل شرایط داخلی کشور، واکنش مخالفان داخلی دولت، مخالفت اسرائیل و همسویی مخالفان داخلی و خارجی با رویکرد دیپلماتیک ایران.
شکست مواضع پیشین ترامپ در قبال ایران و لزوم تغییر آن
به نوشته روزنامه اعتماد هرچند کسی از جزییات رایزنیها خبر ندارد اما ترامپ تمایلی به مذاکرات پشت پرده ندارد. او نیازمند دستاوردی است که شاید بسیار کمتر از آنچیزی هم باشد که در برجام عاید امریکا شد اما دستاورد شخص ترامپ است و نه میراث باراک اوباما. ترامپ هرآنچه را که رهبرانی چون مکرون در گوش وی زمزمه میکنند مقابل دوربین رسانهها با صدای بلند تکرار میکند و البته روایتی را میگوید که فکر میکند به سبد رای وی در ۲۰۲۰ کمک خواهد کرد.
در بخش دیگری از این گزارش می خوانیم: سیاستهای ترامپ در منطقه علیه ایران همگی به شکست انجامیده و هرچند که تورم در نتیجه بازگشت تحریمهای هستهای قابل انکار نیست اما به نظر میرسد که ایران حداقل برای میان مدت توانسته فرمان کنترل اقتصادی کشور را در سایه تحریمها به دست بگیرد. ترامپ ادعا میکند خروج وی از برجام و سیاست فشار حداکثری، رفتارهای ایران را تغییر داده اما نفوذ ایران در سوریه، بمباران شهرهای متفاوت سعودی توسط حوثیها، رابطه عمیق و رو به رشد ایران با عراق، شکاف در اتحاد عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین تمایل کشورهای منطقه برای پرهیز از جنگ نظامی با ایران همگی نشان از شکست سیاستهای امریکا دارد.
همچنین صادق زیباکلام، در سرمقاله امروز شرق می نویسد: او بههرحال یک تاجر است و ایران مقدم بر هر امر دیگری، برایش یک کشور ۸۰میلیونی با منابع عظیم انرژی و بازار بکر است؛ منابعی که به واسطه مرافعه سیاسی، قریب به چهار دهه است محل بهرهبرداری جدی قرار نگرفته است. بعد از خود ایرانیان، یقینا برای شرکتهای بزرگ آمریکایی و اقتصاد منطقه نیز امکانات بالقوه درخورتوجهی وجود دارد. جدای از چشمانداز اقتصادی، تنشزدایی با ایران در کوتاهمدت باعث کاهش خطر درگیریهای نظامی و در بلندمدت، کمک به بازگشت ثبات و آرامش در منطقه ملتهب خاورمیانه بعد از چندین دهه خواهد شد. به علاوه، این را نیز نباید فراموش کرد که تفاهم با ایران بعد از چهار دهه تخاصم، رئیسجمهور فعلی ایالات متحده را در کوتاهمدت به صورت یک قهرمان ملی در آمریکا درخواهد آورد و باز در کوتاهمدت شانس موفقیت او را در انتخابات سال آینده ریاستجمهوری آن کشور افزایش میدهد.
به نوشته آرمان ملی سیاستگذاری صحیح و دیپلماسی فعال ایران توانست آمریکا را در صحنه سیاسی، بینالمللی منزوی سازد و اگر در صحنه اقتصادی و تحریمها، آمریکا دست بالا را دارد، ایران در صحنه سیاسی، بینالمللی این موضع قاطع را در اختیار داشته باشد. اکنون فضا برای طرح خواستههای ایران در سطح جهانی کاملا فراهم است. متحدین غربی آمریکا همگی در مقابل موضع آمریکا، ایستادهاند و متحدین منطقهای آن نظیر عربستان و امارات، با قبول واقعیت قدرت جمهوری اسلامی ایران، سر در جِیب فرو برده و سکوت نمودهاند و فقط اسرائیل دارد آخرین تلاشهای مذبوحانهاش را از طریق تعرضات نظامی انجام میدهد که بلکه از تکرار صحنه توافقات برجام در دوره اوباما و اینک در دوره دونالد ترامپ جلوگیری نماید. دونالد ترامپ هم برخلاف گروه تندروی اطرافش موضعگیریهای مثبتی در اجلاس گروه هفت به نفع مردم و حکومت ایران نموده تا بلکه راه برای دیپلماسی باز شود.
اهداف و نقش فرانسه
روزنامه اعتماد در گزارشی یادآور می شود: امانوئل مکرون سرمایهگذاری عظیمی برای تبدیل شدن به چهره شماره یک در نجات برجام و کاهش از سطح تنش میان ایران و امریکا و به تبع آن کاستن از خطرات رویارویی نظامی در خلیج فارس کرده است. برخی کارشناسان اقدامهای مکرون را به قمار تشبیه میکنند چرا که در دو سوی این میدان دو کشوری ایستادهاند که سابقه ۴۰ سال خصومت در تمام حوزهها را در پرونده مشترک دارند و تنها توافق موجود و رسمی میان آنها نیز ۱۵ ماه پیش با اقدام عجولانه دونالد ترامپ به تاریخ پیوست...هنوز هیچ کس نمیداند که آیا فرانسه تلاش میکند با توقف اقدامهای ایران و امریکا که از سوی یکی کاهش تعهدات برجامی است و از سوی دیگری تحریم، آتشبس موقت میان دو کشور ایجاد کند و تا انتخابات ۲۰۲۰ زمان بخرد یا سودای توافقی چندجانبه را دارد که البته ریسک آن هم بسیار بیشتر خواهد بود.
همچنین در بخشی از سرمقاله امروز شرق آمده است: واقعبینانهترین توصیفی که از وساطت پرزیدنت مکرون میتوان داشت، آن است که بگوییم دو طرف اصلی مشاجره، یعنی ایران و آمریکا، با پادرمیانی فرانسویها موافقت کردهاند... سخنان ترامپ یا درستتر گفته باشیم چراغ سبز ترامپ به مکرون، بههیچرو به معنای افتادن در سرازیری نیست؛ صرفا به معنای آن است که دو طرف به رئیسجمهور فرانسه «نه» نگفتهاند. درعینحال، این همه ماجرا نیست. هم ایران و هم ایالات متحده میدانند اگر قرار باشد میانجیگری فرانسه به جایی برسد، شرط اصلی تغییر در برخی مواضع است. آنچه مایه امیدواری به میانجیگری فرانسه شده، این واقعیت است که ترامپ قبلا نیز برای کنارآمدن یا مذاکره جدی با ایران، ابراز تمایل کرده بود.
فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر مسائل بینالملل در گفت وگو با همدلی از اهداف و انگیزه های فرانسه چنین می گوید: برای فرانسه، نجات برجام میتواند به عنوان یک ابزار سیاسی مهم باشد. یعنی چی، یعنی نجات برجام ابزاری است که ایران از بحران خارج شود، فرانسه نیز دچار نجات ایران از بحران است. برای اینکه فرانسه و بسیاری از کشورهای اروپایی به تدریج در این دهه اخیر بخصوص وارد عصر رقابت شدهاند چون پیش از این برای اروپا رقابتی وجود نداشت. بدون شک مهمترین تولیدکننده و عرضهکننده کالاهای صنعتی و مصرفی بود و قیمتها نیز قیمت عرضه کننده و تولید کننده بود، بنابراین بازار بازار آنها بود. اما به تدریج با آمدن چین و کرهجنوبی، برزیل و هند با وضعیتی مواجه شدند که بحرانساز است. این وضعیت کمبود منابع است. چون با توجه به بالا بودن سطح توقعات کارگران فرانسوی که در پی آن است، هم یک ماشین خوب، خانه خوب، تفریح خوب و دیگر امکانات رفاهی را در اختیار داشته باشد، اما با آمدن این وضعیت دچار بحران میشدند. بنابراین این فضا یا عصر رقابتی در اروپا، برای آنکه دچار این بحران نشود، چون از دست دادن رنو، و تولیدات متعدد پژو شوخی نیست، پس باید دست به اقداماتی بزند.
سفر ظریف به فرانسه در حاشیه نشست گروه ۷ و اهمیت آن
حشمت الله فلاحت پیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفتگو با ایسنا درباره این سفر گفت: دیپلماسی ایران در مقابل سیاست و راهبرد آمریکا درست است آمریکا به دنبال منزوی کردن ایران بود اما برای اولین بار دیپلماسی ایران تا کنار میز گروه هفت پیش رفت. این در تاریخ مناسبات بین المللی ایران بی سابقه است...این موفقیتی است برای دیپلماسی جمهوری اسلامی و شکستی برای دیپلماسی آمریکا لذا این حضور را فراتر از برجام میدانم.
به نوشته آرمان ملی حضور غیر منتظره آقای ظریف در فرانسه حاکی از تغییر فضایی است که در حال رخ دادن است و خواهد توانست مقاومت ایران را نتیجه بخش و حامل موفقیت و خروج از شدائد مالی کند.
عبدالرضا فرجیراد، کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با ایلنا تاکید کرد: مشخص است که بحثهای مطرح شده میان ایران و فرانسه از سوی آقای ماکرون با طرفهای گروه هفت مطرح شده بود و در نتیجه لازم بود که آقای ظریف نیز موارد مطرح شده با مقامهای فرانسوی را هرچه زودتر به سمع مقامهای کشورمان رسانده و خواسته طرف فرانسوی نیز این بود تا هرچه سریعتر پاسخ را دریافت کند تا بتواند با طرف آمریکایی و سران آلمان و انگلیس در میان بگذارد.
روزنامه ایران نیز در این باره می نویسد: تحریمی که درست بیخ گوش ترامپ و در خلال یکی از مهمترین رویدادهای دیپلماتیک جهان، آن هم در قلب اروپا و توسط یکی از قدرتهای اروپا که عموماً اشتراکات زیادی با امریکا دارد، شکسته میشود. کاملاً روشن است که چنین موقعیتی برای فردی با خصوصیات ترامپ، آن هم در شرایط فعلی که زیر بار فشارهای فزاینده داخلی قرار گرفته، چقدر میتواند اتفاقی تحقیرآمیز باشد.
ضرورت اتخاذ رویکردی هوشمندانه از سوی ایران
رامین مهمانپرست، طی یادداشتی در روزنامه اعتماد توصیه می کند: آنچه در مورد مذاکرات آینده کشورهای اروپایی و امریکا با ایران و همچنین چارچوبهای این مذاکره مطرح میشود، باید در داخل کشور با هوشیاری و با دقت مورد بررسی قرار گیرد. این ابتکارها و پیشنهادها میتواند فقط جنبه تبلیغاتی برای امریکاییها داشته باشد و فقط با هدف استفاده در فضای انتخاباتی پیش رو، شعارهایی مطرح شود که ظاهر قشنگی داشته باشد، بدون اینکه محتوایی داشته باشد...تلاش امریکا، بیش از هر چیز این است که مقاومتی که در برابر فشارهای امریکا وجود دارد، شکسته شود و اختلاف و دودستگی درون کشور ایجاد شود.
جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر دستاوردهای حقوق و دیپلماسی عمومی برجام، باید به دنبال راهکاری باشد تا بتواند عدم اجرای تعهدات اقتصادی، مالی، بانکی و سیاسی برجام را از طریق راهکارها و ابتکارهای هوشمندانه جبران کند.
آرمان ملی در این باره نوشت: کنش بهنگام و هوشیاری هنگام ظهور فرصتهای گذرا میتواند حداکثر منافع را حاصل کند. بالاخره یک سیاستمدار زیرک و آیندهاندیش خصوصا آنجا که منافع ۸۰ میلیون انسان را میبیند حق اشتباه ندارد، عقلانیت حکم میکند که او برای بدترین حالتها برنامهریزی کند و تصمیمهای امروز خود را ناظر به حالتهای مختلف قرار دهد. اگر کشور ما بر این اساس معقول تصمیم بگیرد بازی را برده است، حتی اگر چون ترامپی برای چهار سال دیگر اجاره نشین کاخ سفید باشد. ایران تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قدرت مانور زیادی دارد و میتواند از زمان باقی مانده حداکثر استفاده را ببرد. تدبیرها و واقعگراییها نتیجه خواهند داد و اتفاقا مردم کشور خودمان را برای شرایط گوناگون توجیه کرده و تحمل مرارتها را هدفمند میسازد.
بی ثمری میانجیگری اروپا
محسن جلیلوند، کارشناس مسائل بین الملل به تارنمای فرارو گفت: فرانسه و اتحادیه اروپا کاری نمیتوانند انجام دهند. آنها کار خودشان را میکنند؛ نه از برجام خارج شدند نه ما را تحریم کردند. مشکل ما با آمریکاست و باید مشکل خود را با آمریکا حل کنیم.
آنطور که برخی مقامات امریکایی به خبرگزاریها گفته اند همین که ظریف الان آمده و به این مذاکرات راضی شده است نشان میدهد تحریمهای ما اثر کرده است. بنابر این آمریکاییها مصمم هستند روند فعلی را حفظ کنند و حتی تحریمها را افزایش دهند...به نظر من ایران باید به همین راهی که میرود ادامه دهد؛ یعنی کاهش سطح تعهدات در برجام و همینطور مقاومت در برابر تحریمهای آمریکا. ایران راه دیگری ندارد.
روزنامه ابتکار در تیتر یک خود از سایه پررنگ ایران در چهل و پنجمین نشست سران هفت کشور صنعتی و "ماموریت ماکرون برای نجات برجام"خبر داد.
مشخص نیست آیا آمریکا از فشارهای حداکثری خود کوتاه آمده و دست به عقبنشینی در مواردی از تحریمها بزند و از سوی دیگر نیز معلوم نیست ایران با توجه به مواضع اخیر خود درمورد مذاکره مجدد در برجام و موضوع موشکی که گفته میشود از خطوط قرمز است، حاضر به گفتوگو با طرفهای غربی باشد. لذا ماموریت ماکرون برای نجات برجام اکنون با توجه به ابزارهایی که در اختیار اروپا قرار دارد و نیز پیچیدهتر شدن معادلات، دشوارتر از هر زمان دیگری خواهد بود.
ضرورت رفع فشارهای خارجی به دلیل شرایط داخلی کشور
بنا به تحلیل صادق زیبا کلام در روزنامه شرق از بسیاری از گفتارهای امیدبخش که بگذریم، واقعیت آن است که وضعیت کلان اقتصادی کشور، چندان مطلوب نیست. منتقدان دولت به ضعف همکاران حسن روحانی اشاره میکنند و از موضوعات مهمتر ازجمله مشکلات حوزه روابط خارجی ایران نام نمیبرند... اگر تحولی رخ ندهد، دولت بهتدریج دچار محدودیتهای بودجهای زیادی شده و روند صادرات، دشوارتر خواهد شد. به عبارت دیگر، این فقط آمریکاییها نیستند که به واسطه دلایلی که دارند، به میانجیگری فرانسه نه نگفتهاند؛ ایران نیز به نور کمرنگ پدیدارشده در انتهای تونل فرانسه به عنوان فرصتی برای وادارکردن آمریکا به تغییر رویه در قبال ایران مینگرد.
علی بیگدلی، کارشناس بین الملل در گفتگو با تارنمای انتخاب در خصوص لزوم اتخاذ رویکرد دیپلماتیک در برهه فعلی نوشت: هر چند برخی نهادها با طرح هر گونه مذاکره موافق نیستند اما نمیتوان بدون توجه به واقعیات تصمیم گرفت. در حقیقت، روند امور کشور به گونهای است که تداوم وضعیت اقتصادی با رویه فعلی در راستای منافع کشور نبوده و نیست. در نظر گرفتن این مساله ضروری است که با توجه به علائم موجود احتمال به قدرت رسیدن مجدد ترامپ در ۲۰۲۰ بیش از ۸۵ درصد است. در نتیجه ایران نیز به نظر میرسد این واقعیت را پذیرفته که ترامپ در انتخابات آینده پیروز میدان خواهد بود و در چنین فضایی منطق حکم میکند مسیر مذاکره در پیش گرفته شود.
وی افزود: مواضع حسن روحانی در ارتباط با در پیش گرفتن مسیر مذاکره صحیح و قابل دفاع است. واقعیت این است که فارغ از میز مذاکره هیچ مسیر دیگری برای تامین منافع ملی کشورمان وجود ندارد لذا میتوان اظهارات روحانی را مورد تایید قرار داد.
اظهارات روحانی
همدلی در یادداشتی درباره اظهارات روحانی می نویسد: این اظهارات روحانی ضمن ترجیح و اولویت مصالحه بر منازعه در استراتژی کلان سیاست خارجی، تمایل تهران به مذاکره و همچنین چرخش از راهبرد صبر به راهبرد اقدام را به نمایش میگذارد...به نظر میرسد که انتخاب راهبرد اقدام و تمایل به مذاکره به رغم همه منعها و نهیها یک راهبرد عقلایی است. مهمترین پیام نهفته در این مواضع اخیر روحانی آن است که بهرغم وجود شرایط آنارشیک و تیرگی در روابط تهران- واشنگتن، حفظ همگرایی و راهبردهای همکاریجویانه منتفی نیست و این وضعیت میتواند شرایط را برای نرمال و طبیعی شدن روابط هر چند تدریجی و دیرهنگام فراهم کند.
به این ترتیب و با اعلام مواضع مطمئن تهران و با بهکار گرفتن ظرفیتهای دیپلماتیک، توپ مصالحه و البته مذاکره در زمین واشنگتن قرار گرفته است.
تارنمای بهارنیوز یادداشتی از احمد زیدآبادی منتشر کرده که در آن آمده است: منظورِ رئیس جمهور چه کسی است؟ آیا منظور دونالد ترامپ است؟ اگر منظورش اوست پس ظاهراً جمهوری اسلامی از موضع عدم مذاکره با دولت ترامپ عدول کرده است! اما اگر منظورش ترامپ نیست، این نوع ابهامافکنی در جامعه چه سودی دارد؟ شاید گفته شود به قصد نوعی استمزاج از جناح رقیب خود است! اگر اینطور باشد به نظرم روحانی در حال قماری بزرگ است. اگر او بدون تأیید رسمی و علنی جناح رقیبش وارد چنین میدانی شود، جز دردسر و اتهام، نصیبی نخواهد برد!
واکنش مخالفان داخلی دولت
در بخشی از یادداشت اعتماد آمده است: زباننفهمی ترامپ برای مردم قابل درک است، برای همین با طیبخاطر، از «مقاومت در برابر زیادهخواهی امریکا» استقبال کردند و تحریم ها را تاب آوردند اما مقاومت منافاتی با گفتوگو ندارد و هیچ عاقلی روحانی و ظریف را از دیپلماسی منع نمیکند. البته عکسالعملهای شدید و غلیظ منتقدان روحانی به ما میفهماند که کماکان سمبه رقیبان دولت پرزور است و دولت و وزارت خارجه در این زمینه فعال مایشاء نیستند و تا قبل از رسیدن به میز اصلی مذاکره از هزاران مانع و رادع باید بگذرند.
همچنین تارنمای عصر ایران در یادداشتی به رمزگشایی از مخالفت های داخلی با حضور ناگهانی ظریف در حاشیه گروه ۷ می پردازد و می نویسد: اصل داستان را می توان از تیتر روز قبل و سخنان آقای حسین شریعتمداری در جمع دانشجویان طرح ولایت در مشهد دریافت که به صراحت و بی لکنت و رودربایستی بیان شده است: «شمارش معکوس خروج جریان غربگرا از مراکز تصمیم ساز آغاز شده است».
به اعتقاد نگارنده پس، راز مخالفت با سفر ناگهانی ظریف به جنوب فرانسه را در این باید جُست که هر اتفاقی که برجام را برجا نگاه دارد از نظر آنان مردود است. چون شمارش معکوس برای «خروج جریان غربگرا» آغاز شده و منظور از جریان غربگرا هم دولت اعتدالگرا و برجامی است و گرنه باقی نکات گفته شده را میدانند و خوب هم می دانند.
مخالفت رژیم صهیونیستی
ابتکار در سرمقاله امروز خود نوشت: تحرک دیپلماتیک تهران و بروز نشانههایی هرچند کمرنگ از آنچه رهبران هفتکشور صنعتی جهان درباره کنترل تنشها در منطقه خلیجفارس ابراز کردهاند، اسرائیل را به اقدام ایذایی واداشته است. تحرکات نظامی اسرائیلیها بیش از هرچیز به نتایجی مربوط است که تهران در دیپلماسی فعال خود کسب کرده است.
به اعتقاد نگارنده دو اجلاس بیاریتز و مجمع عمومی سازمان مللمتحد پیام روشنی به واشنگتن درباره ناکامی سیاست یکجانبهگرایی آمریکا و قبول انعطاف در مواضع دولت این کشور خواهد بود. همین مهم اسرائیلیها را به اقدام خرابکارانه در سوریه و عراق برای برهمزدن هر نوع توافق احتمالی که ممکن است در پی تحرکات دیپلماتیک و راهحلهای پیشنهادی منجر شود، واداشته است.
به گزارش روزنامه مردمسالاری حسین علایی، رئیس پیشین ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه در گفتگو با جماران تصریح کرد: هرگاه تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنش بین ایران و آمریکا افزایش می یابد، اسرائیل به شدت نگران می شود. فشارهای دیپلماتیک اخیر ایران برای وادار کردن آمریکا به عقب نشینی و سعی رئیس جمهور فرانسه برای گرفتن امتیازاتی از ترامپ جهت حفظ برجام، نتانیاهو را بیمناک کرده است. شاید نخست وزیر اسرائیل با این حملات می خواهد شکست اعتبار آمریکا در سرنگونی پهباد جاسوسی در تنگه هرمز را جبران کند.
همچنین تارنمای نامه نیوز به نقل از اکسیوس نوشت: به گفته ی سه وزیر اسرائیلی و دو مقام ارشد اسرائیل در امور ایران، دولت اسرائیل عمیقا نگران امکان مذاکرات هسته ای جدید بین ایران و آمریکاست که ترامپ همراه با مکرون روز گذشته در مورد آن صحبت کردند.
همسویی مخالفان داخلی و خارجی با رویکرد دیپلماتیک ایران
در بخشی از یادداشتی که روزنامه همدلی اقدام به انتشار آن کرده است، می خوانیم: فعالیتهای دستگاه دیپلماسی کشور به این دلیل که مورد اعتراض و مخالفت شخصیتهای و نهادهای تندروی داخلی از یک سو و نیز اسرائیل و برخی از کشورهای عربی منطقه چون عربستان از سوی دیگر است ، همواره تضعیف و با شکست روبرو شده است. همسو با شخصیتهای حقیقی و حقوقی تندرو در ایران که تقریبا همه آنها را بهخوبی میشناسند اپوزیسیون نیز به یک دلیل واضح، فعالیتهای دپلماتیک دولت کنونی ایران را برنمیتابند؛ چرا که هر چه این فعالیتها گستردهتر و مثمرثمرتر باشد، پروسه براندازی با تاخیر بیشتری مواجه میشود.
جالب اینجاست که تندروها در داخل و براندازان در خارج با اهداف جداگانه در یک مسیر و استراتژی قرار دارند و آن بیاثر کردن فعالیتهای دیپلماتیک دولت کنونی ایران است تا بتوانند در آن به آرزوی خود برسند. آرزوی تندروهای داخلی حذف دولت وکارشناسان معتقد به مشی مذاکره و دیپلماسی است و اپوزیسیون خارجی هم حذف نظام کنونی ایران را در خوابها و رویاهای خود میپرورانند.
فریدون مجلسی نیز در این باره به همدلی گفته است: بدون شک واقعیتهای معیشتی و مشکلات وارد شده بر مردم ایران به دلیل تحریمها، قابل کتمان نیست. حضور غیر منتظره ظریف در محل نشست خود نشانگر همه چیز است. پس بنابراین، تندروها بهتر است دست از چوب لای چرخ کردن دستگاه دیپلماسی بردارند و بگذارند مردم ایران از این وضعیت رهایی یابند...مذاکرات کنونی و این سفر وزیر امور خارجه کشورمان، چه به نتیجه برسد، چه نرسد، تندروهای هردو طرف، یعنی اسرائیل و تندروهای متحد داخلی او در ایران واکنشهای خود را نشان خواهند داد، هنوز ظریف از سفر برنگشته، اینها مذاکرات را به موشک بستهاند. اگر نگاهی به صدا و سیما و نشریات وابسته به تندروها بکنید متوجه خواهید شد، منظور پنهان و آشکار من چیست... تا به دیپلماسی تن ندهیم و از تهدیدهای واهی دست برنداریم، به نتیجهای نخواهیم رسید. منظورم از نتیجه این است که با وجود تندروها و این نوع کارشکنیها، هرگونه مذاکرهای برای ملت ایران «آبی نمیشود».
تارنمای عصر ایران در یادداشتی با اشاره به واکنش های مخالفان دولت و برخی کشورهای دیگر درخصوص احتمال مذاکره نوشت: واقعا چرا این افراد نگران گفتوگو و مذاکره میشوند؟ چرا هم زمان برجام و هم حالا اسرائیل، عربستان و برخی کشورهای دیگر همان حرفهایی را میزنند که یکی از جریانهای سیاسی در ایران میزند؟ دلیل این هم نوایی و هم زبانی مشخص است. مذاکره کار و کاسبی آنها را برهم میزند... این موفقیت برای رقبای داخلی روحانی یعنی خداحافظی با قوه مجریه و مقننه و برای اسرائیل و عربستان یعنی قدرتمند شدن بیش از پیش ایران.
رسانه های اصولگرا
رسانه های منتسب به این جریان سیاسی امروز نیز همانند رویکرد همیشگی خود ضمن زیرسوال بردن عملکرد دولت در عرصه سیاست خارجی، از سفر ظریف و سخنان اخیر رئیس جمهوری به شدت انتقاد کردند.
انتقاد از سخنان رئیس جمهوری
کیهان ذیل تیتر یک خود نوشت: آقای روحانی در اظهارنظری تأملبرانگیز گفته است که میتوان با دیدار با مقامات ارشد کشورهای دیگر، آبادانی کشور را به ارمغان آورد. این در حالی است که تجربههای گذشته در ایران و دیگر کشورها نشاندهنده این است که آنچه آبادانی را برای یک کشور به ارمغان میآورد، نه دیدار با این و آن، بلکه کار و تلاش و مجاهدت خستگیناپذیر است.
مدیرمسئول این روزنامه نیز در یادداشتی از رئیس جمهوری می پرسد: اگر خدای نخواسته منظور شما از آنچه فرمودهاید، مذاکره با ترامپ است لطفا بفرمایید غیر از واگذاری امتیازات دیگری به آمریکا و اروپا، چه نتیجه دیگری میتواند مورد نظر باشد و کجای این ملاقات و مذاکره باعث آبادانی کشور خواهد بود؟! مذاکره شما درصورت انجام، از یکسو خسارت و فاجعه دیگری نظیر برجام را به ملت تحمیل میکند و از سوی دیگر بیآنکه بخواهید غیر از هدیه به ترامپ در انتخابات پیشروی آمریکا، نتیجه دیگری نخواهد داشت. همانگونه که مکالمه تلفنی جنابعالی با اوباما هدیه بزرگی به او و اهانتی بزرگتر به ملت ایران بود!
روزنامه جوان نیز تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص داد و نوشت: رئیسجمهوری که او را مؤدب میخواندید و در گفتوگوی تلفنی با او مرتکب آن اقدام نابهجا شدید نه تنها به تعهدات برجامی که امضا کرده بود وفادار نماند بلکه تحریمهای بیشتری علیه ایران وضع کرد. اکنون چگونه به کسی که موجود مزاحم برجام خطابش کردید و تصریح کردید مذاکره با او دیوانگی است، فرکانس مذاکره و گفتگو میفرستید. با فتو دیپلماسی ایران نه آباد میشود و نه مشکلاتش حل خواهد شد. تغییر نگاه از بیرون به درون و تکیه بر تواناییهای بومی ایران را میسازد.
در بخشی از سرمقاله جوان می خوانیم: حال که ایشان «آباد کردن» کشور را منوط به «ملاقات» کرده، خوب است دستاوردهای «ملاقاتهای مکرر» طی چندسال اخیر و تأثیر آن را در «آباد کردن کشور» و «حل مشکلات مردم» توضیح دهند! البته فراموش نکردهایم روزگاری که خیلی از آن دور نشدهایم، حتی «آب خوردن» و «ازدواج جوانان» به نتیجه مذاکرات و برجام منوط میشد و حتی از آخرین اظهارات عجیب آقای رئیس جمهور که پذیرش FATF را موجب ارزانی دانسته، زمان زیادی نگذشته است. سؤال اینجاست که ماجرای تلخ معطل نگاه داشتن اقتصاد کشور به «ملاقاتهای واهی» تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟ گلابیهای مذاکرات قبلی کی بر سر سفره مردم آمد که اینک منتظر ثمرات «ملاقات» آتی باشیم؟
"دلخوش به جمعهای جبری"تیتر یک روزنامه رسالت است که در ذیل آن به گفتگو با چند کارشناس پرداخته است.
محمدصادق کوشکی، کارشناس مسائل سیاسی در این باره به رسالت گفته است: روحانی تصور میکند مردم در دوران ۸۰-۷۰ سال گذشته زندگی میکنند و هیچ اطلاعاتی ندارند به همین جهت سخنانش را به خاطر نمیآورند.او همان کسی است که به مردم وعده لغو تحریمها پس از برجام را داد و مردم مشاهده کردند نه تنها این تحریمها لغو نشد بلکه اضافه شده است حتی وزیر امور خارجه نیز تحریم شد. بعید است کسی حاضر به باور سخنان آقای رئیسجمهور باشد بنابراین سخنان او هیچ تاثیری ندارد.
همچنین سید هادی سید افقهی، کارشناس و پژوهشگر مسائل سیاسی در گفتگو با رسالت مدعی شد:آقای روحانی به دور از واقعیت و با محاسبات غلط دوباره قصد دارد به پای مذاکره با دیگران برود.
سردبیر روزنامه رسالت در ستون سرمقاله این روزنامه نوشت: آقای عزیز، هنوز برای حل مشکلات و آبادی کشور، دنبال ملاقات و جلسه با این و آنی؟ هنوز دلبستگان و شیفتگان غرب، با جمع های جبری بی خاصیت ۱+۵ و ۱+۷ دلخوش اند؟ سر شما چقدر باید به سنگ بخورد تا دست از تجربه های تلخ و سموم متنوع بردارید؟ بیایید و گام سوم را هم به عقب برگردید و بیشتر از این خود را شرمنده مردم و تاریخ این مرز و بوم نکنید. باور بفرمایید مکر ماکرون و پنجه ترامپ جلوی خیرالماکرین و اشد المعاقبین، هیچ است.
سیاست روز در گزارش خود از سخنان رئیس جمهوری نوشت: مذاکرات هستهای اکنون مقابل چشمان همگان است و میبینند که نتیجه مذاکرات خسارت محض بوده است چرا که بر اساس آن باید همه تحریمهای اقتصادی لغو میشد، اما آیا لغو شد؟ هزینه سازش بسیار بیشتر از هزینه مقاومت است و این موضوع در جریان برجام به اثبات رسیده است، ما در ماجرای مذاکرات هستهای با آمریکا سازش کردیم و هزینه آن را اکنون لمس میکنیم، اما اگر از همان ابتدا دل به نتایج برجام نبسته بودیم و تلاش خود را بر داشتههای داخلی و همت مردم و مسئولین گماشته بودیم، اکنون شرایط اقتصادی اینگونه بود؟
"سوراخِ اعتماد" عنوان سرمقاله امروز صبح نو است که در بخشی از آمده است: یحتمل سالها بعد در دانشنامه سیاست و بینالملل، ذیل مدخل حسن روحانی خواهند نوشت: «سیاستمداری که از سوراخِ اعتماد به غرب بارها گزیده شد؛ از توافق سعدآباد ۱۳۸۲ و برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) ۱۳۹۴ گرفته تا...» سؤال و ابهام اصلی اما این است که هزینه این خوشبینی مفرط از جیب چه کسانی پرداخت میشود؟!
روزنامه نو "ملاقات با شیطان" را عنوان تیتر یک خود برگزید و نوشت: رییسجمهوری در حالی پالس مذاکره با غرب و در رأس آن آمریکا را صادر کرد که ترامپ بارها در سیاست خارجی خود ثابت کرده رفتارهای دوگانه و متغیر دارد و نمیتوان روی حرفهای وی حساب کرد. همچنین، اعضای اصلی کابینه ترامپ نهتنها طرفدار مذاکره نیستند؛ بلکه همانطورکه بهصراحت گفتهاند، به فکر براندازی نظام هستند. آنها برای رسیدن به این هدف ترامپ را زیرفشار گذاشتهاند و حتی ابایی ندارند گزینه نظامی را بهمیان بکشند. همچنانکه دکترظریف، وزیر امورخارجه، نیز بارها به اقدامات «گروه ب» برای به آتش کشاندن منطقه اشاره کرده است.
تارنمای مشرق نیوز به نقل از تسنیم نوشت: به نظر می رسد، دوران تجربه تکراری چشم دوختن به مذاکرات برای حل مشکلات اقتصادی و معطل گذاشتن فعالان اقتصاد به سرآمده و دولتمردان باید تاکنون به این نتیجه رسیده باشند که تنها راه نجات اقتصاد کشور و حل مشکلات توجه به تولید داخل، قطع وابستگی به نفت، نگاه به شرق به جای غرب، اقتصاد دانش بنیان، تقویت صادرات، اصلاح الگوی مصرف، افزایش رقابت پذیری، رشد بهره وری، توقف خام فروشی ، اصلاح الگوی درآمدی و ساختارهای غلط اقتصادی و در یک کلام سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی است که بارها از سوی مقام معظم رهبری به مسئولان گوشزد شده است، البته به شرطی که برخی مسئولان پنبه ها را از گوش دربیاورند.
بی ثمر بودن مذاکره
به نوشته تارنمای جهان نیوز برگشت ایران به میز مذاکره در شرایط فعلی، «عقب نشینی محض و خستگی ایران» تفسیر میشود. با این تفسیر، علاوه بر اینکه آمریکا برای فشار مصممتر میشود، چون راهبرد خودش که فشار حداکثری بوده را کارآمد دیده است. بنابراین به صورت افراطی تری از ابزار تحریم استفاده میکند و متعاقب آن شرکتهای خارجی و کشورهای غربی نیز همکاری اقتصادی با ایران را در این فضای تعلیق و تهدید شروع نخواهند کرد. همچنان که در مدت بعد از برجام شروع نکردند.
"پالس اشتباه در تهران، تهدید در پاریس" تیتر یک روزنامه فرهیختگان است که در ادامه آن گزارشی از گفتگوی این روزنامه با تنی چند از کارشناسان آمده است.
ابوالفضل ظهرهوند، سفیر اسبق ایران در ایتالیا به فرهیختگان گفته است: در شرایطی که ایران در نبرد پهپادی با آمریکا به یک پیروزی چشمگیر دست یافته، جنگ نفتکشها به سود تهران رقم خورده، در تحولات میدانی سوریه شاهد پیروزیهای محور مقاومت بودهایم و یمن هم به عرصهای برای عقبنشینی محور ارتجاع و پیروزیهای محور مقاومت تبدیل شده و علاوهبر اینها ایران گامهای اول و دوم کاهش تعهدات هستهای را برداشته و بهرغم تشدید تحریمها و کاهش فروش نفت مسیر مقاومت فعال را ادامه داده، ورود به عرصه مذاکره با دستورکارهایی که خبرهایش رسانهای شده، با منافع ملی ما سازگاری ندارد...وقتی ما سر میز مذاکره حاضر میشویم و به فهرست جدیدی که آنها برای ایران ردیف میکنند تن میدهیم، این سیگنال را به طرف مقابل مخابره میکنیم که تحریمها موثر بوده است.
سیاست روز در سرمقاله خود بااشاره به توئیت ظریف در خصوص دیدار با مقامات فرانسه و مبنی بر این که «مسیر پیش رو، دشوار است، اما ارزش امتحان کردن دارد.» نوشت: مسیری که آقای ظریف از آن یاد می کند که به امتحانش می ارزد مسیری تکراری و ملال آور است، هیچ جذابیتی ندارد، با وجود این چرا به امتحانش می ارزد؟!
خبرگزاری فارس در تحلیلی از میانجیگری فرانسه نوشت: بیتردید ماکرون به دنبال آن است تا با فراهم کردن مقدمات چنین دیداری خود و کشورش را در عرصه بینالمللی بهعنوان یک میانجی قدرتمند به ثبت برساند اما به یقین در تهران، هرگونه دیدار با رئیسجمهور آمریکا از منظر افکار عمومی با تردیدهای جدی مواجه خواهد بود. دیدار با رئیسجمهوری که بولتون ضدایرانی را یکسوی خود و ۱۲ خواسته اعلامی پامپئو را در دیگرسوی خود دارد و تعهدش را به امنیت رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده، با خروج از برجام عهدشکنی خود را اثبات کرده و در مذاکرات با کره شمالی هم نشان داده که واقعا به دنبال حل مناقشه نیست و از کوچکترین تحریم خود نمیگذرد، تا چه حد میتواند درست تلقی شود؟ آن هم با میانجیگری کشوری که تا همین چندی پیش، بیشک نقش خود را بعنوان پلیس بد به اثبات رسانده بود.
نظر شما