مذاکره با آمریکا همواره یکی از موضوعهای پرچالش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است. در این زمینه، مخالفان مذاکره با ایالات متحده دلایل مختلفی را برای مخالفت خود مطرح کردهاند. در یکی، دو ماه اخیر که موضوع مذاکره بار دیگر در صدر اخبار رسانهها قرار گرفته، با واکنشهای مختلفی از سوی مخالفان دولت همراه بوده که نگاه تیره و تاری به این موضوع دارند. در ادامه، استدلال مخالفان مذاکره و نگاه یک مدافع مذاکره را میبینید.
مقام | دیدگاه | استدلال |
کاظم صدیقی |
آمریکا صلاحیت مذاکره را از دست داده و به جای مذاکره، باج میگیرد. |
باجگیری آمریکا |
سیداحمد علمالهدی امام جمعه مشهد | مشکلات کشور با مذاکره حل نمیشود، مذاکره با دشمن اشتباه است و فشارهای دشمن در صورت تأثیرگذاری، ادامه و افزایش خواهد داشت. |
افزایش فشارها در صورت مذاکره |
سیدمحمدسعیدی |
شیفتگان ارتباط و مذاکره با آمریکا باید بدانند که مردم وجمهوری اسلامی ایران هرگز به اسارت مجدد به آمریکا تن نخواهند داد. |
مذاکره یعنی اسارت |
محمدباقر لائینی |
مذاکره با آمریکا بیمعناست، زیرا آمریکا شیطان بزرگ است و مذاکره با شیطان نتیجهای ندارد. مذاکره ابزاری است که دشمنان با آن ما را از کار معطل میکنند و هیچ نتیجهای ندارد. |
بینتیجه بودن مذاکره |
سیدمحمدمهدی حسینی همدانی |
عدهای از روی خیانت، غفلت یا جهالت دم از مذاکره و تسلیم میزنند و افکار را دچار تردید میکنند.لازم است جبهه انقلاب در تبیین و بصیرتدهی درباره جنایات آمریکا روایت صحیح بیان کند تا بتواند جلو انحراف و جریانی که دائم در کشور برای فراموش کردن ظلمهای آمریکا تلاش میکند بایستد. |
مذاکره، ناشی از خیانت یا غفلت |
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان | کسانی که این روزها به جای تلاش برای حل برخی از مشکلات پیشروی کشور، نسخه مذاکره با آمریکا را میپیچند، یا «سادهلوحند» و از هوشمندی چندانی برخوردار نیستند، یا «ناکارآمدند» و ناتوانی خود در حل مشکلات را زیر پوشش مذاکره با آمریکا پنهان میکنند، یا خدای نخواسته به فریب یا به طمع «سر و سری با دشمن دارند»... مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمیکند. اگر حاضرید باج بدهید، پشت سر هم، در همه مسائل اساسی، و از همه خطوط قرمزتان عبور کنید | بینتیجه بودن مذاکره و ناگزیری عبور از خطوط قرمز |
طائب: درباره مذاکره، دوگانهسازی نکنیم
البته برخی افراد نظیر «حسین طائب» رئیس پیشین سازمان اطلاعات سپاه و مشاور کنونی فرمانده کل سپاه معتقد است: «باید مراقب باشیم به سمت دوگانه سازش و مذاکره نرویم، زیرا قصد آمریکا آن است که عقاید و اهداف خود را در مذاکرات بر ماتحمیل کند؛ اما اگر قرار است مذاکراتی هم انجام شود، باید حق خود را بگیریم.»
مذاکره با قاتل سردار سلیمانی؟
بهتازگی «علی عبدالعلیزاده» نماینده ویژه رئیسجمهور در اقتصاد دریامحور گفته: «ما به یک سیاست خارجی جدید نیاز داریم؛ اصل اول ما در توسعه دریامحور، ارتقای سیاست خارجی با جهان است. من در انتخابات هم گفتم باید با آقای ترامپ مذاکره کنیم، نمیشود که مسائل کشور را معلق نگه داشت بنابراین باید شرافتمندانه حرف بزنیم و از منافع ملی دفاع کنیم، ما از همان تبلیغات انتخابات هم گفتیم طرفدار مذاکره هستیم و مجموع حاکمیت نظام هم به مذاکره رو در رو رسیده است.»
اظهارات عبدالعلیزاده در حالی است که با وجود بهدست آمدن برجام و برداشته شدن تحریمها در پی مذاکرات مستقیم ایران با چند کشور از جمله آمریکا، بعد از ترور ناجوانمردانه سردار شهید سلیمانی با دستور ترامپ، گروه زیادی با این کلیدواژه که «با قاتل سردار سلیمانی مذاکره نمیکنیم»، این کار را خائنانه توصیف کردند. این در حالی است که در یک سال اخیر و بعد از عملیات طوفانالاقصی که رژیم صهیونیستی بیش از ۴۵ هزار فلسطینی را به شهادت رسانده، جنبش مقاومت اسلامی حماس همواره باب مذاکره با اسرائیل را باز گذاشته تا از طریق آزادی گروگانها، مانع تداوم جنایات اسرائیل و کشتار مردم مظلوم فلسطین شود.
با توجه به این دیدگاهها و اهمیت موضوع، پژوهشگر ایرنا با «مهدی مطهرنیا» کارشناس روابط بینالملل گفتوگویی انجام داد.
مذاکره حتی در شرایط بیاعتمادی میتواند مؤثر باشد، اگر..
مطهرنیا با انتقاد از دیدگاهها و عملکرد «حسین شریعتمداری» مدیرمسئول روزنامه کیهان در تحلیل مشکلات کشور، گفت: شریعتمداری به جای حل مشکلات واقعی کشور، بر تقابل با آمریکا تأکید دارد. سؤال من از شریعتمداری این است که اگر طرح و برنامهای برای حل مشکلات دارد، چرا خود یا همفکرانش مسئولیت اجرایی مستقیم نمیپذیرند؟
وی به مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور اشاره کرد و افزود: چرا با وجود منابع ارزی بالا در گذشته، کشور در عرصه اقتصاد جهانی موقعیت ضعیفی دارد.
وی در بُعد منطقهای، به تحلیل تضعیف محور مقاومت در کشورهای سوریه، عراق و یمن پرداخت و گفت: این فشارها ممکن است به ایران نیز سرایت کند. در واقع بدون رفع مشکلات داخلی و تقویت مقاومت منطقهای، چالشها برای کشور افزایش خواهند یافت.
حتی در شرایط بیاعتمادی، مذاکره میتواند ابزاری مؤثر باشد، به شرطی که با اعتماد به نفس و سازوکارهای اجرایی درست همراه باشدمطهرنیا به اهمیت توجه به مسائل داخلی کشور اشاره کرد و افزود: اگر مسائل داخلی کشور حل شود، میتوان در برابر فشارهای خارجی ایستاد. با این حال بسیاری از مسئولان بر کارآمدی نظام جمهوری اسلامی تأکید دارند، سؤال اصلی این است چرا ایران نسبت به گذشته و کشورهای همسایه وضعیت بهتری ندارد؟
این کارشناس حوزه بینالملل به ضعفهای داخلی همچون فساد و نبود گردش نخبگان اشاره و تاکید کرد: برای حل مشکلات کشور، باید فساد ریشهکن شده و و مسئولانی که سالها در مسند قدرت بودهاند، کنار روند تا نیروهای جوان و با اندیشههای نو وارد عرصه شوند. همچنین، چالشهای حل مسائل کشور حتی با استفاده از منابع مالی مانند پول نفت و رانت دولتی بهسادگی قابل حل نیست.
مطهرنیا با تاکید بر لزوم تمرکز بر مسائل داخلی و اصلاحات ساختاری، معتقد است که حتی در شرایط بیاعتمادی، مذاکره میتواند ابزاری مؤثر باشد، به شرطی که با اعتماد به نفس و سازوکارهای اجرایی درست همراه باشد.
مشکلات کشور فقط با مذاکره حل نمیشوند
وی همچنین با تاکید بر اینکه مشکلات کشور از جنسی نیستند که فقط با مذاکره حل شوند، افزود: از مذاکره بهعنوان ابزاری برای شفافسازی و درک متقابل مسائل استفاده میشود. مذاکره بهمعنای پذیرش طرف مقابل نیست، بلکه هدف از آن بررسی ابعاد مختلف یک مساله پیچیده، پیدا کردن راهحلهای مناسب و شفافسازی مشکلات موجود است. مذاکره در این دیدگاه ابزاری برای تعامل و فهم بهتر است و هر مذاکرهکننده در عرصههای مختلف از جمله بیزینس، اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ارزشها باید هدفش را در راستای حل مسائل پیچیده با توجه به شفافیت و درک متقابل قرار دهد. این فرآیند باید برای به دست آوردن امتیاز بیشتر و حل مشکلات با استفاده از قدرت پشت میز مذاکره، پیگیری شود.
مطهرنیا همچنین به اهمیت مذاکره در تعاملات داخلی کشور اشاره کرد و گفت: بهویژه در مسائل اجتماعی مانند کارگران، دانشجویان، اساتید و کارمندان، عدم مذاکره به بحرانهای اجتماعی منتهی میشود. اگر مذاکره بهعنوان ابزار تعامل متقابل و برای تأمین خواستههای دو طرف بهصورت شفاف و محترمانه انجام نشود، نتیجه معکوس خواهد داشت و فقط به بروز مشکلات و اعتراضهای اجتماعی منجر خواهد شد.
به گفته وی، مفهوم مذاکره باید به درستی شناخته شود و درک صحیح آن میتواند به حل مسائل کشور کمک کند، اما در صورت عدم درک ماهوی آن، نمیتوان به نتایج مطلوب دست یافت.
مفهوم اعتماد در سیاست خارجی؛ باز هم با آمریکای پیمانشکن مذاکره کنیم؟
این کارشناس روابط بینالملل در نقد و پاسخ به دیدگاههای مخالف مذاکره با آمریکا که بیشتر بر غیرقابل اعتماد بودن این کشور تأکید دارند و به پیمانشکنیهای آن اشاره میکنند، گفت: مذاکره موفق بهویژه در سیاست خارجی باید براساس اعتماد به نفس و خودباوری مذاکرهکنندگان باشد. مذاکرهکننده باید خود را قدرتمند بداند و با شفافسازی مسائل، براساس عقلگرایی و خردورزی عمل کند تا بتواند آینده مذاکرات را بهدرستی پیشبینی کرده و از آن برای بهبود وضع موجود و هدایت مسیرهای آینده استفاده کند.
وی ادامه داد: مخالفان مذاکره با آمریکا اغلب به دلیل سوابق پیمانشکنیهای این کشور، بر غیرقابل اعتماد بودن آن تأکید دارند. این نگرانی به دلیل تجربههای قبلی از نقض توافقها توسط آمریکا بهویژه در مسائل بینالمللی، شکل گرفته است. با این حال، در دنیای سیاست و دیپلماسی، مذاکره حتی در شرایط بیاعتمادی بین طرفین همچنان امکانپذیر است. در چنین شرایطی، بهجای عدم مذاکره، باید از ابزارهای قانونی و دیپلماتیک برای تضمین منافع و جلوگیری از مشکلات احتمالی استفاده کرد.
مطهرنیا افزود: مذاکره در محیط بیاعتمادی معمولاً با سازوکارهایی مانند توافقنامهها، تفاهمنامهها، تضمینهای اجرایی و ثبت رسمی در سازمانهای بینالمللی صورت میگیرد. در این چارچوبها، حتی در شرایطی که طرفین به یکدیگر اعتماد ندارند، میتوان به توافقهایی رسید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.
در دیپلماسی و سیاست خارجی، «اعتماد» نباید بهطور مطلق انتظار برآورده شود، بلکه باید از طریق مذاکرات، ضمانتها و سازوکارهای اجرایی بهدست آیدوی تاکید کرد: مذاکرهکنندگان باید قادر به مدیریت این فضا با عقلگرایی و شفافیت باشند تا از بروز مشکلات و سوءتفاهمها جلوگیری کنند. این به معنای ایجاد شرایطی است که هر دو طرف بهطور منطقی بتوانند به توافق برسند و از مکانیسمهای اجرایی برای حفظ اعتبار توافقها استفاده کنند. در صورتی که مذاکرهکنندگان به چنین مفاهیم و اصولی آشنا نباشند، ممکن است مذاکرات به شکست بینجامد و نتایج مطلوبی حاصل نشود.
وی ادامه داد: در دیپلماسی و سیاست خارجی، «اعتماد» نباید بهطور مطلق انتظار برآورده شود، بلکه باید از طریق مذاکرات، ضمانتها و سازوکارهای اجرایی بهدست آید. به عبارت دیگر، حتی اگر طرف مقابل قابل اعتماد نباشد، از آنجا که در فضای بیاعتمادی نیز مذاکره ممکن است، باید از روشهای خاصی برای مدیریت این بیاعتمادی و رسیدن به توافقهای پایدار استفاده کرد.
تحلیل استدلالهای مخالف مذاکره با آمریکا و چالشهای مقابله نظامی
مخالفان مذاکره با آمریکا معمولاً بر این باورند که آمریکا بهدلیل ترس از مواجهه نظامی با ایران، تلاش میکند اهمیت مذاکره را بهعنوان ابزاری برای کاهش تنشها و بهدست آوردن منافع بیشتر برجسته کند. آنها استدلال میکنند که آمریکا با استفاده از ابزارهای سیاسی و تبلیغاتی خود در ایران، تلاش دارد ایران را به مذاکره بکشد تا از یک رویارویی نظامی جلوگیری کند.
مطهرنیا در پاسخ به این استدلال مخالفان مذاکره گفت: در صورتی که ایران واقعاً بهدنبال مبارزه با آمریکا باشد، فرصتهایی برای انجام این کار وجود دارد. به نظرم ایران میتواند از موقعیتهای موجود برای تقویت گروههای مقاومت مانند حزبالله لبنان، حماس و نیروهای دیگر در سوریه استفاده کند.
«اگر آمریکا از تقابل نظامی با ایران میترسد، چرا ایران از این ترس استفاده نکرده و اقدام نظامی مانند بستن تنگه هرمز یا حمله به ناوهای هواپیمابر آمریکا در خلیج فارس را انجام نمیدهد؟» مطهرنیا از افرادی که چنین نظراتی را دارند، میخواهد در صورتی که قادر به انجام این اقدامات هستند، این مسائل را بهطور عملی پیگیری کنند.
به اعتقاد مطهرنیا، اگر آمریکا برای خودداری از جنگ به مذاکره روی میآورد، باید ایران از این موقعیت بهطور استراتژیک بهره ببرد؛ زیرا مذاکره برای آمریکا کمهزینهتر از جنگ است.
وی با تاکید بر اینکه باید تکلیف مذاکره و تصمیمهای مربوط به سیاست خارجی روشن شود، افزود: ایران باید اولویتهای خود را مشخص کرده و تصمیمهای قطعی در زمینه مقابله با تهدیدهای خارجی و استفاده از ابزارهای مختلف، اعم از دیپلماسی و یا استفاده از ظرفیتهای نظامی، اتخاذ کند. وقت زیادی برای تأمل در این زمینه باقینمانده است و باید هرچه سریعتر مسیر عملی و کارآمدی برای حل مسائل سیاسی و امنیتی کشور مشخص شود.
مگر روسیه، چین، انگلیس و عربستان قابل اعتمادند؟
این کارشناس بینالملل با طرح این پرسش که «اگر آمریکا بهعنوان یک طرف مذاکره قابل اعتماد نیست، آیا کشورهای دیگر مانند روسیه، چین، انگلیس یا عربستان نیز قابل اعتمادند؟» ادامه داد: بهطور کلی هیچیک از کشورها نمیتوانند بهطور کامل قابل اعتماد باشند و مذاکرهکننده باید درک کند که اعتماد یک مفهوم نسبی است.
بهطور کلی هیچیک از کشورها نمیتوانند بهطور کامل قابل اعتماد باشند و مذاکرهکننده باید درک کند که اعتماد یک مفهوم نسبی است«مفهوم مذاکره بر این اساس است که حتی در فضایی با بیاعتمادی، مذاکرات میتواند انجام شود، اما در این شرایط، معمولاً نیاز به توافقها و ضمانتهای اجرایی است و این توافقها در سازمانهای بینالمللی ثبت شوند تا از عدم اجرای تعهدها جلوگیری شود. از طرف دیگر، اگر مذاکرات در محیطی با اعتماد کامل برگزار شود، فرآیندها بهصورت شفافتر و سریعتر انجام میشود، بدون اینکه نیاز به پیچیدگیهای اضافی باشد. این اشاره به اهمیت «اعتماد» در مذاکرات نشان میدهد اعتماد باید از دو طرف وجود داشته باشد تا مذاکرات موفقیتآمیز باشد.»
مطهرنیا، به نبود فهم درست و جامع از مفاهیم پایهای سیاست اشاره کرد و این نقد را به کسانی که در حوزه تصمیمگیری و سیاستگذاری فعالیت میکنند وارد دانست.
به گفته وی، اگر این افراد به مفاهیم اساسی سیاست، مانند مذاکره و اعتماد، آشنا نباشند، خروجیهای تصمیمها و مذاکرات به نتیجه مطلوب نخواهد رسید. در چنین شرایطی، سیاستمداران و تصمیمگیرندگان ممکن است دچار مشکلات و بحرانهای سیاسی و اجتماعی شوند، که خود میتواند به بروز مشکلات جدی برای کشور منجر شود.
وی تاکید کرد: مذاکره بهعنوان یک ابزار کلیدی در سیاست خارجی نیازمند درک عمیقتر و شناخت درست از مفاهیم پایهای سیاست است، در غیر این صورت، مذاکره و تصمیمها به نتیجه مطلوب نخواهند رسید.
نظر شما