روزنامه آرمان ملی در ادامه این یادداشت به قلم یوسف مولایی، استاد حقوق بین الملل، آورده است: چون آمریکا در رابطه با برجام موضعی اتخاذ کرده و بر سر این موضع هم ایستاده و به نوعی ما را به عکس العمل واداشته است. یعنی این آمریکا است که پیشاپیش حرکت می کند، مسائلی را مطرح می کند، موضعی را اتخاذ می کند و ما برای تنظیم سیاست هایمان تحت تاثیر این مواضع قرار می گیریم. بنابراین اگر در ایران این معضل به درستی دیده نشود و برایش یک راهکار درازمدت تعیین نشود، ما همیشه دچار نوســانات در روابط هستیم، تنش هم وجود دارد و تاش های ایران و دیپلماســی ایــران هم به رغم اینکه صادقانه ادامه دارد ولی دستاورد مورد انتظار را معموا کسب نمی کند. پس یک مسأله اساسی وجود دارد که نسبت به آن باید یک تصمیم شجاعانه، مسئوانه و درازمدت اتخاذ کنیم. در داخل ایران هم چون به آن صورت هنوز سیاست ها و موضع گیری های حزبی نهادینه نشده و جا نیفتاده، صداهایی که وجود دارد معموا در مخالفت با دولت و سیاست خارجی است. و چون در قالب یک جریان سیاسی مشخص، منسجم، با برنامه و شفاف نیست بیشتر به عنوان یک گروه فشار عمل می کند تا یک جریان انتقادی سازنده. از طرف دیگر سیاست های خارجی را تحت تاثیر قرار می دهد و این دو جریان از بیرون، آمریکا مخصوصا جریان افراطی در سیاست آمریکا و در داخل هم جریانی که تاثیرگذار است ولی خیلی شفاف حرکت نمی کند و معموا راهکار ندارد و برای راهکارها هم مانع ایجاد می کند، باعث می شود که روند باثبات رو به جلو در سیاست خارجی و تنظیم مناسبات بین المللی نداشته باشیم و این تحرکاتی هم که می بینیم، نشان می دهد دستگاه دیپلماسی و دولت تاش هایی کرده که بعضا مثبت بوده و می توانسته به نتیجه بهتری برسد ولی تحت تاثیری که در رابطه با آمریکا هنوز به یک جمع بندی به عنوان یک سیاست منسجم نرسیدیم و صداهایی هم که در داخل هست، صداهایی هست که معموا بیشتر مانع ایجاد می کند و بیشتر در مسیر سلبی است تا ایجابی، حرکت هایی که از سوی دستگاه دیپلماسی شروع می شود تا به نقطه ای می رسد یکباره جریانی از داخل و خارج می رسد تا او را از مسیر حرکتش خارج کند. در هر صورت این تحرکات نشان می دهد که دستگاه دیپلماسی ما توانسته با یک کشور بزرگ و تاثیرگذار اروپایی که در سیاست بین الملل هم تاثیرگذار است مثل فرانسه تا حدی با همراهی با سیاست های ایران در مقابل آمریکا متقاعد کند اما چون در داخل حمایت قاطعــی وجود ندارد و بعضا صداها در مسیر ایجاد مانع است تا تقویت سیاست ها لذا به مشکاتی برمی خوریم و حرکت کند می شود در حالی که سیاست های جهانی به تصمیمات لحظه ای و آنی نیاز دارد.
ما وقتی تعلـل می کنیـم، کارهایی هم که دسـتگاه سیاسـت خارجی به نوعی با دیپلماسـی فعال توانسـته تولید کند، بی اثر یـا کم اثـر می کنـد. مسـأله ایـن اسـت کـه در بن بسـت هیـچ نتیجه ای نمی گیریـم امـا در تقابل هـم نتیجـه نمی گیریم، بـرای اینکـه پرهزینه اسـت. بن بسـت باعـث می شـود درجایـی متوقف شـوید که نـه حرکت می تواند شـما را نجات دهد و نه توقف. در تقابل هم هزینه شـما بااسـت ولی خروجی تان نامعلوم اسـت. درحقیقت چـاره ای ندارید جـز اینکه از یک مسـیر تعاملی و بـه نوعی مسـالمت آمیز بـا دقت و حساسـیت تمام نسـبت به حفظ منافـع ملی حرکـت کنیـد درحالی کـه هر لحظـه باید تصمیم درسـت همان لحظه را اتخاذ کنید. وقتی شـرایط تغییر می کند و کنشـگران بین المللی رفتارشـان را تغییر می دهند، بااجبار در مسـیر حفظ منافـع باید رفتارتـان را تغییر دهیـد. اان در این مقطع مسـیر کم هزینه که منافع مـا را تامین می کنـد ادامه همین تحـرکات دیپلماتیک و اسـتفاده ازهمـه گزینه هـای ظرفیت های دیپلماسـی و نزدیک شـدن به کشـورهایی که جنگ طلب نیسـتند، مثل کشـورهای اروپایی اسـت. کشـورهایی که به لحاظ سیاسـی معتقدنـد برجـام باید حفظ شـود و با اسـتفاده از این توانمندی ها و بسـیج افکار عمومی در جهت توجه به این نکته که در خاورمیانـه و منطقه خلیج فارس اگـر قدرت های بزرگی مثل آمریکا نخواهند مسـیر درسـت را انتخاب کنند، برای تمـام دنیا می تواند پرهزینه و پردردسـر باشد.
نظر شما