آقا جان، سال های سال از شهادتت می گذرد، گذر زمان و روز روز تقویم بر روی بسیاری از حوادث تاریخ سرپوش گذاشته اما هر سال که محرم از راه می رسد گویی همین لحظه سرت بر بالای نیزه می رود و خون سرخ تو و یارانت کربلا را رنگین می کند.
همه جا کربلا می شود و همه دل ها حزن انگیز و نالان غم بزرگ آلام تو و اهل بیتت را تاب نمی آورند و برای رسیدن به آرامش بر سر و سینه می زنند، یکی نوحه می خواند و یکی زنجیر می زند، یکی پرچم متبرک اسمت را می چرخاند و دیگری سیاه پوش داغ عزیزانت می شود.
آقا جان ، می دانی چند سال از آن روز دهشتناک و تلخ واقعه کربلا گذشته اما جوشش خون تو در همه روزگاران و سالها جاری بوده و غم غریبی و بی کسی ات در آن صحرای سوزان دل عالمی را گداخته و تشنگی لبان کودکانت هنوز هم سلام بر تو را حرمت آبی برای فرو نشاندن عطش مقدم می دارد.
حسین(ع) جانم شهادت تو و عزیزانت مرثیه غم انگیزی بر دل هم روان می سازد که زبان و قوم و دین نمی شناسد تنها کافی است به فرموده ات" آزاده باشی" تا بتوانی اوج آزادگی و انسانیت را درک کنی.
هر کسی به هر زبانی داغ غمت را سر می دهد یکی عربی می خواند و دیگری کردی و لری و آذری و ترکی و ...داغ فراغ و اندوه بزرگ شهادتت را ضجه می زند و نواحه می خواند.
این روزها باز هم با آمدن محرم همه جا کربلا شده و بیقراری در دلها و جانها به راه افتاده باز هم شور و حال نینوا بدجور به سرها افتاده و برای آرام کردن دل در این قفس سینه بی مهابا همپای دسته های عزاداری می شوی.
می آیی که خودت را آرام کنی، می نگری به همه مشتاقانی که در عزای تو بر سینه می زنند، طبل می زنند و نامت را می خوانند، فریاد روز شهادتت را بر می آورند و با شور و حالی خاص برای آرامش روحشان به دنبال خیمه ات می گردند، نذری تو را متبرک می شماند و عزادار شهادتت می شوند.
این روزها همه حرمت نگه می دارند زیرا هرکس خود را به نوحی عزادار فراغ تو می داند، آقا جانم می دانم که از حال دل همه آگاهی اما به عظمت نام بزرگت قسمت می دهم که همه عاشقانت را سیراب از شعور و معرفت حسینی کنی و درک مفاهیم قصیده بلند شهادتت و فلسفه حضور و قیامت را به همه آزادگان بچشانی.
می گویند برای نماز قیام کردی و احیای سنت های پیامبر اعظم (ص) ، کاش پایبند همه آن اهداف باشیم و احیاگر همه آن سنت ها...
باز با هم مهربان و دستگیر باشیم، صله رحم کنیم و از حال خویشاوندان آگاه، باز تن به ذلت ندهیم و امر به معروف و نهی از منکر کنیم و زشتی ها و پلیدهای اخلاقی را از خود دور کنیم، باز زیر بار زور نرویم و آزاده در دنیا زندگی کنیم.
حسین جان، می دانم که کربلا همه عبرت است و درسی بزرگ برای همه و می دانم که این عبرت ها می تواند راه نجات باشد اگر که خود بنگریم و آنها را سرلوحه زندگی قرار دهیم.
می توانیم همچون حر آزاده باشیم و با گوشه چشمی بر همه دنیا پشت پا بزنیم و راه رستگاری را در پیش گیریم اگر یک لحظه بر نفس پیروز شویم.
می توانیم همچون علی اکبر (ع) قهرمان نوجوان زندگی خود باشیم اگر مطیع امر مولا و سرور خویش باشیم و راه رستگاری را در پیش گیریم.
می توانیم همچون ابوالفضل(ع)، آقا و سالار باشیم اگر وفاداری و برادری را در حق هم اثبات کنیم.
می توانیم همچون زینب (س) اسوه صبر و استقامت و صدای رسای اسلام باشیم اگر خواهری را با همه عفت و حجاب و متانت و پیروی از دین در حق خود و خانواده خویش به جا آوریم.
می شود همچون یزد و شمر و معاویه و عمر سد لعن ابدی را هم خرید اگر نامرد باشیم و مروت و مردانگی را زمین بزنیم و با همه عداوت و کینه برا پوشاندن حقیقت آتش با جان هم اندازیم.
عاشورا و واقعه بزرگ کربلا و قیام امام حسین(ع) همه اش درس عبرت است که راه و رسم آزادگی را به بشر نشان می دهد اما باید برای دین این عبرت ها و درس گرفتن از مکتب این قیام بزرگ حقیقت را کتمان نکنیم و صدای واقعی فطرت خویش را بشویم و قدرت ایمان و درک خود را بالا ببریم.
واقعه بزرگ عاشورا درسی است با مفاهیم بزرگ برای همه انسانها، یکی رخت سیاهش را می بیند و با نوحه ای گریه می کند اما دیگری از پس این ماجرا حقیقت واقعی عاشورا را درک می کند و زندگیش را از وجود همه شمرها و یزدها پاک می کند.
کاش در این شب های محرم همه ناپاکی ها را بر خود حرام کنیم و آب توبه بر ضمیر ناخواده خویش بریزیم و روزگار را با مردانگی و مروت و خوب بودن و الگو قرار داده درس های بزرگ ائمه در پیش گیریم تا آن زمان که خورشید واقعی از پس ابرها بیرون بیاید و همه تاریکی ها و ظلم ها محو شود.
باشد که در این عزای حسین شور و نوای عزداری خویش را با شعور و معرفت حسینی در جان خویش بچشانیم.
۷۱۷۷/۶۱۱۹
نظر شما