۲۴ شهریور ۱۳۹۸، ۹:۲۵
کد خبرنگار: 2520
کد خبر: 83471795
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

الیور استون و سخره گرفتن رویای آمریکایی

تهران- ایرنا- الیور استون ۷۳ ساله بیش از هر چیز به نگاه انتقادی، خلاف جریان و غافلگیرکننده خود شهرت دارد؛ هر چند به گفته خودش چندان دل خوشی از نگاه های ایدئولوژیک ندارد و سعی می کند حتی در مورد سوژه های ملتهب سیاسی به عنوان فیلمساز و نه به عنوان ژورنالیست مسائل را واکاوی کند اما بارها به صورت آشکار یا تلویحی رؤیای آمریکایی را به سخره گرفته است.

به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ الیور استون یکی از معدود کارگردان هایی است که گنجاندن او در قالب یا ژانری خاص بسیار مشکل است. او یکی از اندک کارگردان هایی است که هم توانسته در گیشه مخاطبین پرشوری بیابد و هم در جشنواره های متعدد منتقدان را راضی نگه دارد. در میان کارگردانان هالیوودی، الیور استون به جریان رادیکال سینمای امریکا نزدیک تر است. او با نگاه انتقادی، در مقاله ای به رابرت تاپلین در کتاب امریکای الیور استون می نویسد: رسانه های جمعی در این کشور (امریکا) با توجه به سرمایه هایی که آن ها را پیش می راند (از جمله حدود یک میلیارد دلار برای تبلیغات انتخاباتی ۲۰۰۴) در گیر رقابت رذیلانه ای شده اند که غالبا برای پول درآوردن حتی به خود زحمت نمی دهد صحت و سقم مطالبی را که نوشته اند یک بار دیگر  وارسی کنند...  به تماشای مسابقه ای ورزشی می روم و آن را با چشم های خودم می بینم و صبح روز بعد نسخه ی متفاوتی از آن را در بخش خبرهای ورزشی می خوانم.

وی معتقد است: هالیوود با نگاهی به تاریخ گذشته  جهان روی به سوی بازخوانی و تبدیل آن به فیلم دارد تا بتواند چشم انداز آینده نگر خود را با تحریف تاریخ به نفع خود رغم بزند استون بر این باور است که همه ما قربانیان تاریخ جعلی هستیم. هالیوود الیور استون را فرزند ناخلف خود می داند. او برای ساخت فیلم "جوخه" که روایتی متفاوت از کشتار امریکا در ویتنام است نزدیک به ۱۵ سال سرگردان بود. استون در مورد فیلم هایش معتقد است که به دلیل ذات واقعیت جو و انتقادی آنها هیچ وقت نتوانست چهره  معتبری را در هالیوود از خود نمایان کند و در همان مقاله  مذکور نوشته است که اگر چهره اش شبیه به وودی آلن بود شاید وضع فرق می کرد.  

وی می افزاید: در هالیوود بینندگان از پیش با تصاویر و واقعیت هایی که بسیاری از آن ها زیان آور هم بوده بر خورد داشته اند به این ترتیب که هر زمان فکر و اندیشه حیرت انگیز تازه ای عرضه می شود باید علیه کوهی از دروغ عرضه شده به عنوان "تاریخ" به زور آزمایی بپردازد.

الیور استون با ساخت فیلم در خصوص بسیاری از مسائل و اتفاقات تاریخی نظرپردازی کرده است و سعی در عیان کردن نقاط مکدر و مبهم تاریخ دارد گویی او به فهم متفاوتی در خصوص کشتار جنون آمیز امریکا در ویتنام، ترور جان اف کندی و زندگی رئیس جمهور نیکسون، در مورد همجنسگرا بودن اسکندر و مرگ مشکوک وی ، درباره پاپ ژان پل اول که سی و سه روز پس از انتصاب در ۱۹۷۸ میلادی به طور ناگهانی در اثر حمله قلبی در خواب فوت کرد و بعد از آن راز ارتباط مخفی بانک واتیکان به گروه های نئوفاشیست برملا شد و همچنین مسمومیت لنین توسط استالین و یا کودتایی در ۱۹۳۳  میلادی در امریکا علیه روزولت طراحی شده بود که به طور حیرت آوری از کتب تاریخی حذف شد، رسیده است.

الیور استون از دستگاه تبلیغاتی هالیوود خود را جدا کرد و چند سالی است که پا در مراسم اسکار نگذاشت وی مراسم اسکار را یک شوی لباس می داند. همچنین او با سفر در کشورهای امریکای جنوبی سیاست ضد امریکایی آنها را به رخ ایالات متحده کشید. در فیلم مستند خود استون مصاحبه مفصلی با چاوز رئیس جمهور ونزوئلا داشت و همچنین در خصوص وال استریت سخنرانی تندی در مصر ایراد کرد و با ساختن ۲ فیلم در خصوص وال استریت مناسبات مخوف مالی آنها را بر ملا ساخت.

پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا همزمان با ۱۵ سپتامبر سالروز تولد الیور استون به بررسی فیلم‌شناسی این کارگردان شهیر و صاحب نام آمریکایی در ۲ بخش مجزا  پرداخته است:

تشنج ۱۹۷۴

استون در ابدای کار هنری خود به سمت فیلم و نوشتن فیلمنامه جذب شد و با حضور در دانشگاه نیویورک، به عنوان شاگرد مارتین اسکورسیزی به تحصیل پرداخت. استون در این مدت نویسندگی فیلم های قطار سریع‌السیر نیمه‌شب (۱۹۷۸)، کونان بربر (۱۹۸۲) و صورت زخمی (۱۹۸۳) را در کارنامه اش به ثبت رساند. او نخستین پروژه خود را که یک فیلم کوتاه دانشجویی بود، سال گذشته در ویتنام (۱۹۷۱) جلوی دوربین برد. وی پس از آن پروژه،  فیلم ترسناک کم بودجه با عنوان «تشنج» (۱۹۷۴) را به اتمام رساند. استون در طول این زمان با کار کردن به عنوان یک راننده تاکسی در نیویورک امرار معاش می کرد. تشنج (Seizure) فیلمی به کارگردانی و نویسندگی الیور استون و محصول شرکت اُرایون پیکچرز است که به داستان کابوس های نویسنده ای به نام ادموند بلاک استون می پردازد و نتوانست توفیق خاصی برای سازنده اش در نخستین گام حرفه ای به ارمغان بیاورد.

دست ۱۹۸۱

دست The Hand، درامی روانکاوانه در گونه فیلم های وحشتناک به شمار می آید که براساس رمان داستان مارمولک اثر مارک براندل در اوایل دهه ۸۰ میلادی ساخته شده است. دست نخستین فیلم پرخرج الیور استون محسوب می شود که با شکست تجاری در گیشه همراه شد. این ورشکستگی در گیشه باعث تغییر مسیر استون از کارگردانی به فیلمنامه نویسی شد و او پس از شکست فیلم دست به سراغ نوشتن چهار فیلم کونان بربر، صورت زخمی، سال اژدها و ۸ میلیون راه برای مردن رفت و فیلم صورت زخمی به کارگردانی رایان دی پالما و بازی آل پاچینو توانست اقبال خوبی نزد مخاطبان و منتقدان بدست آورد.

سالوادور ۱۹۸۶

استون اگرچه در  ۱۹۷۴ و ۱۹۸۱ میلادی با فیلم‌های تشنج و دست کارگردانی را تجربه کرده بود، اما از ۱۹۸۶ میلادی به بعد به طور جدی به کارگردانی پرداخت و کار خود را بر فیلمسازی متمرکز کرد. فیلم سالوادور، به کارگردانی استون و بازیگری جیمز وود که در ۱۹۸۶ میلادی به نمایش درآمد، ماجرای یک عکاس خبرنگار را در کشور جنگ زده ال سالوادور در دهه ۸۰ میلادی روایت می‌کند. سوژه‌های سیاسی از همان آغاز مورد توجه استون بود.

جوخه ۱۹۸۶

نام الیور استون پس از ساخت فیلم جنجالی جوخهدرباره جنگ ویتنام بر سر زبانها افتاد. با ساخت این فیلم که به طور صریح سیاست های جنگ طلبانه دولت آمریکا را زیر سؤال برد استون تبدیل به زبان گویای سربازانی شد که دیگر به چرایی حضور ارتش آمریکا در این جنگ نابرابر باور نداشتند. این فیلم نخستین قسمت سه‌گانه جنگ‌های ویتنام به‌کارگردانی الیور استون است؛ ۲ قسمت دیگر عبارت‌اند از متولد چهارم ژوئیه (۱۹۸۹) و بهشت و زمین (۱۹۹۳).

استون فیلم‌نامه این فیلم را براساس تجربیات شخصی‌اش به‌عنوان پیاده‌نظام ارتش ایالات متحده در ویتنام نوشته‌بود. این فیلم نخستین فیلم هالیوودی بود که کارگردان و نویسنده آن مجروح جنگ ویتنام بود.

وی با توجه به تجربیاتش در جنگ ویتنام توانست برخلاف دیگر فیلمسازان از اطلاعاتی دست اول برای ساختن فیلمش سود جوید. فیلم پلاتون نه تنها تحسین صاحبنظران و منتقدان فیلم را برانگیخت، بلکه از لحاظ گیشه نیز بسیار موفق بود. این فیلم که با بودجه‌ای بالغ بر تنها ۶ میلیون دلار ساخته شده بود، بیش از ۱۳۸ میلیون دلار فروش داشت. شایان ذکر است که پلاتون به معنای رسته نظامی است.

فیلم پلاتون(در دوبله فارسی تحت عنوان جوخه)   فیلمی است که استون در آن با دیدی منتقدانه به جنگ ویتنام می‌پردازد. استون در ۲۰ سالگی راهی ویتنام شده و ۱۰ سال پس از آن نیز فیلمنامه جوخه را نوشته بود که در آن زمان خریداری نداشت. او اما در ۴۰ سالگی توانست نوشته‌اش را به تصویر کشد. جوخه ۴ جایزه اسکار از جمله جایزه بهترین کارگردانی را کسب کرد.

وال استریت ۱۹۸۷

الیور استون تنها به موضوعات سیاسی و اجتماعی بسنده نمی کند و در فیلم وال استریت بازی های و سیاستهای مالی را هدف قرار می دهد. آنچه که درباره سینمای الیور استون جالب توجه است دقت بالای او در انتخاب فرم روایی و تکنیکی فیلم هایش است. در فیلم های استون نگاه انتقادی فیلمساز در فرم و متن اثر تنیده می شود و مخاطب به فراخور جهان فکری خود با آثار او ارتباط برقرار می کند. به همین دلیل است که مهمترین فیلم های او هم در میان مخاطبان عام و هم در میان منتقدان طرفداران بسیاری دارند.

در نهایت در ۱۹۸۷ میلادی فیلم وال استریت به کارگردانی الیور استون به نمایش درآمد. این فیلم که در آن چارلی شین و مایکل داگلاس نقش‌آفرینی کرده‌اند داستان یک دلال جوان سهام و گرفتار شدن او در گرداب زد و بندهای بازار بورس را روایت می‌کند. استون برای ساختن این فیلم نیز از اطلاعاتی دست اول بهره برد، چرا که پدرش در شرکت‌های بزرگ وال استریت (بازار بورس نیویورک) فعالیت داشت.

بحث رادیو ۱۹۸۸

فیلم بحث رادیو یا گفت و گوی رادیویی بیش از هر چیز بر این نکته مهم دلالت دارد که استون توانایی تغییر روش و سبک در فرآیند کاری خود را دارد چرا که این فیلم بعد از فیلم مهم وال استریت ۱۹۸۷ میلادی و قبل از فیلم برجسته و ماندگار متولد چهارم جولای ۱۹۸۹ میلادی ساخته شد اما نتوانست توفیق فیلم های مهم و پیشین الیور استون را کسب کند به طوری که بحث رادیو از جمله فیلم های مهجور و کم فروش کارنامه تجاری و هنری الیور استون قرار می گیرد.

متولد چهارم ژوئیه ۱۹۸۹

الیور استون سه سال پس از ساخت جوخه بار دیگر به سینمای جنگی بازگشت و این بار با فیلم متولد چهارم جولای از زاویه ای دیگر حضور آمریکا در جنگ ویتنام را به چالش کشید. متولد چهارم جولای فیلمی در ژانر درام جنگی است که بر اساس کتاب زندگی‌نامه ران کوویچ سرباز آمریکایی حاضر در جنگ ویتنام ساخته شده است. این فیلم دومین فیلم از سه‌گانه جنگ ویتنامی الیور استون است که شامل جوخه (۱۹۸۶)، متولد چهارم ژوئیه (۱۹۸۹) و زمین و بهشت (۱۹۹۳) می‌شود.

فیلم از کودکی ران شروع شده و به سال‌های نوجوانی و تحصیل او در دبیرستان می‌رسد و سپس خدمت سربازی و سپس انجام وظیفه در نیروی تفنگداران دریایی آمریکا در ویتنام را به تصویر کشیده و با نمایش حادثه‌ای که منجر به قطع نخاع و فلج نیم‌تنه پائین او می‌شود دوران بازپروری و بهبود او در بیمارستان کهنه‌سربازان برانکس را توضیح داده و سپس تحول شخصیتی او را به یک فعال مخالف جنگ شرح می‌دهد.

این فیلم برنده ۲ جایزه اسکار بهترین کارگردانی و تدوین و نامزد ۶ اسکار بهترین فیلم، فیلمنامه اقتباسی، بازیگر نقش اصلی (تام کروز)، موسیقی، و فیلمبرداری شد. در جشنواره گلدن گلوب هم چهار جایزه بهترین کارگردانی، بهترین فیلم درام، بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر فیلم درام (تام کروز) به این فیلم رسید.

درب ۱۹۹۱

در فیلم درها الیور استون ازهم گسیختگی و جنون جامعه هنری دهه ۷۰ میلادی را در قالب زندگی خواننده مشهور راک جیم موریسون نشانه می رود. استون در این فیلم از موریسون طغیانگری دوست داشتنی می سازد که همچون خود فیلمساز سازوکارهای ایدئولوژیک جامعه را به سخره می گیرد و تمام قالب های از پیش تعیین شده را در هم می شکند.  د دروز گروه راک امریکایی بود که اواسط دهه ۶۰ شکل گرفت. اسم گروه به پیشنهاد جیم موریسون از روی کتاب درهای ادراک آلدوس هاکسلی برداشته شده بود. فیلم الیور استون هم مثل فیلم جدید برایان سینگر با تمرکز روی رهبر گروه، یعنی جیم موریسون ساخته شده بود.   جیم موریسون از آن کاراکترهایی بود که در دهه ۶۰ میلادی تبدیل به شمایلی شد که از زندگی خودش فراتر بود. هیپی بود و در نهایت هم بر اثر اوور دوز در ۲۶ سالگی درگذشت و به آن باشگاه معروف هنرمندانی پیوست که در ۲۶ سالگی از دنیا رفتند.

   فیلم با ضبط یکی از آلبوم‌های گروه شروع می‌شود اما فلاش بک‌هایی هم به دوران کودکی جیم موریسون دارد. از لحاظ صحت منابع تمام اطلاعات فیلم موثق است البته که استون برخی از اتفاقات را با دیدگاه شخصی خودش دراماتیزه کرده است. فیلم هیجان انگیز و تماشایی است. فیلمی که هوشمندانه تر از یک اثر بیوگرافیک صرف ساخته شده است.

جی‌اف‌کی ۱۹۹۱

فیلم بعدی الیور استون که در ۱۹۹۱ میلادی به پرده سینماها راه یافت نیز سوژه‌ای سیاسی دارد. استون در فیلم ۱۸۸ دقیقه‌ای جان اف کی ماجرای ترور جان اف کندی، رئیس‌جمهور آمریکا را دستمایه قرار می‌هد و در طول فیلم می‌کوشد این ماجرا را از دید دادستانی روایت کند که در تلاش پرده برداشتن از جریانات پشت پرده‌ی این سوءقصد است. این فیلم با بودجه‌ای ۴۰ میلیون دلاری ساخته شد و بیش از ۲۰۵ میلیون دلار فروش داشت.

جِی‌اِف‌کِی (سه حرف اول نام جان اف کندی)، فیلمی خوش ساخت مهیج و از روی داستان واقعی است که نقش اول این فیلم را کوین کاستنر بازی می‌کند که بازپرس بخش قضایی است. موسیقی متن این فیلم را جان ویلیامز ساخته است. کوین کاستنر در این فیلم جیم گریسون را بازی کرده. کوین کاستنر به دیل بازی در فیلم تحسین شده رقصنده با گرگ ها، به عنوان نقش اول در این فیلم انتخاب شد. کاستنر برای بازی در این فیلم، نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول فیلم درام از چهل و نهمین دوره جوایز گلدن گلوب شد. فیلم نامزد دریافت هشت جایزه اسکار بود که موفق به دریافت ۲ جایزه در بخش تدوین و فیلمبرداری شد.

در بخش دیگر این گزارش ادامه فیلم شناسی الیور استون و سبک فیلم ها و ویژگی آثار آن مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha