نشست نقد و بررسی کتاب تفسیر تاریخ عاشورا نوشته مرحوم محمدجواد صاحبی با حضور حجت الاسلام محمدرضا زائری و محسن معینی و با حضور خانواده آن مرحوم عصر روز شنبه (۲۳ شهریور) در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار و در پایان با ذکر خدمات علمی مرحوم صاحبی از خدمات علمی او تقدیر شد.
مقتلها باید بازنویسی و تجدید شوند
حجت الاسلام زائری در ابتدای سخنان خود گفت: مرحوم محمد جواد صاحبی دنبال طرح موضوعات نو و فعال کردن نواندیشی خصوصاً در فضای حوزه علمیه قم بود. خود من اولین مطلب جدی منتشر شدهام در کیهان اندیشه به واسطه ایشان و بهانهای برای آشنایی با آن مرحوم بود. با انتشار اولین مقتل ایشان با عنوان مقتل الشمس خوشحال بودم که یک روایت روان و مناسب مخاطب عام منتشر شده است؛ طوری که هر کس از من سراغ یک مقتل خوب را میگرفت مطلع الشمس را معرفی میکردم.
کتاب فعلی تفسیر تاریخ عاشورا نسخه سوم همان کتاب مقتل مقتل الشمس است. البته هنوز در نسخه منتشر شده این کتاب برخی اشکالات ویرایش ای وجود دارد که قابل تصحیح و تکمیل است.
این پژوهشگر دینی ادامه داد: معتقدم مقتلها مثل دیگر متون کلاسیک باید به تناسب زمان بازنویسی و تجدید شوند. این طور نیست که بگوییم کتاب مقتلی چون لهوف و ابومخنف را داریم و کافیست یا اینکه ما که از سید بنطاووس بالاتر نیستیم. این حرف غلطی است و مقتل ها را باید به زبان روز بازنویسی کرد.
موسس خانه روزنامه نگاران جوان افزود: کتاب تفسیر تاریخ عاشورا نه فقط در سطح نگارش و نقل روایات بلکه با فهم و تحلیل واقعه عاشورا همراه است. معتقدم حتی اگر کسی دلبستگی دینی و عاطفی به امام حسین (ع) نداشته باشد؛ زندگیاش از عاشورا متاثر شده است. به همین دلیل طبیعتاً یک نقل دقیق با نیازهای امروز مورد نیاز اوست.
وی ادامه داد: در رابطه با کتاب مرحوم صاحبی سه نکته قابل ذکر است؛ اولاً مقاتل در دست معمولا این طور است که از ورود امامحسین (ع) به کربلا تا شهادت و بازگشت به مدینه را شامل می شوند. اما کتاب تاریخ تفسیر عاشورا اینگونه نیست و مرحوم صاحبی به بستر و پیشینه تاریخی عاشورا را پرداخته است. نکته دوم؛ مرحوم صاحبی در کتاب خود به ریشهها و پشت صحنههای واقعه پرداخته است و شاید به همین دلیل ایشان از نام مقتل به نام تفسیر تاریخ رسیده است. مثلاً ایشان در کتاب بررسی میکند چگونه ابن سعد انتخاب شد در حالی که او از اولین کسانی بود که امام را به کوفه دعوت کرده بود. به دلیل کوتاه بودن عزاداری در محرم پرداختن به پشت صحنهها برای منبریها و روضهخوان های حتی عالم هم مهیا نیست و کم پیش میآید چنین دقایقی توضیح داده شود.
مدیر مسئول ماهنامه خیمه تاکید کرد: نکته سوم؛ کار آقای صاحبی جامع است و ابعاد گوناگون حادثه را تحلیل کرده است. در رابطه با عاشورا تفاسیر و قرائتها متفاوت است. برخی آن را انقلاب و قیام و برخی دیگر شواهدی میآورند مبنی بر اینکه امام در مقابل کار انجام شده قرار گرفت. برای همه این قرائت ها شواهدی هست. همچنان که دعواهایی که بر سر کتاب شهید جاوید انجام گرفت همچنان وجود دارد. صاحبی در کتاب خود همه این جنبهها را باهم دیده است. به علاوه نثر روان و شیوای کتاب از دیگر امتیازات آن است که کتاب را برای خواننده با تحصیلات عمومی قابل استفاده کرده است. یعنی هم نخبگان و هم مخاطب عام را راضی میکند و برای هر دو قشر خوشخوان است، در عین حال دقت های سندی زیادی دارد.
روایت و نقل اتفاقات در کتاب مرحوم صاحبی باعث نشده است ایشان از روح حادثه غافل شوند. همچنانکه در بخش پایانی و در متن بارها به شکل مستقیم و غیرمستقیم توجه دادهاند که اتفاقات روزمره ایشان را از اصل حادثه غافل نکرده است. کتاب نهایی هم چند بار توسط خود ایشان ویرایش و بازنویسی شده است. گرچه هنوز میتواند از اشکالات فرمی پیراستهتر شود.
معینی: کتاب مرحوم صاحبی کتابی تحلیلی و نه صرفا راوی است
محسن معینی به عنوان ناقد دوم در بخش ابتدایی سخنان خود گفت: درباره قیام عاشورا و نهضت عاشورا- که در کتاب درباره تفاوت این دو عنوان سخن گفته شده است- کتابهای زیادی نوشته شده است. معمولاً افراد یا به هدف روشن کردن اذهان و برخی هم برای ذخیره آخرت کاری در باره اباعبدالله انجام می دهند. یکی از کتابهای خوب هم این کتاب است. کتابی که شاید شبیه به کتاب آینه در کربلا اثر دکتر محمدرضا سنگری باشد.
وی افزود: مقاتل معمولاً صرفاً به نقل وقایع چند روز از حرکت امام حسین (ع) از مدینه تا کربلا و سپس بازگشت خاندان آل الله به مدینه میپردازند. اما این کتاب اینگونه نیست. به علاوه صرفاً راوی اتفاقات نیست و به تحلیل تاریخ هم دست زده است. مثلاً ایشان در کتاب به تحلیل ابن خلدون از نهضت امام حسین (ع) -مبنی بر اینکه سخن حقی که نیروی آن را پشتیبانی نکند اثرگذار نیست- میپردازند و ضمن نقل این سخنان و افکار ابن خلدون و محمدالخصری صاحب محاضرات تاریخ الامم اسلامیه، آنها را نقد میکند. معمولاً در مقاتل متعارف این مباحث تحلیلی مطرح نیست.
امروزه در فضای مجازی انتقادهایی به سخنان و نقل سخنان و به وثاقت و صحت و نحوه ثبت روایت ها انجام میشود. در اینکه چه کسی و چگونه و چطور این روایت ها را نقل و ثبت کرده است. در کتاب مرحوم صاحبی بحث میشود که ناقل روایتها از جمله اصحاب امام حسین (ع)، خانواده ایشان و حتی عده ای از اصحاب دشمن اند.
وی ادامه داد: مرحوم استاد مرتضی مطهری که به نقد تحریفات عاشورا پرداختند برخی را شهامت بخشید که هر مورد به ظاهر خلاف عقل را از جمله موارد تحریف بدانند. مرحوم صاحبی هم در کتاب خود به دقت سعی کردند که از تحریفات و جعلیات استفاده نکنند. گرچه مثلاً موضوع عروسی قاسم در کربلا که مورد نقد مرحوم مطهری بود، در کتاب خصائص الحسینیه شیخ شوشتری به نحو ضمنی و حداقلی تایید شده است.
معینی خاطرنشان کرد: در کتاب تاریخ تفسیر عاشورا یک مقدمه، هفت فصل و یک فرجام و کتابشناسی پایانی آورده شده است. مرحوم صاحبی قبل از این کتاب مقتل الشمس را و بعد تفسیر تاریخ سرخ را نگاشته بود که در این کتاب سوم به واسطه برخی توصیه و پاورقیها بر آن دو کتاب، دست به نگارش نسخه سوم کتاب با عنوان تفسیر تاریخ عاشورا زد.
وی ادامه داد: از دیگر کارهای جالب مرحوم صاحبی در کتاب خود عنوان بندی مطالب است. مثلاً در فصل اول عنوان تغییر و تحول در جامعه اسلامی مطرح است. دوره ای که از طرفی رواج ثروت اندوزی و قدرت اندوزی عثمانی را شاهدیم و در طرف دیگر صلح نامه بین امام حسن (ع) و معاویه برقرار است که از جانب معاویه نقض می شود و از طرف دیگر به اختلاف تاریخی میان هاشم و امیه و فرزندان آنها پرداخته می شود. تشریح خطبه منا و اعلام مواضع در منا از جانب امام حسین (ع) در نقد عالمان و عبرت از احبار یهود و نیز اصلاح فرضیه امر به معروف و نهی از منکر در اولویت نقد حاکمین به جای مردم و احیای معالم دین از دیگر موارد مورد اشاره این فصل است.
معینی افزود: فصل دوم کتاب سلطنت یزید و ظهور دیکتاتوری بینقاب نام گرفته است که در این فصل از اختلاف بین تعبیر نهضت یا اصلاح یا انقلاب نامیدن حرکت امام حسین (ع) سخن گفته میشود و صاحبی جانب هر دو گرایش را میگیرد و میگوید این تفسیرها قابل جمعاند.
وی در بخش پایانی سخنان خود اشاره کرد: فصل چهارم کتاب نخستین چالش و فصل پنجم تسلیم ناپذیری و وفاداری، فصل ششم رفتار حرامیان با بازماندگان و شهیدان و فصل هفتم زیارت مزار شهیدان و بحث پایانی کتاب فرجام کتاب است که چکیده و خلاصه کتاب در آن مطرح شده است. کتاب تفسیر تاریخ عاشورا مرحوم صاحبی برای کسی که به یک دوره مقتل یا تحلیل وقایع عاشورا نیازمند است خواندنی و قابل استفاده است.
زندگینامه مرحوم محمدجواد صاحبی
محمدجواد صاحبی در سال ۱۳۳۳ در محله مغان شهرستان شاهرود به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در مغان و تحصیلات متوسطه را تا مقطع دیپلم ادبی در شهرستان شاهرود گذراند ،همزمان بخشی از مقدمات علوم دینی را به طور متناوب در همانجا از محضر فضلای بزرگواری همچون جناب حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمد حسین صائب چهکندی و دیگران فرا گرفت، با حوزه های مشهد و قم نیز در رفت و آمد بود و از سال ۱۳۵۷ در قم مستقر شد و علوم متداول حوزه را فرا گرفت.
وی ادبیات عرب را از محضر حجج اسلام شیخ محمدحسین بهجتی شفق، بیانی افغانی، سید مهدی طالقانی، سید عباس موسوی و دیگران آموخت. همچنین کلام و عقاید را نزد حجت الاسلام و المسلمین سید اسدالله مسعودی، شرح لمعه را در محضر آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی(ره) و مکاسب را نزد آیت الله بنی فضل تلمذ کرد.
صاحبی اصول فقه را از حجج اسلام موسوی گرگانی و صالحی افغانی و خارج اصول و بخشی از ابحاث فلسفی، عرفانی وعلوم حدیث را از آیت الله علی عابدی شاهرودی استفاده کرد. وی از درس خارج فقه آیت الله العظمی سید عبد الکریم موسوی اردبیلی(ره) و خارج فقه واصول آیت الله العظمی شیخ محمدابراهیم جناتی استفاده کرد. افزون بر اینها به طور متناوب از دروس و ابحاث علمی بسیاری از علما ومعاریف عصر از جمله مقام معظم رهبری و آیات و اساتید: حسن حسن زاده آملی، غلامحسین ابراهیمی دینانی، سید جلال الدین آشتیانی، سید عزالدین زنجانی، یوسف صانعی، محمد هادی معرفت بهرمند شد. صاحبی همچنین درکنگره های علمی و دینی متعددی به عنوان عضو و دبیر فعالیت داشت، افزون به اینها به عنوان راهنما و مشاور در تدوین رساله های آموزشی و پژوهشی مشارکت کرد.
دبیری شورای دینپژوهان کشور، تاسیس نشریه کیهان اندیشه، تدریس در دانشگاه تربیت معلم تهران و موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، بخشی از سوابق و فعالیتهای فرهنگی و علمی محمدجواد صاحبی بود. از میان کتابهای منتشر شده صاحبی نیز میتوان به گفتوگوی دین و فلسفه، مبانی نهضت احیای فکر دینی، سرچشمههای نو اندیشی دینی، نقد و تصحیح طبایع الاستبداد یا سرشتهای خودکامگی، مناسبات دین و فرهنگ در جامعه ایران، تاکتیکهای انقلابی سید جمال الدین اسدآبادی و حکایتها و هدایتها در آثار شهید مطهری اشاره کرد.
نظر شما