گروه اطلاع رسانی بنابه رسالت خبری ایرنا، به عنوان خبرگزاری رسمی نظام، دولت و مردم، به منظور ایجاد پل ارتباطی در مسیر گسترش آگاهی سازی، با مروری بر برجسته ترین گزارش های پایگاه های خبری داخلی منتشر شده در طول شبانه روز گذشته، گزیده ای از این گزارش ها را انتخاب و با عنوان «برجسته های تارنماها» منعکس کرده است.
ترامپ قول حمایت از عربستان در برابر ایران را نمیدهم؛ آمریکا به دنبال جنگ با هیچ کسی نیست
وب سایت خبری تابناک در این گزارش آورده است: دوشنبه شب، رئیس جمهور آمریکا در سخنانی و در یک عقبنشینی کامل از اظهارات روز گذشته خود گفت: گزینه دیپلماسی با ایران هنوز پایان نیافته و آمریکا به دنبال جنگ با هیچ کسی نیست. دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا می گوید: شواهدی مبنی بر دست داشتن ایران در حملات پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان سعودی وجود دارد. او در نشست خبری با ولیعهد بحرین تصریح کرد: به محض تکمیل اطلاعات، رسانهها در جریان قرار خواهند گرفت.
ترامپ در پاسخ به پرسشی دیگر در مورد اینکه ایران را مسئول حملات پهپادی به تأسیسات نفتی عربستان دانسته است، گفت: «من چنین حرفی نزدهام و فقط گفتهام: فکر میکنم میدانیم چه کسی بوده که البته به نظر میرسد ایران پشت آن [حملات] باشد، ولی با این لحنی که شما گفتید، نگفتهام.»
او در پاسخ به پرسشی دیگر در مورد احتمال جنگ با ایران گفت: «به دنبال جنگ با هیچ کسی نیستیم؛ اما در صورت درگیری بهترین ارتش دنیا و پیشرفتهترین تجهیزات را در اختیار داریم.»
ترامپ همچنین گفت، مصمم است به عربستان کمک کند اما گفت: «من به سعودیها قولی ندادم ولی باید بنشینیم و با آنها صحبت کنیم.»
وی تأکید کرد: این حملهای بود که به عربستان شده و به ما نشده است. اکنون که به آنها حمله شده، به عربستان کمک میکنم البته همانطور که آنها میدانند من دنبال وارد شدن به یک منازعه جدید نیستم... عجلهای نداریم و خیلی زود است که بگویم چه میکنیم.»
البته تهدید کردن ایران به اقدام نظامی و عقبنشینی فوری از آن در دولت ترامپ، مسبوق به سابقه است. اواخر خردادماه پس از آنکه ایران یک پهپاد آمریکایی را بر فراز آبهای سرزمینی خود سرنگون کرد، ترامپ به سرعت در پیامی توئیتری ایران را به اقدام نظامی تهدید نمود؛ اما ساعاتی بعد در یک نشست خبری، مسأله به گونهای ملایمتر از تصمیمگیری در مورد نحوه برخورد با ایران طی ساعات بعد و در نشست اضطراری کاخ سفید اعلام شد.
برخی نمایندگان با تغییر روسای جمهور تغییر رنگ و جبهه میدهند، نمیشود یک شخص با برند اصولگرایی وارد مجلس شود و آب در کاسه اصلاحطلبان بریزد یا برعکس
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب در گفت و گو با بیژن نوباوه، چهره اصولگرا، آورده است: این فعال سیاسی اصولگرا، نماینده مردم تهران در دورههای هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی و از چهرههای منتسب به جبهه پایداری، در ارتباط با مطرح شدن موضوع شفافیت رای نمایندگان در پارلمان تاکید کرد: «مساله شفافیت رای نمایندگان قبل از آنکه از منظر قانونی مورد توجه قرار گیرد، نیازمند نگاهی آسیبشناسانه است. بدین معنی که چرا چنین مسالهای در مقطع زمانی کنونی مطرح شده است؟ علت ظهور چنین مسالهای این است که در مجلس، پیرامون گرفتن آراء نمایندگان قبل از رایگیری، اتخاذ تصمیم بسیار دشوار است. به دلیل اینکه ما در ایران نظام حزبی واقعی نداریم، نمیتوانیم در ارتباط با یک طرح یا لایحه گمانهزنی خاصی را مطرح کرد. علاوه براین در ساختار مجلس نیز ساختار تشکیلاتی مشخصی وجود نداردکه نوع تصمیمگیری نمایندگان را بتوان بر اساس آن تخمین زد.»
این فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با «انتخاب» اظهار داشت: «در زمان حضور ۸ ساله خود در مجلس بارها طرحهای فرهنگی را قصد داشتیم به مجلس ببریم. قبل از ارائه طرح در صحن علنی مجلس، نظرسنجی لازم انجام میشد و بسیاری از نمایندگان برای حفظ وجهه خود، موافقت خود را اعلام میکردند. برای نمونه در یک طرح بیش از ۱۴۰ نفر موافق بودند اما در موعد نهایی رایگیری چون رایها مخفی بود شاهد بودیم از این تعداد کمتر از ۱۰۰ نفر به طرح رای میدادند. متاسفانه این نمونهها بسیار زیاد هستند لذا بسیار از امور و قوانین درون مجلس به درستی انجام نمیشود. متاسفانه در نظامی مردمسالار، اگر نمایندگان تابع رای مردم هستند باید بدانند رایدهندگان بدانند چه کسانی وارد مجلس شدهاند و آنها چه خواستی را ارائه میکنند.»
شفافیت آراء نمایندگان مانع درست کردن رای خواهد شد
نماینده سابق مردم تهران در مجلس، همچنین تصریح کرد: «اگر تصویب برجام در مجلس را به یاد بیاوریم؛ قبل از ارائه آن در صحن علنی، بسیاری موضع دیگری داشتند اما روز رایگیری یکباره نظرات تغییر کرد. متاسفانه برخی جریانها همانند هیات رئیسه مجلس و نیز افرادی دیگر رای درست میکنند. این اشخاص و جریانها با دادن یک سری وعده و وعید به نمایندهها رایخری میکنند. اینکه بر ضرورت شفافیت در رایگیری در مجلس تاکید میشود برای مقابله و پیشگیری از چنین رخدادهایی است. البته این روند قانون میخواهد و در پارلمان باید آئیننامه داخلی مرتبط با آن تصویب شود. متاسفانه برخی از نمایندگان چند وجهی رفتار میکنند و دائما در حال رنگ عوض کردن هستند. حتی برخیها با تغییر روسای جمهور تغییر رنگ و جبهه میدهند. باید پرسید که آیا نمایندگان مجلس، تابع مردم هستند یا روسای قوه مجریه؟ واقعیت این است که صداقت در رفتار برخی از نمایندگان مخدوش شده و همین امر موجب افزایش تقاضا برای شفافیت در رای و کنش نمایندگان شده است. »
آقای رئیس جمهور، به آمریکا برو به هزار و یک دلیل
وب سایت خبری عصر ایران آورده است: سید عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه در نشست هفتگی خود با خبرنگاران گفت: «اگر شرایط مساعد باشد؛ آقای ظریف طی روزهای آینده همراه رئیسجمهور برای حضور در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک میشود.»
باید گفت حتی اگر شرایط مساعد هم نبود، روحانی و ظریف باید به آمریکا بروند. مجمع عمومی سازمان ملل بهترین زمان برای گفتوگوهای دیپلماتیک و انتقال پیام جمهوری اسلامی به جهان است. نکتهای که محمود احمدی نژاد به خوبی آن را درک کرد اما از آن استفاده نکرد. او در ۸ سال دوران ریاست جمهوریاش ۸ بار با سفر به نیویورک در مجمع عمومی سازمان ملل متحد حاضر شد.
در دوران پر تنش بینالمللی که برخی از جمله عربستان و اسرائیل میخواهند ایران را جنگ طلب نشان دهند، حضور در مقر سازمان ملل، جایی که بسیاری از سران کشورهای جهان در آن حضور دارند از نان شب واجب تر است.
نشست عمومی سازمان ملل برای ایران زمین، کشاورزی است که میتواند با یک استراتژی درست برداشتهای خوبی از آن داشته باشد.
حسن روحانی با حضور پررنگ در حاشیه نشست سازمان ملل میتواند تمام تلاشهای اسرائیل و برخی کشورهای عربی برای کشاندن ایران به کنج عزلت را خنثی کند. به احتمال بسیار زیاد تمام طرفهای برجام در نشست سازمان ملل حضور پیدا خواهند کرد و روحانی میتواند با رایزنی مستقیم با آنها مسیر برجام و همکاری اروپاییها با ایران را بررسی و به یک راهکار مشترک برسد.
دیدارهای روحانی در حاشیه نشست سازمان ملل و استقبال جهان از او میتواند از دل خاک آمریکا یک پیام مهم برای رییس جمهور ایالات متحده مخابره کند. جهان حامی ایران و تداوم برجام است.
ترامپ این روزها در داخل آمریکا و خارج از آن یک رییس جمهور تنهاست. او تقریبا بسیاری از متحدهای خود را از دست داده است. کمتر کسی دوست دارد، دوست ترامپ خطاب شود. پس چه زمانی بهتر از این برای پیش برد اهداف دیپلماسی دولت در سازمان ملل.
اصلاح ساختار بودجه؛ ماجرا از چه قرار است؟
وب سایت خبری فرارو در گفت و گو با وحید شقاقی شهری، استاد دانشگاه، آورده است: کاهش درآمدهای نفتی و به تبع آن کسری بودجهای ای که گریبانگیر دولت شده، بازهم این موضوع را پیش کشیده که بودجه سنوانی باید دچار اصلاحات ساختاری شود و به صورت عملیاتی و هدفمند بسته شود، امری که طی سالیان اخیر محقق نشده، از طرفی انجام این کار نیاز به عزم جدی دولت دارد تا بتوان در شرایطی که درآمدهای نفتی به شدت کاهش یافته از طریق درآمدهای جایگزین بودجه را پوشش داد.
بودجههای سنواتی هدفمند و عملیاتی بسته نمیشود
شقاقی شهری با اشاره به اینکه بودجههای سنواتی در کشور هدفمند و عملیاتی بسته نمیشود، اظهار داشت: «چندین سال است که دولتهای مختلف این شعار را میدهند، که بودجه را بر اساس واقعیات اقتصادی خواهند بست، اما در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است.»
وی افزود: «نظام بودجهریزی در کشور بر اساس چانه زنی و اتلاف منابع است، این در حالیست که طی یک سال اخیر با توجه به کاهش درآمدهای نفتی دولت نیز با کسری بودجه مواجه شده است.»
شقاقی با اشاره به اینکه بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از بودجه را درآمدهای نفتی تامین میکند، گفت: «همچنین ۳۰ درصد دیگر از طریق مالیات پوشش داده میشود، اما مابقی بودجه به صورت کسری پنهان از طرق مختلف نظیر درآمدهای حاصل از واگذاریها، برداشت از صندوق توسعه ملی و یا از طریق بانکها تامین میشود.»
این کارشناس مسائل اقتصادی با بیان اینکه دولت برای تامین بودجه باید از دستاندازی به منابع نسلهای آینده خودداری کند، بیان داشت: «حال که دولت میخواهد اصلاحات ساختاری را در بودجه سنواتی کشور لحاظ کند، باید این موارد را تا پایان سال انجام دهد، تا بتواند بودجه اصلاحی را در سال آینده عملیاتی کند.»
شقاقی با اشاره به اینکه بین ۳۰ تا ۴۰ درصد از بودجه را درآمدهای نفتی تامین میکند، گفت: «همچنین ۳۰ درصد دیگر از طریق مالیات پوشش داده میشود، اما مابقی بودجه به صورت کسری پنهان از طرق مختلف نظیر درآمدهای حاصل از واگذاریها، برداشت از صندوق توسعه ملی و یا از طریق بانکها تامین میشود.»
چهار راهی که کسری بودجه امسال دولت جبران شد
شقاقی با اشاره به اینکه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا برای کسری بودجه در سالجاری چهار راهحل اندیشیدند، تصریح کرد: «برداشت از صندوق توسعه ملی و حساب ذخیره ارزی، استقراض از بانک مرکزی و برداشت از حساب بانکها و در نهایت مولدسازی داراییهای دولت این چهار راه بودند، که برای تامین کسری بودجه درنظر گرفته شد.»
این استاد دانشگاه اضافه کرد: «اما برای سال آینده دولت باید در وقت باقیمانده تا پایان سال اصلاحات مورد نظر در بودجه را انجام دهد، تا دیگر برای سال ۹۹، از منابع صندوقهای بین نسلی برای امور جاری برداشت نشود، چرا که این پولها متعلق به نسلهای آینده نیز هست.»
وی با اشاره به اینکه اصلاحات ساختاری در بودجه، در درجه اول نیازمند بانکهای اطلاعاتی است، گفت: «وقتی دولت میخواهد سهم مالیات در بودجه را افزایش بدهد، باید پایههای جدید مالیاتی را اضافه کند که برای اخذ این پایهها، باید بانکهای اطلاعاتی جامع و به روز وجود داشته باشد.»
شقاقی اضافه کرد: «مالیات بر خانههای خالی، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر ثروت و... از جمله این پایههای جدید مالیاتی هستند که برای اجرایی کردن آنها نیاز به دادههای قوی و به روز است، که دولت از الان با توجه به امکاناتی که در اختیار دارد، باید بانکهای اطلاعاتی مرتبط با آنان را ساماندهی کند.»
این استاد دانشگاه با تاکید بر اینکه برای مولدسازی داراییهای دولت نیز نیاز به اصلاح قوانین و مقررات است، افزود: «در برخی از قوانین باید تغییراتی صورت بگیرد تا بتوان از آن طریق اقدام به مولدسازی داراییهای دولت کرد، بنابراین با توجه به اینکه شش ماه از سال باقیمانده، باید دولت این مقررات را تا پایان سال اصلاح کند.»
هرم گفتمانی اصلاحات را سروته کردند و به آن رنگ قدرت زدند / در جریان اصلاحات ۷۲ ملت وجود دارد
وبگاه خبری خبرآنلاین در گفت و گو با محمدرضا تاجیک، تئوریسین و تحلیلگر سیاسی اصلاحطلب، عنوان کرده است: گفتگو با محمدرضا تاجیک کمی با گفتگوهای معمول سیاسی تفاوت دارد، او از جایگاه یک تحلیلگر و استراتژیست به مسائل نگاه میکند و نگاهش با سیاسیون کمی تفاوت دارد، از ایدهآلها می گوید و بایدها و نبایدهای اصلاحطلبی. به شدت از اینکه جریان اصلاحطلبی خود را در بازی قدرت و در دستیابی به قدرت تعریف کرده و ریشههای فرهنگی و اجتماعیاش را نادیده میگیرد انتقاد دارد و معتقد است که اصلاحطلبان باید به ریشههای این جریان وفادار باشند.
محمدرضا تاجیک معتقد است که اصلاحطلبان در سالهایی که در قدرت بودهاند نقد و نوسازی خودشان را فراموش کردهاند و حالا به یک دوره دور از قدرت نیاز دارند. او میگوید: «این فضا مجال دیدن، محاسبه نفس و نقد خود را از آنها گرفته و احتیاج دارند که یک مدتی از این فضا خارج باشند و خودشان را ریکاوری کنند تا آن منزلت و شأنیت اجتماعی از دست رفته را با آن مقبولیت و مشروعیتی که خدشهدار شده را به شکلی باز بگردانند». البته خودش اذعان دارد که این فقط ایده او است و اصلاحطلبان برای کسب قدرت و پیروزی در انتخابات شرکت خواهند کرد.
با مشاور رئیسجمهور و رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری دولت اصلاحات، درباره ایده نوسازی اصلاحطلبی، نقد اصلاحطلبان، رهبری اصلاحات و... گفتگو کردیم.
* آقای تاجیک! اخیرا بحث نوسازی جریان اصلاحات مطرح است، شما در گفتگویی اشاره کرده بودید که با آقای خاتمی در این رابطه گفتگویی داشتید، تا چه اندازه این نوسازی و بازسازی که از طرف شما و دیگر اصلاح طلبان مورد بحث قرار گرفته است به ائتلافهای انتخاباتی و اتفاقاتی که بعد از آن رخ داد، مربوط است؟ این ایده از ضعفها متولد شده است؟
نوسازی که من از آن حرف میزنم با آن چیزی که برخی از دوستان میگویند، تفاوتهایی را دارد. من حدودا از پنج سال پیش مطلبی را تحت عنوان نواصلاحطلبی مطرح کردم. شاید دهها مصاحبه پیرامونش صورت گرفت و طرح کتابی را در این زمینه ریختم که امیدوارم امسال چاپ شود و انتشار پیدا کند.
کتاب تحت عنوان مانیفست نواصلاحطلبی است که در موردش چند مصاحبه داشتم و بالاخره رسانهها از انتشار این کتاب و بیرون آمدن این مساله صحبت کردند. اساسا دل مشغولی من ناظر بر فضاهای انتخاباتی و رویدادهای مختلف چرخش قدرت نبود. دل مشغولی من ناظر بر ماهیت یک گفتمان و یک منظومه اندیشهای، یک تئوری راهنمای عمل بود که باید تاریخی و تاریخمند باشد. ما جریان گفتمانی و جریان اندیشهای که فراسوی تاریخ باشد نداریم. این یک ایدئولوژی است و این ایدئولوژی به معنای ارتدوکس قضیه است که تاریخ میرود، نسلها میروند، ذائقهها عوض میشود، اما آن سر جای خودش میماند و به دور خودش هاله قدسی میکشد و نسلها و تاریخ و احصار را به طرف خودش فرا میخواند.
* گفتمانی که خودش را بازتولید و بازترمیم نکند، تبدیل به مرداب می شود
گفتمانها ذاتا سیال هستند، گفتمان شبیه یک رود روان است، یک رود جاری است و اگر بماند، تبدیل به مرداب میشود و دیگر نمیتواند روح زمانه و افق معنایی نسل خودش باشد. گفتمانی که نتواند خودش را بازتولید و بازترمیم کند، بهطور فزایندهای مومیایی میشود و نمیتواند با نسل و عصر خودش دیالوگ داشته باشد، دیگر کسی فهمش نمیکند و به درد موزههای تاریخی میخورد. هرم اندیشهگی اصلاح طلبی را برخی به ظاهر اصلاحطلبان سر و تهش کردند، یعنی این هرمی که قاعدهاش فرهنگی، اجتماعی، گفتمانی و معرفتی بود را سر و ته کردند، روی نوک سیاسی نشاندند و آن را تبدیل به یک بازی قدرت کردند، آن را تبدیلش کردند به یک گفتمان در قدرت با مناسبات قدرت.
در جریان اصلاحات ۷۲ ملت وجود دارد
جریان اصلاحطلبی و گفتمان اصلاحطلبی اولا باید به قد و قامت یک گفتمان درآید. ما از گفتمان اصلاحطلبی نامش را مصرف میکنیم، هنوز به قد و قامت یک گفتمان در نیامده، هنوز تبدیل به یک منظومه معنایی نشده است. وقتی که من از گفتمان نام میبرم، برخلاف بسیاری از دوستان که فقط نام را استفاده میکنند، منظورم حیثیت گفتمانی است، شخصیت گفتمانی است؛ گفتمان یک منظومه معنایی است، یک منظومه است که به صورت یک ایدئولوژی بهداشتی عمل میکند. آن عصبانیتها ایدئولوژی را ایجاد نمیکند، اما شما را در یک منظومه معنایی قرار میدهد که با جهان و جامعه و البته قدرت، سیاست و مردم و هم چنین مفاهیم دیگری مثل دموکراسی، عدالت، آزادی رابطه معنایی برقرار میکنید، میدانی که منظورت از جامعه مدنی چیست و چه رابطهای دارید، میدانید که با دولت باید چگونه باشید، بنابراین همه کُنشهای جمعی درون این منظومه معنا میگیرد و سامان پیدا میکند، نه اینکه درون یک مجموعه به نام جریان اصلاحات، ۷۲ ملت وجود دارند. از اولترا چپ و سکولار تا اولترا راست و مذهبی.
بالاخره باید این گفتمان و حیثیت گفتمانش یک فضای معنایی داشته باشد. همانطور که گفتم، گفتمان ویژگیاش شدن است، ویژگیاش تاریخمند بودنش است، در ظرف زمان و مکان خودش قرار میگیرد، متغیرهای بیبدیل زمان خودش را در درون خودش لحاظ میکند و خودش را بازتعریف میکند و این کاری بوده که انجام نشده؛ نه به قامت گفتمان درآمده، نه اینکه ما تغییر نسلی و تغییر اصلی را لحاظ کردیم. ما همان جایی که بودیم، به یک مقطع خاص تاریخی قفل شدیم و برای اینکه بتوانیم جریان اصلاحات را بالاخره در زمانه و زمان خودش بیاوریم، نیازمند این هستیم که بالاخره آن را به تعبیر مولانا «نو نو» کنیم، به قول مولانا و ادبیات دینی ما میگوید خداوند هم یک بار برای همیشه جهان را نیافرید، او هم هر لحظه دارد جهان را نو نو میکند، هر لحظه دارد جهان را میآفریند. میگوید ما میتوانیم بهعنوان انسان گفتمانی را تولید کنیم، یک بار برای همیشه یک گفتمان برای تمامی نسلها و تمامی عصرها. چنین چیزی یک ایدئولوژی در سخیفترین شکلش است که بالاخره اجازه تغییر و تحول نمیدهد.
حمله به تاسیسات نفتی عربستان؛ ترامپ به دنبال چیست؟
فرارو در گفت و گو با امیر علی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا، آورده است: ترامپ که بارها اعلام کرده به دنبال مذاکره با ایران است در واکنش به حملات حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان، توپ جنگ را در زمین عربستان انداخت و اعلام کرد آنها باید بگویند مقصر کیست. به نظر نمیرسد عربستان، که صبح امروز با امارات هم گفتگو کرده است، حاضر باشد مسئولیت درگیری نظامی به ایران را به عهده گیرد. هزینه چنین جنگی بسیار فراتر از خسارت انفجار در پالایشگاههای نفتی است.
این تحلیلگر مطالعات آمریکا در مورد نوسان در اظهارات ترامپ مبنی بر مذاکره با ایران گفت: خیلی اطمینان نداریم که ترامپ از ابتدا خواهان رسیدن به توافق با ایران بوده باشد. البته سابقه ترامپ نشان میدهد که او علاقهمند است به توافقات نمایشی دست پیدا کند؛ یعنی دیدار همراه با تبلیغات، حضور در تلوزیون، عکس، فیلم و... برای او اهمیت زیادی دارد.
او افزود: اما خیلی اطمینانی به اینکه مذاکرات معطوف به یک نتیجه مشخص، حداقل برای طرف مقابل شود، وجود ندارد؛ مانند تجربه کره شمالی. از این جهت صحبتهایی که ترامپ تاکنون انجام میداد مبنی بر اینکه با ایران گفتگو و توافق میکند و مشکل ایران را در ۲۴ ساعت حل میکند، بخشی از تبلیغاتی است که ترامپ از طریق دیپلماسی عمومی پیگیری میکند.
ابوالفتح گفت: اما چند اتفاق در روزهای اخیر رخ داده که با توجه به آنها به نظر میرسد ترامپ از این رویکرد هم در حال فاصله گرفتن است. یکی اینکه شائبه اینکه ترامپ مایل است تحریمهای ایران را کاهش دهد و همین باعث خروج بولتون از کاخ سفید شده، با اعتراضاتی به خصوص بین جمهوری خواهان همراه بوده است. افرادی مثل مارک روبیو، تد کروز انتقاد کردند که نباید رییس جمهور مسیری را طی کند که پیش از این اوباما طی میکرد. حتی پیش از این اعضای تیم اوباما مثل آقای بن رودز تلویحی ترامپ را به تمسخر گرفته بودند که او به خاطر یک دیدار با رئیس جمهور ایران میخواهد تحریمها را کاهش دهد. بنابر این ترامپ برای اینکه آن فضا را بشکند الان عنوان میکند که این موضوع که او آماده مذاکرات بدون پیش شرط با ایران بوده توسط رسانههای جعلی پخش شده است.
این کارشناس مسائل آمریکا گفت: نکته دوم این است که به احتمال قریب به یقین، ترامپ پالسهایی از تهران دریافت کرده که نشان میدهد روحانی آماده دیدار در شرایط کنونی نیست. حداقل بدون اینکه در تحریمها تغییری ایجاد شود دیداری انجام نمیشود و ترامپ برای آنکه بیش از این مورد انتقاد قرار نگیرد دست بالا را گرفته است و عنوان میکند مذاکرات حتمی نخواهد بود.
ابوالفتح ادامه داد: مورد سوم اتفاقات عربستان است. آمریکاییها انگشت اتهام را به سمت ایران نشانه رفته اند و در این شرایط در حالی که وزیر خارجه رسما ایران را به دخالت در حمله به پالایشگاه متهم کرده است و ترامپ هم تلویحا گفته میدانیم کار چه کسی بوده، به نظر میرسد دوباره تنش در روابط ایران و آمریکا تشدید شده است و احتمال وقوع یک درگیری عمدی یا سهوی قوت گرفته و در این شرایط جایی برای مذاکره کردن و اعلام آمادگی برای گفتگو و دیدار نیست.
او گفت: به این دلایل میبینیم ترامپ رویکرد خود را تغییر داده است و همزمان با دستور استفاده از دخایر استراتژیک برای جبران مشکل نفت عربستان توییت کرد و گفت: این فیک نیوز است که اعلام کرده من آماده مذاکره بدون شرط با ایران هستم.
چگونه دستور ۳۴ سال پیش امام خمینی(ره)، ایران را امروز مصون از تجاوز خارجی کرد؟
پایگاه خبری تابناک گزارش داد: امام خمینی(ره) سی و چهار سال پیشین در چنین روزی و در اوج تحرکات برای انحلال سپاه پاسداران، دستور تشکیل سازمان رزم کامل سپاه در چارچوب مرسوم نیروهای زمینی، دریایی و هوایی را صادر کرد که شاید آن زمان با توجه به مقدورات و ملاحظات آن دوران برای برخی ضرورتش قابل درک نبود اما اکنون که افزایش توان نظامی ایران در چارچوب سپاه و همافزایی به توان ارتش منجر به مصونیت کامل ایران در مقابل حمله خارجی شده و حتی جرات پاسخ را از آمریکاییها به واسطه هزینه بالایش گرفته، میتوان به عمق نگاه پیر جماران پی برد؛ مسئله که از سوی رهبر معظم انقلاب و فرمانده کل قوا پیرامون نگاه نافذ و دوراندیشانه مستقر در پس صدور چنین فرمانی مورد تاکید قرار گرفت.
امام خمینی (ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی در بیست و ششم شهریورماه هزار و سیصد و شصت و چهار و در مقطعی که برخی در پی تضعیف ساختار رزمی سپاه در حوزه نیروی زمینی بودند، اهمیت این ساختار تازه را در میدان رزم به موازات نیروهای پرتوان ارتش میدانست و به همین دلیل در اقدامی دوراندیشانه دستور تشکیل ساختار نظامی کلاسیک برای سپاه متشکل از نیروهای زمینی، دریایی و هوایی را صادر کرد.
محسن رضایی در این زمینه روایت کرده بود: «مدتی بود که در بحبوحه جنگ، زمزمههایی مبنی بر انحلال تیپ و لشکرهای سپاه به گوش میرسید. روزی فرزند حضرت امام، مرحوم حاج احمد آقا در تماس تلفنی با حقیر گفتند: «نامهای برای حضرت امام بنویس و از ایشان تأسیس نیروهای سهگانهی زمینی و هوایی و دریایی سپاه را درخواست کن. امام نظر دارند که سپاه به نیروهای سهگانه مجهز شود». در تاریخ ۱۵ شهریور ۶۴ در نامهای خدمت حضرت امام، تأسیس سه سپاه زمینی، هوایی و دریایی را درخواست کردم.
حضرت امام، فقهای محترم شورای نگهبان را احضار کرده و فرمودند: «میخواهم به سپاه، دستور تأسیس نیروهای سهگانه را بدهم. بررسی کنید که آیا وفقِ قانون اساسی هست؟» و حضرت امام خطاب به فقهای محترم شورای نگهبان افزوده بودند که «البته اگر شما مخالف هم باشید من این کار را خواهم کرد.» و در نهایت در یازده روز بعد در ۲۶ شهریور ۶۴، حضرت امام، فرمان تشکیل نیروهای سهگانه سپاه را صادر فرمودند.»
در متن فرمان امام برای شکلگیری سازمان رزم سپاه پاسداران و تشکیل نیروهای سهگانه خطاب به فرمانده سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس، چنین آمده است:
جناب آقای محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران
با توجه به اینکه در اصل ۱۵۰ قانون اساسی ادامه نقش سپاه در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن تصریح شده است، و نظر به آنکه انجام این نقش بدون آمادگی کامل سپاه از جهت تجهیزات و آرایش جنگی و فنون دریایی، زمینی، هوایی امکانپذیر نیست، شما مأموریت دارید هرچه سریعتر سپاه پاسداران را مجهز به نیروهای زمینی، هوایی، دریایی قوی نمایید، تا در موارد لازم با همکاری و هماهنگی با ارتش جمهوری اسلامی از مرزهای زمینی، دریایی، هوایی کشور حفاظت نمایند.
استنکاف چشمگیر و دور از انتظار پزشکان از اجرای قانون!
وب سایت خبری تابناک در این گزارش آورده است: مهلت در نظر گرفته شده برای نام نویسی در سامانه صندوق فروش، یکی، دو روز است که پایان یافته و موعد آغاز به کار آن از هفته بعد اعلام شده است که با توجه به آمار استنکاف ۸۰ درصدی مشمولان از نام نویسی در سامانه این طرح، به نظر میرسد به شروع ماجرایی جدید گره خواهد خورد؛ ماجرایی از جنس تشکیل انبوه پروندههای تخلف. با پایان یافتن آخرین مهلت پیوستن فعالان بخش درمان به سامانه صندوق فروش، آمار و ارقام حکایت از استنکاف چشمگیر این قشرها از این طرح قانونی دارد.
به گزارش «تابناک»؛ آن گونه که علی رستمپور، مدیرکل دفتر تنظیم مقررات و برون سپاری سازمان امور مالیاتی خبر میدهد، تنها ۲۰ درصد از مجموعه فعالان بخش درمان، اعم از صاحبان مشاغل پزشکی، پیراپزشکی، داروسازی و دامپزشکی به سامانه صندوق فروش مراجعه و در آن نام نویسی کردهاند.
صاحبان مشاغلی که بر اساس بند الحاقی تبصرهای ذیل یکی از مواد قانون بودجه سال جاری و در راستای اجرای «قانون مالیاتهای مستقیم» مصوب اسفندماه سال ۱۳۶۶، موظف شدهاند به سامانه صندوق فروش متصل به سازمان مالیات کشور بپیوندند، ولی آشکار و غیرآشکار با این قانون مخالفت کرده و میکنند.
نکته جالب توجه در این ماجرا آنجاست که پرچم این مخالفت در دست پزشکان است و استدلال ایشان برای مخالفتشان، تبعیض آمیز بودن مصوبه است؛ اینکه چرا مصوبه تنها ایشان را مشمول دانسته و با باقی مشاغل کاری نداشته است؟ استدلالی اشکال دار و عجیب که از زبان رئیس سازمان نظام پزشکی نیز بیان شده است.
این در حالی است که بر اساس قانون بودجه، این طرح افزون بر پزشکان، مشاغل دیگری را نیز در بر میگیرد و علاوه بر آن، قرار است در آینده شامل همه مشاغل شود تا قانون مالیاتهای مستقیم ـ که اکنون در سایه بانکداری الکترونیک، شرایط برای اجرای آن فراهمتر از هر زمانی است ـ کامل اجرایی شود.
افزون بر این، اگر بدانیم این طرح باید از آغاز سال جاری اجرایی میشد، ممانعت از اجرای آن عجیبتر هم به نظر میرسد؛ با این یادآوری که اجرای مصوبه مجلس به دلیل آنچه فراهم نبودن زیرساختها بیان شده و همچنین پیرو درخواست استمهال جامعه پزشکی، نیم سال به تعویق افتاده و قرار است از ابتدای مهرماه اجرایی شود.
البته وفق اعلام مسئولان، مهلت در نظر گرفته شده برای نام نویسی در سامانه صندوق فروش، یکی، دو روز است که پایان یافته و موعد آغاز به کار آن از هفته بعد اعلام شده است که با توجه به آمار ارائه شده، به نظر میرسد به شروع ماجرایی جدید گره خواهد خورد؛ ماجرایی از جنس تشکیل انبوه پروندههای تخلف.
این را میشود از سخنان اخیر مدیرکل دفتر تنظیم مقررات و برون سپاری سازمان امور مالیاتی دریافت که تأکید کرده، «مبارزه با فرار مالیاتی» از برنامههای کلیدی سازمان متبوعش است و یادآوری کرده: «کلیه ارکان نظام نیز بر جدیت برخورد با مصادیق فرار مالیاتی اجماع دارند، لذا از تمامی ظرفیتهای قانونی در راستای برخورد قاطع با مرتکبان فرار مالیاتی استفاده خواهد شد.»
وی با اشاره به ماده ۲۷۴ قانون مالیاتهای مستقیم که موارد جرم مالیاتی را مشخص و مجازات خاصی نیز برای مرتکبان آن در نظر گرفته، افزود: «بدیهی است در صورت شناسایی موارد مربوط به فرار مالیاتی و یا اطلاع رسانی شهروندان در این خصوص، با مرتکبان فرار مالیاتی برابر قانون برخورد خواهد شد و اصل بر اجرای قانون از سوی تمامی افراد جامعه و تحقق عدالت مالیاتی است.»
اعتراف به شکست تلخ ترامپ در رسانهها/ایران با تحریم نفتی قدرتمندتر شد
وبگاه خبری خبرآنلاین با نگاهی به موضع رسانههای خارجی در ماجرای صفر کردن صادرات نفت ایران، نوشت: ماجرای کاهش فروش نفت ایران در بازارهای بینالمللی که توسط آمریکا برنامهریزی شد، در آستانه یکسالگی قرار دارد.
«دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا روز ۱۸ اردیبهشتماه سال گذشته کشورش را از توافق هستهای برجام خارج و فرمانی را برای احیای تحریمها علیه ایران پس از دورههای زمانی ۹۰ و ۱۸۰ روزه امضا کرد. تحریمهای مربوط به محدود کردن فروش نفت ایران، جز تحریمهایی هستند که اجرای آنها ۱۸۰ روز بعد از خروج آمریکا از برجام، در تاریخ ۴ نوامبر (۱۳ آبانماه) اجرایی شد.
این در حالی است که از زمانی که ترامپ و معاونانش اعلام کردند تصمیم دارند صادرات نفت ایران را به صفر برسانند، اغلب رسانههای خارجی به صورت جسته و گریخته درباره ناموفق بودن ترامپ در دستیابی به این هدف هشدار دادند.
روزنامه نگار امریکایی: سیاست منزوی کردن ایران محکوم به شکست است
«باربارا اسلاوین» روزنامه نگار امریکایی و کارشناس ارشد اندیشکده شورای آتلانتیک دعوت سوئیس و اتریش از رئیس جمهوری ایران را در اوج فشارهای آمریکا، نشانهای از ناکامی دولت ترامپ در قطع روابط تجاری و اقتصادی اروپا و جهان با تهران و شکست سیاست منزوی کردن ایران دانست.
این روزنامه نگار آمریکایی درباره واکنشهای واشنگتن به دیدار اروپایی روحانی گفت: دولت ترامپ با تمام توان خود به دنبال این است که کشورهای جهان واردات نفت از ایران را به صفر برسانند اما میدانند که این کار شدنی نیست به ویژه کشورهایی همچون چین، هند و ترکیه دست به کاهش چشمگیر خرید نفت ایران نخواهند زد.
واکنش به اثرات و موفقیت این تحریمها در رسانههای خارجی مانند رویترز، سی ان ان مانی و اویل پرایس و ... بسیار گسترده بود. به گونهای که تقریباً هر هفته به بررسی عکس العملهای مشتریان نفتی و بازار جهانی نفت نسبت به اجرای این تحریمها پرداخته و عواقب آن را به سیاستمداران امریکایی اعلام کردند.
اویل پرایس: امریکا مجبور به عقب نشینی خواهد شد
اویل پرایس در گزارشی در این رابطه نوشت: اگرچه دلایلی وجود دارد که بر این باور باشیم که تحریمها اثربخش خواهند بود اما مشکل اصلی که ممکن است دولت ترامپ را خشمگین کند، بازار نفت است که در موقعیت متفاوتی نسبت به دوران قبلی تحریمها در فاصله سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ قرار دارد. بازار نفت دچار شدیدترین وضع محدودیت عرضه در چند سال اخیر قرار دارد که نهایتاً آمریکا را ناچار خواهد کرد موضعش نسبت به ایران را ملایمتر کند.
احتمال افزایش قیمت نفت در بازارهای جهانی نخستین مانع اجرای این تحریمها علیه کشورمان بود که اغلب کارشناسان و تحلیلگران پیش بینی کردند.
بلومبرگ: امریکا باید تامین نفت را بعد از ایران تضمین کند!
بلومبرگ در این رابطه با اشاره به خطر افزایش قیمت نفت و وزیدن باد مخالف برای اقتصاد مشتریان بزرگ در نتیجه محدود شدن صادرات نفت ایران، خاطر نشان کرد: طبق قانون، آمریکا باید قبل از اجرای تحریمها علیه صادرات نفت ایران، تأمین بازار جهانی را تضمین کند اما، با توجه به تقاضای فعلی بازار نفت، در تنگنا بودن ونزوئلا و توافق بین اوپک و روسیه باید در انتظار شوکهای بیشتری در عرضه نفت بود.
تمدید معافیتهای ۸ مشتری نفتی ایران توسط ترامپ اما تحلیلها را به این سمت برد که امریکا برای کنترل تقاضا از یک سو و نگرانی از عدم تأمین نفت این مشتریان توسط عربستان از سوی دیگر ناچار به این اقدام میباشد.
رویترز: تمدید معافیت کشورها راهی برای کنترل قیمت نفت جهانی است
رویترز در تحلیلی از این که چرا آمریکا ۸ کشور را از تحریم نفتی ایران معاف کرد نوشت: این معافیتها دست کنگره برای تحریم عربستان به خاطر قتل خاشقجی را باز میگذارد. این معافیتها راهیست برای مدیریت تناقض موجود بین دو هدف دونالد ترامپ، یعنی پایین نگه داشتن قیمت نفت و همزمان حذف روزانه ۲ میلیون بشکه نفت از بازار بی رونق فعلی.
برایان هوک سخنگوی دولت امریکا در مورد ایران یک ماه بعد از آغاز تحریمهای نفتی ایران گفت: با اجرای طرح تحریمی ایران صادرات نفت این کشور از ۲.۷ میلیون بشکه در روز به کمتر از ۱ میلیون بشکه تقلیل پیدا کرده است. او بر این مساله تاکید کرد که امریکا قصد دارد صادرات ایران را به صفر برساند ولی سیان بی سی یکی از رسانههای مطرح این کشور این طرح را غیر قابل اجرا خواند.
سی ان بی سی اما در این مورد نوشت: در شرایط کنونی که سطح روابط سیاسی عربستان با امریکا تقلیل یافته است و تحریم نفتی ونزوئلا، عرضه در بازار را کاهش خواهد داد، نمیتوان سخن از به صفر رساندن صادرات ایران کرد. ایران بازیگری مهم در بازار نفت است و حذف ان در شرایط کنونی کار نادرستی است و میتواند بستر ساز سه رقمی شدن قیمت نفت در بازار شود.
دیرکرد شروع لیگ و درگذشت کودک ۸ ساله!
به گزارش وبسایت خبری پارسینه؛ پیروزی پرسپولیس در هفته سوم رقابت های لیگ برتر خیلی زود شادی را به غم تبدیل کرد چرا که بعد از مسابقه خبر آمد که یک پسر بچه هشت ساله در محوطه ورزشگاه آزادی درگذشت.
پسر بچه هشت ساله بر اثر برق گرفتی در ورزشگاه آزادی درگذشت. گفته می شود این سانحه در محل گیت های الکترونیکی جدید ورزشگاه بوقوع پیوسته و خانواده ای را عزادار و داغدار کرده است.
یکی از مدیران ورزشگاه آزادی تایید کرد که پسر بچه هشت ساله در محوطه استادیوم آزادی به علت برق گرفتگی فوت کرده است. امشب و در پایان مسابقه تیم های پرسپولیس و صنعت نفت، خبری دهان به دهان چرخید و به گوش خبرنگاران رسید. این که پسر بچه ای در محوطه ورزشگاه آزادی بر اثر برق گرفتگی جان داده است.
به گفته یکی از مدیران ورزشگاه آزادی او فرزند یکی از کارکنان خدماتی ورزشگاه بوده و به عنوان تماشاگر در استادیوم حضور نداشته اما پدر خود را همراهی میکرده است.
یکی از انتقادات در فضای مجازی اینجا مطرح شده این بود که سازمان لیگ مسابقات فوتبال را به دلیل عدم رعایت مسایل ایمنی و ... دیر آغاز کرد اما در پایان هفته دوم یک بچه ۸ ساله در نزدیکی گیت های ورودی دچار برق گرفتگیشد و از دنیا رفت تا مشخص نشود که دیرکرد شروع لیگ به چه دردی خورد!؟
رخصت ولی الله سیف برای ورود به گود «زورخانه»
جامعه خبری تحلیلی الف در این گزارش آورده است: چند روز قبل، ولی الله سیف با رخصت از مسعود سلطانی فر، وزیر ورزش به عنوان عضو هیئت رئیسه فدراسیون ورزش های زورخانه ای و کشتی پهلوانی منصوب شد.
در سایت فدراسیون پهلوانی و زورخانهای آمده است: «ولیالله سیف که خود از پیشکسوتان ورزش زورخانه ای است از مدیران ارشد اجرایی کشور محسوب می گردد... د. احداث زورخانه بانک مرکزی ایران، مرمت و بازسازی زورخانه بانک ملی (از آثار تاریخی ایران) و ... از دیگر خدمات ارزنده ایشان به ورزش ملی و تاریخی کشورمان می باشد».
این اتفاق در حالی رخ داد که چند هفته قبل ولی الله سیف و برخی مدیران بانک مرکزی با عنوان اتهامی اخلال در نظام اقتصادی از طریق قاچاق عمده ارز در شعبه دوم دادگاه ویژه جرایم اقتصادی محاکمه شدند اما حکم آنها فعلاً صادر نشده است.
نگارنده از سابقه ولی الله سیف در زمینه ورزش های زورخانه ای و اینکه آیا جز پیشکسوتان این ورزش هست اطلاعی ندارد به همین دلیل در این باره اظهارنظر نمی کند. البته احداث و مرمت زورخانه بانک مرکزی و بانک ملی حتماً دلیلی برای عضویت وی در فدراسیون زورخانه ای نیست.
اما عقل حکم می کند حداقل وزارت ورزش و شخص وزیر اندکی صبر می کرد تا حکم دادگاه وی صادر شود و در صورت تبرئه اقدام به چنین کاری می کرد. انتصاب سیف در شرایط کنونی بی احترامی و بی حرمتی به افکار عمومی است و انجام چنین اقدامی در هیچ سیستمی که بر مبنای قانون و عدالت تصمیمات آن اتخاذ می شود انجام نمی گیرد. چنین اقداماتی بدون شک موجب لطمه به اعتبار و حیثیت دولت خواهد شد. در واقع این انتظار از دولت وجود دارد که اعتبار خود را برای یک شخص خاص هزینه نکند در حالی که آن فرد پرونده باز در قوه قضائیه دارد و فعلاً متهم و ممنوع الخروج است.
البته تحلیل بدبینانه ای نیز وجود دارد که بر فرض آگاهانه بودن این اقدام استوار است و هدف آن نیز اثرگذاری بر روند بررسی پرونده وی است که طبیعتا بدون سند و مدرک قابل تایید نیست. البته قوه قضائیه هم در دوران جدید ثابت کرده در برخورد با فساد به مسائل و بازی های سیاسی وقعی نمی نهد.
شیرین هانتر: ترامپ احتیاجی به عکس با روحانی ندارد/ ایران هیچ منفعتی از برجام نبرده است
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز در گفتوگو با شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا، عنوان کرد: مناسبات ایران و کشورهای غربی آرامآرام وارد فاز جدیدی میشود زیرا در صورت عدم اجرای تعهدات برجامی توسط کشورهای اروپایی و در شرایطی که آمریکا به صورت یکجانبه از برجام خارج شده است، این احتمال وجود دارد که ایران در گام سوم و چهارم خروج از برجام بهطور کامل از برجام خارج شود. در این میان برخی معتقدند که مذاکرات اخیر ایران و فرانسه ممکن است منجر به احیای نسبی برجام شود اما پروفسور شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا باور دارد که بازگشت برجام چندان محتمل نیست. «نامهنیوز» برای بررسی ابعاد مذاکرات ایران با فرانسه و آینده برجام ساعتی را با این استاد دانشگاه به گفتوگو نشست:
آیا مذاکرات ایران و فرانسه میتواند منجر به احیای برجام شود؟ این مذاکرات را چهطور ارزیابی میکنید؟
اگر فرانسه بتواند ترامپ را قانع کند که امتیاز قابل توجهی به ایران بدهد، مانند لغو قسمت عمده تحریمهای نفتی در آن صورت برجام از خطر مرگ قطعی رها میشود اما به نظر من بازگشت کامل به برجام امکان زیادی ندارد. ترامپ میخواهد برجامِ خود را داشته باشد و بگوید که من و نه اوباما مشکل هستهای ایران را حل کردم.
آیا ترامپ حاضر است بدون دیدار با رئیسجمهور ایران تن به مصالحهای جدید بدهد یا همچنان برای مصرف انتخاباتی احتیاج به عکس با حسن روحانی دارد؟
آمریکا میخواهد با ایران مصالحه کند اما براساس خواستههای خود. مصالحه هستهای فقط یکی از مشکلات بین ایران و آمریکا محسوب میشود. مسئله اصلی مربوط به خاورمیانه و به خصوص مسئله فلسطین است که شاید از مسئله هستهای هم مهمتر باشد. موضوع این است که آیا ایران حاضر به تجدیدنظر درباره مسئله منطقهای میشود یا نه؟ البته همیشه این امکان وجود دارد که دو طرف درباره مسئله هستهای به یک تعامل برسند و باقی مسائل را به مذاکرات بعدی موکول کنند. ترامپ احتیاجی به عکس با روحانی ندارد؛ البته چنین اتفاقی مفید خواهد بود ولی در سرنوشت انتخابات آمریکا تعیینکننده نیست و وضع ترامپ را وضعیت اقتصادی آمریکا تعیین میکند. به نظر من ایران نباید تأثیر ملاقات با روحانی را در انتخابات آمریکا بیش از حد مهم قلمداد کند.
چرا نقش میانجیگری میان ایران و آمریکا به ژاپن سپرده نشد؛ عدم تمایل آمریکا بود یا ایران؟
اولا ژاپن جزو امضاکنندگان برجام نبود. ثانیا ژاپن مشکلات زیادی در آسیا دارد و هنوز برای امنیت خود به واشنگتن نیاز دارد؛ بنابراین به نظر من شاید این ژاپن بود که نخواست وارد این موضوع شود زیرا هر موضعی که اتخاذ میکرد، احتمالا به روابطش با یک طرف ماجرا یعنی ایران یا آمریکا لطمه وارد میکرد.
تصور میکنید آیا ایران با گام چهارم از برجام خارج میشود یا آنکه در نهایت اتفاقی میان طرفین میافتد؟
پیشبینی این امر مشکل است. ایران هیچمنفعتی از برجام نبرده است؛ بنابراین ایران اگر از برجام خارج شود، قابل فهم است. در عین حال خروج از آن نهتنها به بهبود وضع فعلی کمکی نمیکند بلکه میتواند اوضاع را بدتر کند. البته امکان نوعی توافق محدود نیز وجود دارد اما من شانس آن را زیاد نمیبینیم. خروج ایران از برجام جان تازهای به تندروهای آمریکا، اسرائیل و عربستان میبخشد. حقیقت این است که ایران گزینههای خوبی ندارد. به نظر من مشکلات ایران جز یا یک تجدیدنظر کلی در اولویتهای سیاستهای خارجی قابل حل نیست.
آیا فریز در برابر فریز که نمونه آن در توافق ژنو ۳ تجربه شده است، میتواند مدل مناسبی برای گذر از وضعیت فعلی باشد؟
انجماد در مقابل انجماد ممکن است اما این مشکل اصلی ایران را حل نمیکند و با چنین حالتی همچنان وضعیت اقتصادی ایران نابسامان باقی خواهد ماند.
فلاحت پیشه: اگر بمباران عربستان کار ایران بود اثری از «آرامکو» نمیماند
وبسایت خبری تحلیلی نامه نیوز در گفت و گو با حشمتالله فلاحتپیشه، عضو کمیسیون امنیت ملی، آورده است: توییت کم سابقه رئیس جمهور آمریکا که در آن تلویحا ایران را عامل حمله به تاسیسات نفتی شرکت آرامکوی عربستان کرده و از اقدام نظامی درصورت تایید این مسئله سخن گفته بود، موجی از نگرانیها در بین تحلیلگران جهانی را ایجاد کرد. در کنار این توییت ترامپ، ادعای شبکههای تلویزیونی آمریکایی درباره شلیک شدن موشکها و پرواز پهپادها از مسیر ایران، خود مزید بر علت شد تا موضع یکی از کارشناسان و مسئولان حوزه امنیتی و نظامی را در این رابطه جویا شویم. هرچند شخصیتهای نظامی در این رابطه و مصاحبه معذوریتهایی دارند ولی دکتر «حشمتالله فلاحتپیشه» نکاتی جزئی از مسائل امنیتی و نظامی این اخبار را به میان آورد. او که استاد دانشگاه و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است، مخاطبان و مسئولان را به تامل بیشتر دعوت کرد:
* تغییر لحن و رفتار آمریکا و ترامپ در روزهای اخیر در کنار اتهامزنی در درگیریهای منطقه ناشی از چیست؟
این لحن و ادعاهای ترامپ برای امروز نیست. وی در گذشته نیز ادعاهایی سختتر از توییت اخیر را درمورد برخی کشورها مطرح کرده است. این تهدیدات هرگز جدی نشد و در ماجرای هدف قراردادن پهپاد آمریکایی هم ایشان از «اقدام متقابل» سخن گفته بود که چنین چیزی رخ نداد. اکنون نیز همه فهمیدند که ترامپ هزینه امنیت متحدانش را دیگر نمیدهد.
* پس ریشه این اقدام و رفتار ترامپ که نمیخواهد هزینه بدهد چه بود؟
هدف ترامپ این است که معادله اقتصادی جهانی که مدتی است به زیان آمریکا تغییر کرده را به سود این کشور تغییر دهد و در این راه باید هژمونی خود را نیز حفظ کند. دکترین ترامپ این است که این کار را با ابزار «جنگ روانی» انجام دهد. او میداند باز شدن یک جبهه جنگی بزرگ در منطقه در وهله اول همین سیاست وی را به حاشیه میکشاند. تا همینجای کار نیز حمایت ترامپ از عربستان در کنگره آمریکا به ضرر او تمام شده و نشانه آن بررسی هرساله نقش عربستان در واقعه حمله به برجهای دو قلوی نیویورک است که هر روز ابعاد بیشتری از آن مطرح میشود.
* به عربستان اشاره کردید. چرا کار در عربستان سعودی تا اینجا بالا گرفت؟
عربستان سعودی درحال پس دادن تاوان جنگ افروزی خودش است. قدرت نظامی آنها از یمنیها بیشتر بود و همین آنها را به اشتباه محاسباتی کشاند. آنها عملا وارد یک جنگ فرسایشی با یمنیها شدند و این فرسایش به حدی زیاد شد که اکنون طرف قویتر جنگ (سعودی) در توازن با طرف یمنی قرار گرفته است! جنگ فرسایشی برنده ندارد و معمولا یک نوع توازن در این نوع از جنگها رخ میدهد. هرچه میگذرد آسیبپذیری عربستان در این جنگ بیشتر میشود، حال که در سالهای ابتدایی تنها یمن هزینه میداد. اماراتیها اما اندکی زرنگتر بودند و زودتر پای خود را از این منجلاب بیرون کشیدند. آمریکاییها و متحدانشان نیز از شدت جنایت عربستان در این جنگ کاملا مطلع هستند.
* این شیوه کار روانی تا چه زمانی ادامه خواهد یافت؟
این روشن است که ربط دادن حمله اخیر به تاسیسات نفتی عربستان به ایران تنها شرایط را برای آنها بدتر کرده و معادله منطقه را غیرقابلحلتر برای آنان خواهد ساخت. پایان تجاوز به خاک یمن در شرایط فعلی تنها راه برای برقراری آتش بس کامل در منطقه است. ترامپ سعی کرد نوعی امنیت را برای کنترل قیمت جهانی نفت (باز هم با بازی روانی) ایجاد کند که باز هم پیروز شدن او محل تردید است. اما آنچه این روزها ذهن ترامپ را مشغول کرده، نه تلافی کردن اقدامات صورت گرفته در منطقه، که جلوگیری از تحولات نظامی و سیاسی بزرگتری است که حادثه حمله شنبه به آرامکو تنها جرقه آن اقدامات به حساب میآید. اکنون اگر یمنیها عملیات بزرگتری انجام دهند، دامان اقتصاد آمریکا نیز گرفته میشود.
چرایی عقب ماندن کلانشهرهای ایران از قافله «شهر هوشمند»
پایگاه خبری شفقنا زندگی در گفت و گو با علی یقطین، سرپرست دبیرخانه تهران هوشمند و نوا توکلی مهر، عضو هیات مدیره انجمن متخصصین منظر و فضای سبز آورده است: این که تهران و سایر کلان شهرهای ما در حال تبدیل شدن به شهر هوشمند هستند یا به سطوحی از آن دست یافتهاند، به نظر خیلی واقعی نمی رسد زیرا نوآوری و هوشمندی هیچ گاه در بسترهای ناسالم رخ نمیدهد. ما دیجیتالیزه شدهایم و اگر میخواهیم از قافله عقب نمانیم باید به این سؤال پاسخ دهیم که آیا جرات و جسارت تبدیل مدیریتهای شهریمان را به اتاقی شیشهای که در آن همه چیز از جمله ساختارهای اقتصادی بلورین و شفاف است را داریم؟
هنگامی که از شهر هوشمند سخن میگوییم یعنی بر اساس آنچه که نظریه پردازان حوزه مدیریت شهری مورد بررسی و تبادل نظر قرار دادهاند این شهر باید در ۶ مؤلفه حمل و نقل، محل زندگی، محیط زندگی، شهروندان، حکمروایی و انرژی هوشمند باشد. ممکن است در نگاه اول تمام این مؤلفهها مؤلفههایی دیجیتال محور و تکنولوژیک باشد اما آنچه که باعث تحقق این مؤلفهها است موضوعی است که تحلیل و واشکافی آن به سؤال اصلی ما در این گزارش پاسخ میدهد.
توهم «شهر هوشمند»
آیا تهران و سایر کلان شهرهای ما واقعاً شهر هوشمند هستند؟ یا در حال حرکت به سمت هوشمند شدن هستند؟ بهتر است پیش از آن نگاهی به برنامههای شهرداری تهران همزمان با روی کار آمدن پیروز حناچی بهعنوان شهردار در حوزه تکنولوژی بیاندازیم.
تلاشی بیوقفه در حوزه دیجیتالی کردن پایتخت
به نظر میرسد تیم جدید مدیریت شهری یکی از مدافعان سرسخت حوزه هوشمند سازی است و این موضوعی است که میتوان آن را به فال نیک گرفت. دکتر علی یقطین، سرپرست دبیرخانه تهران هوشمند در گفت و گو با «شفقنا» در خصوص برنامههایی که شهرداری تهران اجرا کرده یا در صدد اجرا کردن آن است، عنوان میکند: «از مهمترین اهداف ما تعامل با استارت آپ ها است. همانگونه که تا این لحظه زیرساختهای خوبی را برای شتاب دهندهها بهعنوان پشتیبان استارتاپ ها اختصاص دادهایم.»
او معتقد است: «که شهرداری تهران دارای دیتاهای بینظیری است. بهطور مثال روزانه بیش از ۷ میلیون عکس در تهران گرفته میشود. دوربینهای متعدد کنترل ترافیکی و جمعیتی شهروندان تهرانی را نظاره میکنند و این خود دیتاهای بینظیری را جمع آوری میکند. همچنین شهرداری در حوزه پسماند، میزان آلایندگی و حمل و نقل شهری برنامههایی دارد که خروجی این برنامهها دیتاهای باارزشی است.»
وقتی دبیرخانه «تهران هوشمند» میجنگد
یقطین میگوید: «ما قصد داریم با تکیه بر این اطلاعات گامی برای حل مشکلات شهری برداریم و این پروژه را در قالب طرحی به نام open data پیاده خواهیم کرد. قصد داریم با اجرایی کردن آن سطح دسترسی مردم به اطلاعات را افزایش دهیم. حتی قصد داریم دسترسی دوربینهای شخصی را بدون امکان زوم تا رصد پلاک اتومبیلها برای شهروندان ارائه دهیم.» رئیس دبیرخانه تهران هوشمند همچنین بر این مسئله تأکید میکند: «که ساعتها بحث و گفتگو با نهادهای گوناگون داشتیم تا توانستیم این طرح را پیش ببریم. شهرداری تهران طرحهای دیگری مانند کیوسکهای هوشمند در شهرک غرب که تا چند ماه آینده در پل طبیعت نیز راه اندازی میشود، آبیاری هوشمند در اراضی عباس آباد، رزرو آنلاین و پارک حاشیهای، مسیریاب رایا و آلارم هوشمند را با همکاری آتش نشانی تهران در حال راه اندازی است و تمامی خدمات در سامانهای تحت عنوان «تهران من» اجرا میشود. پلتفرمی برای تجمیع تمام خدمات الکترونیک و آنلاین شهرداری تهران.»
* به سؤال اصلی ما باز میگردیم. آیا با تمام این اقدامات تهران یک شهر هوشمند یا در حال حرکت به سمت هوشمند شدن است؟
باید ابتدا موضوعاتی خارج از «شهر هوشمند» را حل کنیم نوا توکلی مهر، بهعنوان معمار منظر و عضو جامعه مهندسین مشاور معماری و شهرسازی بر پایه مطالعات گستردهای که در حوزه شهر هوشمند داشته است، به «شفقنا» میگوید: «متأسفانه هنوز تعریف درستی از این مفهوم برای شهرهای ما ارائه نشده است اما اگر از افرادی همانند بنده که در این حوزه مطالعه داشتهاند بپرسید که آیا تهران یا سایر کلانشهرهای ما شهرهای هوشمند هستند یا در حال حرکت به سمت هوشمند شدن معتقدم هیچ یک از کلان شهرهای ما به هیچ سطحی از سطوح یک شهر هوشمند نرسیدهاند.»
او دلیل این موضوع را اینگونه مطرح میکند: «اگر میخواهیم زمانی به پدیدهای به نام شهر هوشمند فکر کنیم باید در ابتدا به موضوعاتی فکر کنیم که هیچ یک از آنها در حوزه شهر هوشمند نیست.» بر اساس تجربیات جهانی در حوزه مدیریت شهری دستیابی به شهر هوشمند بسترها و زیرساختهایی دارد که تمامی آنها باید از پیش آماده شود تا بتوان قابلیت حرکت به سمت شهر هوشمند را داشت. شاید به همین دلیل است که توکلی مهر عنوان میکند: «در صورتی که هر یک از کلانشهرهای ما از همین امروز تصمیم بگیرند به سمت شهر هوشمند حرکت کنند راهی بسیار طولانی در پیش دارند. شهرهای ما باید در حوزه زیرساختها سخت کار کنند.»
نظر شما