این اظهارات، بخشی از توصیفهای منتشر شده در رسانههای غربی از جمله تارنمای روزنامه گاردین است که به خوبی دلیل تغییر مدام گفتههای «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری ایالات متحده و سردرگمی او در سیاست داخلی و خارجی این کشور را آشکار ساخته است.
تازهترین این تناقضهای رفتاری و گفتاری ترامپ را میتوان در توئیت دو روز اخیر او برای مذاکره با ایران مشاهده کرد که بار دیگر به انکار سخنان پیشین خود پرداخت و گفت: خبرهای جعلی میگویند من خواهان ملاقات با ایران آن هم بدون پیش شرط هستم. این یک اظهارات نادرست است(طبق معمول).
این سخنان در حالی مطرح شده که وی بارها در نشستهای خبری و دیدارها با مقامهای کشورهای مختلف به صراحت اعلام کرده بود که هیچ پیش شرطی برای مذاکره با ایران ندارد؛ هرچند که مقامهای ایران نیز تاکید کردند، تا زمانی که دامنه تحریمها علیه کشورمان برقرار است، مطرح کردن مذاکره بیمعنا است.
ترامپ در روزهای اخیر با فشار مضاعفی در سیاست داخلی از جمله تقابل با نامزدهای دموکرات انتخابات ریاست جمهوری 2020، تلاش نمایندگان حزب رقیب برای کلید زدن استیضاحش و بازگشایی یک بخش از پروندههای فساد و همچنین در سیاست خارجی با شکست مذاکرات صلح با طالبان، ناکامی در سرنگونی دولت قانونی ونزوئلا، کشمکشهای مداوم با جان بولتون مشاور امنیت ملی سابقش که به برکناری او منجر شد و جنگ تجاری با چین و ... مواجه شده که همگی او را در مخمصه بزرگی قرار داده است.
بیش از 16 ماه است که ترامپ از توافق هستهای ایران خارج شده و تحریمهای یکجانبهای را علیه کشورمان بازگردانده است. تصمیمی که با انتقاد شدید دیگر اعضای برجام همراه شده و حتی منتقدان داخلی آمریکا نیز تمرکز کاخ سفید بر این مساله را یک شکست بزرگ در سیاست خارجی واشنگتن قلمداد کردهاند.
از همان زمان، دولتمردان کاخ سفید با آرزوی اثرگذاری تحریمها به وادادگی تهران، شرط و شروط مختلفی برای انجام مذاکرات دوباره با هدف دستیابی تیم ترامپ به آمال و آرزوهایشان مطرح کردند که طبق معمول، با واکنش ایران همراه شد که، این اقدامات مصرف داخلی بویژه برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور دارد و تهران به هیچ عنوان خارج از برجام، توافق دیگری را امضا نخواهد کرد.
منتقدان سیاست ترامپ در خروج برجام نیز به این موضوع اذعان کردهاند، هرچند کاخ سفید فشار مضاعفی به کشورها برای مقابله با تجارت و تعامل با ایران وارد میکند اما در نبود حمایت بینالمللی، تحریمهای یکجانبه آمریکا به نتیجه مورد نظر واشنگتن نخواهد رسید.
دیگر مخالفان آمریکایی سیاستهای خارجی ترامپ نیز تاکید دارند، تحریمهای یکسویه کاخ سفید به دلیل مخالفتهای قدرتهای جهانی، خطر ایجاد نتیجه معکوس از جمله به حاشیه رفتن توانایی آمریکا در جنگ اقتصادی آینده علیه مخالفانش را به همراه دارد.
کاخ سفید از زمانی که ترامپ معاهده برجام که مصوبه سازمان ملل متحد را در پشتوانه حمایتی خود دارد، یکسویه کنار نهاد، تلاش کرده با فشار حداکثری از طریق بازگرداندن تحریمها، تهران را به پای میز مذاکره مورد نظر خود بکشاند.
آنها چنان به سیاستهای خود مطمئن بودند که در این رابطه حتی مدتها از طریق «مایک پومپئو» وزیر امور خارجه خود، 12 شرط و خواسته برای مذاکره مجدد با ایران مطرح کردند.
بیتوجهی ایران به این شروط و به نتیجه نرسیدن فشار تحریمی آمریکا در کنار مخالفتهای دیگر کشورها سبب شد تا رئیس کاخ سفید، در چند ماهه اخیر در مناسبتهای مختلف بارها اعلام کند «آماده مذاکره با ایران بدون هیچ پیش شرطی» است.
اما مقامهای ایران نیز خاطرنشان کردند، تا زمانی که صداقت در گفتار و رفتار دولتمردان آمریکا دیده نشود، بویژه بازگشت ترامپ به برجام و برداشتن همه تحریمها، بحث از مذاکره مجدد، چیزی جز وقت تلف کردن نیست.
در واقع ایران تاکید دارد خواسته بازگشت به برجام و برداشتن تحریمها، شرط و شروطی نبوده و فقط «یک حق» است که کاخ سفید به طور یکجانبه آن را کنار نهاده است.
رفتارشناسی سیاست خارجی ترامپ
منتقدان داخلی در آمریکا از جمله سیاستمداران و دولتمردان این کشور همچون ژنرال «جیمز ماتیس» وزیر دفاع مستعفی دولت ترامپ، سیاست خارجی در پیش گرفته کاخ سفید را مبتنی بر دیدگاه شخصی رئیس جمهوری دانسته که در یک فضای توئیتری و بدون مشورت با دیگر مقامها و مشاوران، به بیراهه برده است.
به عبارت دیگر، این بدان معنی است که رفتار ترامپ را نمیتوان به راحتی تشخیص داد.
به نوشته گاردین، ترامپ نخستین رئیس جمهوری آمریکا در 70 سال اخیر است که از نظم بینالمللی لیبرالی که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم ایجاد کرده، فاصله گرفته است. از نگاه تحلیلگران، یک رئیس جمهوری باید از قدرت سخت و نرم به طور مکمل استفاده کند اما ترامپ، به این مساله اعتقادی ندارد.
به نوشته رسانههای آمریکایی، ترامپ که پیش از حضور در کاخ سفید در بخش املاک و مستغلات فعال بوده و تجربه فعالیت سیاسی ندارد، ثابت کرده در سرپیچی از «خِرد متعارف» ماهر است.
در این رابطه میتوان به رفتارهای ترامپ با رهبر کرهشمالی و دیدارهای بینتیجه دو طرف اشاره کرد.
رئیس جمهوری آمریکا همچنان برای دیدارهای مکرر با همتای کرهشمالی خود تمایل دارد. با این حال «کیم جون اون» به تازگی اعلام آمادگی کرده که دیدار جدید در پایتخت کشورش باشد.
درباره عملکرد سیاست خارجی ترامپ میتوان به مقابله با اصول و معاهدههای بینالمللی اشاره کرد که نخستین گام را با خروج از پیمان محیطزیست پاریس برداشت و سپس دامنه آن را به برجام و قراردادهای تجاری دو و چندجانبه با بسیاری از کشورها کشاند. گفتار و رفتارهای متناقض رئیس جمهوری آمریکا، مقامهای بسیاری از کشورها را مستاصل کرده که آیا میتوان امیدی به توافقها و تعهدات آمریکای دوران ترامپ داشت یا نه؟
به طور نمونه، ترامپ درگیر جنگ تجاری با چین شده و دائم این کشور را به اعمال تعرفههای بالاتر روی کالاهای صادراتیش تهدید میکند؛ هرچند که آخرین بار، اعمال تعرفه بیشتر را به تعویق انداخته و اکنون نیز آمریکا از چین دعوت کرده تا هیاتی را در سطح معاون وزیر دارایی برای ادامه رایزنیهای تجاری در سطح کارشناسی به واشنگتن اعزام کند.
قرار بود آمریکا تعرفه 25 درصدی روی ۲۵۰ میلیارد دلار از کالاهای صادراتی چین از ابتدای ماه اکتبر (۹ مهر ۱۳۹۸) را به ۳۰ درصد افزایش دهد اما ترامپ آن را به ۱۵ اکتبر موکول کرده است.
این رویکردهای هیجانی و دمدمی مزاجی ترامپ با اتحادیه اروپا نیز مشاهده میشود، به گونهای که تقابلهای تجاری میان دو طرف ایجاد شده است.
وی که پیش از این نسبت به افزایش تعرفه روی کالاهای اروپایی بویژه خودرو هشدار داده بود، اکنون اعلام کرده تعرفههای جدید برای واردات اتومبیلهای اروپایی را کاهش میدهد.
پیامد این سیاستهای «تعرفهها و تحریمهای یکجانبه» رئیس جمهوری آمریکا، نتیجهای جز اختلاف در تجارت بینالمللی نداشته و اعتماد جهانی به اقتصاد را متزلزل کرده است.
از نگاه ناظران بینالمللی، چنین رفتاری در سیاست خارجی ترامپ، چیزی جز به سُخره گرفتن همکاریهای چندجانبه و نظم مبتنی بر قوانین بینالمللی نیست. ترامپ نشان داده برای رسیدن به اهداف خود، به دوستان قدیمی آمریکا نیز رحم نکرده و مناسبتهای دوطرفه را مخدوش میکند.
همانطور که تحلیلگران و مفسران آمریکایی نیز در این زمینه گفتهاند، شخصیت هیجانی و غیرقابل پیشبینی ترامپ سبب شده هر مذاکره یا مصالحهای، عمر کوتاه مدتی داشته و به سرعت قابل برگشت به گذشته باشد.
تارنمای روزنامه گاردین در نوشتاری به رفتارهای متناقض و چندگانه رئیس جمهوریآمریکا اشاره کرده و نوشته است: «... ترامپ به رهبران منتخب اروپا توهین میکند... بیشرمانه طرف مقامهای برزیل را گرفته...از اوضاع کشمیر در هند چشمپوشی میکند... به دنبال تغییر رژیم در ونزوئلاست... موارد نقض حقوق بشر در عربستان را نادیده گرفته... به دنبال تضعیف سازمان ملل و قوانین بینالمللی است... برجام را یک طرفه نقض میکند... به غارت قطب شمال پرداخته و به بحران آبوهوا و تخریب محیط زیست دامن میزند... او به طور مداوم خارج از خط و کنترل است.
این سیاستی که ترامپ از سال 2017 با حضور در مسند ریاست جمهوری، ایجاد کرده، فقط تشدیدکننده بحران در سیاست خارجی است... .»
در کنار این تحولات، ترامپی که میخواست با رسیدن به یک توافق صلح با طالبان، اعتباری در سیاست خارجی خود کسب کند، به دلیل آنچه که برخی رسانههای آمریکایی «تلاشهای کورکورانه کاخ سفید» توصیف کردهاند، شکست خورد و در آخرین لحظه، دیدار و مذاکره با هیات نمایندگان طالبان در آمریکا را لغو کرد زیرا این گروه شبهنظامی، شدت حملات علیه غیرنظامیان و نظامیان در افغانستان را بیشتر کرده آن هم در حالیکه مذاکرات صلح با نمایندگان آمریکا در دوحه قطر چندین دور برگزار شد.
در عین حال، رئیس کاخ سفید به شدت با سیاستهای سازمان ملل متحد مخالف است و اعتقادی به سیاست چندجانبه و جهانیگرایانه ندارد زیرا به زعم او «منافع آمریکا را نقض و آزادی عمل آنها را مهار میکند».
در واقع هدفی که ترامپ جمهوریخواه از ابتدا مطرح کرده «آمریکا اول» بوده و با نگرش سازمان ملل متحد که نقش رهبری جهانی آمریکا را زیرسووال میبرد، تناقض دارد.
روزنامه نیویورک تایمز، سیاستهای خارجی ترامپ را به حرکات زیگزاگی و تغییر ناگهانی تشبیه کرده که پیامد آن هرج و مرج و ناتوانی است. دلیل چنین رخدادی را نیز «نبود مشاوران دیپلماتیک و باتجربه» در نتیجه اخراج بسیاری از افراد کاردان از کاخ سفید اعلام کرده است.
منتقدان ترامپ مدتهاست که او را به «زورگویی، بیتابی، بیمسئولیتی، تنبلی فکری، کم تحرکی و وسواس» متهم کردهاند که ممکن است روزی این کاستیها، وضعیت فاجعهباری ایجاد کند.
شمار دیگری نیز معتقدند، آنچه که در 2 سال زمامداری ترامپ بر کاخ سفید میگذرد «ناشی از تقسیم ناخوشایند جهان از سوی ترامپ به 2 اردوگاه «مخالفان - رقبا» و «حامیان - مشتریان» است و این سبب شده تا او برای تمایز میان متحدان، دوستان و دشمنان دچار مشکل شود.
«در دنیای رئیس جمهوری آمریکا، قوانین قدیمی نباید اعمال شود...اتحاد اختیاری است و وفاداری و اعتماد، ضعف و عفونت است.» در نتیجه، ایالات متحده امروز رابطه خود را با بسیاری از کشورهای جهان به چنان درجهای از تضاد و تقابل رسانده که بیسابقه بوده و به طور دائم شیوه نگاه ایالات متحده به جهان و برعکس را تغییر داده است.
مجموعه این تحولات سبب شده تا ترامپ این روزها در داخل و خارج آمریکا، «یک رئیس جمهور تنها» باشد؛ زیرا بسیاری از متحدان همیشگی خود را از دست داده و کمتر کسی تمایل دارد «دوست ترامپ» خطاب شود. 2023
«الیوت کوهن» استاد مطالعات راهبردی در دانشگاه «جان هاپکینز» با هشدار به چنین رفتارها و سیاستهای دولتمردان کاخ سفید، این رویکرد ترامپ را نشانه غیرقابل اعتماد و مسئولیت ناپذیر بودن او دانسته که سبب از دست رفتن فرصتهای متعدد در سیاست خارجی واشنگتن شده است.
از نگاه برخی مخالفان ترامپ، سیاستهای کاخ سفید «بیش از حد خصمانه و بلند پروازانه» بوده و باید در این زمینه تجدیدنظر کند. شماری نیز میگویند، باید منتظر بود که در یک سال و اندی مانده به انتخابات ریاست جمهوری 2020، آیا همچنان شاهد این رفتارها خواهیم بود یا اینکه تغییر اساسی در گرایشهای تخریبی ترامپ ایجاد خواهد شد.
نظر شما