روزنامه اعتماد در قسمتی از گفت و گوی خود با حمزه صفوی، استاد دانشگاه آورده است: حمزه صفوی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با «اعتماد» معتقد است که عربستان چندان قابلیت واکنش شدید به این موضوع را ندارد و همچنین در عمل از امریکا نیز ناامید شده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
از زمان حمله پهپادی انصارالله به عربستان، ریاض و واشنگتن از جمله شخص ترامپ و مایک پمپئو به نحوی عنوان کردند که ایران عامل این حمله بوده، این رویکرد به چه منظور صورت گرفته است؟
سال گذشته برای سفر حج به عربستان رفتم. در آنجا امیر مدینه حرفی را بیان کرد که نکته بسیار مهمی بود. ایشان گفت: وضعیت بین ایران و عربستان در شرایطی قرار گرفته که اگر اکنون یک سطل آشغال در خیابان واژگون شود میگویند این کار ایران بوده است. وضعیت میان مثلث عربستان، ایران و امریکا به نحوی است که هر اتفاقی در منطقه رخ دهد طرفین همدیگر را مورد اتهام قرار میدهند. اما اگر بخواهیم از این زاویه نگاه کنیم که منفعت بمباران دو تاسیسات مربوط به آرامکو برای چه کسی بوده، طبیعتا برای ایران و یمن بیشترین منفعت را داشته است. بنابراین ممکن است به ذهن این موضوع متبادر شود که منافع دو بازیگر در وقوع چنین اتفاقی بوده است. از همین رو طبیعی است که آنها ایران را برای چنین موضوعی متهم کنند.
عربستان به شکلی تلویحی ایران را متهم کرد ولی چرا امریکا تا این حد با قطعیت ایران را عامل این حمله دانست؟
دولت ترامپ در داخل امریکا با یک مشکل اساسی مواجه است که در حوزه سیاستخارجی ۳ شعار اصلی و بزرگ داشت که اولی مربوط به ساخت دیوار مرزی بود، دومی موضوع کره شمالی و سوم نیز موضوع ایران بود. تقریبا هر سه مورد آنها به نتیجه نرسیده است. حتی در بحث کره شمالی نیز دیدارهایی صورت گرفت اما پیشرفت آن بسیار اندک بود.
در سوی دیگر افکار عمومی داخلی امریکا نسبت به گران شدن قیمت بنزین بهشدت حساس هستند؛ حتی یک سنت گران شدن بنزین باعث نارضایتی میشود. دولت ترامپ نیازمند آن است که این نارضایتی عمومی را از سر خود باز کند و به سمت مساله ایرانهراسی و ایرانستیزی سوق دهد تا حمایت افکار عمومی را به دنبال خود داشته باشد، چرا که امریکا در صحنه بینالملل تا حد زیادی تنها مانده است و به غیر از متحدین سنتی مانند اسراییل، عربستان و تا حدودی امارات، کشور دیگری به کمپین فشار حداکثری علیه ایران نپیوسته است. این کمپین نیز با خطر شکست جدی مواجه است. برای اینکه یک نفس تازهای به این ماجرا دمیده شود نیاز است که یک جریانسازی پرفشار برای حمایت افکار عمومی داخلی امریکا علیه ایران صورت گیرد که به نظر میرسد امریکا قصد دارد از این فرصت حمله به تاسیسات آرامکو برای اثرگذاری بر افکار عمومی امریکا بهرهبرداری کند.
با توجه به رویکرد ترامپ احتمال یک واکنش نظامی از سمت امریکا را تا چه اندازه میدانید؟
ما یک وقت صحبت از منطق میکنیم و وقتی دیگر از اقدامات غیرمنطقی سخن به میان میآوریم. در اقدامات منطقی همهچیز بستگی به شرایط دارد. امریکا و عربستان عنوان کردند که شواهد غیرقابل انکاری از مشارکت و مداخله ایران در این حملات ارایه خواهند کرد. همه آن بستگی به آن دارد که چه ادله محکمی را روی میز میگذارند. اگر بخواهیم یک نمونه مشابه را بررسی کنیم، خانم نیکی هیلی نماینده سابق امریکا در سازمان ملل، قطعات موشکهایی را که به ایران منتسب میکرد را برای سفرای کشورهای مختلف به نمایش گذاشت و عنوان کرد که ما با این کار ثابت کردیم تامین موشکهای یمنی توسط ایران صورت میگیرد. اما گروه بازرسان بینالمللی از طرف سازمان ملل نسبت به اسناد ارایهشده توسط امریکا از ایران پاسخ خواستند. نکته قابل توجه این بود که پس از چهل سال برای اولینبار بود که ایران توانست بازرسان را متقاعد کند که اسناد امریکا مربوط به ایران نیست و بر مبنای آن روسیه قطعنامه شورای امنیت علیه ایران را وتو کرد. اگر مساله جدید سوار بر همان ریل سابق باشد، موافقت دیگر کشورهای بینالمللی را با خود همراه نمیکند و بنابراین احتمال وقوع جنگ یا حملات تلافیجویانه مشروع بهشدت پایین خواهد آمد. اما گزینه دیگر این است که یک موج غیرمنطقی شکل بگیرد که کلا شرایط آن متفاوت خواهد بود.
آیا عربستانیها از امریکا انتظار دارند که دست به اقدامی نظامی علیه ایران بزند؟
عربستان انتظارهای بسیار زیادی از امریکا در قبال ایران دارد که تنها مربوط به موضوع اخیر نیست. عربستان از ابتدا انتظار داشت که امریکا در مساله برجام به عربستان به عنوان یک شریک راهبردی نقش جدی دهد و امریکا این کار را نکرد. در مرحله بعدی عربستان انتظار حمایت کامل امریکا را در جنگ یمن داشت که هرچند امریکا حمایتهایی انجام داد ولی بیشتر جنبه منافع اقتصادی در راستای فروش سلاح داشت و امریکا در مساله یمن مشارکت راهبردی جدی نداشته است. مساله بعدی در خصوص حملات یمنیها در داخل خاک عربستان بود که امریکا قول حمایت صد درصد را به عربستانیها در این زمینه داد ولی عملا کاری از پیش نبرد و همانگونه که شاهد آن هستیم هرچقدر که میگذرد شدت و دقت و همچنین موثر بودن حملات یمنیها افزایش چشمگیر پیدا کرده و این در حالی است که اسلحههای سنگینی که عربستان با هزینه گزاف از امریکاییها خریداری کردهاند در صحنه عمل آن کارایی لازم را نداشتند. عربستانیها همواره انتظار حمایت جدی و کامل امریکاییها را دارند ولی اینکه امریکاییها واقعا وارد میدان شوند موضوع بسیار پیچیدهای است. هرچند که اکنون فضای جهانی اینگونه است که وقوع جنگ بسیار نزدیک است ولی طبق محاسبات مقبول و منطقی وقوع یک جنگ را نزدیک نمیبینم، چرا که در جنگ تنها یک فاکتور دخیل نیست بلکه باید هزاران متغیر را در نظر بگیرید تا در خصوص شروع جنگ تصمیمگیری کنید. ایران دو پیام مشخص را ارسال کرده است. قبل از خروج امریکا از برجام پیام ایران این بوده است که شکستن یک نظم منطقهای ممکن است اراده بازیگری مانند امریکا باشد، اما پایان دادن به ناامنی به اراده آن یک بازیگر نخواهد بود و اراده همه بازیگران را طلب میکند. پیام دیگر ایران، امنیت برای همه یا هیچکس پیام واضح ایران است که در عمل نیز نشان داده محکم بر سر این پیام ایستاده است زیرا معنی ندارد کشوری استثنا شود و سرنوشت آن را از سایرین جدا کنیم. به هم پیوند زدن سرنوشتها و منافع هنر ایران بوده و بر سر این موضوع در نهادهای دولتی و غیردولتی ایران نیز اختلاف نظری وجود ندارد و ایران از عهده این کار خوب بر میآید و آن را به اثبات رسانده است. اگر امریکا بخواهد تصمیمی برای حمله بگیرد، قطعا خطر یک جنگ بسیار بسیار وسیع و غیرقابل کنترل را به همراه دارد. به طور مثال در یک حمله یمنیها به ناگاه ۵۰ درصد ظرفیت تولید نفت عربستان را به خطر انداختند. این یک موضوع کوچک بود، حال اگر اتفاقی بزرگتر رخ دهد بازار نفت جهان با چه شوکی روبهرو خواهد شد و این امکان دارد که روی انتخابات امریکا تاثیر منفی و معکوس بگذارد، بنابراین به نظر نمیرسد چنین ریسکی را انجام دهند.
آیا عربستانیها از امریکا ناامید شدهاند؟
اگر عربستان از امریکا ناامید هم شده باشد چارهای جز همراهی با امریکا ندارد چون جای دیگری را ندارد که به آن تکیه کند.
نظر شما