۱. حضرت محمد(ص) رسم غیرانسانی زندهبهگورکردن دختران را برانداخت و فاعلان این جنایت بزرگ را بهعذاب دردناک الهی بشارت داد.
۲. حضرت محمد(ص) آفرینش زن و مرد را از یک پدر و مادر و ملاک برتری را فقط علم و تقوی اعلام کرد، نه جنسیت!
۳. حضرت محمد(ص) فرمود: «از جمله اخلاق پیامبران دوست داشتن زنان است.»
۴. حضرت محمد(ص) فرمود: «زنان را گرامی نمیدارند مگر کریمان و به آنان اهانت نمیکنند جز فرومایگان.»
۵. حضرت محمد(ص) فرمود: «طلب علم برای هر مرد و زن مسلمانی واجب است.»
۶. حضرت محمد(ص) فرمود: «ملعون است ملعون است کسی که زن را ضایع کند.» ضایع ساختن زن یعنی حق او را از بین بردن و احترام و کرامت او را نادیده گرفتن. اسلام زن را از نظر شرافت و حیثیت انسانی برابر با مرد میداند.
۷. حضرت محمد(ص) در حالی حق مالکیت و ارث را برای زنان بهرسمیت شناخت که قبل از اسلام، در بسیاری از جوامع زنان نه تنها حق مالکیت نداشتند، بلکه خودشان همچون کالایی خرید و فروش و در کنار اموال میت بهارث برده میشدند. در کشورهای غربی هم تا یک قرن قبل، نه تنها حق مالکیت برای زنان قائل نبودند، بلکه قانون انگلستان تا سال ۱۸۰۵ میلادی به مرد اجازه میداد زن خود را بفروشد و قیمت همسر را شش پنی تعیین کرده بود!
۸. حضرت محمد(ص) در عین اینکه مرد را مسؤول همه هزینههای زن و خانواده اعلام کرد، هرگونه درآمد زن را متعلق به خودش دانست. این در حالی است که در اروپا بعد از انقلاب صنعتی - آن هم برای تشویق زنان برای حضور در کارخانهها بهعنوان نیروی کار ارزانقیمت - برای آنان حق تملک درآمد قائل شدند. ویل دورانت مورخ بزرگ مینویسد: «نخستین قدم برای آزادی مادران بزرگ ما قانون ۱۸۸۲ میلادی بود. بهموجب این قانون، زنان بریتانیای کبیر از امتیاز بیسابقهای برخوردار میشدند و آن اینکه پولی را که بهدست میآوردند حق داشتند برای خود نگه دارند. این قانون عالی اخلاقی را کارخانهداران مجلس عوام صرفا برای این وضع کردند که بتوانند زنان انگلستان را به کارخانهها بکشانند. از آن سال تا به امسال سودجویی مقاومتناپذیری آنان را از بندگی و جان کندن در خانه رهانیده و گرفتار بندگی و جان کندن در مغازه و کارخانه کرده است.»( لذات فلسفه، ویل دورانت، ترجمه عباس زریاب، نشر اندیشه، ص ۱۵۸)
۹. حضرت محمد(ص) استقلال زنان را در ایمان و اعتقاد بهرسمیت شناخت و همانند مردان بهآنان در دفاع از ایمان خود دستور مهاجرت داد.
۱۰. حضرت محمد(ص) نکاح زنان بدون رضایت آنان را باطل اعلام کرد و صحت عقد نکاح را منوط بهرضایت او دانست.
۱۱. حضرت محمد(ص) نه تنها نظارت عمومی بر جامعه و حکومت را برای زنان بهعنوان یک حق بهرسمیت شناخت، بلکه این نظارت را در قالب امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان یکی از مسؤولیتهای مهم و اساسی مسلمانان فارغ از جنسیت برشمرد و برای زن و مرد در این نظارت سهم مساوی قائل شد؛ چنانکه از جانب خدا در قرآن کریم اعلام کرد: «مردان و زنان با ایمان دوستان یکدیگرند و به کارهای پسندیده امر میکنند و از کارهای ناپسند باز میدارند.»(توبه،۷۱)
۱۲. حضرت محمد(ص) نه تنها حضور زنان را در امور عبادی مانند نماز جماعت، نماز جمعه، نماز عید، نماز میت، اعتکاف و حج مجاز و بعضا (درحج) واجب اعلام کرد، بلکه حق شهروندی زنان در رأی دادن و بیعت با حاکم جامعه اسلامی و استماع بدون واسطه پیام حاکم و انعقاد پیمان بهصورت مستقیم با او و حضور آنان در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی را بهرسمیت شناخت.
۱۳. حضرت محمد(ص) زنان را شقیقه مردان نامید. از اینرو در عصر نبوی زن از حیث حقوق اجتماعی، خود را برابر مردان میدانست و از این بابت نام شقیقه را بر خود مینهاد. در امثال آمده است: «اِنَّ النِسَاءَ شَقَائِقُ الاَقوامِ؛ زنان شقائق اقوام هستند.» شقائق جمع شقیقه است و بهمعنی هر چه که به دو نیم میشود یعنی همه حقوقِ یک نیم بهنیم دیگر هم سرایت میکند. (الحوفی، بیتا، ص ۵۲۶)
۱۴. حضرت محمد(ص) فرمود: «زن و مرد در حقوقی چون حق حیات، حق تحصیل، حق اشتغال، حق اختیار و انتخاب با یکدیگر مساوی هستند. پیامبر(ص) حتی در سخنان خود اشاره میکرد که زنان در بعضی امور از مردان ماهرتر هستند و عرصه کار را برای آنان باز میگذاشت.
۱۵. حضرت محمد(ص) در باره زنان ترتیبی اتخاذ کرد که زنان در عرصههای مختلف علمآموزی، پزشکی، تبلیغات دینی، فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی حضور فعال و موثر داشته باشند!
ما با میراث ارزشمند حضرت محمد(ص) چه کردیم؟
یک. موارد پانزدهگانهای که ذکر شد و موارد بسیاری دیگر بخشی از تحول بزرگی بود که حضرت محمد(ص) در زندگی زنان عصر خود ایجاد کرد. رسول خدا(ص) این تحولات ارزشمند را در جامعهای رقم زد که فرهنگ جاهلی تا مغز استخوان آن رسوخ کرده بود و مردم تربیت شده در آن فرهنگ منحط هیچ جایگاه و حقوقی برای زن قائل نبودند!
البته آنچه که رسول خدا(ص) از حقوق عالی برای زنان بهارمغان آورد کف حقوق زنان و آغاز یک نهضت بزرگ تاریخی و حرکتی رو بهجلو بود و تکامل این حرکت نیاز به فرهنگسازی و بسترسازی لازم برای اعتلای هرچه بیشتر جایگاه و حقوق زنان داشت.
دو. حال سوال این است که آیا ما میراثدار خوبی برای میراث رسول خدا(ص) بودیم؟
حضرت محمد(ص) در جامعه جاهلی آن روز عربستان آن حقوق ارزشمند را برای زنان بهارمغان آورد و زن را از قعر چاه ذلت بهاوج قله عزت زمانه رساند، اما متأسفانه این میراث بزرگ در طول تاریخ صدها سال بهدست خلفای بنیامیه و بنیعباس و ... افتاد و خلفای جور و حکام مستبد با رجعت به فرهنگ جاهلی برای اینکه اسلام را تبدیل به ابزاری برای سلطه خود بر مردم کنند، آن را همانند پوستین وارونه نشان دادند.
فقهای برآمده از این نظام منحط و وابسته به این دستگاهها هم در هر دورانی به توجیه نظام حاکم پرداختند؛ زمانی فقاهت را در توجیه نظام اموی و زمانی برای توجیه نظام عباسی و زمانی برای توجیه فئودالیسم و زمانی هم برای توجیه سرمایهداری بهکار گرفتند و با تئوریهای معطوف بهسنتهای جاهلی، اسلام آزادیبخش را در پای رسوبهای بهجا مانده از افکار جاهلی ذبح شرعی کردند و نتیجه آن شد که امروز پس از ۱۴۰۰ سال و پس از انقلاب بزرگ اسلامی که مردمیترین انقلاب تاریخ و بهنام اسلام آزادیبخش بود، بهجای اینکه فقه اسلامی پرچمدار رهایی انسان، آزادیخواهی، عدالتخواهی و منادی حقوق بشر و حقوق زن و ... باشد و همه مکتبهای جاهلیت مدرن را بهمبارزه بخواند، صاحبان برخی مغزهای متحجر وضعیتی را رقم زدهاند که گویی اسلام با آزادی، عدالت، حقوق بشر، حقوق زنان و ... مخالف است و اگر زنان بخواهند بدیهیترین و سادهترین حقوق خود چون حضور در برخی مجامع از جمله استادیومهای ورزشی را تحصیل کنند باید مجبور بهمبارزه برای بهدست آوردن این حقوق مسلم خود باشند!
سه. ما در ایام اخیر شاهد خودسوزی منجر به فوت دختری ۲۹ ساله و دارای دو لیسانس کامپیوتر و مترجمی انگلیسی بهنام سحر خدایاری بودیم که گفته میشود علاقهمند بهحضور در ورزشگاه و مشاهده مسابقه تیم فوتبال مورد علاقه خود بوده است، اما نه تنها او را بهورزشگاه راه ندادهاند، بلکه برای او پروندهسازی کردهاند و گویا بههنگام مراجعه او به دستگاه قضایی، فرد بیمسؤولیتی بهاو گفته که در صورت محاکمه، مجازات او شش ما زندان است. این پروندهسازی و رفتار غیرمسؤولانه منجر به خودسوزی این دختر مظلوم شده است.
در این میان بهجای تلاش دستاندرکاران امور کشور و صاحبنطران برای آسیبشناسی این حادثه ناگوار و تلاش برای جلوگیری از بروز چنین حوادثی متأسفانه غوغائیان از دو سو نهایت سعی خود را کردند که از این حادثه دردناک بهنفع خود سوءاستفاده کنند، بدون اینکه این نکته را در نظر بگیرند که یک انسان در این میان جان خود را بر سر موضوعی بسیار ساده از دست داده است.
چهار. در اینکه حضور بانوان محترم در استادیومهای ورزشی حق بدیهی آنان است هیچ تردیدی نیست و بهزودی این ممنوعیت البته با تحمیل هزینههای سنگین بر جمهوری اسلامی و اسلام و ایران از طریق فشارهای بینالمللی و جامعه مدنی برداشته خواهد شد!
پنج. متاسفانه ما گرفتار یک جریان متحجر و منحط هستیم که خود را قیم مردم و خدا و دین میداند و با رفتارهای غیرمعقول خود هم برای نظام و کشور هزینههای سنگین ایجاد میکند و هم آبروی مسلمانان و ایرانیان را در جهان میبرد!
شش. واقعا تأسفبار است که در آغاز قرن بیستویکم ما شاهد جر و بحثهای لاهوتی و ناسوتی بر سر ورود بانوان محترم بهاستادیومهای ورزشی باشیم و از این بترسیم که با ورود بانوان بهاستادیومها دین و ایمان مردم بر باد رود و حال اینکه بانوان ما نشان دادهاند که حضورشان در مجامع عمومی مانند حج و زیارتگاهها و راهپیماییهای انقلابی و اربعین نه تنها ارزشی را بهخطر نمیاندازد، بلکه موجب اعتلای ارزشها میشود.
هفت. رفتارهای نادرست مخالفان حضور بانوان محترم در قبال بدیهیترین حقوق آنان، آدم را بهیاد مخالفتهای برخی در گذشته با گوجهفرنگی تحت عنوان گوجه ارمنی میاندازد. حضرات میگفتند: «ما عرق و چادرچرخی و بیحجابی و ... را تحمل کردیم، اما دیگر اجازه نخواهیم داد که گوجه ارمنی وارد آبگوشتهای ما بشود!»
اما دیدیم که این مخالفتهای کوتهنظرانه ره بهجایی نبرد و گوجهفرنگی وارد سبد غذایی مردم و آبگوشتهای آنان شد. بدون تردید این مسائل نیز بهزودی حل و بانوان محترم وارد استادیومها خواهند شد و آیندگان بهما خواهند خندید که ما بر سر چه چیزهایی فسفر و انرژی و وقت گرانمایه تلف میکردیم!
هشت. ای کاش، این قوم متحجر اندکی در رفتارهای خود تأمل میکردند و بهاین سؤال پاسخ میدادند که چرا باید کاری کنند که نظام اسلامی مجبور شود تحت فشارهای بینالمللی و از ترس اینکه مبادا تیمهای ورزشی ما از شرکت در میادین ورزشی جهان محروم شوند، این حق و دیگر حقوق بدیهی زنان را بهرسمیت بشناسد؟!
آیا چنین رفتار متحجرانهای خدمت بهاسلام است، یا بزرگترین خدمت بهدشمنان اسلام و جمهوری اسلامی؟!
نه. ای کاش، نسیم فهم درست کلام خدا و سنت پیامبر اکرم(ص) و سیره ائمه اطهار علیهم السلام و درک مقتضیات جهان معاصر از دیوارهای قطور جهل و خرافات و فرهنگ بهارث مانده از دوران جاهلیت بگذرد و مغزهای متحجری را نوازش دهد که با جزماندیشی و جمود بر مواریث کهنهی مغایر با آموزههای الهی و سنت متعالی رسول خدا(ص) بزرگترین آسیبها را بهاندیشه دینی و اسلام میزنند و موجب فرار فوج فوج جوانان از اسلام میشوند!
ده. ممکن است برخی بگویند که هنوز زیرساختهای لازم برای امنیت فیزیکی بانوان محترم بهمنظور حضور در استادیومها فراهم نیامده است. در این فرض دولت و همه نهادهای حکومتی باید پاسخگو باشند که چرا این زیرساختها را فراهم نیاوردهاند؟!
اینجاست که فقهای اسلام باید در دفاع از حقوق زنان فتوا دهند و مجلس شورای اسلامی باید با تصویب قانون، دولت را مکلف کند که همه زیرساختهای لازم را هم برای حضور بانوان محترم در استادیومها هم برای تماشای مسابقات و هم برای ورزشها و تفریحات سالم آنان با رعایت موازین شرعی فراهم سازد!
و سخن آخر اینکه بر فقها و داعیان اسلام در سراسر جهان و بالاخص جمهوری اسلامی واجب است که با تکیه بر قرآن و تأسی به سنت رسول خدا(ص) و سیره ائمه اطهار علیهم السلام که سنگ بنای دفاع از حقوق انسان و زنان را گذاشتند پرچمدار دفاع از حقوق انسان و زنان در عصر حاضر باشند و همانطور که رسول خدا(ص) بالاترین حقوق را برای انسان و زنان درعصر جاهلی به ارمغان آورد، امروز هم داعیان اسلام براساس مقتضیات زمان بالاترین حقوق ممکن در جهان را برای انسان و زنان در مقام نظر مطرح سازند و در مقام عمل از آن دفاع کنند.
اگر اینگونه شود قطعا شاهد ورود فوج فوج جهانیان به اسلام خواهیم بود.
نظر شما