شاید نتوان به تمام این پرسشها پاسخ داد؛ اما بیتردید با عیان شدن و افزودن شماری دیگر از پرسشها از زاویه دیدهای دیگر، حداقل می توان به طرحِ یک صورت مساله درست رسید و سپس گامهای بعدی را برداشت.
چرا باید تئاتر دفاع مقدس باشد
این پرسش مهم را باید از سه گروه پرسید: نخست هنرمندان این عرصه که با تولید نمایشنامه، کارگردانی، بازیگری و غیره در این عرصه فعالیت می کنند. دوم مسئولان و برنامهریزانی که مستقیم در این عرصه فعالیت دارند و بعضا دست اندرکار تولید و پشتیبانی این نوع از آثار هنری هستند. در نهایت، تماشاگرانی که به دنبال این قبیل آثار هستند و علاقهمند تماشای آنها.
صرفنظر از موارد ایدئولوژیکی و مرامنامههایی که به شکل مستقیم این نوع نمایش را تایید و تبیین می کند، چند نکته دیگری در این نوع از آثار هنری دیده میشود که باید به آنها توجه کرد. مقوله جنگ، مورد تایید هیچ طیفی نیست. حتی آنان که با اهداف خاص و نیتهای منفعت طلبانه جنگ افروزی را شکل میدهند در پیِ بردن جنگ به خانه خویش نیستند، اگرچه نفعشان را در جنگ جستوجو میکنند.
پدیده دفاع مقدس در برههای از تاریخ کشور ما مورد توجه و قداست شماری بود و شماری دیگر از آن دوری می کردند و گاه تا آنجا پیش میرفتند و افرادی را که به نوعی در این فضا حرکت می کردند به سخره می گرفتند؛ حالا با گذشت زمان، جملگی نسبت به این پدیده و و قداستها و مظلومیت افرادی که در آن بودند و برای حفظ کشور جنگیدند، احترام دو چندان قایلاند. چه اتفاقی افتاده است؟ چرا آن دو دستگی به یک یَدِ واحد بدل شده است؟
اگر هنر برآمده از تعامل دو سویه و مابین آفرینشگران و مخاطبان است و هنر تئاتر گفتوگوی صمیمی بین این دو دسته، پس شایسته است به سمت آفرینشی که مورد خواست و توجه مخاطب است گام های هنرمندانه برداشته شود؛ ضرورت مد نظر و مرد ادعا نیز در همین خواست و توجه نهفته است. امروز - صرفنظر از هر دلیلی - مخاطب به این گذشته و پدیده، مهر می ورزد و دوست دارد تحلیل ها و گفتمان های آنرا مرور کند و به یافته های جدیدش بیافزاید و نیز برگی از برگهای تاریخ را بنگرد.
آیا نباید این نیاز را برآورده کرد؟ آیا نباید از این حس خوشایند بهره برد؟ آیا نباید تئاتر دفاع مقدس را بیشتر تقویت کرد؟ چه کسی متولی (هنرمند یا مسئول) پاسخگویی به این خواستهاست؟ آیا اساساً به متولی نیاز است؟ آیا شایسته است آنرا به حال خود رها کرد تا خودش راه خود را بیابد و به حیات طبیعی ادامه دهد یا نیاز به مراقبت و توجه دارد؟ متولی کیست؟
متولی تئاتر دفاع مقدس کیست؟
انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس (زیرمجموعه بنیاد روایت) و نیز سازمان هنری و امور سینمایی دفاع مقدس (زیرمجموعه بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس) به طور اخص خود را متولی تئاتر دفاع مقدس می دانند و اساساً شکل گرفتهاند تا همین گونه نمایشی را تقویت کنند. علاوه بر این دو مرکز رسمی؛ سازمان بسیج هنرمندان، اداره هنر و ادبیات و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اداره امور هنری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، اداره هنرهای نمایشی بنیاد شهید و امور ایثارگران و سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح وجود دارند که مستقیم برای حمایت و تولید آثار دفاع مقدس یا آثار مرتبط با اینگونه تئاتر فعالیت دارند. حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی و ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد و آستان قدس رضوی نیز سه مرکزی هستند که به تولیدات مرتبط با مقوله دفاع مقدس توجه ویژه دارند و اولویت های آنها را شکل می دهند؛ البته در کنار تمام موارد مذکور، سایر نهادهای دولتی و گاه نیمهدولتی هم به سمت تولید و حمایت این نوع تئاتر گرایش دارند.
این آمار و اسامی، هم از تعدد نسبی خوب و هم از بودجه خوب برای پرداختن به این نوع تئاتر خبر می دهد. اما آیا واقعاً چنین تولیداتی رخ داده است؟ آیا این همه مرکز و نهاد برای تئاتر دفاع مقدس کارآمد بودهاند؟ آیا با گذشت ۳۱ سال از پایان جنگ، پدیده دفاع مقدس به شکل بایسته توسط این مراکز سامان یافته است؟ آیا وحدتی در میان سیاستگذاریشان وجود دارد؟ چقدر تولید در این زمینه وجود داشته و دارد؟ آیا این تولیدات به سرانجام مطلوب کیفی رسیدهاند؟ چقدر سرمایه صرف پژوهش یا نگارش نمایشنامه شده است؟ بازخوردها چیست؟ کجا به نتیجه رسیده است؟ نتایج عینی کجاست؟ کدام اجراها به سامان شدهاند؟ چند نفر در حوزه تئاتر دفاع مقدس و توسط همین مراکز تربیت شدهاند و یا مجال بروز و ظهور متوالی و مستمر پیدا کردهاند؟ آیا نقشه راهی دیده می شود؟ آیا سیاست واحدی برای هدایت آن وجود دارد؟ اساساً نیازی به سیاست واحد دیده می شود؟
نقشه راه
چند سال پیش (حوالی سال ۱۳۹۵)، حدود اردیبهشت ماه یکی از مراکز تئاتر انقلاب و دفاع مقدس تصمیم گرفت برای جریان تئاتر دفاع مقدس یک منشور، یک سند و یک چشم انداز مهیا کند. نوشتاری که آینده دور و نزدیک این گونه نمایشی را ترسیم کند تا همگان (هنرمندان و متولیان) به سمت آن خیز بردارند و با پیشبینیهای هر ساله خود به لحاظ بودجه و امکانات به آن نزدیک شوند. هنرمندان گوناگون در عرصههای مختلف بازیگری، نویسندگی، کارگردانی و دیگر در کارگروههای مختلف گرد هم نشستند و پیشنویس هایی را آماده کردند تا حال و آینده تئاتر دفاع مقدس را مشخص کنند.
گفته می شود مدتی به دلیل تغییرات مدیریتی اجرای این طرح متوقف شد؛ اما مجدد کار نگارش این سند آغاز شده است. آیا این سند برای دیگر مراکز مشروعیت خواهد داشت؟ آیا تمام مراکزی که در عرصه تئاتر دفاع مقدس کار میکنند یا فعالیت دارند یا هنرمندان به آن توجه خواهند کرد؟ آیا این توجه و نصبالعین قرار دادن لازم است؟ آیا داشتن نقشه راه از نداشتن آن بهتر است؟ چگونه می توان به اجماعی در این حوزه دست یافت؟ آیا می توان با جمع کردن متولیان و مدیران و نیز هنرمندان به یک اجماع در نگارشِ سند چشم انداز تئاتر دفاع مقدس رسید؟ فرض به این سند دست یابیم و پیشبینیهای لازم نیز انجام پذیرد. آیا ضمانت اجرایی وجود خواهد داشت؟ آیا مجدد و طبق روال، اولویتهای اقتصادی و سیاسی بر تحقق آن اختلال وارد می کنند؟ چه راهکاری وجود دارد تا چنین اختلالی به وجود نیاید؟ چه کسی یا کسانی می توانند آن را لازم الاجرا کنند؟ آیا میتوان از ظرفیت های قانونی در مجلس شورای اسلامی بهره جست؟ آیا بودجه و امکان تعریف شدهای در این باره وجود دارد؟ مدیریت برنامه ریزی و بودجه کمک حال خواهد بود؟ چگونه؟ چگونه باید نسخه هایی کاربردی تجویز کرد که خللی در بروز و ظهورشان رخ ندهد؟ آیا برنامه ریزی در تعامل با هنرمندان جواب می دهد یا خود متولیان هدف گذاریشان به سرمنزل خواهد رسید؟ آیا سند چشم انداز می تواند کاربردی باشد یا فقط هست تا باشد و یک مدینه فاضله را ترسیم نماید؟
نقشه راه ضروری است؛ اما متناسب با امکانات و توان و از همه مهمتر متکی بر واقعیتها وَ اِلا در همان روزهای اولیه به فراموشی سپرده میشود و در بایگانی ها و سطرهای تاریخ به ذکرش بسنده میکنند. تجربه ها در پشت سرمان هستند. در سالهای گذشته (۱۳۸۳ تا ۱۳۸۴) سند توسعه تئاتر ایران نوشته شد. یک برگ آن در دسترس مدیران دولتی و خصوصی تئاتر ایران هست؟ یک برگ آن مورد توجه مدیران مختلف در حوزه تئاتر هست؟ اصلا چرا باید باشد؟ ضرورتی دارد؟ چرا ندارد؟ یک برگ آن به عنوان دستورالعمل به مراکز تئاتر کشور ابلاغ شده است؟ چرا نشده است؟ آنها که این سند را شکل دادند، همان مانند افرادی که امروز در تلاش و تکاپو هستند تا سند توسعه تئاتر دفاع مقدس را بنویسند، گمان می کردند محصول تلاششان دیده نشود و به فراموشی سپرده شود؟
پاسخ های لازم به پرسش های موجود می تواند جریان بخشی توفیق تئاتر دفاع مقدس کشورمان را تا حد بالایی تضمین کند...
نظر شما