یکی از بوستانهای مرکز شهر تهران، عصرگاه و زمان شلوغی پارک است؛ بیشتر ورزشکاران را سالمندانی تشکیل میدهند که ظاهرا هر روز برنامه ثابتی برای حضور در این محل و بازی گروهی پینگپنگ دارند؛ آن طرفتر زیر آلاچیق بزرگی شمار زیادی از افراد که بیشترشان سالمند هستند نشستهاند کنار میزهای شطرنج اما ترجیح میدهم پیش میزهای پینگ پنگ بمانم تا وارد جمع شلوغ شطرنج بازان شوم.
بعد از مدتی با افرادی که در کنار میز پینگ پنگ ایستاده یا نشستهاند سر صحبت را باز میکنم؛ روز سالمند را تبریک میگویم و همین بهانهای برای ادامه مصاحبه میشود. چند لحظه بیشتر نمیگذرد که اشک در چشمان بیشتر همین ورزشکاران شاد و سرحال چند دقیقه پیش سالمند راه میافتد؛ اینها که در خانه سالمندان زندگی نمیکنند هم دلشان خیلی پُر است، وقتی بحث احترام به بزرگترها و توجه به سالمندان مطرح میشود.
این افراد که اینجا دور هم حاضر میشوند عموما میگویند یا در خانه خودشان ساکن هستند یا در کنار خانواده زندگی میکنند اما وقتی از دوستانشان میگویند که در خانه سالمندان رها شدهاند و با آنان به بازی پینگ پنگ نمیآیند، انگار میخواهند سختترین واژگان و جملات جهان را ادا کنند؛ از وضعیت کنونی جامعه مینالند که احترام به بزرگترها نزد خیلیها از بین رفته است و انگار نه انگار که این افراد سالها برای قد کشیدن اعضای خانواده، چه سالهایی، با عشق، روزها و شبها گذراندهاند.
یکی از پیرمردها که لباس ورزشی آبی رنگی پوشیده میگوید: دست به دلمان نذار آقا، کدام احترام، کدام حرمت؛ آن دوران دیگر گذشت، بچه های این دوره زمانه خودشان را اداره کنند ما چیزی از آنان نمیخواهیم.
آن یکی میگوید: شما خبرنگاران باید به خانه سالمندان بروید برای تهیه گزارش نه اینجا، اینجا که ما حالمان خوب است؛ هرروز به اینجا میآییم و ورزش میکنیم، که اگر این کار را نکنیم ما هم در خانه افسرده میشویم و مریض.
یکی از سالمندان که در حال بازی است راکتش را به جوانی که کنار ایستاده میدهد و نزد ما میآید، وقتی تنفسش آرامتر میشود، میپرسم، واقعا چه شد که به اینجا رسیدیم و اینطوری شد؟ مکث کوتاهی میکند و با بغض پاسخ میدهد: «میدونی؟ هرچقدر هم دلمون از بچه هامون گرفته باشه و ازشون ناراحت بشیم، این ناراحتی روی زبانمان است، اونها بچه های ما هستند، ما عاشق اونها هستیم هرچقدر هم که نسبت به ما کم محلی کنند یا به ما احترام نذارن. اونهایی که پدر یا مادر شدن میفهمند این عشق پدر و مادری چیه که اجازه نمیده ما از بچه هایمان دلمون بگیره یا ناراحتی از اونها رو در دلمون نگه داریم».
فرد دیگری پاسخش را اینچنین میدهد: نه حاج آقا، من از بچههام نمیگذرم؛ من نمیبخشمشون؛ هرچه داشتم بهشون دادم، این حق من نبود که من تو این شرایط و تنهایی زندگی کنم؛ کسی تحویلم نگیره انگار که اضافیام.
میافزاید: «میدونید چی بیشتر آدم رو از پا در میاره؟ اینکه انگار ما سالمندان به هیچ دردی نمیخوریم؛ یعنی حتی تجربه های ما به درد زندگی خانوادهها هم نمیخورن؟ هر سالمندی یک عمر تجربه اندوخته در رشته کاری و زندگی شخصیاش دارد که در این جامعه همه اینها در حال هدر رفتن هستند».
دیگر سالمندی که نظارهگر است وارد بحث میشود و میگوید: به نظرم باید خود ما هم قویتر بشیم، به سالمندان دیگر بگیم که جمعهای خودمانی مثل ما تشکیل دهند و احساس تنهایی و سربار بودن رو اینطوری از بین ببرند.
بقیه هم تایید و تایید میکنند اگر سالمندان در برنامه های اجتماعی و ورزشی بیشتر شرکت کنند هم نشاط آنان افزایش می یابد و هم کمتر در معرض بیماری ها قرار می گیرند و شرایط زندگی برای خودشان و خانواده هایشان آسانتر خواهد بود.
وضعیت متفاوت سالمندی در پایتخت
به گزارش ایرنا برای درک شرایط سالمندان در پایتخت و مقایسه آن با سایر شهرهای کوچک تر شاید نیازی نباشد پای صحبت سالمندان هم بنشینیم چون واضح است که در پایتخت فقط خانهها کوچکتر نشده، قلبها هم نامهربان شدهاند؛ احساس تنهایی و بیتوجهی به منزلت سالمندان از جمله مهمترین مشکلات اولویتدار این قشر از جامعه اعلام میشود.
بعضیها، حتی برخی کارشناسان خیلی راحت همه مشکلات را گردن سبک زندگی شهری میاندازند و میگویند: همین است دیگر، در ابرشهری مثل تهران به عنوان پایتخت، کسی حوصله نگهداری یا زندگی در کنار سالمندان را ندارد، اصلا دلش هم بخواهد مگر در خانه های ۴۰، ۷۰ یا نهایتا ۸۰ متری میتوانند با همدیگر زندگی کنند؟بعد هم آدمهای این دوره زمانه توان تحمل خودشان را ندارند چطوری دیگران را هم تحمل کنند؟
آمار میدهند تعداد خانه های سالمندی در کلانشهرها بویژه تهران از سایر شهرها یا روستاهای کشور بیشتر و این خانه ها در پایتخت پرجمعیتتر هستند؛ طی سالها و دهه های اخیر انتقال یا ضرورت انتقال سالمندان به خانه های سالمندی با توجیه شرایط سخت زندگی در تهران توجیه شده و حالا مساله دیگری خودش را نشان داده است؛ خیلی ها وقتی الماسهای خانواده یعنی پدر، مادر، پدربزرگ یا مادربزرگهایشان را به خانه های سالمندان انتقال می دهند، دیگر برای دیدن و احوالپرسی از آنان هم نمی روند.
البته وقتی پای صحبتشان مینشینیم و از آنان میپرسیم آیا برای خودتان قابل قبول است که موقع سالمندی، فرزندانتان شما را به خانه سالمندان بفرستند، پاسخی ندارند.
هرچند در همین شهر تهران خانواده هایی هم دیده میشوند که خانه بزرگی هم ندارند اما سالمندان خانواده هم در کنار آنان زندگی میکنند و یارای بیرون کردن آنان را نداشتهاند و ندارند.
چرا چنین شدیم؟
عالیه شکربیگی مدیر گروه علمی تخصصی خانواده در انجمن جامعهشناسی و استاد دانشگاه درباره شرایط و جایگاه سالمندان در شهر تهران در مقایسه با سایر شهرها و استانهای کشور به خبرنگار ایرنا گفت: در شهرستانها نوع تعاملات و ارتباطات با سالمندان خیلی بهتر است و تکریم و احترام آنان بیشتر به چشم میخورد؛ همچنان حضور و جایگاه سالمندان به عنوان یک سرمایه اجتماعی در خانواده قابل تعریف است.
وی افزود: در کلانشهرهایی همچون تهران به دلیل نوع زندگی مدرن محبت، کرامت و تکریم لازم را خانوادهها نسبت به سالمندان ندارند و به همین دلیل مکان هایی به نام خانههای سالمندی تعریف و سالمندان در پارهای موارد به این مکانها سپرده میشوند.
تنهایی بزرگترین مشکل سالمندان
شکربیگی اظهارداشت: وقتی با سالمندانی که در خانه های سالمندی حضور دارند صحبت میکنیم، بزرگترین مشکل آنان احساس تنهایی در این دوره از عمرشان است که بیش از هر زمان دیگری به محبت فرزندان خود نیاز دارند و شایسته است افرادی که در خانواده خود سالمند دارند یا در خانه سالمندان هستند، مراقبت هایی داشته باشند و حداقل در مناسبت های ویژه در کنار آنان باشند و آنان را از محبت خود سیراب کنند.
این استاد دانشگاه بیان کرد: با توجه به تنهایی سالمندان باید ساز و کارهایی اندیشیده شود که در بسیاری از موارد که سالمندان در دوره خزان طلایی زندگیشان قرار دارند دوران سالمندی برای آنان را به دورهای با عنوان تولدی دوباره در زندگیشان تعریف کنیم.
توانمندیهای سالمندان را دریابیم
وی افزود: باید این تولد دوباره زمینهساز این باشد که از توانمندی های سالمندان استفاده شود؛ در مسایل مختلفی که آنان تجربه دارند به لحاظ کاری، زمان و تجربه زیستهای که در آن بودند تا در آن تولد دوباره توانمندی های آنان به مرحله کاربرد و فعلیت برسد.
شکربیگی اضافه کرد: البته باید سازمانهای مختلف با همکاری و همیاری یکدیگر به خصوص سازمان هایی که درگیر مسایل زندگی سالمندان در جامعه هستند، بیشتر به این مسایل بپردازند.
دستهبندی سالمندان
این جامعهشناس درباره جایگاه سالمندان در خانواده امروز ایرانی نیز اظهارداشت: سالمندان را به چند گونه میتوان تعریف کرد؛ سالمندانی که حتی اگر در سرای سالمندان نباشند در خانه های خالی و تنها سکونت دارند، همسرانشان از دنیا رفتهاند و فرزندانشان نیز درگیر زندگی خودشان هستند.
وی افزود: بعضی وقتها میبینیم سالمندان اگر در کنار خانواده باشند، سالمندانی فعال هستند و همچنان وجود و هویت آنها، گرمابخش زندگی فرزندانشان است؛ هم به لحاظ معنویت، اعتماد، اجتماعی و حمایت همچنان حضورشان قوت بخش فرزندان و اطرافیان خودشان است.
شکربیگی گفت: بعضی اوقات نیز ملاحظه میکنیم سالمندان در حاشیه زندگی در خانواده ایرانی قرار دارند یعنی در واقع در گوشهای نشستهاند و آن پایگاه، ارزش و جایگاه گذشته خود را در خانواده ندارند و به عبارتی در گوشهای از خانه به انتظار فرارسیدن رفتن به زندگی جاودانه خود میپردازند و امیدی به زندگی ندارند.
وی ادامه داد: این سالمندان در پی این فرصت هستند که به زندگی جاودان خود بروند که اینها بحث های قابل توجه است و خانواده های ایرانی و مردم بزرگ ایران و همه کسانی که در این جامعه زندگی میکنیم، همچنان باید دید خودمان را داشته باشیم و این را به عنوان شعار زندگی خودمان نسبت به سالمندان قرار دهیم که سالمندان جایگاهشان همچنان باید آن جایگاه سرمایه اجتماعی در خانواده و جامعه و هر جایی که حضور دارند، باشد.
به گفته این جامعه شناس، منظور از سرمایه اجتماعی یعنی جایگاه سالمندان اعتمادبخش، مشارکتبخش، همدلی و انسجامبخش زندگی فرزندان و اطرافیانشان باشد.
سالمندان در پایتخت
بنا بر آمارها تعداد سالمندان در پایتخت بالاتر از متوسط کشوری است؛ به گفته مدیرکل سلامت شهرداری تهران طبق سرشماری سال ۹۵ تهران حدود ۷۰۰ هزار سالمند دارد و این جمعیت از آمار سالمندی کشور که زیر هفت درصد اعلام شده، بالاتر است.
زینب نصیری در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه شهرداری تهران یکی از نهادهایی است که در حوزه های مختلف از جمله سالمندی برنامه هایی اجرا می کند افزود: باید توجه داشته باشیم که هرم جمعیتی نشان میدهد جمعیت کشور به سمت سالمندی بیشتر پیش میرود و طی ۲۰ تا ۳۰ سال آینده از هر سه نفر یک نفر سالمند خواهد بود.
به گزارش ایرنا ۹ مهر (اول اکتبر) هر سال روز جهانی سالمند نامگذاری شده است و امسال شعار این روز جهانی «فرصت های برابر برای تمام سنین» تعیین شده بود و امید هم میرفت به این مناسبت شاهد اجرای برنامه هایی برای توانمندسازی بیشتر سالمندان داشته باشیم؛ بویژه در پایتخت که وضعیت توجه به سالمندان و نرخ آمار آنان وضعیت متفاوت تری را با دیگر نقاط کشور دارد.
استقلال، مشارکت و عزت سالمندان
به همین منظور هم روز گذشته آیین گرمیداشت روز جهانی سالمند در برج میلاد با همکاری شهرداری و چند وزارتخانه برگزار شد؛ رئیس سازمان بهزیستی کشور در این آیین بر این نکته تاکید کرد که سالمندان باید یک زندگی مستقل، مشارکت پذیر و عزتمند داشته باشند و برای رسیدن به این مهم باید استقلال و پوشش بیمهای سالمندان به حداکثر میزان خود برسد تا زندگی برای این قشر راحت و دلپذیر شود.
به گفته وحید قبادی دانا هم اکنون ۱۰ درصد از جمعیت کشور سالمند هستند و نرخ رشد جمعیت کشور ۱.۲۴ درصد و نرخ رشد سالمندان کشور ۳.۶ درصد است؛ انتظار می رود در سال ۱۴۳۰ یک چهارم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل دهند.
وی افزود: سالمندی مانند کودکی دوره مهمی در زندگی انسان است اما به معنای پایان فعالیت نیست پس باید به رسمیت شناحته شود.
قبادی دانا ادامه داد: استقلال سالمندان موجب سلامت آنها می شود و از افسردگی و بیماری ها مختلف این قشر جلوگیری می کند.
رئیس سازمان بهزیستی کشور بیان کرد: در بسیاری از کشورها سالمندان در پارک ها و محله ها جز فعالان اجتماعی هستند چراکه یک سالمند با اینکه به لحاظ قوای جسمانی تحلیل رفته اما فکر او ذخیره ای است برای جامعه و باید از آن در بستر جامعه استفاده شود.
قبادی دانا ادامه داد: پیری یک ارزش است و باید با بهبود وضعیت آموزش، رفاه و بهداشت طول عمر و امید به زندگی را افزایش داد.
فراوانی سالمندان مناطق پایتخت
همچنین شهردار تهران در این آیین یکی از چالش های اساسی جوامع را سالخوردگی جمعیت عنوان کرد و گفت: براساس گزارش های سازمان ملل سالخوردگی جمعیت چند ویژگی دارد اول اینکه بیسابقه است یعنی در طول تاریخ دنیا مشابهی برای آن نمیتوان یافت؛ دوم اینکه فراگیر و جهانی است و تمامی کشورهای جهان با آن مواجهند و سومین خصیصه آن سرسخت و بازگشت ناپذیر بودن است و جهان با جمعیت سالخورده به جوانی بر نمیگردد.
به گفته پیروز حناچی، در حال حاضر با افزایش بهداشت، امید به زندگی در کشور رشد کرده و به تبع آن جمعیت سالمندان نیز افزایش یافته که اگر برای این موضوع برنامه داشته باشیم به فرصت تبدیل می شود.
وی با بیان اینکه سن امید به زندگی در سال ۵۵ تنها ۵۷ سال بود، گفت: این آمار در سال ۹۵ به ۷۴ در مردان و ۷۶ زنان افزایش یافته و تا سال ۱۴۳۰ یک چهارم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل خواهند داد و فرمایشات رهبر معظم انقلاب در تاکید بر افزایش جمعیت کشور این را هدف گرفته است.
شهردار تهران با بیان اینکه جمعیت سالمندی تهران از ۵.۴ درصد در سال ۶۵ به ۱۰.۵ درصد در سال ۹۵ رسیده است، تصریح کرد: یعنی شهر تهران با جمعیت سالمندی یک درصد بالاتر از میانگین کشوری مواجه است.
حناچی خاطرنشان کرد: منطقه سه تهران با ۲۱ درصد و مناطق یک و ۶ با ۱۸ درصد بیشترین جمعیت سالمندی پایتخت را دارند.
به گفته شهردار تهران، مناطق ۲، ۵، ۴ و ۳ در رتبه های بعدی هستند؛ این آمار میگوید که باید در این مناطق توجه ویژه ای برای مناسب سازی معابر داشته باشیم.
حناچی همچنین گفت: در مطالعات مرکز تحقیقات سلامت ۶۶.۸ درصد سالمندان خودشان کارهایشان را انجام میدهند و ۱۲ درصد سالمندان وابسته هستند این نشان میدهد اگر ما برنامه ریزی کنیم می توانیم این معضل را حل کنیم.
وی افزود: ۴۱ درصد زنان و ۲۸.۸ مردان سالمند دچار افسردگی هستند و اختصاص سیاست های اجتماعی برای ارتقای رفاه اجتماعی می تواند تاثیرگذار باشد.
حناچی ادامه داد: در سال ۹۱ هم در شورای شهر تهران شهر دوستدار سالمندان تصویب شده است و ما در این مسیر گام برخواهیم داشت.
وی همچنین تاکید کرد پروژه هایی که مناسب سالمندان نباشد اجازه احداث در شهر تهران نخواهند گرفت.
برنامه های شهرداری برای سالمندان
۳۵۲ کانون سالمندی در سطح مناطق و محلات پایتخت فعالیت دارند که شهرداری تهران با برگزاری برنامه های مختلف در حوزه سالمندی ضمن معرفی و تشویق سالمندان برای عضویت در این کانونها در تلاش است که آنان تجربه و مشارکت مؤثری در شهر داشته باشند و ارتباطشان با جامعه قطع نشود.
شهرداری تهران تابستان امسال طرحی را نیز با عنوان «دوشنبه های سالمندی» با هدف بهرهگیری از مشارکت اجتماعی سالمندان به عنوان شهروندان ارشد، ارتقای بهداشت روانی آنان، بهره مندی از توانایی های فکری این قشر از جامعه در سازندگی محیط زندگی آنان و کمک به تشکیل گروههای خودیار حمایتی و توسعه جوامع خاص سالمندان را در دستور کار قرار داد.
این طرح در قالب برنامه دورهمی سالمندان در یکی از بوستانهای منطقه شامل برپایی میز خدمت سلامت، گفت و گو در شهر، اجرای بازیهای نشاط سالمندی، برپایی میز عضوگیری کانون سالمندان، اجرای تئاترهای تعاملی و ظرفیتهایی برای استفاده از ظرفیتهای هنری و تخصصی اعضای کانونهای سالمندان اجرا شد که در طول سال نیز در کانون های سالمندی درحال اجراست.
پویش مثبت ۶۵
همچنین امسال شهرداری تهران در قالب مصوبه «تهران، شهر دوستدار سالمند» به مناسبت روز جهانی سالمند پویش «مثبت ۶۵» را با هدف تکریم افراد بالای ۶۵ سال پایتخت و مشارکت نهادها و افراد مختلف برای شناسایی، بررسی و رفع نیازهای سالمندان راهاندازی کرد.
مشارکت همه بخشهای جامعه از جمله سازمانها، بنگاههای اقتصادی و بخش خصوصی و ایجاد حساسیت آنان نسبت به موضوع سالمندی و نیازهای این قشر و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان و تقویت ارتباطات آنان با سایر اقشار جامعه از دیگر اهداف این پویش است.
امسال مسابقه عکس مسابقه ۶۵ نیز با محور ارج نهادن به جایگاه سالمندان با شعار تهران، شهر دوستدار سالمند از نهم مهر تا ۳۰ آذر برگزار میشود.
برنامه هایی که کفایت نمیکند
کارشناسان اجرای برنامه های اجتماعی که زمینه جلب مشارکت بیش از پیش سالمندان فراهم کند را در ارتقای سلامت جسم و روان این قشر از جامعه بسیار مفید می دانند و از آن حمایت می کنند اما در عین حال معتقدند که توجه به حوزه سالمندی در سطح کلان تر نیز باید در قالب برنامه های متنوع در دستور کار قرار گیرد و اساس آنها نیز حفظ شانیت، کرامت پاسداشت مقام بزرگترها و فرهنگ سازی در بین جامعه با هدف احترام و تکریم بزرگترها باشد.
تاکید میشود اگر فرهنگ تکریم بزرگتر و بویژه سالمندان در جامعه توسعه یابد، خود به خود زمینه مشارکت این قشر از جامعه در امور مختلف نیز بیشتر میشود و ضمن اینکه سالمندان با روحیهتری خواهیم داشت که احساس تنهایی و بیتوجهی نمیکنند، جامعه هم از تجربه و توانمندی های آنان بهره لازم را میبرد.
تهرام/۷۲۴۵/ ۱۰۰۸
نظر شما