زنگ آخر مدرسه که به صدا درآمد خانم معلم در نزدیکی درب خروجی کلاس ایستاده بود و پاکت نامههایی را در دست داشت که از آنها بوی مهربانی به مشام میرسید و هر کدام از دانشآموزان که میخواستند از کلاس خارج شوند، یکی از این پاکت نامهها را به آنان میداد و میگفت: برای فردا منتظر یاری و کمک اولیای شما هستیم.
«تارا» که امسال در پایه اول دبستان درس میخواند تاکنون از فلسفه این پاکت نامه و یاری اولیا، چیز زیادی نمیدانست به تقلید از سایر همکلاسیها با عجله و پس از بیتابی زیاد پاکتنامه را تحویل گرفت و پرس و جویش از همکلاسیها در خصوص این پاکتنامه به خاطر تعطیلی مدرسه به جایی نرسید.
وی پاکتنامه را محکم در دستانش گرفته بود و مواظب بود که از دستانش نیافتد و یا مچاله نشود تا با همان شکل و شمایلی که از خانم معلم تحویل گرفته بود به خانه ببرد.
«تارا» آن روز مسیر مدرسه تا خانه را در زمان کمتری پیمود و برای رسیدن به خانه قدمهایش را بلندتر برمیداشت وی در بدو ورودش به خانه قبل از برداشتن مقنعه سفید و حتی بازکردن بندهای کفش صورتی رنگش، مادر که در گوشهای از حیاط خانه منتظرش بود را صدا زد.
«تارا» در حالی که خودش را به آغوش مادر رسانده بود میخواست نگاه مادر را متوجه پاکتنامه کند و به او بگوید که علاوه بر کتابها امروز چیز متفاوتتری به وی دادند و خواستار توضیح مادرش در خصوص این پاکتنامه شد.
مادر دستی به صورت نحیف فرزند که بر اثر خستگی و گرمای این موقع روز سرخ شده بود کشید و گفت: فرزندم این پاکت نامه برای جمعآوری کمک به دانشآموزان نیازمند و بیبضاعت است و فردا مبلغی از پدرت میگیریم و داخل آن میگذاریم.
«تارا» این بار منتظر برگشتن پدر و درمیان گذاشتن راز پاکتنامه بود تا اینکه صدا زنگ در به صدا درآمد و تارا در حالی که پاکتنامهاش را در دست داشت به سمت درب ورودی هال دوید و پس از سلام و احوال پرسی کوتاهی، موضوع نامه را آنگونه که مادر گفته بود، برای پدرش تعریف کرد.
«تارا» آن روز تا غروب منتظر بود ببیند که پدر و مادرش چه تدبیری برای کمک به نیازمندان میاندیشند و چگونه در این وضعیت که حتی خانوادههای توانمند هم برای تامین مخارج زندگیشان با چالش مواجه هستند، بخشی از مخارج روزانه را برای کمک به دانشآموزان بیبضاعت اختصاص میدهند.
سرانجام مادر «تارا» پاکتنامه را در حالی که مبلغی در آن گذشته بود به همران پول توجیبی روزانه به وی تحویل داد و تارا از خوشحالی در پوست خود نمیگنجید اما به نظر وی این مبلغ بسیار کمتر از انتظار وی بود.
«تارا» قلکی که از تابستان برای جمعکردن پولهای اضافه خریده بود را برداشت و به نزد پدر و مادرش برد و از آنان اجازه خواست قلک را بشکند تا تنها سرمایه اندک خود را در راه دانشآموزان بیبضاعت خرج کند.
«تارا» پاکتنامه به همراه قُلک را به اتاق خود برد و موجودی آن را که بیشتر اسکانسهای مچاله شده بود، داخل پاکتنامه گذاشته و داخل کیف مدرسهاش قرار داد.
فردا صبح «تارا» با اشتیاق خاصی از خواب بیدار شد و پس از خوردن صبحانه و پوشیدن لباس، راهی مدرسه شد و در زنگ دوم خانم معلم در حالی که پاکت نامه دانشآموزان را جمعآوری میکرد، متوجه پولهای پاکتنامه «تارا» شد و در زنگ تنفس ماجرا را به تنهایی از وی پرسید.
خانم معلم پس از شنیدن همت والای تارا، در حالی که پاکت نامه بچههای کلاس را در دست داشت با چشمانی پر از اشک شوق وارد اتاق دبیران شد و گفت: امروز بهترین درس جوانمردی و انسانیت را از دانشآموزم یاد گرفتم و ....
توزیع ۳۰۰ هزار پاکت ویژه جشن عاطفهها در آذربایجانغربی
مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجانغربی گفت: ۳۰۰ هزار پاکت ویژه جشن عاطفهها در قالب برگزاری مرحله دوم این جشن در سطح مدارس استان توزیع شد تا دانشآموزان کمکهای خود را برای نیازمندان داخل این پاکتها بگذاراند و به مدارس تحویل دهند.
عزیز سهندی با اشاره به اینکه این جشن در بیش از ۲ هزار واحد آموزشی آذربایجانغربی برگزار میشود افزود: پیشبینی میشود، ۳۰ میلیارد ریال کمک برای حل بخشی از مشکلات دانشآموزان نیازمند در مرحله دوم برگزاری جشن عاطفهها در سطح استان جمعآوری شود.
وی بیان کرد: مردم نیکوکار استان در مرحله نخست جشن عاطفهها بیش از ۴۵ میلیارد ریال مشارکت کردهاند که پیش بینی میشود این مشارکت در پایان مرحله دوم جشن عاطفهها از ۷۵ میلیارد ریال عبور کند.
مدیرکل کمیته امداد امام خمینی (ره) آذربایجانغربی افزود: میزان کمکهای مردم خیر استان در مرحله نخست جشن عاطفهها نسبت به مرحله نخست جشن عاطفه در سال گذشته ۴۰ درصد افزایش یافته است و هماکنون نزدیک به ۱۵ هزار دانشآموز تحت پوشش کمیته امداد چشم انتظار کمک خیران و نیکوکاران استان هستند.
راه اندازی پویشهای مردمی کمک به کودکان نیازمند
امسال در آستانه سال تحصیلی جدید در بسیاری از شهرستانها و حتی روستاهای آذربایجانغربی پویشهای مردمی کمک به دانشآموزان نیازمند راهاندازی شد که در نوع خود بینظیر بود.
در بسیاری از شهرها، علاوه بر نهادهای حمایتی مانند بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی(ره)، خیران و افراد نیکوکار، آستینهای همت را بالا زده و تا این شعار «با رنگ مهر رویایی را بسازیم» و «نگذاری هیچ کودکی از مهر جا بماند» به راستی و به معنای کامل تحقق یابد.
یکی از شهرستانهای استان از مدتی قبل پویش «اقدامی برای کودکان» در آن و در آستانه سال تحصیلی توسط جمعی از خیّران راه اندازی شد، شهرستان مهاباد بود.
مسوول برپایی این پویش در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: اعضای این پویش با همکاری موسسه خیریه «سُکنی» فعالیت خود را با برپایی ۲ چادر جمعآوری کمکهای مردمی برای دانشآموزان نیازمند و بیبضاعت در این شهرستان آغاز کرده و کمکهای نقدی و غیرنقدی خیرین را جمعآوری میکنند.
فرزین رستار افزود: اعضای این پویش که در فضای مجازی هم فعال هستند، بیشتر شامل معلمان و خیّران جوان این شهرستان هستند که کمکهای مردمی را برای دانشآموزان نیازمند که تحت پوشش هیچ نهاد حمایتی نباشند، جمعآوری میکنند.
وی اضافه کرد: تاکنون اعضای این پویش توانستهاند ۲۳۰ بسته آموزشی را برای دانشآموزان دوره ابتدایی جمعآوری کنند که این بستهها با همکاری معتمدین و پس از استعلام از کمیته امداد امام خمینی(ره) و بهزیستی این شهرستان در بین خانوادههای نیازمند توزیع میشود.
وی ادامه داد: هر کدام از این بستههای آموزشی شامل چهار جلد دفتر خطدار و نقاشی، کولهپشتی، جامدادی، مدادرنگی، بسته خطکش، گونیا و نقاله، مداد و خودکار است که برای خرید هر بسته آموزشی حدود یک میلیون ریال هزینه شده است.
آمیخته شدن فرهنگ و ادب ایرانی با یاریرسانی به دیگران
بسیاری از شاعران و نویسندگان کشورمان در آثار خود به یاریرسانی و کمک به دیگران توجه کرده و آن را بخش جداییناپذیر از فرهنگ و تمدن این دیار میدانند و این شاعران با بیانی ساده، گویا و هنرمندانه در زمینه ترویج روحیه احسان و نیکوکاری شعر سرودند.
به عقیده سعدی، بنی آدم اعضای یکدیگر و از یک گوهرند، از این رو دردمندی برای غم و اندوه دیگران امری طبیعی است، زیرا آن گاه که عضوی از پیکر آدمی به درد میآید، برای عضوهای دیگر قراری نخواهد ماند و «فریدون مشیری» با این شعر یاریرسانی به دیگران را در ادبیات فارسی به اوج رسانده است.
«سحر دیدم درخت ارغوانی کشیده سر به بام خسته جانی
به گوش ارغوان، آهسته گفتم بهارت خوش که فکر دیگرانی»
۳۰۲۰/۶۱۸۵/
نظر شما