امروز پنجم اکتبر برابر با ۱۳ مهر، از سوی سازمان علمی - فرهنگی سازمان ملل متحد به عنوان روز جهانی معلم نامگذاری شده است.
سازمان ملل از سال ۱۹۹۴ میلادی این روز را بهانه ای برای پاسداشت حرفه معلمی نامگذاری کرده است تا همگان نسبت به اهمیت و جایگاه معلمان آگاهی بیشتری پیدا کنند.
در این روز بار دیگر خاطرات دوران کودکی و درس و مدرسه را مرور می کنیم تا این نوستالژی همچنان در وجود دانش آموزان امروزی زنده بماند، عشقی که تنها در درس و کتاب خلاصه نمی شود بلکه از معلمی سرچشمه می گیرد که با جان دل، الفبای زندگی می آموزد تا این رود همواره خروشان به راه خود ادامه دهد.
هر کدام از ما انسان ها سال های سال در عرصه تعلیم و تربیت، سایه معلم را بر سرمان دیده ایم. کودکانی که شاید دست راست و چپ خود را نمی شناسند وظیفه یک معلم است که درس زندگی را به آنها بیاموزد. اما معلمانی که چه روزها و ماه ها در سختی ها و خوشی ها کنار دانش آموزان بوده اند، آنها توقعی از دانش آموز خود نداشتند و ندارند فقط چیزی که برای آموزگاران مهم است توجه ویژه به تعلیم و تربیت دانش آموزان به عنوان آینده سازان کشور است.
حرفه معلمی از دیرباز مورد احترام همه بوده است. دید همه نسبت به معلمی و آموزگاری مثبت است. چه کودکان کلاس اول ابتدایی که برای دیدن معلم خود لحظه شماری می کند زیرا لحظات شیرینی را با او سپری کرده است و چه لحظاتی که عشق و علاقه به درس را از معلمش آموخت تا امروز مدیر آینده کشور باشد.
کودکان و نوجوانانی که راه علم را با خواندن و نوشتن آغاز کرده اند همیشه یک انسان فرهیخته، ماهر، باسواد، باتجربه و با مهارت راه علم آموزی را به آنها آموزش می دهد. یاد می دهد که او در آینده زندگی اش را بر اساس آنچه که یاد گرفته است بسازد. چه زیباست وقتی دانش آموزی معلمش را پس از سال ها می بیند، خاطرات شیرین کلاس، درس و نیکمت هایی که دانش آموزان قد و نیم قد روی آن نشسته اند، را به یاد می آورد.
چه شیطنت هایی که دانش آموزان بر سر کلاس درس که نکردند. چه بازیگوشی هایی که شاید از دید معلم در آن لحظه پنهان ماند ، چه شیرین است شغل معلمی به راستی که معلمی شغل انبیاست. چون صبر باید پیشه کارشان باشد. همه چیز را می بیند اما برخی از مسائل را نادیده می گیرد.
شادی و غم دانش آموزان را که می بیند همراه و همدم شان می شود. یاد آن معلم همیشه گرامی باد که بخاطر دانش آموزی که سرطان داشت از همه دانش آموزان خواست موهایشان را بتراشند و البته خود نیز با دانش آموزان همراه شد تا آن دانش آموز بخاطر شرایط بیماری خجالت نکشد.
شاید این تراشیدن مو چند صباحی برای همه دانش آموزان ناخوشایند باشد اما وقتی دیدند که این کار معلم، خنده را بر لبان این دانش آموز نشاند و دلش شاد شد. شیوه ای شد که دیگر معلمان هم از او درس بگیرند. تا همیشه این کارش به عنوان الگو باقی بماند.
این درس تا جایی ادامه داشت که دانش آموزان یک مدرسه ابتدایی بخاطر سرطانی شدن معلم شان، موهای خود را تراشیدند، این کار دانش آموزان تا حدی زیبا بود که معلم می گوید من اصلا فراموش کردم که سرطان دارم. دلم شاد شد. باز با این اقدام درسی دیگر از معلمان آموختند.
ارتباط شاگرد و معلمی در اینگونه رفتارها و کارهای انسان دوستانه معنا پیدا می کند. همیشه درس را نمی توان از کلاس و کتاب آموخت بلکه برخی مواقع درس ها را می توان از رفتار یک انسان که آن هم معلم مدرسه باشد، آموخت. درس هایی که هیچ گاه فراموش نمی شود.
سراسر کارهای معلمان درس است، درس هایی که در هیچ کتابی نیامده است. اما باید آنها را آموخت چون آینده را با همین فعالیت ها می توان ساخت.
بسیاری از بچه ها زمانی شاید از کلاس درس و معلم گریزان بودند برخی روز اول مدرسه با اشتیاق فراوان در کلاس حاضر می شوند و برخی دیگر با ترس و دلهره و دوری از خانواده راهی کلاس درس می شوند اما زمانی که پای به کلاس درس می گذاریم لحظاتی تلخ و شیرین نصیب مان می شود.
اما آنچه که خاطرات دوران کودکی و مدرسه را زیباتر می کند معلمانی است که همه وقت خود را برای تعلیم و تربیت دانش آموزان صرف کردند. زمانی که درس را از الفبای زندگی می آموزیم و «بابا آب داد» شروع می شود می دانیم که راه درازی در پیش داریم و درس های زندگی را روی نیکمت های هرچند کهنه کلاس درس باید آموخت.
درس هایی که با «الف» یعنی الفت و مهربانی تا پایانش «ی» که یکرنگی و یگانگی از معلمان آموخته ایم به راستی زیباست، درس هایی که منجر شد به تبحر در خواندن و نوشتن و در امتداد آن تبدیل به فردی توانمند در یک جایگاه اجتماعی و یا شاید در کسوت معلمی که امروز او آنچه آموخته است را به دیگران می آموزد.
دانش آموزی که روزی کلاس درس را از این الفبای زندگی شروع می کند، شاید نداند روزی خود نیز بر کلاس درس حاضر می شود و شاید معلمی خواهد شد تا درس های زندگی را به دانش آموزان بیاموزد. پس چه بهتر که هم معلم و هم دانش آموز سعی کنند که درس زندگی را یاد بگیرند.
شیرینی روزهای مدرسه برای هیچ کدام از دانش آموزان فراموش شدنی نیست. چه درس هایی که از معلمان دوره های مختلف آموختند و چه تجربه هایی که در طول دوران تحصیل کسب کردند؛ اما آن چیزی که خیلی مهم است اینکه بالا بردن کیفیت آموزش و اینکه فرزندان ما دکتر، معلم و مهندسان آینده کشور باشند حاصل تلاش شبانه روزی قلم پاک معلمانی است که با عشق درس زندگی را به همه آموختند.
آموزگانی که الفبای زندگی خودشان را زیر دست معلمانی یاد گرفتند که شاید سختی های زندگی شان کمتر از معلمان امروز است. امروز معلمان دغدغه های زیادی دارند، از معیشت، جایگاه و حتی درمان گرفته تا پایین بودن میزان حقوق و مزایایی که باید برخی مواقع برای آموختن دانش به دانش آموزان با سختی فراوانی روبه رو باشند. معلمانی که ساعت ها پیاده از روستایی به روستایی دیگر می روند یا معلمانی که در شهرها مجبورند ساعت ها مسافتی را بپیمایند تا بتوانند به مدرسه محل خدمت خود برسند.
امروز معلمان دردهای فراوانی دارند. دردهایی از جنس پایین بودن حقوق و بالا بودن قیمت برخی اجناس و کالاهای مصرفی. اکنون کمبود نیرو در مدارس به جایی رسیده است که بسیاری از معلمان مجبورند چند نوبت در کلاس درس حاضر شوند اما حقوق های بسیار پایین دریافت کنند.
وزیر آموزش و پرورش نیز به این موضوع اذعان دارد که ۲۵ سال است این وزارتخانه با مشکل ساماندهی نیروی انسانی مواجه است و نتیجه آن شده که اکنون با کمبود ۱۰۸ هزار معلم در کشور روبرو هستیم.
محسن حاجی میرزایی در مورد معیشت معلمان اظهار داشته است که آیین نامه رتبه بندی که با توجه به صلاحیتهای حرفه ای و تخصصی معلمان می تواند تا حدی برطرف کننده مشکلات باشد، اکنون در کمیسیون اجتماعی دولت است و تا دو سه هفته آینده به صحن دولت خواهد رسید و با تصویب دولت، رتبهبندی فرهنگیان اجرا خواهد شد.
وی یادآورشد: همچنین با همکاری دولت و مجلس لایحه خاص معلمان تدوین میکنیم تا جایگاه و منزلت آنها تامین شود. چون معتقدیم اگر معلم توانمندی و منزلت کامل را در جامعه نداشته باشد هیچ یک از امکانات دیگر به کار نمی آید.
این اظهارات و تلاش دولتمردان برای رفع مشکلات فرهنگیان و بازنشستگان بیانگر آن است که همگان بر نقش و اهمیت معلمی به خوبی واقف هستند و تدابیر لازم به منظور کاهش دغدغه ها و نگرانی های این قشر برای اینکه به تربیت و آموزش نسل آینده کشور بپردازند، اندیشیده می شود، عزمی که با مدیریت صحیح می تواند به موفقیت نزدیک شود.
نظر شما