۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۷:۳۶
کد خبرنگار: 2011
کد خبر: 83506119
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

پروندهٔ خبری

راهبرد ناکام آمریکا در آسیا

۱۵ مهر ۱۳۹۸، ۷:۳۶
کد خبر: 83506119
حسن شکوهی نسب
راهبرد ناکام آمریکا در آسیا

تهران- ایرنا- نظامی‌گری و حضور گسترده نیروهای آمریکایی در کشورهای مختلف قاره پهناور آسیا نه تنها واشنگتن را به اهداف از پیش تعیین شده خود نزدیک نساخته بلکه هزینه‌های هنگفت مالی و جانی را بر این کشور تحمیل کرده است.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، حضور چند دهه ای آمریکا در برخی کشورهای قاره پهناور آسیا به ویژه کشورهای بحران زده منطقه خاورمیانه به چالشی بزرگ برای کاخ سفیدنشینان تبدیل شده است به طوری که در دو دهه اخیر همواره از خاورمیانه به عنوان «باتلاق» برای نیروهای امریکایی نام برده می شود؛ حضوری که برخلاف تصور مقامات آمریکا به نتایج دلخواه آنان منجر نشد و اینک نیز «دونالد ترامپ» به رغم میل باطنی مجبور به تمدید حضور است.

در همین ارتباط هفته پیش «محمدجواد ظریف» وزیر امور خارجه کشورمان در مسیر بازگشت از نیویورک به ایران درجمع کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، خانواده های آنان و جمعی از ایرانیان مقیم در فرانکفورت، اظهار داشت: آمریکایی‌ها احساس می کنند هم در صحنه سیاسی و هم در صحنه منطقه ای و میدانی از ما شکست خورده اند ، چرا که اگر غیر از این بود از برجام خارج نمی شدند و این گونه خودشان را منزوی نمی کردند.

تجاوز آمریکا در اوایل هزاره سوم به دو کشور افغانستان و عراق به باتلاقی برای نیروهای متجاوز تبدیل شد که هنوز نیز از آن خلاصی نیافته اند. از سال ۲۰۰۱ که آمریکا به بهانه نابودی القاعده، افغانستان را اشغال کرد، واشنگتن تاکنون هزینه های جانی و مالی چشمگیری را متقبل شده است که بر پایه برخی گزارش ها، کشته شدن بیش از دو هزار و ۴۰۰ سرباز آمریکایی و هزینه ای بالغ بر ۹۰۰ میلیارد دلار (و بر پایه برخی گزارش ها یک هزار میلیارد دلار) از آن جمله به شمار می رود؛ هزینه هایی که در اشغال عراق نیز مشابه آن بر آمریکا تحمیل شد و چاره را در ترک این کشور یافت. ظهور گروه تروریستی داعش و حضور همزمان بازیگران مختلف در این کشور بحران زده اما بار دیگر بستر را برای حضور مجدد نیروهای امریکایی در عراق فراهم ساخت.

شکست و ناکامی دیگر آمریکا را می توان در صلح فلسطین و اسرائیل مشاهده کرد. یکی از طرح ها و به عبارتی آرمان های بزرگ ترامپ همواره حل وفصل اختلافات اسرائیل و فلسطین بوده تا بلکه بتواند این دستاورد تاریخی را در کارنامه خود به ثبت رساند. بنابراین علاقه وافر ترامپ به حل وفصل اختلافات تاریخی و گنجاندن نام خود در تاریخ ایالات متحده، وی را بر آن داشت که طرحی با عنوان معامله قرن تهیه کند؛ طرحی که از نگاه وی قرار است به عمر هفت دهه ای اختلافات اسرائیل و فلسطین پایان دهد و ترامپ «جرد کوشنر» داماد خود را مامور تهیه و اجرای آن کرده است.

چندی پیش که بخش های اقتصادی از محتوای طرح ترامپ برای آشتی فلسطین و اسرائیل انتشار یافت، «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین جای آن را «در قعر جهنم» دانست و در جریان نماز عید فطر در رام الله اظهار کرد: جای معامله قرن و دیگر توطئه‌ها علیه ملت فلسطین قعر جهنم است و این را ملت استوار، مقاوم و صبور فلسطین درک خواهند کرد.

رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به تازگی نیز در جریان هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک با بیان اینکه «زمان آن فرا رسیده است که جامعه جهانی مسئولیت خود را در قبال تجاوزات اسرائیل بپذیرد»، گفت: تمامی مسائل مربوط به معامله قرن که توسط آمریکا اعلام شده است، قابل قبول نیست؛ موضع گیری که حتی متحدان عرب آمریکا و همپیمانان اروپایی کاخ سفید نیز با آن هم نظرند.

در ارتباط با کره شمالی نیز آمریکای ترامپ دستاوردی به جز چند عکس یادگاری نداشته است. «بزرگ ترین توافق» واژه ای است که ترامپ بارها در ارتباط با کره شمالی به کار برده است. تلاش ترامپ برای نشستن پشت یک میز با رهبر کره شمالی و ظاهر شدن در برابر رسانه های مختلف جهان در ظاهر عملی شد. آنها دو دیدار در سنگاپور و هانوی داشته اند که برآیند آن از نگاه پیونگ یانگ «برگه ای خالی» است. در روزهای اخیر نیز که دو طرف در استکهلم پایتخت سوئد امید به نتیجه بخش بودن مذاکرات فی مابین داشتند اما تنها یک روز پس از آغاز مذاکرات، این گفت وگو به بن بست رسید و متوقف شد.

ناکامی امریکا در جبهه ایران نیز آشکارا به چشم می خورد. پشت پا زدن ترامپ به برجام و فشار حداکثری وی بر ایران برای دستیابی به توافقی جدید، نه تنها تا کنون نتیجه ای در بر نداشته بلکه مقامات و مردم ایران را بیش از پیش نسبت به سیاست های آمریکا بدبین و بی اعتماد کرده است؛ همین دیدگاه بسترساز عدم پاسخگویی حجت الاسلام «حسن روحانی» به تماس تلفنی ترامپ در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل شد.

یکی دیگر از سیاست های ناکام آمریکا در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، ائتلاف سازی دریایی است؛ ائتلافی که ترامپ انتظار رسیدن اعضای آن را به ۶۰ کشور داشت اما به رغم تبلیغات ضدایرانی گسترده به ویژه در ماجرای حملات آرامکو، تنها چند بازیگر معلوم الحال در کنار واشنگتن ایستاده اند و مهمترین بازیگران شرقی و غربی از ائتلاف آمریکایی فاصله گرفته اند.

حتی کشوری چون انگلیس که به طور سنتی متحد آمریکا به شمار می رود و به اسب تروای آمریکا در اتحادیه اروپا مشهور است، تنها در ظاهر به عضویت ائتلاف آمریکایی در خلیج فارس درآمده و عملش عکس آن را نشان می دهد.

لندن در هفته های اخیر باوجود تحریکات و تهدیدات ترامپ از نفتکش «گریس۱» حامل دو میلیون نفت ایران در جبل‌الطارق رفع توقیف کرد. در مقابل ایران نیز چند روز پیش (اول مهر) نفتکش انگلیسی «استینا ایمپرو» را که به دلیل نقض قوانین توقیف شده بود، آزاد نمود؛ مسائلی که ناکامی ترامپ را در ائتلاف سازی دریایی علیه ایران تصویرسازی می کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha