هوشنگ مرادی کرمانی در کتاب مربای شیرین قصه نوجوانی بنام جلال را روایت می کند که با مشکل به ظاهر و ساده ای در زندگی روزمره خود مواجه می شود و همین مساله بستر اتفاقات بعدی در ادامه داستان است.
مربای شیرین نیز مانند سایر آثار هوشنگ مرادی کرمانی با بیانی شیرین و با طنزی ملایم نوشته شده است که نویسنده با قلم شیوا و نثری جذاب خواننده را با داستانی به ظاهر کودکانه همراه می سازد.
جلال قهرمان قصه، خانواده، نزدیکان و سایر مردم شهر بتدریج درگیر مشکل پیش پا افتاده باز نشدن درب یک شیشه مربا می شوند و همین اتفاق بی مسئولیتی و بی دقتی بخشی از جامعه در انجام وظایف خود را نقادانه مطرح می کند.
هوشنگ مرادی کرمانی با طرح قصه مربای شیرین مخاطبان اصلی کتاب یعی نوجوانان را به سمت پیگیری حق و حوق خود و اصلاح رفتارهای اشتباه و غلط اجتماعی می برد.
در قسمتی از کتاب می خوانیم کف دکان پر از شیشه مربا بود، بقال نگاهشان می کرد و حرص می خورد. مشتری های همیشگی، همسایه ها، که می آمدند خرید دلشان برای احمد آقا می سوخت و می گفتند: پیر شدی احمد آقا نمیتونی در شیشه مربا را باز کنی!.
کتاب مربای شیرین برگزیده سال ۱۹۹۹ میلادی از سوی کتابخانه بین المللی مونیخ آلمان است و در سال ۱۳۸۰ مرضیه برومند کتاب را به فیلم برگردانده است.
کتاب مربای شیرین هوش از پرفروشترین کتابهای هوشنگ مرادی کرمانی است که برای اولین مرتبه در سال ۱۳۷۷ توسط انتشارات معین در ۹۲ صفحه به چاپ رسیده و تاکنون ۲۳ مرتبه تجدید چاپ شده است.
هوشنگ مرادی کرمانی، متولد ۱۶ شهریور ۱۳۲۳ روستای سیرچ از توابع بخش شهداد کرمان، یکی از توانمندترین نویسنده های معاصر ایران بشمار می رود و شهرت او به دلیل داستان های کودکان و نوجوانان است.
نظر شما