به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا، لُری بختیاری به عنوان گویش مردم بختیاری و یکی از گویشهای زبان لری محسوب می شود که به همراه دیگر گویش های لری و فارسی، بازمانده زبان فارسی میانه و همچنین فارسی باستان است. ساکنان بختیاری جزیی از اقوام لر به شمار میآیند که به آنها لر بزرگ میگویند و در جنوب غربی ایران ساکن هستند. از ویژگی های منحصر بفرد گویش بختیاری این است که این منطقه به لحاظ کوهستانی بودن از هجوم اقوام بیگانه مصون مانده و گویش آنان کمتر با زبان ترکی و عربی مخلوط شده است. (۱)
در این میان شخصیت های بسیاری، آثاری را به گویش بختیاری سروده اند، یکی از افرادی که در زنده کردن زبان و ادبیات لری بختیاری نقش بسزایی ایفا کرده بهمن علاءالدین متخلص به مسعود بختیاری است که از او به عنوان اسطوره قوم لر و محبوب ترین خواننده بختیاری و موسیقی لری یاد میکنند. او از خوانندگان و ترانه سرایان ایرانی به شمار می رود که در اشعار خود از کلمات فارسی اصیل نهفته در زبان لری بهره برده است.
مسعود بختیاری در ۱۳۱۹ خورشیدی در مسجد سلیمان دیده به جهان گشود. وی پس از تکمیل تحصیلات متوسطه به خدمت آموزش و پرورش در آمد و تا بازنشستگی در کسوت آموزگاری به خدمت پرداخت. تا پیش از انقلاب با همراهی منصور قنادپور نوازنده سنتور، آثاری را به ۲ گویش فارسی و بختیاری با حال و هوای موسیقی شهری ارایه کرد.
او به فرهنگ و هنر بختیاری عشق می ورزید و فعالیت های بی آلایش وی برای اعتلای فرهنگ و هنر بختیاری از رازهای جاودانگی او به شمار می رود. وی با بهره گیری از تاریخ و فرهنگ بختیاری در آثار خود موجب احیای واژه های فراموش شده یا در حال فراموشی شد.
او از حضور در رسانه ها و مجامع عمومی به شدت گریزان بود و طبع شهرت گریز و خلوت گزین او سبب شده بود که حتی دانش آموزانش در ایذه و اهواز نمیدانستند که مسعود بختیاری همان معلم آن ها یعنی بهمن علاءالدین است.
یکی از وقایع مهم در زندگی این شاعر و ترانه سرای بختیاری آشنایی او با عطا جنگوک نوازنده تار و سهتار، پژوهشگر و آموزگار موسیقی بود. آشنایی مسعود بختیاری با جنگوک که متولد لار واقع در جنوب استان فارس بود و با وجود آن که از قوم بختیاری نبود اما از نظر فرهنگی خیلی به بختیاریها نزدیک بود، شور تازه ای در او دمید و سبب ساز خلق اثری چون مال کَنون به عنوان نخستین اثر رسمی وی و ورود وی به صحنه موسیقی شد. این آلبوم یکی از موفق ترین آثار موسیقی محلی در ایران شناخته می شود.
دومین همکاری بختیاری با جنگوک منجر به ارایه آلبوم هِیجار شد که این نیز به نوبه خود مورد توجه زیادی قرار گرفت. بهمن علاءالدین در ۱۳۷۹ خورشیدی به کرج نقل مکان کرد و در ۱۲ آبان ۱۳۸۵ به علت نارسایی قلبی در این شهر درگذشت.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا در سالروز درگذشت بهمن علاء الدین سعی دارد تا به مرور زندگی و معرفی برخی از مهم ترین آثار این ترانه سرا، آهنگساز و خواننده بزرگ ایل بختیاری بپردازد.
ویژگی های آثار بهمن علاء الدین (مسعود بختیاری)
از خصوصیات و ویژگی های آثار این شاعر و ترانه سرا علاقه زیاد او به استفاده از مظاهر طبیعت در اشعار و سروده هایش است. وی در اشعارش به وفور از کلماتی چون مَه (ماه)، اَفتَو (آفتاب)، آستارَه (ستاره)، کَوْگ (کبک)، اَوْر (ابر)، بارون، تَش (آتش)، کُهْ (کوه) و ... بهره می برد.
از دیگر خصوصیت بارز او که در آثارش متجلی شده، احیای آوازهای بومی در قالب اشعاری جدید است. دقت نظر و توجه او به فرهنگ بومی از عوامل موفقیت او در جذب مخاطبان به شمار می رود. وی به جای استفاده از فرهنگ های دیگر برای ساختن ملودی از نغمه های ساز توشمال بختیاری (نوازندگان محلی) بهره میجست.
مسعود بختیاری در دوران زندگی هنری خود آلبوم هایی به عنوان های مالکَنون، دنگ و فنگ، برافتو، آستاره، هی جار، کبک تاراز، بهیگ، لچک ریالی، گل های کاغذی و ویر ارایه کرده است.
مالکَنون (کوچ)
این آلبوم در ۱۳۶۵ خورشیدی و حاصل نخستین همکاری مسعود بختیاری با عطا جنگوک است. این شاعر و آهنگساز بختیاری به دلیل علاقه شدیدی که به احیای ادبیات و موسیقی بختیاری داشت در زمان هایی که موسم کوچ عشایر بختیاری به مناطق گرمسیر بود به میان آنها می رفت و به آوازهای آنان گوش فرا می داد و نواهای آنان را ضبط می کرد و برای ساختن آهنگ های جدید از آنها الهام میگرفت. مالکَنون با معرفی قطعات بیکلام و بی نظیری چون سحرگاه کوچ با نوای نی چوپانان و صدای زنگوله گوسفندان صبحگاهان، این تصاویر را در ذهن مخاطب متبادر و مجسم میکرد.
هی جار (کمک خواهی)
این اثر که ۶ سال پس از مال کنون ساخته شد با تنظیم و آهنگ سازی عطاء جنگوک بوده به همراه اشعار و ملودی هایی برگرفته از برخی ترانه های فولکوریک و خوانندگی مسعود بختیاری که به بازار موسیقی عرضه شد و دومین اثر مهم او در سال های پس از انقلاب اسلامی به شمار می رود.
اردشیر صالح پور شرح نویس همیشگی آثار بهمن علاالدین و دیگر آثار بختیاری در شرحی که بر روی جلد این اثر نوشت، آورده است: علا الدین در هی جار با اجرای ماهرانه تصنیف می نا بنوش که از اصیل ترین و قدیمی ترین آواهای بختیاری است و به عنوان اثری با ابعاد عاشقانه و تغزلی که از یک سو از عشق های پاک و بی آلایش عشایری سخن می گوید و از سوی دیگر انعکاسی از جغرافیای منطقه ای سرزمین بختیاری .... با به کارگیری استادانه عبارات و اصطلاحات فراموش شده ...در سروده های خود که در ترکیبی تازه و در عین وفاداری به اصالت های موسیقی بختیاری ساخته شده اند، موج دیگری را در موسیقی بختیاری ایجاد کرد. (۲)
تاراز
سومین اثر بهمن علاءالدین با عنوان تاراز (نام کوهی در مسیر کوچ ایل) است. این کوه به داشتن کبک های خوش آواز شهرت دارد و علاءالدین با استفاده از این اشعار، بخش دیگری از فرهنگ، آداب و رسوم ایلی بختیاری را ترسیم می کند.
این اثر جدا از تازگی، تنوع شعر، موسیقی و اجرا به لحاظ کاربرد مفاهیم فرهنگی و غنای فولکلوریک و به دلیل استفاده از اصطلاحات بکر و اصیل و نیز صراحت، صحت و سلامت دقیق گویش به عنوان منبع و مرجعی برای زبانشناسان معرفی شده است(۳).
بر اَفتو (محل رو به آفتاب)
بهمن علاءالدین در ۱۳۷۵ خورشیدی چهارمین اثر خود را با نام بر افتو با تنظیم منصور قنادپور منتشر کرد. بنابر اظهار اردشیر صالح پور، وی در این اثر نیز بخش دیگری از زندگی و فرهنگ ایل بختیاری به ویژه توقف و ماندن جوانان و مردان را در گرمسیر برای دِرو به هنگام کوچ ایل به سردسیر را در قالب حدیث حسرت، دلتنگی، هجران و دوری از دیار، یار، گرما، کار طاقت فرسا و نفس گیر دِرو در آواهای برزگری یا گرمسیری روایت می کند.
آستاره
آستاره نام اثر دیگری از علاءالدین است که با وجود گلایه های بسیار از اوضاع حاکم بر شعر و موسیقی سنتی به تلاش خود در جهت احیای موسیقی اصیل ادامه می دهد.
صالح پور در شرح خود بر روی جلد این اثر آورده است: در آوانگاره های قومی، آستاره و ماندگاری تصاویرش از حداکثر ظرفیت ها و قابلیت های گویشی و موسیقایی بختیاری مدد بسیار گرفته و علاءالدین به عنوان خواننده آن با توان والای نغمه سرایی اش و اشراف به چم وخم های زندگی کوچ زیستی، مضامینی بکر و مبانی فرهنگ اصیل عشایری را به حنجره تغزل کشانده، بی آنکه از مردم فاصله گرفته باشد، با استعانت از واژگان از یاد و ویر رفته و زبان محاوره برگرفته از زندگی عشایر، آینه دار تمام نمای مظاهر مختلف زندگی آنان شده است.
بَهیگ (عروس)
بهیگ که بر مبنای نسخه ای از ضبط خانگی آن منتشر شده است، اثری است که برپایه برخی ملودی ها و سروده ها پس از درگذشت وی به دست علاقه مندان رسید. اردشیر صالح پور بار دیگر در شرحی به پیوست بهیگ نوشته است: ... بهیگ نامی که خود برای این کاست انتخاب کرده بودی آینه تمام نمای عروسی ایل، با همه زیبایی ها که نشان مهر و پیوند هاست...آداب و مناسک کامل با اشعار زیبا و دراماتیک که شنونده به لطف صدای تو خود را در حال و هوای عروسی احساس میکند و همه را به شادی و اشتراکات فرهنگی ایلی سهیم می نماید. ... و اکنون تقابل و تعارض نام بهیگ پس از مرگ تو و عزای تو که همیشه مردم را شاد می خواستی...و با مردم بودی و برای مردم می خواندی...و حالا کمی آنسوتر در دشت و دمن زاگرس ...بابونه ها و شقایق های اقلیمی به یاد تو می رویند و...صدای تو با بوی بابونه ها در هم آمیخته است...و کبک های زاگرس ترانه های تو را عاشقانه می خوانند....تو با صدایت فرهنگ بختیاری را منزلتی رفیع بخشیدی و تا قله های اوج و افتخار بالا کشاندی...صدایت هر موجودی را محسوس می کرد و محسوسی را موجود....بخوان ،باز هم بخوان،ایل تشنه صدای توست و... بدان که آیین صدا خاموشی نیست. (۴)
منابع:
۱- محسن فارسانی، دیوان ملا زلفعلی بختیاری، انتشارات مشعل، ۱۳۷۵.
۲- اردشیر صالح پور،شرح روی جلد کاست هی جار.
۳- اردشیر صالح پور،شرح روی جلد کاست تاراز.
نظر شما