فارغ از مطالب مطرح شده در این مستند، اشاره به نوع ساخت این مستند و البته ساخت چنین روایتهایی با استفاده از ابزارهای تحریفی، جالب توجه است تا مشخص شود که رسانه ملی، چه طور میخواهد شکل خاصی از روایت را با عینک یک گروه رادیکال سیاسی بسازد و آن را به عنوان یک روایت کلان و ملی برای مردم جا بیندازد.
در بخشی از قسمت اول این مستند، نویسنده و کارگردان تلاش دارند به ما القا کنند که توافق اولیه در ژنو، اساسا توافق خوبی نبوده و دولت با ذوقزدگی یا حتی وادادگی آن را پذیرفته است. در اینجا گوینده یعنی حمید محمدی (که پیش از این صدای او را صرفا در برنامههای ورزشی شنیده بودیم) میگوید: «شانزدهم آذر ماه، خود اوباما در اجلاس سابان شرکت و از توافق ژنو حمایت میکند. او میگوید هر چند روحانی بخشی از نظام ایران است ولی نباید انتخاب او را نادیده گرفت.» بعد از این، تصویری از اوباما در حال سخنرانی در این اجلاس پخش میشود و بخشی از سخنان او با این زیرنویس ترجمه میشود: «همه میگن فرقی بین احمدی نژاد و روحانی وجود ندارد جز اینکه روحانی کمی خوشروتر است اما به نظر من این نوع برخورد، تغییر به وجود آمده در جهت سیاسی ایران را کم ارزش جلوه میدهد.»
اما واقعیت سخنان اوباما چیست؟
برای اینکه بهتر بتوانیم در این زمینه قضاوت کنیم، متن انگلیسی سخنان اوباما و ترجمه آن را برایتان آوردهایم:
I will say this: The fact of Rhouhani’s election -- it’s been said that there’s no difference between him and Ahmadinejad except that he’s more charming. I think that understates the shift in politics that took place in this election. Obviously, Rouhani is part of the Iranian establishment and I think we have to assume that his ideology is one that is hostile to the United States and to Israel. But what he also represents is the desire on the part of the Iranian people for a change of direction. And we should not underestimate or entirely dismiss a shift in how the Iranian people want to interact with the world.
من در مورد واقعیت انتخاب (انتخابات) روحانی صحبت میکنم. گفته شده که تفاوتی بین او و احمدینژاد نیست غیر از اینکه او کمی جذابتر است. من فکر میکنیم که تغییری در سیاست را که در این انتخابات به وجود آمده را درک کردم. به طور آشکاری، روحانی بخشی از نظام ایران است و من فکر میکردم که باید فرض کنیم که ایده او دشمنی با آمریکا و اسرائیل است. اما چیزی که او نمایندگی میکند؛ در واقع میل بخشی از مردم ایران برای تغییر مسیر است و ما نباید تغییر در چیزی که مردم ایران در خصوص تعامل با دنیا میخواهند را ناچیز بشماریم یا به طور کلی آن را نادیده بگیریم.
در اینجا چه اتفاقی رخ داد؟ به طور روشنی صداوسیما سخنان اوباما در خصوص روحانی را تحریف کرد. صداوسیما در داستان اتم میخواهد این نکته را القا کند که اوباما هم گفته؛ روحانی اهل تغییر سیاست خارجی در ایران است در حالی که اوباما گفته، روحانی بخشی از ساختار سیاسی ایران است و دشمن آمریکا و اسرائیل و در عوض گفته که این مردم ایران هستند که تغییری در سیاست خارجی را در سال ۱۳۹۲ مطالبه کردند. با این حال چون در اینجا، ارجاع دادن به مردم برای صداوسیما هیچ سودی ندارد و اساسا باعث میشود که پروپاگاندا علیه دولت خنثی شود؛ آن را نادیده میگیرد.
به این ترتیب و به قول علی ربیعی، سخنگوی دولت در سرمقاله روز شنبه خود در روزنامه ایران «این بخش از همان فراز سخنان اوباما به طرزی کاملاً معنادار حذف میشود تا عاملیت انتخاباتی انسان ایرانی و نحوه تأثیرگذاری تعاملجویی جهانی ایرانیان بر کاخ سفید به محاق رود و مورد پردهپوشی قرار گیرد.» و به این شکل صداوسیما اساسا منکر آن میشود که مردم ایران در اردیبهشت ۱۳۹۲، به تغییر در سیاست خارجی رای دادند و روحانی وکیلی برای این مردم بود تا آنچه آنان در انتخابات خواسته بودند را اجرایی کند.
نظر شما