طلای سفید؛ شاه کلید رونق صنعت نساجی

۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۱
کد خبر: 83550567
بهروز اشرف سمنانی
طلای سفید؛ شاه کلید رونق صنعت نساجی

تهران-ایرنا- کاهش تولید پنبه به عنوان طلای سفید و حلقه اول صنعت نساجی، نه تنها کلیت این صنعت را تضعیف کرده بلکه بازار داخلی را به میزان زیادی به واردات وابسته کرده است که این امر، با توجه به بازار بسیار بزرگ پوشاک و منسوجات کشور و ظرفیت های اقتصادی آن باید به صورت جدی مورد توجه مسولین قرار گیرد.

به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش‌های خبری ایرنا، در حالی که محصول راهبردی پنبه، ماده خام اصلی صنعت نساجی کشور محسوب می‌شود، آمارها نشان از کاهش تولید این محصول در داخل و افزایش میزان واردات آن دارد که بیانگر وجود مشکلاتی در این صنعت می‌دهد.

پنبه؛ طلای سفید صنعت نساجی

پنبه، گیاهی است که الیاف سفید آن، ماده خام اصلی صنعت نساجی را تشکیل می‌دهند و نخی که از ریسیدن این الیاف به دست می‌آید، در کارخانه‌های نساجی، تبدیل به پارچه می‌شود، اما این تنها ثمره‌ی گیاه پنبه نیست. از گیاه پنبه، در تولید ده‌ها محصول صنعتی دیگر همچون تهیه خوراک دام، روغن خوراکی، صابون، الکل اتیلیک، کاغذ،  مقوا، چوب سه لایی، تهیه نئوپان، کاغذ اسکناس و اوراق بهادار نیز استفاده می‌شود. در نتیجه همین گستره‌ی کاربرد پنبه است که طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، توان اشتغال‌زایی پنبه در بخش کشاورزی ۲.۵ برابر سویا، ۴ برابر ذرت و کلزا و ۶ برابر گندم است.

با وجود اهمیت راهبردی محصول پنبه، در طی سال‌های گذشته میزان سطح زیر کشت پنبه و تولید آن در کشور به صورتی چشمگیر کاهش یافته است.با وجود اهمیت راهبردی این محصول، در طی سال‌های گذشته، میزان سطح زیر کشت پنبه و تولید آن در کشور به صورتی چشمگیر کاهش یافته است. طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در حالی که در سال ۱۳۵۸ سطح زیر کشت این محصول حدود ۲۱۸ هزار هکتار و در دهه‌ی ۱۳۷۰، حتی به ۳۲۰ هزار هکتار نیز رسیده است، اما این سطح زیر کشت در دهه‌ی ۱۳۹۰ افت شدیدی پیدا کرده و آمارها نشان می‌دهند که در سال ۱۳۹۴، محصول پنبه تنها در ۷۲ هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی کشور کشت شده‌اند. هرچند در طی سه سال گذشته میزان سطح زیر کشت محصول پنبه افزایش پیدا کرده و در سال زراعی ۱۳۹۷-۱۳۹۸، این میزان به ۱۸ هزار هکتار افزایش یافته و به رقم ۹۰ هزار هکتار رسیده است. با این حال، باز هم این مقدار از سطح زیر کشت محصول پنبه، قابل مقایسه با دهه ۱۳۷۰ نیست.

تغییر مقدار تولید و سطح برداشت پنبه در کشور در طی ۴۰ سال گذشته. منبع آمارنامه وزارت جهاد کشاورزی

آمارها نشان می‌دهند که کشت پنبه در گذشته، حدود ۴۰ درصد از سهم تولید محصولات صنعتی بخش کشاورزی کشور را تشکیل می‌داد، اما این رقم اکنون به ۱۳ درصد رسیده است. در نتیجه همین تحولات بوده است که واردات پنبه، در دهه‌های گذشته به شدت افزایش یافته و ایران تبدیل به وارد کننده این محصول شده است. این در حالی است که پیش از این و تا دهه‌ی ۱۳۷۰، ایران همواره جزو صادرکنندگان این محصول راهبردی و صنعتی بوده است. بر اثر کاهش کشت محصول پنبه در کشور صنایع تبدیل و حلاجی پنبه، دچار مشکلاتی جدی شده و طبق یکی از گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، تنها در استان گلستان، ۲۸ کارخانه صنایع تبدیلی پنبه به تعطیلی کشیده شده و ده‌ها شغل در کشور از دست رفته است.

گندم، جذاب‌تر از پنبه

از زمانی که طرح خودکفایی گندم در ایران آغاز شد، خرید تضمینی گندم در مبالغی قابل توجه در دستور کار مسوولان قرار گرفت. در نتیجه  رویکرد دولت وقت، کشاورزان به این نتیجه رسیدند که کشت گندم و جو، سودآورتر از کشت پنبه است. در گزارش‌های مرکز پژوهش‌های مجلس به این نکته اشاره شده که از میانه دهه‌ی ۱۳۸۰، کشاورزان پنبه کار، به سراغ کشت محصولات دیگر رفتند. زیرا علاوه بر گندم، قیمت خرید تضمینی محصولاتی چون سویا، ذرت و چغندر قند نیز بیشتر از قیمت خرید تضمینی پنبه، افزایش یافته و از همین رو به نظر کشاورزان، کشت این محصولات موجب کسب درآمد بیشتری برای آنان می‌شد.

علاوه بر این، هزینه کاشت پنبه نیز نسب به برخی محصولات دیگر بالاتر بوده و در نتیجه، برای کشاورزان، سود کمتری دارد. بررسی‌های متعدد مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که کشت پنبه به ویژه در استان‌های دارای آب و هوای مطلوب برای کاشت سایر محصولات رقیب، کاهش پیدا کرده است. استان گلستان از جمله این استان‌ها است و در حالی که درگذشته بخش بزرگی از اراضی زیر کشت این استان را محصول پنبه تشکیل می‌داد، اما امروزه کشت محصول پنبه در این استان با کشت سایر محصولات رقیب، جایگزین شده است.

نسبت سهمی واردات و صادرات پنبه در ۶ دهه گذشته به نقل از آمار گمرک و گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی

نکته جالب توجه دیگر، کاهش جهانی قیمت پنبه است. در سال‌های مابین ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹، بهای جهانی پنبه کاهش یافت و در نتیجه، برخی صنایع تولید نخ و پارچه، تصمیم گرفتند تا به جای خرید محصول داخلی پنبه، به سراغ واردات آن بروند. حاصل این اتفاق، افزایش قابل توجه واردات پنبه و کاهش تولید و صادرات آن بوده است. این تغییر در حالی بود که بسیاری از دولت‌ها در کشورهای تولید کننده پنبه از جمله چین، اسپانیا، ترکیه، هند، یونان و آمریکا، برای حفظ تولید محصول پنبه خود، کمک‌های گسترده مالی را به کشاورزان پنبه کار اختصاص دادند و توانستند از تولید داخلی محصول پنبه حمایت کنند. در مقام مقایسه، مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی در سال ۱۳۸۶ و با توجه به شرایط جهانی محصول پنبه، به مسوولان وقت پیشنهاد داده بود تا به حمایت هرچه بیشتر از تولید این محصول راهبردی پرداخته و از آن غفلت نکنند. با این حال به نظر می‌رسد که اقدامات لازم برای این کار از سوی دولت وقت صورت نپذیرفت. علاوه بر آن از سال ۱۳۸۵، نرخ تعرفه واردات به شدت کاهش یافت و این اقدام نیز به افزایش بیش از پیش واردات پنبه انجامید.

میزان واردات پنبه به کشور برحسب قیمت آن به میلیون دلار بنابر آمار گمرک، اتاق بازرگانی تهران، مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی و انجمن صنایع نساجی
سال  قیمت به میلیون دلار
۱۳۹۰ ۱۱۳.۵۰۲
۱۳۹۱ ۱۳۰.۳۹۷
۱۳۹۲ ۱۳۸.۲۳۵
۱۳۹۳ ۱۱۳.۱۹۸
۱۳۹۴ ۹۸.۵۱۷
۱۳۹۵ ۱۱۴.۰۵۷
۱۳۹۶ ۱۴۱.۱۵۰
۱۳۹۷ ۱۴۲

صنایع حلاجی پنبه، نیازمند حمایت جدی

برداشت محصول پنبه به هر دو صورت دستی و مکانیزه امکان پذیر است. هرچند واضح است که برداشت مکانیزه، بسیار سریعتر و آسان‌تر از برداشت محصول به صورت دستی است. ضمن آنکه به دلیل افزایش دستمزد کارگران، برداشت مکانیزه می‌تواند بخشی از هزینه‌های تولید کنندگان پنبه را کاهش دهد. با این حال گزارش‌ها نشان می‌دهند که اقدامات جدی و موثری برای مکانیزه سازی برداشت پنبه در کشور، صورت نپذیرفته است. کمبود ماشین‌آلات برداشت، کمبود مواد برگریز و کشت نامنظم پنبه باعث شده است تا برداشت مکانیزه پنبه، همچنان دشوار و پرهزینه باقی بماند.

طبق گزارش «صندوق پنبه» کشور، صنایع پنبه کشور، نیازمند اصلاح تجهیزات و روزآمدی دستگاه‌های خود هستند تا بتوانند هزینه تمام شده تولید پنبه در کشور را کاهش دهند. 

پنبه به صورت خام، قابل استفاده در صنایع نساجی نیست. از همین رو برای قابل استفاده شدن پنبه کشت شده در صنایع، بایستی کارگاه‌ها و کارخانه‌های پنبه پاک کنی، پنبه خام را به محصول فراوری شده تبدیل نمایند. برای حذف ناخالصی‌های پنبه و تبدیل آن به پنبه قابل استفاده در صنعت نخ‌ریسی، کارخانه‌های نیازمند تجهیزات و دستگاه‌هایی هستند که قادر به انجام این کار باشند. تحقیقات نشان می‌دهند که اغلب دستگاه‌های فراوری پنبه خام در کشور، متعلق به دوران پیش از انقلاب هستند و هرچند فناوری حلاجی پنبه خام، تغییر چندانی نکرده است، با این حال سرعت حلاجی دستگاه‌های قدیمی، به صورت محسوسی پایین‌تر از دستگاه‌های جدید است.

در گزارشی که «صندوق پنبه» در سال ۱۳۹۶ و در همین ارتباط تهیه کرده است، می‌خوانیم: «به دلیل اینکه کارخانجات پنبه موجود در ایران مربوط به کشور آمریکا بوده و لوازم یدکی حساس آن‌ها توسط سازندگان آمریکایی و انحصاری تولید می‌شود، واردات ماشین‌های پنبه پاک‌کنی و لوازم یدکی از این کشور به‌دلیل تحریم‌ها گران و با استفاده از کشور ثالث، ماشین آلات و لوازم یدکی تا حدود ۳۰ درصد گران‌تر از قیمت اصلی وارد کشور می‌شود. به همین دلیل کارخانه‌دارها امکان اصلاح تجهیزات کارخانجات خود را نداشته و موجب افت کارآیی آن‌ها شده و هزینه تمام شده پنبه محلوج افزایش می‌یابد».

این در حالی است که در شرایط تحریم و تلاش برای توسعه تولید ملی، ضروری به نظر می‌رسد که حمایت کافی از شرکت‌های دانش بنیان برای ساخت دستگاه‌های جدید و تجهیز صنایع به ماشین آلات مورد نیاز، در دستور کار مسوولین قرار گیرد. امری که با توجه به رشد علمی و فنی کشور، دور از انتظار هم نیست.

طلای سفید؛ شاه کلید صنایع نساجی

پنبه، یک محصول راهبردی است و به نظر می‌رسد که تکیه بر واردات پنبه، به عنوان اولین حلقه از زنجیره صنعت نساجی کشور، نمی‌تواند برای این صنعت آینده ساز باشد. در حالی که مسوولان دولتی به این نتیجه رسیده‌اند که بایستی بیش از گذشته به حمایت از کشت پنبه و توسعه صنایع تبدیلی آن دست بزنند و اقدامات اولیه‌ای را هم برای این مهم صورت داده‌اند، اما هنوز تا حمایت همه جانبه از این محصول راهبردی، فاصله زیادی باقی است.

از سوی دیگر نیز نمی‌توان به صورت ناگهانی و به یکباره مانع واردات پنبه شد. چنین اقدامی با توجه به اینکه بازگشت به سطح پیشین تولید پنبه در کشور، نیاز به طی زمان دارد، می‌تواند موجب بروز تلاطم در صنعت نساجی کشور شود. با این حال ارزش اقتصادی تولید پنبه و کارآفرینی حاصل از گسترش کشت این محصول، می‌تواند عاملی باشد برای آنکه مسوولان، بیش از دهه‌ی ۱۳۸۰، به حمایت از تولید این محصول بپردازند.

در عین حال گزارش‌ها نشان می‌دهند صنایع حلاجی پنبه و نساجی کشور، نیازمند به‌روزرسانی تجهیزات و افزایش سرمایه در گردش هستند. از همین رو است که تغییر در وضعیت امروز صنعت نساجی کشور، به پیش‌زمینه‌هایی همچون تغییر در وضعیت کشت پنبه و صنایع تبدیلی آن دارد و برای این منظور نیز باید سرمایه‌گذاران بخش خصوصی یا بانک‌ها، وارد میدان صنعت نساجی شوند. 

نگاهی به تاریخچه صنعت در جهان نشان می‌دهد که اختراع ماشین نخ ریسی، یکی از اولین گام‌هایی بود که در نهایت به انقلاب صنعتی ختم شد. هم اکنون نیز گسترش صنعت نساجی و پوشاک در کشورهایی چون چین، ترکیه، بنگلادش، ازبکستان و هند، پیوستگی تنگاتنگی با تولید پنبه و حلاجی آن دارد. به ویژه تلاش کشور ازبکستان برای تکمیل چرخه صنعت نساجی از کشت پنبه تا تولید پوشاک، خود یکی از تجارب جالب و ارزنده‌ای است که نقد و بررسی آن می‌تواند نکات بسیار مفیدی را برای صاحب نظران، روشن نماید.

تاریخ نشان می‌دهد که پنبه، به عنوان یک محصول صنعتی، ارزشی بیش از بهای ظاهری آن دارد و تغییر در میزان تولید این محصول، تاثیری جدی بر رشد صنعت نساجی در کشور خواهد گذشت و مانع از آن می‌شود که سالیانه میلیون‌ها دلار از منابع مالی کشور، صرف واردات این محصول شود.

منابع

- انجمن صنایع نساجی ایران، آمار واردات کشور بر اساس اطلاعات موجود و مقدماتی دوازده ماهه سال ۱۳۹۷

- مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، بررسی اقتصادی تولید پنبه در ایران، ۱۳۹۸

- مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، آسیب‌شناسی علل کاهش تولید پنبه در ایران، ۱۳۹۶

- مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، بررسی اقتصاد تولید پنبه در کشور، ۱۳۸۶

- معاونت دیپلماسی اقتصادی وزارت امور خارجه، بررسی وضعیت صنعت نساجی ازبکستان، ۱۳۹۸

- گمرک ایران، آمار واردات کشور از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۷

- اتاق بازرگانی تهران، آمار واردات کشور از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۷

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha