نام «مهدی قائدی» با حاشیهها گره خورده است از روزی که او تصمیم گرفت از سواحل خلیج فارس رهسپار تهران شود تا زمانی که پیراهن شماره ۱۰ استقلال را به تن کرد اتفاقاتی در زندگیش رخ داد که هر کدام از آنها میتوانست به نابودی زندگی فوتبالی این ستاره ورزشی منجر شود . اما وی باید برای ماندن و رسیدن به رویا مبارزه کرد.
ورود با سن کم به ترکیب تیمی که ستارههای بزرگی مانند مجتبی جباری، سید مهدی رحمتی، پژمان منتظری و خسرو حیدری را در ترکیب داشت موجب شده بود تا سن و سال این بازیکن به سوژه فضای مجازی تبدیل شود و برخی تقویم تولد او را با نخستین بازی جباری در استقلال محاسبه میکردند. باشو فوتبال ایران که از بوشهر به تهران کوچ کرده بود باید در ترافیک ستارههای بزرگ آن روزهای استقلال به مانند ترافیک کلانشهر تهران به دنبال راهی برای دیده شدن باشد.
نخستین فصل حضورش با مربیگری «علیرضا منصوریان» همراه بود و این یکی از بدترین اتفاقاتی بود که این پدیده فوتبالی باید آن را تجربه میکرد زیرا علی منصور قدرت مربیگری در تیم بزرگی مانند استقلال را نداشت و همین موجب شد تا این بازیکن نوظهور فوتبال ایران زمان زیادی برای خودنمایی در چمن سبز نداشته باشد البته هر زمانی که گام در میدان مسابقه گذاشت هواداران مغموم آن روزهای استقلال را به وجد میآورد.
اما باشو قرار نبود آرام باشد بلکه به کلکسیونی از حاشیه تبدیل شد که فوتبال وی را نیز تحت تاثیر قرار داد؛ حاشیههایی که هم در فضای مجازی و هم در دنیای واقعی گریبانگیر او بودند. از حک صفحه اینستاگرام تا تصادف بلوار «امام علی (ع) بوشهر، او را به انزوا کشاند و در کنار این مساله وی در تمرینات نیز آنچنان منظم نبود بلکه رفتارش به گونهای بود که «وینفرد شفر» سرمربی آلمانی وقت استقلال بارها مجبور شد او را به تیمهای پایه تبعید کند. اما این پایان کار قائدی نبود بلکه او میدانست روزی به جایگاه واقعی خود در تیم آبیپوش پایتخت خواهد رسید.
هواداران نیز از قائدی انتظار داشتند که این نوجوان ملحق شده به جمع آبیپوشان هزاران امید و آرزو، نیمارِ فوتبال ایران باشد اما تنها خود را به رنگ این بازیکن برزیلی در آوردن کافی نبود بلکه هنر تکنیکی و فنی معیار این مقایسه است. اما با این چشمانداز او در پازل فکری منصوریان و شفر جایی نداشت که بتواند خودی نشان دهد. بلکه به یک تعویضی تبدیل شد که باید در دقایق پایانی گام در زمین مسابقه میگذاشت.
زمان برای قائدی جوان به کندی سپری شد و وی در پایان فصل هجدهم از جایگاهش ناراضی بود. لیگ نوزدهم آغاز شد و کدهای استراماچونی در ابتدا برای استقلال کارساز نبودند اما به مرور زمان تیم مسنجم شد و باشو که این فصل پیراهن شماره ۱۰ استقلال را بر تن داشت به یکی از موثرترین بازیکنان تیم تبدیل شد. او دیگر پسرک حاشیهساز چند فصل پیش نبود بلکه آمده بود تا پس از دههها با این پیراهن در خط حمله استقلال آتشبازی کند. پیراهنی که سالها بر تن «حسن روشن»، «مسعود مژدهی»، «شاهرخ بیانی»، «علیرضا منصوریان»، «میلاد میداوودی»، «مهدی پاشازاده» و «سیاوش اکبرپور» بود.
با مشخص شدن شماره قائدی پیشکسوتان علیه او موضع گرفتند و این بازیکن جنجالی را شایسته پوشیدن این پیراهن نمیدانستند اما قائدی قرار نبود تسلیم شود بلکه در پاسخ به این انتقادها قول داد در این فصل ۱۰ گل با این پیراهن به ثمر برساند. او میدانست که روزگاری حسن روشن با شماره ۱۰ یکی از زهردارترین بازکنان فوتبال ایران بود و علی منصور با این پیراهن از دنیای فوتبال خداحافظی کرده است. او شاید در دوران نونهالی دیده بود که سیاوش اکبرپور با این پیراهن در کنار رضا عنایتی یکی از خوفناکترین خط حملههای لیگ ایران را تشکیل دادند و همچنین گلهای میداوودی را هیچ کس با پیراهن شماره ۱۰ استقلال فراموش نخواهد کرد.
قائدی قرار بود چگونه بار سنگین پیراهن شماره ۱۰ استقلال را به دوش بکشد در حالی که بیشتر پیشکسوتان وی را شایسته پوشیدن این پیراهن نمیدانستند؟ وی تلاشگر بود و در دل حاشیهها به دنبال راهی برای دیده شدن؛ این راه اکنون با فرماندهی مرد ایتالیایی هموارتر است و او فرصت بیشتری در زمین دارد. فرصتی که باید از آن بهره گیرد؛ او تا اینجای کار هوشمندانه از این فرصت استفاده کرده است؛ هنر قائدی در زمین مسابقه و بازی چشمنواز او موجب شد تا خود را به سرمربی سابق اینتر تحمیل کرده و به مهره نخست تیم او تبدیل شود.
مهرهای که اکنون در یک قدمی برترین گلزن لیگ برتر قرار دارد و پایهگذار بسیاری از گلهای این تیم به شمار میرود. او در یک سوم از مسابقات لیگ نوزدهم پنج گل به ثمر رسانده و به نیمی از وعدههای خود عمل کرده است.
باشو در اندیشه آن است که پس از سالها بار دیگر شماره ۱۰ استقلال را در میدان مسابقه به مانند روزگارانی که بر تن روشن و مژدهی بود، از سایر شمارهها متمایز کند و به مانند علیمنصوریان به بازیکنی تبدیل شود که حتی پس از خداحافظی از فوتبال همچنان محبوب هواداران است. او میخواهد با این پیراهن مانند میلاد میداوودی دیگر جنوبی تیم بدرخشد اما این درخشش نباید کوتاه مدت باشد بلکه ثبات عملکرد باشو میتواند چندین سال خط حمله استقلال را بیمه کند.
حال کسانی که در اوایل فصل با تیتر «افول شماره ۱۰» استقلال به دنبال آن بودند که فوتبال این پدیده را به حاشیه ببرند و او را وارد چالش مجدد کنند در حال حاضر، نظاره گر جادوی او در زمین هستند.
نظر شما