هر روز طرفداران و هنرمندان تئاتر در فضای مجازی و غیر مجازی، رسانه ها و هر فضای دیگری که مجالی برای سخن گفتن دارند دغدغه های حتی ابتدایی که برای عرصه هنرهای نمایشی بر آورده نمی شود را فریاد می زنند اما این مباحث به قدری تکراری شده که انگار گوش را پر کردهاند گویی کسانی که می توانند گره ای را باز کنند هم دیگر چیزی نمی شنود.
تاکنون گزارش، مصاحبه و خبرهای بسیاری در مورد مشکلات سالن های نمایش، تماشاخانه های خصوصی، کمبود بودجه، توجه نشدن به حوزه تئاتر کودک و نوجوان، بی توجهی به تئاتر خیابانی، نبود امکانات و تجهیزات مورد نیاز روز، نبود فضای کافی برای رشد گروه های دانشجویی و جوان و بسیاری از این دست در رسانه های مختلف و یا فضای مجازی منتشر شده است اما هر بار تکرار مکررات بوده و تحولی را در هیچ بخشی رقم نزده است.
حال اگر از همه شرایط حاکم بر این حوزه بگذریم این روزها مشکل دیگری خود را نشان داده است؛ در اصل، حواشی اصلاح قیمت بنزین و قطع اینترنت، توجه هنرمندان و رسانه های فعال در هنر تئاتر را به مسالهای به نام جای خالی تبلیغات برای نمایش جلب کرد.
طی سال های اخیر با رشد و فراگیر شدن فضای مجازی، گروه های نمایشی که تاکنون فرصتی برای اطلاع رسانی کافی، تبلیغات و اعلام جزییات اجرای خود نداشتند فضایی را برای ظهور و بروز پیدا کردند و هنرمندان نیز با انتشار عکس و اطلاعات نمایش ها در صفحات شخصی خود در فضای مجازی این مسیر را هموارتر کردند و به همین ترتیب مخاطبان نیز اجراهای بیشتری را برای انتخاب داشتند و میتوانستند با موضوع مورد نظر خود به سراغ اجرایی مناسب گروه تماشایی خود بروند.
هر چند که این شرایط حاصل محدود بودن و در اختیار نداشتن امکانات تبلیغ در فضاهایی بود که باید تا امروز به مقر اصلی برای معرفی هنرهای نمایشی تبدیل می شد اما با این وجود به عرصه کمک های فراوانی کرده است؛ حال بعد از پشت سر گذاشتن شرایط قطعی اینترنت موضوع نبود فضای تبلیغی مناسب بیش از هر زمانی دیگری به چشم می آید زیرا حتی علاقه مندان به تئاتر نیز دیگر توجهی به تبلیغات کاغذی ندارند و با کوچکترین اختلالی در فضای مجازی ارتباطشان با گروه های نمایشی قطع میشود که این امر همانطور که در روزهای گذشته شاهد آن بودیم موجب ضرری بزرگ به خانواده هنرهای نمایشی تحمیل میکند.
دو جایگاه اصلی تبلیغاتی برای تبلیغات تئاتر وجود دارد؛ نخست صدا و سیما که طی دهه های متمادی، تئاتر تنها هنری است که جایی در آن ندارد. این در حالی است که یکی از مهم ترین راه هایی که هنرمندان هنرهای نمایشی می توانند خود را به مخاطبان معرفی کنند رسانه بزرگی مانند صدا و سیما است که تاکنون هیچ تعاملی جدی با این زمینه هنری نداشته است.
صدا و سیما می تواند با تعامل با بخش هنرهای نمایشی، تئاتر را به سبد خانوار اضافه کند و جامعه را به سمت فرهنگ تماشای تئاتر و آشتی با هنرهای نمایشی سوق دهد که این مهم را تا به امروز از خانواده تئاتر دریغ کرده است.
از سوی دیگر شهرداری و بیلبوردهای سطح شهر از مهم ترین فضاهای تبلیغات برای تئاتر محسوب می شود البته در این بخش وضعیت معرفی نمایش بهتر است زیرا حداقل اندک تابلوهایی در سطح شهر دیده می شود که نمایشی را به مردم معرفی می کند اما بیشتر این تبلیغات به نمایش هایی تعلق می گیرد که به دلیل بهره مندی از بازیگران مشهور بی نیاز از تبلیغات هستند و بلیت هایشان را از مدتها قبل از اجرا پیش فروش کردهاند.
شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی نیز با بیان اینکه عمده تئاترها از تبلیغات شهری بهرهای ندارند و سالهاست صداوسیما از هنرهای نمایشی حمایت نمیکند خاطرنشان کرد: اتفاقی که هفته گذشته بعد از قطع اینترنت برای تئاتر افتاد ضرورت توجه به تبلیغات از سوی فضاهای دیگر را یادآوری کرد که تئاتر نیز باید از امکانات بهرهمند شود.
وی با تاکید بر ضرورت رفع شدن ضعف در حوزه تبلیغات تئاتر تصریح کرد: تبلیغات به صورت فردی و در فضای مجازی انجام میشود؛ اما باید تئاتر پا به بیلبوردهای (آگهینما) شهری بگذارد و به آنتن صداوسیما راه پیدا کند تا هم بیشتر معرفی شود و هم در صورت محدودیت اینترنت آسیب کمتری ببیند.
همچنین شاهین چگینی رییس هیات مدیره انجمن صنفی تماشاخانههای تهران در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه پیش از این تراکت ابزار انتشار اطلاعات یک نمایش بود خاطرنشان کرد: امروزه برای صرفه جویی در مصرف کاغذ و سهولت دسترسی به فضای مجازی، تبلیغات اجراها به صورت اینترنتی صورت می گیرد.
به گفته وی، قطع اینترنت موجب آسیب به تبلیغات گروه های نمایشی شد زیرا این تنها راه انتشار اطلاعات و اخبار نمایشها بود.
چگینی با بیان اینکه کسی از هنر تئاتر دفاع و حمایت نمی کند عنوان کرد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متولی هنرهای نمایشی است که البته با توجه به شرایط بحرانی مالی که اکنون با آن دست و پنجه نرم می کند نمی تواند حمایت مالی لازم را داشته باشد به همین دلیل در یک دور باطل قرار گرفته ایم و کسی پاسخگو نیست، تئاتر برای کسی مهم نیست تا خسارت این بخش را جبران کند.
این روزها هنرمندان و طرفداران تئاتر، با اتکا به خود از این بخش حمایت می کنند و در تلاش هستند تا باری را از دوش نحیف شده هنرهای نمایشی بردارند اما تصور نمی کردند که همین محدودیت اینترنت بتواند ضربه دیگری به پیکر بی جان تئاتر وارد کند.
فضای مجازی جایگاه مناسب و پر طرفداری برای تبلیغات محسوب می شود اما این فضا بیشتر در کنار تبلیغات اصلی قرار می گیرد و می تواند به آن کمک کند اما این روزها این فضای مجازی بهعنوان مکمل و حاشیهای بر تبلبغات اصلی تئاتر خود به رکن اصلی تبلیغات تبدیل شده که خود می تواند آسیب رسان باشد.
شاید امروز اهمیت مذاکره مسئولان امر در مورد تبلیغات هنرهای نمایشی بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است که بتواند مسیر را برای حضور تئاتر در بیلبوردهای سطح شهر و تصاویر شبکه های مختلف صدا و سیما هموار کند تا گروه های حرفه ای و جوان نیز در فضایی عادلانه بتوانند اجراهای خود را به مخاطبان و اقشار مختلف جامعه معرفی و صندلی های سالن اجرای خود را پر کنند.
تئاتر، هنری قدرتمند و تاثیرگذار در بهبود وضعیت یک جامعه محسوب میشود که میتوان با حمایت نه صرفا مالی که با هموار کردن مسیر تبلیغ آن، گامی بلند را در مسیر شکوفایی آن و آشتی جامعه با آن برداشت.
نظر شما