گروه اطلاع رسانی ایرنا، در راستای ایفای رسالت آگاهی بخشی به انعکاس برجستهترین گزارشهای روزنامههای مختلف با عناوینی همچون؛ آلودگی هوا در انتظار تیرِ باد!، انتخاب سرنوشتساز، اپیدمی واهمه از گرانی، اثر معکوس افزایش قیمت بنزین بر تصادفات، گرمای متفاوت تورم برای دهکها، رهبر حکیم مردم بصیر، پنـج علت اصلی افزایش قیمت بنزین و تهدید «حیات» برجام پرداخته است، در ادامه به بازتاب گزیدهای از این مطالب میپردازیم.
آلودگی هوا در انتظار تیرِ باد!
روزنامه ابتکار با درج گزارشی با عنوان آلودگی هوا در انتظار تیرِ باد! می نویسد: «تهران با شاخص ۱۶۶، دومین شهر جهان از نظر آلودگی هوا شد.»؛ این آخرین رکوردزنی ایران در میان کشورهای جهان است. البته اگر تا زمان انتشار این گزارش ایران رکورد جدیدی را به نام خود ثبت نکرده یا کشور دیگری جایگاه ما را در فهرست رکوردداران تغییر نداده باشد. این رکوردی است که درپی چندین هفته آلودگی هوا در تهران و در جریان اقدامات ناکارآمد دستاندرکاران کاهش آلودگی هوا برای این شهر رقم خورده است. اقداماتی چون تعطیلی مدارس و دانشگاهها، افزایش محدودیتهای ترافیکی، افزایش قیمت و سهمیهبندی بنزین، سوق دادن مردم به استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی فرسوده و ناکافی و ... البته در میان این اقدامات نباید توصیه مسئولان به مردم به جهت دست بردن به آسمان برای وزیدن باد و بارش باران را فراموش کرد؛ اقداماتی که بیش از هر چیز دیگری برای رفع آلودگی هوا در ایران کارگشا بوده است. یا شاید چنانکه مدیرکل امور خدمات شهری شهرداری تهران درباره برف و گرفتگی معابر گفته آلودگی را هم نمیتوان در هوا با تیر زد و از همین رو است که تا امروز مسئولان ناتوان از پیدا کردن راهی برای نجات جان مردم بودهاند.
تهران هوا ندارد. البته تنها تهران نیست که در طول یک هفته اخیر و حداقل تا روز دوشنبه آینده که هواشناسی پیشبینی کرده که خبری از باد و باران نیست، نفسش به شماره افتاده است. اصفهان، مشهد، اراک، البرز، کرج، قزوین و تبریز هم با آلودگی هوا دست و پنجه نرم میکنند اما تهران به مدد رشد و تراکم جمعیت، ترافیک و آنچه بر محیطزیستش رفته، اغلب بیشترین شاخص آلودگی هوا را در تقویمش ثبت میکند. این بار هم طی چند هفته اخیر که دیو آلودگی بر تهران سایه افکنده، این شهر در میان شهرهای آلوده جهان در مقام دوم قرار گرفته است. تهران در روز گذشته با عبور آلودگی هوای آن از شاخص ۱۶۶ پس از بیشکک پایتخت قرقیزستان، دومین شهر از نظر آلودگی هوا شد. اما این شاخص آلودگی در برخی مناطق تهران از این هم پا را فراتر گذاشته است. شاهسون نماینده وزارت بهداشت دیروز گفته است: «شاخص آلودگی هوا در منطقه پیروزی به عدد ۲۰۸ رسیده است.» او گفته که شرایط تهران به لحاظ هوایی در وضعیت خیلی وخیم قرار دارد که با توجه به آن باید تصمیمات مهمی در روزهای آینده برای این وضعیت اتخاذ و همچنین فکری به حال منابع تولیدکننده آلودگی هوای تهران کرد.
انتخاب سرنوشتساز
روزنامه دنیای اقتصاد با انتخاب تیتر انتخاب سرنوشتساز، نوشت: در حال حاضر ناترازی دخل و خرج دولت یکی از چالشهای اصلی اقتصاد کشور قلمداد میشود. اگرچه این مشکل بهصورت تاریخی در اقتصاد ایران وجود داشته است، اما کاهش درآمدهای نفتی در پی تحریمها، درد ناشی از این بیماری را آشکار ساخته و دولت را برای رفع آن به تکاپو انداخته است. کسری بودجه دولت در سال ۱۳۹۸ بالغ بر ۱۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود. تامین منابع برای این حجم از کسری بودجه (حدودا یکسوم منابع عمومی) با کمترین آثار منفی رفاهی و تورمی، موضوعی است که باید برای آن چارهاندیشی کرد. برای حل این مساله، روشهای متفاوتی را میتوان در پیش گرفت. میتوان از فرصت پیش آمده برای ریشهکن ساختن این بیماری با استفاده از روشهای اصولی و اصلاحات در شیوه حکمرانی بهره گرفت یا تنها به تجویز مسکنهایی برای عبور از شرایط فعلی اکتفا کرد و پس از آن روز از نو و روزی از نو. به بیان دیگر میتوان برای پوشش ۱۲۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه از مسیر تعریف پایههای مالیاتی جدید، افزایش شفافیت مصارف و کنترل کانونهای هزینهای بودجه دولت، اقدام کرد یا به تجویز استقراض از صندوق توسعه ملی و بانک مرکزی پرداخت! برداشت از صندوق توسعه ملی برای جبران کسری بودجه با توجه به اینکه بخش قابلتوجهی از منابع صندوق توسعه ملی در دسترس و قابلفروش در بازار نیست، عملا به معنای استقراض مستقیم از بانک مرکزی است.
حتی به فرض آزاد بودن منابع ارزی صندوق توسعه ملی نیز فروش آن برای تامین نیازهای ریالی به صرفه و نفع اقتصاد نیست، چرا که با توجه به آینده پیشرو، نیاز کشور به این منابع ارزی برای تامین نیازهای ارزی (واردات کالاهای ضروری) به مراتب بیشتر خواهد بود. استقراض مستقیم از بانک مرکزی نیز به دلیل آنکه ارقام کسری بودجه به مراتب بیش از نیاز درونزای اقتصاد کشور به پایه پولی است، میتواند موجب تشدید تورم شده و هزینه بیانضباطی مالی دولت را بر دوش مردم بیندازد. ضمن آنکه تامین کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی، مغایر با سیاست دولت در سالهای گذشته مبنی بر عدم دستاندازی به منابع بانک مرکزی و استقلالبخشی به بانک مرکزی است. اما همانطور که پیشتر بیان شد میتوان تهدید تحریم را به فرصتی برای انجام برخی اصلاحات در شیوه حکمرانی در کشور تبدیل کرد. شناسایی دقیق و چارهاندیشی برای این موارد میتواند ضمن اصلاح نظام اجرایی کشور به میزان قابلتوجهی کسری بودجه فعلی و آتی کشور را پوشش دهد. مزیت دیگر پیگیری این موارد آن است که میتواند با کمترین فشار ممکن بر قاطبه مردم یا ایجاد شوکهای جدید به جامعه عملیاتی شود. در ادامه به اختصار به برخی از این موارد اشاره شده است.
اپیدمی واهمه از گرانی
روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان اپیدمی واهمه از گرانی آورده است: «نکند حقوقام تا سر ماه کفاف زندگیام را ندهد، نکند مریض شوم و از عهده هزینه درمان برنیایم، نکند نتوانم هزینه تحصیل فرزندم را پرداخت کنم، اگر حقوق دیر بدهند، اگر صاحبخانه کرایه را افزایش دهد، اگر... ر. نکند... د. اگر...نکند... د.» این اگرها و نکندها سالهاست که مانند شبح همراهمان است، ترس از گرانی، ترس از نداشتن، ترس از کافی نبودن درآمد، ترس از کم آوردن تا سرماه، ترس از... سالهاست بسیاری از ما با این ترس و دلهرهها صبحها از خواب بیدار میشویم و با این حس ناامنی، شبها به رختخواب میرویم. لطفا سیاه نبینید یا به سیاهنمایی تعبیر نکنید. همه میترسیم نه صرفا از برنامههای بدون تدبیر بلکه از دیو بزرگ «گرانی»، جنس ترسهایمان برای همه ما قابل درک و قابل فهم است. اگر به حافظه جمعی ایرانیان رجوع کنیم این ترس در نسلهای مختلف وجود داشته و نسل به نسل نیز منتقل شده است. در میان سنگینی این دلهره و ترس تاریخی، اتفاقات جدیدی رخ میدهد که این ترس را تشدید میکند.
بنزین گران میشود، ترس ما سه برابر میشود؛ دلار بالا میرود، ترس ما هم صعود میکند. احساس ترس از گرانی، ترس از نداشتن، نبودن یا حتی قحطی بیراه نیست، وضعیت قیمتها نیز این را فریاد میزند، به نحوی که امروزه برخی از مردم عکس سفرههای خالیشان را در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند و حتی برخی از نمایندههای مجلس از سُر خوردن مردم به زیر خط بقاء حرف میزنند. باید از این درد مشترک سخن گفت تا شاید راهبردی برای درمان آن پیدا شود. فاصله طبقاتی یا انحنای بزرگ زیست اقتصادی میان طبقات مختلف جامعه امروز ایران رنگ این ترس را پررنگتر کرده است. شاید برای همین تاب نمیآوریم، تابآوری اجتماعی را و خیلی زود عصبانیت خود را روی دستان شهر میریزیم. ای
اثر معکوس افزایش قیمت بنزین بر تصادفات
روزنامه اعتماد با درج گزارشی با عنوان اثر معکوس افزایش قیمت بنزین بر تصادفات می نویسد: اگر اصلاح نظام پرداخت یارانه در اقتصاد ایران و تعریف یک بسته حمایتی معیشتی جدید برای اقشار آسیبپذیر اصلیترین هدف شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه در افزایش قیمت بنزین بود، اصلاح قیمت این حامل انرژی چند هدف بزرگ دیگر را نیز دنبال میکرد. کاهش استفاده از خودروی شخصی و افزایش اقبال به حمل و نقل عمومی، کاهش آلودگی محیط زیستی و بهبود شاخص عدالت در اقتصاد ایران برخی دیگر از اهداف افزایش قیمت بنزین را شامل میشود. فرضیه بسیاری از تصمیمگیران این است که با افزایش قیمت بنزین، بسیاری از مردم استفاده از حمل و نقل عمومی را به خودروی شخصی ترجیح خواهند داد و همین امر بسیاری از مشکلات کلان حمل و نقل در ایران از جمله آمار بسیار گسترده تلفات جادهای را کاهش خواهد داد، فرضیهای که آمار و ارقام رسمی پزشکی قانونی نشان میدهد که لااقل در حوزه تاثیر متقابل قیمت بنزین و کاهش تلفات جادهای قابل اتکا نخواهد بود.
با وجود تمام برنامهریزیهایی که در طول سالهای گذشته اجرایی شده، همچنان ایران جزو کشورهایی است که بالاترین میزان تلفات جادهای در سال را به خود اختصاص میدهد. آمارهای نهایی تلفات در سال ۹۷ نشان میدهد که در این سال بیش از ۱۷ هزار ایرانی به دلیل تصادفات رانندگی در سراسر کشور جان خود را از دست دادهاند، فاجعهای که تنها به دلیل تکرار هرساله کمتر اخبار آن جامعه را با شوک مواجه میکند. در شرایطی که برخورد دو قطار با یکدیگر و فوت ۵۰ نفر در این حادثه وزیر راه و شهرسازی وقت را تا پای استیضاح کشاند و به مدیریت مدیرعامل وقت شرکت راهآهن پایان داده و در شرایطی که سقوط یک هواپیما با کمتر از ۱۰۰ سرنشین برای روزهایی مداوم توجه جامعه را به خود جلب کرده و به ارایه گزارشهای حقیقتیاب چندگانه منجر میشود، اتفاقی که هر روز در جادههای ایران تکرار میشود، فاجعهای بسیار بزرگتر از این حوادث است. اگر معیار خود برای مقایسه را یک ایرباس ۳۲۰ قرار دهیم که حدودا ظرفیت جابهجایی ۲۰۰ مسافر را در هر پرواز دارد، مرگ بیش از ۱۷ هزار نفر در جادههای ایران مشابه با سقوط ۸۵ فروند ایرباس ۳۲۰ در طول یکسال است. تقسیم عدد تلفات به روزهای سال نیز نشان میدهد که بهطور میانگین در هر روز ۴۶ ایرانی در جادههای کشور جان خود را بر اثر تلفات جادهای از دست میدهند که این به معنای آن است که در هر روز دو قطار در جادههای ایران با یکدیگر برخورد میکنند و حدودا ۵۰ نفر جان خود را از دست میدهند.
گرمای متفاوت تورم برای دهکها
روزنامه ایران در مطلبی با عنوان گرمای متفاوت تورم برای دهکها نوشت: در آبان ماه امسال نرخ تورم سالانه با ۹ دهم درصد افت نسبت به مهر به ۴۱.۱ درصد رسید. برای کالاهای خوراکی و آشامیدنی نیز تورم سالانه ۶۱.۳ درصدی مهر به ۵۸.۶ درصد رسیده است. این درحالی است که این نرخ تورم برای هر دهک هزینهای کشور متفاوت است به این معنا که هر دهک تأثیر و فشار متفاوتی از نرخ تورم میپذیرد. براساس تازهترین گزارش مرکز آمار ایران فاصله تورمی دهکها در آبان ماه به ۲ درصد رسید که نسبت به ماه قبل (۲.۲ درصد) ۲ دهم واحد درصد کاهش داشته است. فاصله تورمی در گروه عمده خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات نسبت به ماه قبل ۲ دهم واحد درصد افزایش و در گروه عمده «کالاهای غیر خوراکی و خدمات» نسبت به ماه قبل ۱.۱ واحد درصد کاهش نشان میدهد. همانند ماههای قبل بالاترین نرخ تورم برای دهک دهم یا ثروتمندترین با ۴۲.۷ درصد بوده، نرخی که برای دهک اول یا فقیرترین ۴۰.۷ درصد بوده است. نکته جالب اینکه میزان تحمل تورم برای دهک دوم و هفت و هشت با ۴۱.۷ درصد برابر بوده است. البته در ضریب اهمیت گروههای مختلف و سهم کالاها در تورم، این نرخ برابر رنگ میبازد. همچنین دهکهای سوم تا پنجم نیز با ۴۱.۶ درصد تورم یکسانی داشتهاند. پس از دهک اول، دهک ششم با ۴۱.۳ درصد کمترین نرخ تورم را داشته است. همانگونه که اشاره شد تورم دهکهای هفتم و هشتم نیز ۴۱.۷ درصد بوده است. تورم دهک نهم نیز با ۴۱.۹ درصد بعد از دهک دهم بالاترین نرخ تورم را داشته است.
در تورم کالاهای خوراکی نیز همین وضعیت وجود دارد. دهک اول با ۵۳.۶ درصد کمترین نرخ تورم و دهک دهم با ۶۱.۵ درصد بالاترین تورم را داشته است. نکته جالب توجه در این بخش این است که برخلاف تورم کل، نرخ تورم کالاهای خوراکی برای هیچ دهکی یکسان نیست. در حالی که دهک دوم تورم ۵۴.۸ درصد داشته این نرخ برای دهک سوم ۵۵.۸ درصد بوده است. افرادی که در دهک چهارم قرار دارند نیز تورم ۵۶.۵ درصدی، دهک پنجمیها تورم ۵۷.۴ درصد، دهک ششمیها ۵۷.۸ درصد داشتهاند. در روندی صعودی تورم دهکهای هفتم، هشتم و نهم نیز به ترتیب ۵۸.۳، ۵۹.۵ و ۵۹.۹ درصد اعلام شده است. با بررسی نرخ تورم نقطهای مهر امسال با آبان ماه شاهد کاهش شتاب نرخ تورم برای تمام دهکها هستیم بهطوری که این کاهش برای شاخص کل، کالاهای خوراکی و غیرخوراکی رخ داده است. بنابراین تورم نقطهای ۲۶.۵ درصدی مهر ماه برای دهک اول به ۲۵.۶ درصد در آبان کاهش یافته است. سایر دهکها نیز نسبت به تورم نقطهای مهر شتاب کمتری را تجربه کردهاند. دراین ماه دهک دهمیها نیز تورم نقطهای ۲۷.۶ درصد داشتهاند که در مقایسه با تورم ۲۸.۵ درصدی مهر ۱.۱ درصد افت نشان میدهد.
رهبر حکیم مردم بصیر
روزنامه کیهان با انتخاب مطلبی با عنوان رهبر حکیم مردم بصیر آورده است: نحوه مواجهه رهبر معظم انقلاب با اتفاقات رخ داده به واسطه اصلاح و سهمیهبندی قیمت بنزین، جدیدترین مصداق از رفتار حکیمانه ولیفقیه است. همان رفتار حکیمانهای که حتی دشمنان مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران را به تحسین واداشته است. بسیاری از کارشناسان- با گرایشهای سیاسی مختلف- در این مورد متفقالقول هستند که دولت محترم در اجرای طرح ضروری سهمیهبندی و اصلاح مصرف بنزین، وقتشناسی و تدبیر را لحاظ نکرد. همین امر موجب شد تا اوباش اجارهای با سوءاستفاده از فضای ایجاد شده در کشور، در پی پیادهسازی نقشه شوم «ایجاد آشوب با هدف فلج کردن اقتصاد کشور» برآیند. بر همین اساس، بانک، پمپ بنزین، پایگاه اورژانس، ماشین آتشنشانی، آمبولانس و حتی مغازهها و خودروهای شخصی مردم به آتش کشیده شد. اوباش اجارهای در مرحله بعدی اجرای نقشه شوم خود در پی آن بودند تا با انفجار پالایشگاهها و خطوط انتقال گاز و آسیب رساندن به انبار ذخایر استراتژیک غله، بحرانی عمیق ایجاد کرده و اقتصاد را فلج کنند.
اما این اوباش که بنابر مستندات موجود، در خارج از کشور آموزش دیده و به ابزارهای مختلف مجهز بوده و تحت حمایت کامل آمریکا و شرکای واشنگتن قرار داشتند و رسانههای معاند نیز عملیات روانی سنگینی در حمایت از آنان به راه انداخته بودند، نتوانستند نقشه شوم و ضدایرانی خود را محقق کنند. این نقشه، نقش بر آب شد؛ چرا!؟ به برکت رهبرِ حکیم، مردمِ بصیر و حافظان امنیتِ غیور و مومن. رهبر معظم انقلاب اسلامی از زمان اعلام طرح اصلاح قیمت و سهمیهبندی بنزین (ساعت ۲۴پنج شنبه شب، ۲۳ آبان) تاکنون در سه سخنرانی، رهنمودهای حکیمانهای بیان کردند. ایشان- ۲۶ آبان ۹۸- در درس خارج فقه فرمودند: «من چون نظرات کارشناسها هم در این قضیّه بنزین مختلف است، بعضیها آن را لازم و واجب میدانند بعضیها مضر میدانند، بنابراین من هم که صاحبنظر نیستم در این قضایا؛ گفتم من صاحبنظر نیستم لکن اگر سران سه قوّه تصمیم بگیرند، من حمایت میکنم...مسئولین هم البتّه دقّت کنند، مواظبت کنند، هرچه ممکن است از مشکلات این کار کم کنند...من دیروز دیدم در تلویزیون که بعضی از مسئولین محترم آمدند گفتند که ما مراقبیم که این افزایش قیمت موجب افزایش قیمت اجناس و کالاها نشود؛ خب بله، این مهم است، چون الان گرانی هست، بنا باشد باز اضافه بشود گرانی، خب این برای مردم خیلی مشکلات درست میکند، باید مراقبت کنند... من عرضم این است: هیچکس به این اشرار کمک نکند؛ هیچ انسان عاقل و شایستهای که به کشور خودش علاقهمند است، به زندگی راحت خودش علاقهمند است، به اینها نباید کمک بکند؛ اینها اشرارند، این کارها کار مردم معمولی نیست».
پنـج علت اصلی افزایش قیمت بنزین
روزنامه ستاره صبح با درج مطلبی با عنوان پنـج علت اصلی افزایش قیمت بنزین، به گفت وگو با محسن بهرامی ارض اقدس، کارشناس اقتصادی پرداخت و نوشت: موضوع افزایش نرخ حاملهای انرژی که توسط دولت به شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا پیشنهاد شد، از چند جهت قابلبررسی است؛ نکته اول از جهت انجام تکالیف قانونی است که دولتها از ابتدای برنامه چهارم و سپس در دو برنامه پنجم و ششم توسعه، موظف به افزایش تعدیلی و تدریجی نرخ حاملهای انرژی به نرخ فوب خلیجفارس بودهاند. این موضوع در دولت اصلاحات به تصویب رسید، اما در مجلس هفتم برخی از نمایندگان اقتصادی مجلس مانند الیاس نادران، احمد توکلی و... با افزایش قیمت نرخ بنزین مخالفت کردند و این مخالفت را «عیدی به مردم» دانستند. جلوگیری از افزایش تدریجی نرخ بنزین در آن زمان موجب شد که عملاً تکالیف قانونی برای دولتهای بعدی بهسختی اجرا شود. این موضوع در دولت احمدینژاد با اجرای یک قانون خاص (قانون هدفمندسازی یارانهها) پیگیری و دولت موظف به افزایش قیمت بنزین، گازوئیل و نفت شد. درنتیجه دولت نرخ بنزین سهمیهای را ۴ برابر، بنزین آزاد را ۷ برابر و گازوئیل را ۲۰ برابر کرد. نکته جالبتوجه آنجاست که اتفاقات، حواشی و اعتراضات فعلی در آن زمان رخ نداد. باید توجه کرد که اختلاف قیمت حاملهای انرژی در ایران با کشورهای همسایه، قاچاق پذیری فرآوردههای نفتی را افزایش میدهد؛ بهگونهای که برآورد میشود بین ۸ تا ۲۰ میلیون لیتر قاچاق سوخت در کشور صورت میگیرد.
نکته دوم در اهمیت اصلاح قیمت بنزین این است که با افزایش قیمت بنزین، مصرف آن کاهش مییابد؛ آمارهای اعلامشده در یک هفته گذشته نشان میدهد که مصرف روزانه کشور حدود ۲۰ میلیون لیتر کاهش داشته است. به دنبال کاهش مصرف بنزین، آلودگی هوا نیز کاهش مییابد و درنتیجه به حفظ محیطزیست کمک میشود. سومین نکته، در نظر گرفتن توان تولید داخلی بنزین است. پیش از راهاندازی پالایشگاه «ستاره خلیجفارس» در دولت تدبیر و امید، کشور نیازمند واردات بنزین برای تأمین مصرف روزانه حدود ۱۰۰ میلیون لیتر بود؛ درحالیکه توان تولید روزانه کشور حدود ۷۰ میلیون لیتر بود. باید درنظر گرفت که واردات بنزین آنهم در شرایط تحریمها هزینههای بسیاری برای کشور ایجاد میکند. بعد از راهاندازی مجتمع ستاره خلیجفارس نیز میزان تولید و مصرف کشور برابری میکرد و اگر سهمیهبندی صورت نمیگرفت، کشور مجدداً تبدیل به واردکننده بنزین میشد. نکته چهارم بالا بردن توان صادراتی کشور است. وقتی از قاچاق کالا جلوگیری شود و مصرف داخلی نیز کاهش یابد، میتوان میزان مازاد تولید بنزین کشور را صادر کرد. صادرات بنزین بهمراتب سادهتر از سایر فراوردههای نفتی است و در صورت وقوع، ارزآوری بسیاری برای کشور خواهد داشت، بهطوریکه هرسال میتوان یک پالایشگاه با ظرفیت یکمیلیون بشکه در روز ساخت. پنجمین نکته در اصلاح قیمت بنزین، موضوع عدالت اجتماعی است. براساس آمار منتشرشده دهکهای پایین جامعه که مصرف مستقیم و غیرمستقیم بنزین نسبتاً پایینی دارند، درمقابل دهکهای بالایی جامعه که مصرف بنزین و تعداد خودروی بیشتری دارند، تنها یکبیستم این گروه از یارانه انرژی بهرهمند میشدند. این سهم اندک افراد ضعیف و کمدرآمد، نوعی نابرابری و ناعدالتی ایجاد کرده بود. با در نظر گرفتن این نکته میتوان گفت که به هر میزان که قیمت بنزین در مقایسه با قیمت واقعی آن تعدیل شود، گام بلندی در جهت عدالت اجتماعی خواهد بود.
تهدید «حیات» برجام
روزنامه آرمان ملی با انتخاب گزارشی با عنوان تهدید «حیات» برجام می نویسد: دولت فرانسه ضمن هشدار به ایران در مورد کاهش تعهدات هستهای، این کشور را به اعمال سازوکار برجامی منجر به بازگشت تحریمها تهدید کرد. پس از اجرای گام چهارم کاهش تعهدات ایران در فردو، فرانسه، بریتانیا، آلمان و اتحادیه اروپا از ایران خواستند تا در خلاف مسیر کاهش تعهدات خود گام بردارد. تروئیکای اروپایی و اتحادیه اروپا روز دوشنبه ۲۰ آبان در بیانیهای مشترک اعلام کردند در صورت ادامه روند کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران، یکی از سازوکارهای حل اختلاف موجود در برجام دوباره اعمال شدنی و تحریمهای سازمان ملل بازگشتنی است. برخی معتقدند که این بیانیه زمزمه مرگ برجام را با فعال شدن مکانیسم ماشه مطرح کرده است و برخی هم آن را در حد یک بازی سیاسی میدانند.
در همین زمینه دولت آمریکا اعلام کرد که معافیتهای همکاری شرکتهای خارجی در سایت هستهای فردو در ایران را لغو میکند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دوشنبه ۲۸ آبان در یک نشست خبری با اعلام این تصمیم، گفت این عدم تمدید معافیت از۲۴ آذر اجرایی خواهد شد. همکاری کمپانیهای خارجی در سایت فردو یکی از چهار معافیت دولت آمریکا در ارتباط با پروژه هستهای ایران بود. ایران در واکنش به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و در اعتراض به ناتوانی طرفهای اروپایی در برقراری خط تجاری، تاکنون در چهار مرحله کاهش تعهدات هستهای را اعلام و برخی فعالیتهای هستهای خود از جمله در سایت اتمی فردو قم را از سر گرفته است.
نظر شما