به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهشهای خبری ایرنا، جبهه دوم خرداد به رغم ربودن گوی سبقت از رقیب دست راستی خود در انتخابات ریاستجمهوری هفتم، مجلس و شوراهای اسلامی شهر و روستا طی سالهای نیمه دوم دهه ۷۰ خورشیدی، شاهد بروز اختلافاتی متعدد بود؛ اختلافاتی که از نگاه ناظران با رویکردهای متعارض در قبال مرحوم «اکبر هاشمی رفسنجانی» شروع شد و در پایان مجلس ششم با شعارهایی چون عبور از «سیدمحمد خاتمی» رئیس دولت اصلاحات و حتی خروج از حاکمیت درآمیخت.
این اختلافات در آستانه برگزاری انتخابات مجلس هفتم نمایانتر شد. در واپسین ماههای فعالیت مجلس ششم بود که شمار زیادی از داوطلبان انتخابات دوره هفتم با رد صلاحیت شورای نگهبان روبرو شدند از جمله هشتاد و چند نفر از نمایندگان اصلاحطلب که نتیجه نظارت استصوابی شورای نگهبان با اعتراض شدید این جریان در دولت و مجلس روبرو شد.
پس از آن بود که ۱۳۹ نماینده در اعتراض به تصمیم دیگر شاخه قوه مقننه یعنی شورای نگهبان دست به تحصن در مجلس زدند اما این اقدام آنان در عمل نتیجهای به دنبال نداشت. در گام دوم ۱۲۳ نفر از متحصنین استعفای خود را به «مهدی کروبی» رئیس مجلس ششم تحویل دادند تا به این ترتیب رقابتهای انتخابات دوره هفتم با حداقلی از چهرههای شاخص اصلاحطلب و به عبارت بهتر غیاب تشکلهایی چون «جبهه مشارکت» و «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» برگزار شود.
مجلسی بدون حضور موثر اصلاحطلبان
در انتخابات مجلس هفتم که ابتدای اسفندماه سال ۸۲ برگزار شد، سنتیهای جریان چپ یعنی «مجمع روحانیون مبارز» و نیز «کارگزاران سازندگی» در فهرستی موسوم به «ائتلاف برای ایران» کوشیدند حداکثر تعداد ممکن از کرسیهای مجلس را به دست آورند. وضعیت تایید صلاحیتشدگان اصلاحطلب به گونهای بود که این جریان کمتر از تعداد کرسیهای تهران برای انتخابات نامزد معرفی کرد و معدود نمایندگان اصلاحطلب هم از شهرستانها به مجلس راه یافتند.
بسیاری از ناظران در خصوص انتخابات مجلس هفتم و ترکیب آن، رد صلاحیت گسترده اصلاحطلبان را مهمترین عامل پیروزی رقیب این جریان میدانند. این در حالی است که برخی روی نقاط ضعف اصلاحطلبان در جلب آرای طبقات فرودست و توجه به نیازهای آنان، ناکامی در تحقق وعدههای سیاسی و رویگردانی حامیان اصلاحات در اقشار میانه، ضعف عملکرد در مجلس ششم و همچنان که اشاره شد افتراق اصلاحطلبان انگشت میگذارند.
واگرایی میان اصلاحطلبان پس از انتخابات ریاستجمهوری نهم وارد فاز تازهای شد؛ رقابتی که از این جریان سه چهره یعنی «محسن مهرعلیزاده» و «مصطفی معین» از کابینه خاتمی در کنار مهدی کروبی وارد کارزار سیاسی شدند اما در نهایت این «محمود احمدینژاد» بود که به همراه مرحوم هاشمی به دور دوم رفت و برنده نهایی نام گرفت.
اعتراض کروبی به شفافیت این انتخابات با ناخرسندی شدید وی از احزاب و نخبگان اصلاحطلب همراه شد تا در سال ۱۳۸۴، حزب «اعتماد ملی» با دبیرکلی رئیس مجلس ششم شکل بگیرد.
تکرار ناکامی در مجلس هشتم
اصلاحطلبان که برای مجلس هشتم همچنان نظارت استصوابی شورای نگهبان را مانعی پیش روی خود میدانستند سعی کردند از وضعیت تشتت دوره هفتم دور شوند.
نتیجه رایزنیهای تشکلهای اصلاحطلب برای انتخابات اسفندماه سال ۸۶، اعلام فهرستی مشترک با عنوان «یاران خاتمی» بود. این فهرست در تهران فقط توانست «علیرضا محجوب» از خانه کارگر را راهی بهارستان سازد و اوضاع در حوزههای دیگر نیز برای اصلاحاتیها تفاوتی زیادی نداشت.
در دور دوم انتخابات مجلس هشتم که اردیبهشت سال ۸۷ برگزار شد، اصلاحطلبان ترجیح دادند از عنوان دور نخست استفاده نکنند. در نهایت تعداد اصلاحطلبان در مجلس هشتم به حدود ۴۰ نفر رسید که در کنار نمایندگان مستقل مقابل اصولگرایان اقلیت به حساب میآمدند.
با نگاهی به موضعگیری و رویکردهای اصلاحطلبان در اواسط دهه هشتاد تا پایان دوره احمدینژاد میتوان شاهد تحولات گفتمانی این جریان بود. به شکلی که تاکید بر مفاهیم و اهدافی چون توسعه سیاسی، ایجاد جامعه مدنی و گسترش انواع آزادیها به طور ملموسی جای خود را به تمرکز روی مسائل معیشتی جامعه، فقر، بیکاری، تورم و ... داد.
در شرایطی که بسیاری از اصولگرایان حامی سیاستهای دولت احمدینژاد و در واقع حفظ وضع موجود بودند، اصلاحطلبان از اقدامات دولت نهم و دهم به خصوص در حوزه اقتصاد انتقاد میکردند.
نکته قابل تامل اینکه با پدیداری شکافها در اردوگاه اصولگرایان که میانه دهه ۸۰ دولت و مجلس را در دست داشتند، میان طیفهای اصولگرای منتقد دولت و نیز اقلیت اصلاحطلب نقاط مشترکی برای انتقاد از عملکرد احمدینژاد پدیدار شد.
انتخابات جنجالی سال ۸۸ اما رخدادی بود مانع از سربرآوردن مجدد اصلاحطلبان شد. پس از وقایع مربوط به انتخابات دهم ریاست جمهوری، جریان اصلاحات بسیاری از چهرههای نامدار و شاخص خود را در دادگاه و زندان دید و تشکلهایی چون مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم به دلیل حمایت از نامزدهای معترض انتخابات ۸۸ غیرقانونی اعلام و منحل شدند.
نتیجهی حضور نیافتن اصلاحطلبان با تمام قوا در رقابتهای انتخاباتی ادوار هفتم و هشتم و به حاشیه رفتن آنان در معادلات و تحولات سیاسی از نگاه بسیاری از ناظران کاهش قابل توجه میزان مشارکت سیاسی مردم بود تا جایی که مشارکت حدود ۷۰ درصدی ادوار پنجم و ششم در دو دوره بعدی چیزی نزدیک به ۲۰ درصد افت کرد که این تنزل در پایتخت و شهرهای بزرگ بیشتر به چشم میآمد.
نظر شما