چین پرجمعیتترین و یکی از بزرگترین کشورهای جهان در آسیای شرقی است که تأمین و امنیت انرژی یکی از بنیادیترین عوامل رشد اقتصادی آن محسوب میشود. رهبران این کشور طی دهههای گذشته به خوبی اهمیت و تاثیر رشد و توسعه اقتصادی را در ثبات اجتماعی و سیاسی کشورشان درک کردهاند. به همین دلیل تمرکز خود را بر ادامه همین روند اقتصادی قرار دادهاند.
در سالهای ابتدایی قرن ۲۱ میزان وابستگی این کشور به واردات نفت، در حدود ۵۰ درصد مصرف نفت بود اما اکنون این وابستگی به بیشتر از ۷۰ درصد رسیده و پیشبینی میشود در دو دهه آینده به ۸۵ درصد نزدیک شود. نیاز روز افزون به تأمین بلندمدت انرژی باعث شده است تا این کشور موضوع نفت و انرژی را بهعنوان یکی از فاکتورهای مهم در تعیین امنیت ملی لحاظ کند.
در این مسیر مسائلی همچون تضمین امنیت انرژی، توجه به انرژیهای نوین، تمرکز بر ذخایر استراتژیک، متنوعسازی منابع تأمین انرژی، بهینهسازی مصرف و کارآیی بیشتر انرژی از جمله محورهایی است که رهبران این کشور بر آن تاکید دارند.
امنیت انرژی و ثبات اقتصادی - اجتماعی چین
رشد بالای اقتصاد چین در چند دهه اخیر، رهبران این کشور را متقاعد ساخت که برای ادامه روند رو به رشد اقتصاد که منجر به ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی این کشور هم شدهاست باید امنیت تأمین انرژی را تضمین و از بروز هر اختلالی در عرصه انرژی و انتقال انرژی جلوگیری کنند. به اعتقاد رهبران پکن، توقف تأمین انرژی این کشور نه تنها رشد اقتصادی را مختل میسازد، بلکه چین را با بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هم روبرو میکند. حفظ امنیت انرژی از جمله مهمترین اهداف استراتژیک و همچنین اولویتهای سیاست خارجی پکن محسوب میشود.
دولت چین برای افزایش امنیت انرژی، سیاستهایی را در عرصه داخلی و بینالمللی در پیش گرفتهاست. این سیاستها شامل متنوعسازی منابع سوخت، تمرکز بر تولید انرژی در داخل، تاکید بر ارتقای کارایی و بهرهوری مصرف انرژی، ایجاد ذخایر راهبردی و سرمایهگذاری در تمامی مناطق و کشورهای نفتخیز میگردد.
چین در عرصه داخلی از ظرفیتهای قابل ذکری در حوزه استخراج و تولید نفت خام برخوردار نیست. اگرچه سخنانی در زمینه توانایی این کشور برای تولید نفتهای نامتعارف در بخشهای ساحلی و رسوبی در غرب چین ذکر شده است اما هزینههای بالای سرمایهگذاری و اکتشاف، در کنار نامشخص بودن نتیجه این اقدامات باعث شدهاست که تاکنون تولید نفت شیل در چین تنها در حد حرف باقی بماند.
اگرچه گفته میشود چین پس از آمریکا و روسیه بزرگترین منابع نفت شیل را در اختیار دارد اما بنگاههای اقتصادی بزرگ جهان در کنار رسانههای چینی به تازگی عنوان کردهاند اگر پروژههای مورد نظر پکن در حوزه منابع نفت رسوبی به مرحله اجرا برسد تا سال ۲۰۲۵ چین میتواند روزانه حداکثر تا ۲۰۰ هزار بشکه نفت تولید کند.
به صورت رسمی گفته میشود که چین در شرایط کنونی از ذخایر داخلی خود روزانه بین ۳ تا کمتر از ۴ میلیون بشکه نفت خام تولید میکند حال آنکه این کشور روزانه حدود ۱۰ میلیون بشکه نفت واردات دارد.
ذخایر نفتی استراتژیک
پکن نیز همچون دیگر کشورهای پیشرفته، انرژی را بخش مهم و ضروری را برای ادامه روند رشد اقتصادی و سیاسی خود می بیند و به همین دلیل تلاش کردهاست ذخایر استراتژیک را برای خود ایجاد کند تا در دورههای سخت بتواند از آنها استفاده ببرد و به سرعت تحت تأثیر نوسانات جهانی قرار نگیرد.
هنجار پذیرفته از سوی دولتهای پیشرفته جهان آن است که کشورها به گونهای برنامهریزی کنند که حداقل برای سه ماه یا ۹۰ روز خود ذخیره نفت داشته باشند تا در صورتی که هر مشکل سیاسی و غیرسیاسی در مسیر عرضه نفت و انرژی اختلال ایجاد کرد، آن ها قادر به ادامه حیات باشند. این ابتکار نخستین بار در دهه ۱۹۷۰ از سوی ایالاتمتحده و اوج بحران نفتی اجرایی شد و از آن زمان بسیاری از کشورهای جهان از دستورالعمل های مشابهی پیروی میکنند.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران اعتقاد دارند میزان نیاز چین به واردات به اندازه ای بالا و رو به افزایش است که ذخایر استراتژیک به شدت عظیمی باید برای تامین نیازها حتی برای یک دوره محدود تدارک دیده شود.
اگرچه ذخایر استراتژیک هر کشوری از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و اعلام دقیق آن به صلاح هیچ کشوری نیست اما به طور مثال گفته میشود که ایالات متحده (که خود اکنون بزرگترین تولیدکننده نفت در جهان است) چهار منطقه را در چند ایالت (حاشیه خلیج مکزیک) و در عمق زمین به ذخیره نفت اختصاص داده است. این انبارهای اعلام شده به تنهایی حدود ۷۰۰ میلیون بشکه نفت را در خود ذخیره دارند. البته برخی تحلیلگران معتقدند ایالاتمتحده احتمالاً مناطق دیگری را هم برای ذخیره نفت و استفاده در مواقع حساس ایجاد کرده باشد و آنها را محرمانه نگه داشتهاست.
در مورد ذخایر راهبردی چین هم گفته میشود این کشور حدود ۶۰۰ میلیون بشکه نفت را ذخیره داشته باشد. آمارهای دیگری نیز در این مورد منتشر شدهاست که در خوشبینانهترین حالت با توجه به حجم نیاز صنعت چین، این کشور برای حدود ۸۰ روز نفت خام ذخیره کرده است. برخی گزارشها حجم ذخایر این کشور در نیمه دوم سال ۲۰۱۹ را حدود ۷۹۰ میلیون بشکه نفت اعلام کردند.
مهمترین زیرساختهای ذخیرهسازی نفت چین در مناطق تیانجین، هوژو و جینجو قرار دارند که در کل نزدیک به ۵۰ میلیون بشکه نفت ذخیره دارند. در این راستا ایران یکی از مهمترین صادرکنندگان نفت به چین بود که به ویژه پس از تشدید تحریمهای نفتی «دونالد ترامپ»، محمولههای نفتی خود را به ذخایر استراتژیک چین منتقل میکرد.
خاورمیانه کانون تمرکز پکن
خاورمیانه جایگاه ویژهای را در سیاستهای انرژی پکن ایفا میکند. فاصله نزدیک خاورمیانه به ویژه خلیجفارس در کنار ذخایر عظیم و بهعبارتی تمامنشدنی نفت و گاز در این منطقه باعث شدهاست تا کشورهای این منطقه جایگاه خاصی را در تدوین راهبردهای انرژی این کشور داشته باشند. در دورههای اخیر گفته میشود روزانه ۵ میلیون بشکه نفت از کشورهای خاورمیانه از طریق خلیج فارس به مقصد چین حرکت میکنند که این میزان در حدود ۵۰ درصد از نیاز این کشور به واردات را پاسخ میدهد. طبق پیشبینیها، وابستگی چین به انرژی خاورمیانه در سالهای آتی رو به افزایش خواهد بود؛ به طوری که تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۷۰ درصد نیاز پکن به نفت، از خاورمیانه به این کشور صادر خواهد شد. با همین روند گفته میشود تا سال ۲۰۳۰ میزان صادرات نفت خاورمیانه به چین حداقل به ۱۱ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.
بروز بحران در خلیج فارس به عنوان نمونه بستهشدن تنگه هرمز به طور قطع چین را در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی با چالشهای عمیقی روبرو خواهد کرد.
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا از جمله مناطقی بودهاست که چین به صورت برنامهریزیشده شرکتهای دولتی و خصوصی خود را به آن گسیل کرده است. این شرکتها بهویژه در عرصههای تولید منابع طبیعی، سرمایهگذاریهای گستردهای انجام دادهاند. این درحالی است که دولتمردان چینی به صورت کامل به چالشهای امنیتی سرمایه گذاری در این منطقه واقفند. پکن در سالهای اخیر در گسترهای از خاورمیانه تا صحرای آفریقا، صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم را انجام داده است تا آینده تامین منابع طبیعی مخصوصا انرژی خود را تضمین کند.
نظر شما