گفته می شود که تشکیل هر سانتی متر خاک به ۳۰۰ سال زمان نیاز دارد. ماده ای همتراز با آب برای امنیت غذایی بشر که عوامل متعددی مانند استفاده نامناسب از روشهای کشت ، بی توجهی به کشت محصولات مناسب با هر منطقه و حوادث طبیعی آن را به سوی فرسوده شدن پیش می برد.
در فرایند فرسایش، ذرات خاک از بستر خود جدا شده و توسط عامل انتقال دهنده مانند نیروی ثقل، آب و باد به مکانی دیگر حمل می شوند. در این حالت از میزان مواد آلی آن که در تغذیه گیاه موثرند کاسته می شود، آب موجود در زیر ریشه گیاهان سریعتر تبخیر شده و گیاه برای ادامه حیات به چالش کشیده می شود. به ازای کاهش ۱۰ درصد از مواد آلی خاک، حدود ۳۰۰ کیلو در هر هکتار محصول کمتر تولید می شود و در صورت ادامه روند از بین رفتن خاک حاصلخیز، اراضی استعداد باروری خود را از دست داده و قابلیت کشت ندارند لذا بتدریج رها می شود.
جابجایی روستاهای در معرض خطر، تخریب جاده ها، پرشدن رودخانه ها از رسوبات، آلودگی و تخریب سدها و افزایش گرد و غبار از مهم ترین زیانهای ناشی از فرسایش است.
از علت های مهم تشدید فرسایش خاک می توان به استفاده از روش های نامناسب کشت مانند شخم عمیق (۵۰ درصد فرسایش خاک استان گلستان در بخش کشاورزی به دلیل شخم عمیق زمین های کشاورزی است)، آتش زدن بقایای کشاورزی، چرای بی رویه دام ها، خشکسالی، کاهش پوشش گیاهی و وقوع سیلاب ها نام برد.
میانگین جهانی فرسایش خاک سالانه حدود ۱۰ تن در هکتار است . در استان گلستان سالانه در مناطق جنگلی حدود ۶ تن و در اراضی کشاورزی سالانه تا ۱۷ تن در هکتار فرسایش خاک اتفاق می افتد (در غرب استان ۸ تن و در شرق استان ۳۵ تن در هکتار )، میزان فرسایش خاک در اراضی شیبدار و بدون پوشش گلستان بیش از ۳۰ تن در هکتار است.
از منظر صاحب این قلم به عنوان کارشناس مسائل آب، اراضی شیبدار در حال حاضر به عنوان تهدیدی برای استان گلستان به شمار می رود چه آنکه از طرفی اراضی، تاسیسات و نقاط جمعیتی زیادی در استان که در پای این اراضی شکل گرفته اند، همواره در معرض سیلاب پر رسوب ناشی از بارندگی بر سطح این اراضی هستند و از سوی دیگر حجم بزرگی از خاک چه در بارش های عادی و چه در بارشهای شدید، از این سطوح به آبراهه ها منتقل شده و در رودخانه ها و به ویژه پشت سازه های تقاطعی و پل ها رسوب می کند و ظرفیت آبگذری رودخانه ها را کاهش داده و نیاز به لایروبی و ساماندهی رودخانه ها را افزایش می دهد و در زمان سیل موجب آبگرفتگی اراضی و تاسیسات پیرامون رودخانه ها می شود و نیز بخش زیادی از این رسوبات در دریاچه سدهای مخزنی و نیز پشت سدهای انحرافی رسوب کرده و با کاهش ظرفیت سدها، ضمن تاثیر منفی در برنامه ریزی آبگیری و مصرف آب سدها عمر مفید سدها را کاهش می دهد و هزینه های کلان صرف شده برای احداث آنها را زودتر از موعد مستهلک کرده و نیاز به سرمایه گذاری مجدد را موجب می شود.
اجرای طرح های آبخیزداری به ویژه در حاشیه روستاهای در معرض خطر، کاشت درخت در اراضی شیبدار، تغییر روش کشت سنتی به مدرن و اجرای اصول کشاورزی حفاظتی، تراس بندی کردن مزارع، کاشت محصولاتی مانند یونجه و گیاهان دارویی که با یک سال کاشت برای چندین سال به شخم نیاز ندارند از کارهای مهم حفاظت خاک است.
براساس مطالعات انجام شده در سال ۱۳۷۴ که در سال ۱۳۸۲به روزرسانی شده است، در نوار جنوبی استان گلستان از بندرگز تا مراوه تپه ۱۱۰ هزار هکتار اراضی زراعی کم بازده با شیب بیشتر از ۱۴ درجه وجود دارد که از لحاظ کارشناسی باید به اراضی دارای پوشش های گیاهی دائمی و باغی تبدیل شود.
در سال ۱۳۸۰ که میزان خسارت سیل ۶۰ میلیارد تومان برآورد شده بود هزینه کل اجرای این طرح در سطح ۱۱۰ هزار هکتار ۷۲ میلیارد تومان برآورد شد لذا بعد از وقوع سیلاب سال ۱۳۸۰ طرح تبدیل اراضی شیبدار به باغ در راستای مدیریت روان آب و کاهش سیل گلستان در دستور کار قرار گرفت. هیأت وزیران در سال ۱۳۸۲ طرح تبدیل کشت زراعی به باغ در اراضی شیبدار استان گلستان را تصویب کرد. بر اساس این مصوبه مقرر شد سازمان مدیریت و برنامهریزی همه ساله اعتبارات مورد نیاز برای اجرای طرح را پس از اعمال تعدیل هزینهها، در لایحه بودجه سنواتی پیشبینی و تخصیص دهد. بانک مرکزی منابع لازم را به منظور اعطای تسهیلات به متقاضیان بخش خصوصی و تعاونی برای اجرای طرح برای بانک کشاورزی تأمین نماید. وزارت نیرو اقدامات لازم جهت تخصیص آب مورد نیاز ناشی از اجرای طرح در اراضی یادشده را معمول دارد. وزارتخانههای صنایع و معادن و جهاد کشاورزی طرح های لازم برای ایجاد و توسعه صنایع فرآوری محصولات طرح، به ویژه زیتون را تهیه نمایند.
در سال های اولیه اجرای این طرح کاشت گردو، زیتون و فندق مورد توجه قرار گرفت اما به دلیل باردهی و درآمدزایی دیر این گونه ها، کشاورزان تمایلی به آن نداشتند به نحوی که از سال ۸۲ تا ۹۸ از مجموع ۱۱۰ هزار هکتار اراضی شیبدار بین ۲۳ تا ۳۰ هزار هکتار به باغ تبدیل شد لذا در حال حاضر ایجاد باغ های گیاهان دارویی به دلیل ارزش افزوده زیاد و بازده زودتر در مقایسه با باغ، به اولویت استفاده از اراضی شیب دار گلستان تبدیل شده است.
نتایج مطالعه منتشر شده ای در سال ۱۳۹۷ با عنوان عوامل مؤثر بر پذیرش باغکاری در اراضی شیبدار در مینودشت و گالیکش به قلم محمدتقی قلیزاده مقدم و همکاران نشان می دهد که کشاورزان مورد مطالعه میانگین سنی حدود ۵۱ سال و به طور متوسط ۲۹ سال سابقه کار در کشاورزی داشته و تحصیلات آنها حدود ۳۰ درصد بیسواد ، ۳۰ درصد زیردیپلم، ۲۰ درصد دیپلم و ۲۰ درصد فوق دیپلم و بالاتر است. میانگین زمین های کشاورزی تحت مالکیت و مدیریت آنها ۷ تا ۹ هکتار (خرده مالکی) و شغل اصلی حدود ۷۰ درصد از افراد کشاورزی و باغداری است. ۱۷ درصد کشاورزان دارای زمین هایی با شیب کم، ۴۹ درصد دارای زمینهای با شیب متوسط و ۳۴ درصد دارای زمینهای با شیب زیاد هستند. نتایج این تحقیق نشان داد که دو گروه پذیرنده و نپذیرنده عملیات باغکاری در اراضی شیبدار از نظر سطح تحصیلات، تعداد قطعات زمین، سطح مکانیزاسیون، میزان اراضی تحت مالکیت، درآمد کشاورزی، دریافت کمک دولتی، مشارکت اجتماعی، نگرش نسبت به حفاظت خاک، دانش حفاظت خاک و آینده نگری، تفاوت معنی داری با یکدیگر دارند. بهترین متغیرهای تبیین کننده پذیرش باغکاری در اراضی شیبدار به ترتیب شامل کمکهای دولتی، تعداد قطعات زمین و درآمد کشاورزی بود.
یکی از نکات مهم دیگر در تغییر کاربری اراضی شیبدار از زراعت دیم به باغ و گیاهان دارویی میزان آب مورد نیاز در طرح است. این اراضی در حال حاضر به کشت دیم اختصاص دارد ولی در صورت کاشت درخت و گیاهان دارویی در آنها نیاز به آبیاری نیز بوجود می آید. از طرفی کل پتانسیل آب سطحی استان به مصارف مختلف شرب، صنعت، محیط زیست، کشاورزی، باغداری و آبزی پروری تخصیص یافته و آب مازادی برای توسعه اراضی آبی در استان وجود ندارد لذا برای توسعه این اراضی یا بایستی به میزان ۱۱۰ هزار هکتار از اراضی آبی پایین دست را به دیم تبدیل کرد تا آب مورد نیاز توسعه این اراضی تامین شود و یا در جست و جوی راه حل های دیگری بود.
تبدیل اراضی آبی پایین دست به دیم از نظر حقوقی و اجتماعی غیرممکن بنظر می رسد و موجب تعارضات شدید و اختلال در نظام آبی و بهره برداری کشاورزی استان خواهد شد، بنابر این موارد دیگری بایستی مدنظر قرار گیرد که به مواردی از آنها اشاره می شود:
۱ - با توجه به اینکه اراضی شیبدار استان گلستان در مناطقی واقع شده که از نظر اقلیمی بارندگی حدود ۵۰۰ میلیمتر در سال را شاهد هستند، می توان ضمن تراس بندی و دیگر روش های حفاظت آب گونه های گیاهی را در نظر گرفت که نیاز آبی آنها کمتر از ۵۰۰۰ متر مکعب در سال بوده و نیاز به آبیاری نداشته باشند. ضمنا در بخشی از این اراضی امکان تامین آب بدلیل عدم وجود چشمه یا رودخانه یا هزینه بالای انتقال آب، ممکن نیست ، لذا در اینگونه عرصه ها چاره ای جز این روش وجود ندارد.
۲ - در بخشی از اراضی شیبدار که به دلیل وجود چشمه یا رودخانه یا هزینه پایین انتقال آب امکان تامین آب وجود دارد، با محاسبات انجام شده به دلیل باران ۵۰۰ میلیمتری در سال، هر هکتار باغ تنها نیاز به حداکثر ۱ هزار متر مکعب آب تکمیلی دارد و به ازای اصلاح روش های آبیاری در اراضی کشاورزی پایین دست، بخشی از آب صرفه جویی شده می تواند به این باغات تخصیص داده شود.
۳ – اراضی شیبداری هم در استان گلستان وجود دارد که آب رودخانه های مجاور آنها به سدهای منطقه وارد می شود. از آنجا که افزایش پوشش گیاهی در این اراضی موجب کاهش رسوب وارده به مخازن سدها می شود، میتوان در سدهای در حال بهره برداری با اصلاحاتی در رژیم تنظیم و ذخیره آب و در سدهای در حال احداث با کاهش شبکه طراحی شده نسبت به تخصیص آب مورد نیاز این اراضی اقدام کرد به نحوی که به ازای هر یک هکتار کاهش شبکه ۷ هکتار اراضی شیبدار قابلیت آبیاری تکمیلی پیدا می کند.
کشت هدفمند محصولاتی همچون زیتون ،گیاهان دارویی مانند گل گاوزبان و علوفه کاری به صورت ترکیبی در اراضی شیبدار ضمن این که می تواند در توسعه پایدار و جلوگیری از فرسایش خاک و کاهش خسارات سیل موثر باشد، کمک به خودکفایی استان در تامین روغن و مزیتهایی مانند ایجاد اشتغال حدود ۲۰ هزار نفره، افزایش درآمد حدود ۳.۵ برابری کشاورزان و ارتقاء حوزه گردشگری و تفرجگاهی این مناطق را به همراه دارد.
نکته آخر آنکه برای شتاب گرفتن اصلاح اراضی شیبدار استان گلستان و تبدیل این تهدید به فرصت لازم است هماهنگی دستگاه های مرتبط برای رفع مسایل و مشکلات اجرای درست آن جلب مشارکت بهره برداران و ذینفعان و استفاده از ظرفیت بخش خصوصی (به دلیل محدود بودن اعتبارات دولتی) و نظارت بر حسن اجرای این طرح مورد توجه بیشتر قرار گیرد.
* سید محسن حسینی (برساووش)، کارشناس مسائل آب
نظر شما