روزنامه اعتماد در سرمقاله ای به قلم شعیب بهمن، نوشته است: رزمایش مشترک میان ایران، روسیه و چین از چند جنبه حایز اهمیت است؛ جنبه اول به اهمیت برگزاری این رزمایش در محدوده جغرافیایی دریای عمان و اقیانوس هند باز میگردد؛ محدودهای که از اهمیت راهبردی، به ویژه در حوزه انتقال انرژی و کالا برخوردار بوده و انتخاب شدن این حوزه بیانگر مهم بودن این رزمایش است. اما نکته دیگری که این رزمایش را پراهمیت میکند، این است که برای اولینبار در منطقه یک رزمایش جمعی برگزار میشود که در آن قدرتهای غربی حضور ندارند، چراکه در گذشته رزمایشهای مختلفی که در این منطقه انجام میشد همواره یک طرف آن قدرتهای غربی به ویژه امریکا یا کشورهایی مانند انگلیس و فرانسه بودند و این کشورها با همکاری و همراهی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس وارد منطقه میشدند و رزمایشهایی را برگزار میکردند. اما در این رزمایش دیگر خبری از قدرتهای غربی نیست و برای اولینبار قدرتهای بزرگ دیگری مانند روسیه و چین در این منطقه حاضر شدند.
نکته سوم به سیاست ایران در منطقه باز میگردد و برای نخستینبار است که در سالهای پس از انقلاب اسلامی، ایران دست به یک رزمایش مشترک با کشورهای دیگر در حوزه آبهای دریایی عمان و شمال اقیانوس هند میزند و این در شرایطی است که طی ماههای اخیر امریکاییها و برخی کشورهای منطقه که اعلام کردند، تمایل دارند یک ائتلاف دریایی در محدوده آبی مشخص تشکیل دهند، عملا برگزاری رزمایش با ابتکار عمل ایران نشان میدهد که ایران گزینههای متعددی دارد و در مواقع لزوم میتواند حتی دست به ائتلافسازی در این محدوده جغرافیایی بزند.
موضوع چهارمی که در این بین مطرح میشود به روسیه و چین باز میگردد. روسها اگرچه در طول سالهای گذشته تمایل زیادی داشتند که در این محدوده آبی حضور پیدا کنند، اما به دلیل اینکه کشورهای حاشیه خلیجفارس دارای وابستگی عمیق به امریکا هستند و اجازه ندارند بدون خواست امریکا رزمایش نظامی با کشور دیگر به ویژه روسیه که به عنوان یکی از قدرتهای معارض امریکا محسوب میشود داشته باشند، بنابراین سیاست روسیه و تمایل این کشور برای حضور در منطقه همواره ناکام مانده است. کما اینکه طرح امنیتی که روسها چندی پیش برای خلیجفارس ارایه دادند به دلیل پیروی کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس از سیاستهای امریکا عملا با بیمیلی و بیتوجهی این کشورها مواجه شد. بنابراین برای روسها نیز این ابتکار عمل ایران یک فرصت جدی و مطلوب به شمار میآید که بتوانند در منطقه حضور پیدا کنند.
چینیها نیز که تاکنون تلاش میکردند از مجادلات سیاسی، امنیتی و نظامی با امریکاییها دور بمانند و بیشتر تقابل آنها با امریکا وجه اقتصادی داشت، حضور در این رزمایش بسیار حایز اهمیت است و نشان میدهد که چینیها وارد فاز جدیدی میشوند که ممکن است تقابل و رویارویی که در جنگ تجاری میان چین و امریکاست در آینده ابعاد جدیدی پیدا کند. به ویژه اینکه امریکاییها در مجاورت چین و آبهای اطراف آن حضور نظامی خود را تقویت کردهاند. بنابراین از دیدگاه روسیه و چین نیز حضور در این رزمایش یک فرصت تلقی میشود تا بتوانند در برابر ایالات متحده امریکا یک نوع قدرتنمایی داشته باشند که تا به امروز تنها قدرت بزرگ حاضر در منطقه به لحاظ نظامی بوده است.
در مجموع میتوان گفت تحولاتی که طی چند وقت اخیر در منطقه خلیجفارس رخ داده است، از جمله آن میتوان به سرنگونی پهپاد امریکایی، حمله به چندین نفتکش در منطقه خلیجفارس و دریای عمان و همچنین مورد هدف قرار گرفتن تاسیسات نفتی آرامکوی عربستان اشاره کرد، همه اینها نشان از آن دارد که امنیت در منطقه بیش از گذشته نیاز به همکاری دارد و در این بین بهرغم اینکه در سالهای گذشته کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس سعی میکردند این امنیت را با حضور امریکا تضمین کنند ولی در حال حاضر ایران، روسیه و چین با برگزاری این رزمایش نشان دادند که ممکن است در آینده شرایط جدیدی را در منطقه رقم بزنند. به همین دلیل هم کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس و هم امریکا از این به بعد در محاسبات و معادلات خود گزینه ائتلافسازی ایران به همراه روسیه و چین را وارد میکنند و این معادلهای است که پیش از آن در منطقه وجود نداشته است. از این به بعد ائتلافسازی ایران در حوزه آبهای جنوبی خود میتواند معادلات منطقه را وارد فاز جدیدی کند و همه کشورها باید این موضوع را در محاسبات استراتژیک خود لحاظ کنند.
نظر شما