یک متخصص اعصاب و روان روز شنبه درمورد این اختلال به خبرنگار ایرنا گفت: وسواس به نوع شخصی یا اختیاری و وسواس اجباری تقسیم می شود. در نوع اول یعنی وسواس شخصی، این دسته شامل افرادی بسیار دقیق، منظم، نکته سنج، وقت شناس و در عین حال کار را بر زندگی معمولی تریج می دهند، از شوخی لذت نمی برند و صرف وقت برای تفریح و سرگرمی را بیهوده می دانند، می شود.
فربد فدایی افزود: این دسته افراد در محل کار کارمندان و کارگران بسیار خوبی هستند اما برای خانواده مظهر انعطاف ناپذیری و خشکی به شمار می روند.
وی درمورد وسواس اجباری نیز گفت: دوران بلوغ، سن شروع وسواس اجباری است که به دو شکل عمده رفتار فکری یا رفتار اجباری به خوبی مشاهده می شود. وسواس اجباری فکری عبارت است از افکار مزاحم و نامربوطی که خود بیمار به بیهوده بودن آنها اذعان دارد اما نمی تواند آنها را رها کند.
این روانپزشک گفت: برای نمونه فرد مبتلا به اختلال شخصیت وسواس اجباری ممکن است پس از شرکت در یک مهمانی دچار این افکار شود که آیا سخنرانی که کردم درست بود یا نه؟ یا اینکه نکند دوست و یا دیگران را از خود رنجانده باشم؟
فدایی ادامه داد: در وسواس اجباری، فرد کار را به صورت تکراری بدون آنکه نیازی به این عمل باشد انجام می دهد. برای نمونه زمانی که فرد در را پشت سر خود بست، برای اینکه مطمئن شود آن را بسته چندین بار آن را باز و بسته می کند و یا یک سوال را چندین بار می پرسد تا مطمئن شود که دیگران منظور آن را فهمیده اند.
وی ادامه داد: کودکانی که معمولا به نظم و قرینه بودن اشیا توجه ویژه ای دارند و اگر چیزی سرجای خود قرار نگرفته باشد احساس ناراحتی شدیدی می کنند و یا کودکانی که تکالیف خود را چندین بار می نویسند که مبادا اثر یا لکه ای بر روی آن افتاده باشد، کودکانی که مرتبا یک سوال را از پدر و مادر می پرسند، این دسته کودکان نماینده وسواسی در دوران بزرگ سالی هستند.
فدایی با بیان اینکه برای درمان مبتلایان به وسواس های فکری و رفتاری، روش های دارو درمانی و یا رفتار درمانی لازم است، اظهار داشت: وسواس به عنوان یک بیماری در برخی افراد ممکن است از سنین کودکی حدود 3 تا 4 سالگی اتفاق افتاده باشد. با گذشت زمان معمولان والدین توقعاتی از فرزند خود دارند که فرزند ممکن است فکر کند نمی تواند آنها را برآورده سازد. بنابراین نسبت به قابلیت های خود دچار تردید می شود و ممکن است هرکاری را چند بار تکرار کند تا مطمئن شود درست انجام داده است.
این متخصص اعصاب و روان گفت: میزان شیوع وسواس نسبتا بالا است و 3 تا 4 درصد افراد جامعه مبتلا به وسواس هستند. درمان در 50 درصد موارد با بهبود کامل همراه است اما عموما باید برای مدت طولانی ادامه یابد. در 30 درصد نیز بیمار بطور نسبی بهبودی می یابد اما در 20 درصد موارد درمان های رایج باعث تغییر وضعیت بیمار نمی شود.
فدایی تصریح کرد: متاسفانه مقاومت بیماران وسواسی برای درمان بالا است و عدم پذیرش بیماری توسط شخص مبتلا و یا خانواده آن، یکی از چالش های درمان او است.
این روانپزشک گفت: نقش دارو درمانی برای بیماری وسواس یک نقش اثبات شده دارد و گاها مصرف دارو و عوارض آن برای آنها خود نوعی وسواس و اضطرابی جداگانه ایجاد می کند، برای نمونه این دسته افراد حتی برای مصرف دارو به دقت بروشور و اطلاعات آن را جستجو می کنند.
نظر شما