هفدهم دی ۱۳۴۶ خورشیدی جهانپهلوان تختی، کشتیگیر محبوب ایرانی در هتل آتلانتیک تهران درگذشت. ساعت ۲ بعد از ظهر ۱۸ دی ۱۳۴۶، تیتر درشت روزنامه کیهان و اطلاعات مردم ایران را غافلگیر کرد. کیهان در شماره ۷۳۳۳ خود تیتر زد: غلامرضا تختی خود را کشت! تیتر اول شماره ۱۲۴۸۰ اطلاعات هم این بود: پیش از ظهر امروز تختی خودکشی کرد این ها نخستین خبر از مرگ تختی بود که منتشر شد.
رجوع به شاهدان عینی یکی از مهم ترین مدارک و اسناد بررسی هر واقعه مهم و مرموزی به حساب میآید. درباره موضوع مرگ غلامرضا تختی نیز زری امیری مستخدم هتل آتلانتیک نخستین فردی بود که جسد تختی را پیدا کرد، درباره چگونگی کشف پیکر تختی به آیندگان گفته است: در ساعت هشت بعدازظهر روز یکشنبه تختی به دفتر هتل مراجعه کرد و قلم و کاغذ خواست و سپس بدون صرف شام به اطاقش رفت و ظاهرا خوابید، ولی ساعت هفت صبح که من طبق دستور خودش برایش صبحانه بردم با وضع غیرعادی مواجه شدم... صورت تختی باد کرده و کبود شده بود و از گوشه لبانش شیار باریکی از خون به روی متکا خشکیده بود، من بلافاصله وضع غیرعادی را به اطلاع مدیر هتل رسانیدم و چند دقیقه بعد آمبولانس و مامورین شهربانی و دادسرا به هتل آمدند و در حدود ساعت ۸:۳۰ جنازه مرحوم تختی از هتل خارج شد...
مبهم ماندن راز مرگ غلامرضا تختی بیش از هر چیز نشان از شفاف نبودن رژیم پهلوی و عدم اطلاع رسانی درست و کامل و همچنین علاقه مردم به پخش و بیان شایعات درباره زندگی شخصی افراد در جامعه ایران است. تنوع و تضاد نظرات در ارتباط با نحوه و شکل درگذشت پهلوان و اسطوره ورزش و تاریخ معاصر ایران به اندازه ای است که کتاب ها و فیلمهای متعددی با رویکردهای مختلف در باره آن نوشته و ساخته شده اند. همانگونه که ذکر شد، عمده ابهامات در خصوص مرگ تختی به ۲ دسته کلی خودکشی و قتل تقسیم می شود.
شواهد و مدارک قتل غلامرضا تختی
طرفداران قتل غلامرضا تختی بر این باورند که به دلیل وجود اعتقادات مذهبی و همچنین اراده و ایمانش، احتمال خودکشی وی به هیچ وجه وجود نداشته است و همه مدارک و صحنه سازی ها بر وجود قتل به وسیله سازمان اطلاعات و امنیت کشور(ساواک) و حمایت رژیم پهلوی انجام گرفته است. چنانچه شواهدی هم در این باره ارایه دادند که بروز اختلاف غلامرضا تختی با همسرش شهلا توکلی را به کلی رد می کند و بر علاقه و احترام آنها صحه می گذارد. حبیب الله بلور استاد کشتی تختی و جلال آل احمد از مهمترین چهره های شناخته شده در این زمینه هستند که شائبه خودکشی مرحوم تختی را رد می کنند، از طرف دیگر عمده مردم در آن زمان به دلیل محبوبیت و قدرت و اراده ای که از تختی سراغ داشتند و دشمنی و عنادی که رژیم پهلوی با وی داشت، خبر خودکشی تختی را با وجود القائات متعدد روزنامه ها و جراید حکومتی در آن زمان، باور نکردند.
بسیاری مساله خودکشی تختی را به دلیل اعتقادات مذهبی او رد میکنند. از آن جمله جلال آلاحمد نویسنده مشهور ایرانی بود که سالها پیش دربارۀ مرگ تختی نوشت: از آن همه جماعت هیچکس حتی برای یک لحظه به احتمال خودکشی فکر نمیکرد. آخر جهان پهلوان باشی و در بودن خودت، جبران کرده باشی نبودنهای فردی و اجتماعی دیگران را و آن وقت خودکشی کنی؟ این قهرمان که خاک «خانیآباد» را خورده بود هرگز به ناامیدی نمیاندیشید؛ آخر امید یک ملت بود، ملت ایران، او مبنا و معنی آزادگی و بزرگی است».
هاشم صباغیان وزیر کشور دولت موقت درباره احتمال بیشتر قتل مرحوم تختی نیز گفته است: تختی هیچگاه وارد حزب خاصی نشد. یکی از خصوصیات تختی این بود که نمیخواست خودش را به یک حزب خاص محدود کند. جبهه ملی یک نهاد وسیع و فراگیر بود و به همین دلیل عضو آن شد. او بیشتر در عرصههای اجتماعی و مردمی فعالیت میکرد. من احتمال اینکه دستگاه با دارو یا هوا به زندگی تختی پایان داد را بیشتر میدانم. تختی صاحب وجههای شده بود که برای حاکمیت مزاحمت ایجاد میکرد، وگرنه از نظر شخصیتی فردی نبود که دست به خودکشی بزند. احتمال مرگ طبیعی بر اثر فشار زندگی را هم نمیدهم، چون او از نظر جسمی در شرایط مساعدی بود و با فشارهای روحی و روانی کارش به سکته و مرگ نمیکشید. من در مرگ تختی نقش دستگاههای حکومتی را پررنگتر از هر احتمال دیگری میدانم، اما جزییاتش برایم مبهم است.
شواهد و مدارک خودکشی غلامرضا تختی
درباره احتمال خودکشی، عوامل متعددی چون فشارهای اقتصادی، اختلافات خانوادگی و تحت فشار قرار دادن غلامرضا تختی به وسیله ساواک و عوامل رژیم به دلیل منش آزادی خواهانه و محبوبیت فراوان نزد مردم (توسط ساواک) بیش از هر چیز انتشار یافته است و مهمترین استدلال طرفداران این ایده وجود وصیت نامه ای است که مرحوم تختی چند روز پیش از درگذشتش آماده کرده بود. مدیر هتل اتلانتیک از وجود سه نامه در اتاق تختی در زمان پیدا کردن پیکرش خبر می دهد: سه نامه در اتاق تختی پیدا شد که در یکی از آنها نوشته بود، خانه قلهک را به خواهرانم واگذارید، مدال هایم را به پسرم بابک میبخشم اما چون بابک صغیر است آنها را به موزه امام رضا(ع) بسپارید، نامه دیگر مربوط به «وصیت نامه» تختی بود.
طرفداران ایده خودکشی مرحوم تختی هم به ۲ دسته تقسیم می شوند: گروهی دلیل خودکشی تختی را مشکلات زندگی شخصی او با همسرش شهلا توکلی می دانند و گروهی فشار زندگی و مشکلات اقتصادی و همچنین فشارهایی که رژیم و ساواک به تختی وارد میکردند، عامل خودکشی او عنوان کردند.
در اسفند ۹۷، جمشید مشایخی در یک برنامه تلویزیونی در اظهار نظری که با واکنش هایی نیز در فضای مجازی روبرو شد، ضمن اشاره به اختلافات خانوادگی مرحوم تختی به ایده خودکشی مرحوم تختی اشاره ضمنی کرد.
در همین راستا این بار خسرو معتضد تاریخنگار به تلویزیون آمد و در این باره به اظهار نظر پرداخت و افزود: کتاب شعبان جعفری (شعبان بی مخ) در صفحه ۲۵۰ تا ۲۵۴ و ۲۸۴ آورده، همسر آقای تختی تحصیلات بالا داشت و گاهی او را تحقیر می کرد. یک خبرنگار مراجعه می کند، پس از مرگ تختی و با خانواده اش مصاحبه دارد. نوشته بود درآمدهای تختی همگی قطع شده بود. برخی افسانه های خاله زنکی می گویند درباره تختی و شاپورغلامرضا. آقای تختی خودکشی کرد چون کاری نمی کرد. درباره تختی به نظرم حق با جمشید مشایخی است. او درست گفته تختی خودکشی کرده است. لزومی ندارد او بحثی ایجاد کند. تختی خودکشی کرد. مشکلاتی هم در منزل داشت.
بابک تختی(فرزند تختی) ضمن تایید خودکشی مرحوم تختی به مخالفت با جمشید مشایخی پرداخت و ضمن رد صحبت های او درباره اختلاف فرهنگی و طبقاتی پدر و مادرش گفت: در مملکتی که فقط یک رادیو تلویزیون دارد و دسترسی به وسایل فرهنگی ساده نیست، به سادگی همه چیز را به ابتذال میکشانند. آقای مشایخی میگوید تختی نمیتوانست با زنش زندگی کند. اصلا این تختی نیست که شما میشناسید، آقای مشایخی! اصلا تختی لات و لمپن نبود. معیارها و ارزشهایشان با شما تفاوت داشته است...دروغ شهیدسازی تختی را جلال آلاحمد شروع کرد. او به دروغ گفت تختی را کشتند. این باعث و بانی بسیاری از اتفاقات غلط شد. آقای ساعد (مدیر وقت هتل آتلانتیک) خیلی ستم کشید. چند بار زندان رفت. پیش مرحوم طالقانی رفت و به وی گفت اگر ما قاتل تختی هستیم یا ما را بکشید یا بگذارید زندگی خودمان را بکنیم. تا قبل از انقلاب مادرم قاتل تختی بود و بعد از انقلاب آقای ساعد شد. آقای طالقانی باعث این شد که این فشار را از ایشان بردارند. ولی این روایت تا سالی که من رفتم پیش او، در سال ۷۸، برای من مساله بود که چرا رفته هتل و چرا این هتل؟ فکر نمی کردم این هتل الان در تهران وجود داشته باشد که حالا مدیرش باشد که من بتوانم با وی صحبت کنم.
حسن صدر حاج سیدجوادی روزنامهنگار و استاد دانشگاه تهران معتقد است با وجود شایعه های بسیاری که درباره قتل تختی به وسیله ساواک جریان داشته، واقعیاتی مبنی بر تأیید خودکشی او وجود داشته است. حاج سیدجوادی افزود: واقعیت را نمی توان انکار کرد که در خودکشی تختی سهم اساسی و مسوولیت اصلی متوجه دستگاه دوزخی ساواک بود. اقدامات ظالمانه ساواک به دستور شاه، فشارها، محدودیت ها، دهن کجی ها و اعمال شیطانی آن دستگاه، تختی را که با برخی ناهنجاری های خانوادگی رو به رو بود، به بن بست کشاند و قهرمان بلندآوازه جهان را در چنان تنگنا قرار داد که ناچار به زندگی پرافتخار خود پایان داد.
هوشنگ شهابی استاد روابط بینالملل و تاریخ دانشگاه بوستون آمریکا نیز به طور ضمنی به خودکشی تختی اشاره می کند و می گوید: پیکر تختی در اتاقی در هتل آتلانتیک پیدا شد. از آنجایی که این هتل به اداره مرکزی ساواک در تقاطع خیابان سپهبد زاهدی (سپهبد قرنی کنونی) و شهرضا (انقلاب کنونی) نزدیک بود، گمان برده شد که تختی توسط ساواک دستگیر و در اداره مرکزی ساواک تا حد مرگ شکنجه و پیکر او به اتاق هتل منتقل شده است. آنهایی که حاضر نبودند دلیل رسمی مرگ او را بپذیرند عقیده داشتند که تختی بارها شجاعت و دلاوریاش را اثبات کرده بود و امکان نداشت با بزدلی از مشکلات زندگی فرار کند و دست به خودکشی بزند. شعرهای بسیاری در یادبود او سروده شد و نزد افکار عمومی نام او به عنوان یکی از قربانیان رژیم پهلوی ثبت شد. اما دلایل زیادی برای اثبات خودکشی تختی وجود دارد. او با زنی ازدواج کرد که با طبقه اجتماعیاش اختلاف فراوانی داشت... او فردی درونگرا و خجالتی بود و به گفته کسانی که او را از نزدیک میشناختند از افسردگی رنج میبرد. گفته میشود که مرگ مصدق در سال ۱۹۶۷ او را بسیار متاثر ساخت. علاوه بر این در اسناد منتشر شده از ساواک درباره تختی، هیچ اشارهای به دخالت در مرگ او نشده است.
سخن پایانی و نتیجه گیری
به نظر می رسد با وجود تایید آشکار بابک تختی فرزند غلامرضا تختی مبنی بر خودکشی پدرش، هنوز نمی توان به طور قطعی مرگ جهان پهلوان تختی را ناشی از خودکشی آن خواند هرچند که برپایه موارد گفته شده دلایل و مدارک دال بر این ادعا بیشتر و واضح تر است اما به دلیل نبود، اسناد و اطلاعات دقیق و همچنین گرایش های سیاسی و جناحی افراد آگاه نمی توان به طور دقیق مرگ مرحوم تختی را ناشی از خودکشی خواند تا همچنان راز مرگ دهشتناک و مرموز این ورزشکار محبوب معاصر برای همیشه باز باشد و انتظار برای ادله کافی و موثرتر برای اثبات قتل یا خودکشی این واقعه به قوت خود باقی بماند.
نظر شما