بالاخره، شبیخون خونفشان، جان عزیزترینان ما را به یغما برد. فرمانده نابغه ایرانی را ترور کردند. سپهبد حاج قاسم سلیمانی را. آن عزیز، از آنجا که عارفی خداترس بود، از مرگ نمی هراسید، چنان که ابدیت را در وجودش به آغوش گرفته بود انگار. این گونه بود که خبر ترور ناجوانمردانه او، باورناکردنی می نمود.
او همواره و در دشوارترین و بحرانی ترین شرایط با مردم بود و با مردم زیست و در قلب آنان جای گرفت. راز محبوبیت او، همین بود. او شیفته خدمت بود و شیدای شهادت. این درس بزرگی برای همه ما است.
حالا، امروز که ما شهادت اش را باور کردهایم، فقدان اش را همچنان ناباورانه، انکار میکنیم. مگر می شود که حاج قاسم با ما نباشد؟ مگر می شود که آن تنِ سیالِ ناآرامِ پرجنب و جوشِ بی قرار، از حرکت باز ایستد؟
دوست دارم اینجا، تا ابد بر سر دژخیمان نامرد، شقی، کوردل و داعش پرور فریاد بزنم. میخواهم به آنان بفهمانم که «هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد...». اما، این چیزها کافی نیست. راه حاج قاسم هم این نبود. او مرد عمل بود. به معنای اصیل کلمه، «نخبه» بود و اهل خلاقیت. هیچ راهی در مقابل اش، بن بست نمیشد. ناامیدی، در نظرش رنگی نداشت. مرد تدبیر و عمل بود. به جوانان اعتماد داشت و عشق می ورزید. از حاشیهها گریزان بود. نیت کار برایش از نتیجه مهم تر بود. ساختن برایش اولویت داشت. شکست برایش بی معنا بود.
اکنون که از منظر کاری ام به حاج قاسم؛ این قهرمان شهید نگاه میکنم، متوجه می شوم که او یک کارآفرین ممتاز بوده است. خرد و دانش در نزد او، ارج و مرتبه بالایی داشته است. پیشرفت در برنامه های او، همه جانبه بوده است. هر آنقدر که به ساختن ادوات نظامی توجه داشت، بیشتر از آن، به آبادانی و توسعه و پیشرفت توجه داشت، هر قدر که در واژگونی زدودن خصم داعش و عفریت جهل و ظلمت مصمم بود به آبادانی ،آسایش و آرامش محرومان و آسیب دیدگان نظر داشت.
به همین خاطر است که به بازماندگان خط مقاومت رسیدگی میکرد و هوای همسایگان آسیب دیده در جنگ و محور مقاومت را داشت. برای کمک به سیل زدگان شمال و جنوب و همچنین رسیدگی به سیل زدگان خوزستان، به سرعت می شتافت و راه کربلا را برای زوار اربعین باز و امن میکرد.
بد نیست بخش کوچکی از نگاه رسانه های غربی به سپهبد شهید قاسم سلیمانی را در اینجا مرور کنیم: «آقای همه فن حریف ایران»، «مهم ترین استراتژیت نظامی دنیا از زبان رومل تا الان»، «قوی ترین مرد خاورمیانه و چهگوارای ایران»، «مردی موفق تر از آمریکا»، «اوباما: دشمن من است اما برای او احترام زیادی قائل هستم»، «دشمنی مدبر و شایسته»، «مغز متفکر شطرنج راهبردی ایران در منطقه»، «ژنرال شماره یک جهان»، «مردی با موهای خاکستری و لبخندی مهربان و رفتاری موقر و متین. این قاسم سلیمانی ست. ». آری او قاسم سلیمانی است و تا ابد نام اش باقی خواهد ماند.
در کنار مویه ها و نوحه هایی که از فقدان حاج قاسم عزیز سر میدهیم، اینک باید در مقابله با تحریم ظالمانه علم، فناوری و اقتدار کشور به اندیشه ساختن و آبادکردن سرزمینی که امنیت اش، مرهون جهاد و رشادت آن عزیز و یارانش است، در جان های همه ایرانیان قویتر از گذشته، رونق گیرد. حرکت جوانان نخبه و خلاق و دانشمند، رهرو راه حاج قاسم و اسطوره جهاد و مقاومت، حالا وارد مرحله ای تازه شده است. بهرهگیری از علم و فناوری در مسیر ساختن و کارآفرینی، یعنی بهره مندی از تهدیدها و محدودیت ها برای ایجاد فرصتهای تازه. اگر حاج قاسم و بزرگانی چون او را دوست میداریم و قدر مینهیم، میباید که پرشورتر و امیدوارتر به زندگی و آبادانی میهن، پا به میدان بگذاریم. فصل تازه ای از روزگار سرافرازی ایران اسلامی آغاز شده است. همانگونه که هشت سال دفاع مقدس، عزیزان بسیاری را از ما گرفت، اما آنچنان قوی تر و دانشمندترمان کرد که ابرقدرت ها را به حیرت واداشت. اینک با شهادت آن عزیز، فرصت ارتقای بخش های مختلف در کشور فراهم آمده است.
زمانی که آمریکای جنایتکار بمب هستهای بر سر مردم ژاپن انداخت، آنها نابود نشدند. بدبخت نشدند. عقب نماندند. چنان عزمی در جامعه سرزمین آفتاب به وجود آمد که اکنون سال هاست آن ها را در زمره قدرتمندترین و پیشرفته ترین کشورها یافتهایم. آنها در مقابل ظلم آشکار و نقض ناجوانمردانه حقوق بشر آمریکایی، مرثیه نسرودند. کنج عزلت برنگزیدند. شکست را ترجیع بند کارهایشان نکردند. ساختند و آباد کردند و حالا میبینیم که کجای کارند. ترور نابخردانه و جنایتکارانه حاج قاسم، دست کمی از افکندن بمب هستهای بر سر مردم بیگناه ندارد. دل ملتی را شکسته است. ملتی که نه متجاوز است و نه بدخواه ملتهای دیگر. در اوج دشواریها و تحریمها، نان اش را با همسایه تقسیم کرده و غماش را خورده است.
با این حال، شهادت حاج قاسم شروع تازهای است برای ملت ایران. شروع اوج گرفتن. اینها شعار نیست. فعالیت هزاران شرکت دانش بنیان، استارتاپ، مراکز نوآوری، شتابدهندهها، صندوق های سرمایهگذاری جسورانه، شرکتهای خلاق و سرمایههای بینظیر فکری و دانشگاهی، ما را پیروز میدان قرار داده است. ایران عزیز، با پیشرفت های صاعقه آسای علمی در حوزه های مختلف دانش های نوین، کنار ابرقدرت ها ایستاده است. رتبه اولی در نانوفناوری، سلولهای بنیادی، زیست فناوری، هوا وفضا و دیگر رشتهها، نام ایران را با خود گره زده است.
نخبگان و سرآمدان ایرانی که در بهترین مراکز علمی دنیا فعالیت دارند، یک به یک به میهن باز میگردند و آستین بالا زدهاند برای رفع مشکلات و بر ساختن ایرانی نوین. وقت کار است و ساختن و زیباتر کردن وطن. آیا اینها، همان چیزهایی نبود که سپهبد شهید ما به دنبالش بود؟ شهادت او نشان داد که جماعت ایرانی، با وجود همه مشکلات، غرور و عزت ملی اش را در هر شرایطی پاس میدارد. ایرانیان نشان دادند که با هر دیدگاهی، سربلندی ایران اولویت است.
حاج قاسم، ناجوانمردانه ترور شد و ما هیچگاه این موضوع را فراموش نخواهیم کرد. ترور او نشانه ترس عمیق دشمن از توانمندی ایرانی دارد. حاج قاسمها در دانشگاهها، صنایع و پژوهشگاه ها و کارخانه ها و کشاورزی و بخش های مختلف آبادانی کشور، همچنان هستند و خواهند بود. تا ابد. روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو.
پرویز کرمی/دبیر ستاد فرهنگسازی اقتصاد دانش بنیان
نظر شما