این حمله دقیقا ۵ روز پس از اقدام تروریستی دولت امریکا و در زمان دقیق حمله به سردار شهید سلیمانی به عنوان میهمان دولت عراق در نزدیک فرودگاه بین المللی و علیه دومین پایگاه نظامی امریکا در جهان به عنوان مرکز اصلی هماهنگی ترور و شهادت مزبور انجام شد.
انجام این حمله تلافی جویانه اکنون از چند زاوایه و منظر سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی قابل بررسی و تحلیل و ارزیابی است و می توان انطباق کاملی با همه آنها با توجه به وجوه مشابه اقدام تروریستی دولت امریکا و پاسخ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به این اقدام پیدا کرد.
از منظر سیاسی حمله دولت امریکا در یک کشور ثالث به یک مقام رسمی ایران که حامل پیام دولت برای عادل عبدالمهدی نخست وزیر عراق بود، اقدام غیرقانونی است که با هیچ توجیهی قابل قبول نبوده و تقریبا شخصیت های آزاده و مستقل در جهان و بسیاری از کشورها در روزهای اخیر بر آن صحه گذاشته اند و حتی دولت عراق نیز تاکید کرده است که امریکا بر اساس توافق های موجود حق چنین اقدامی را نداشته است.
در همین حال بر اساس اصل ۵۱ منشور سازمان ملل متحد این حق قانونی، مسلم و به حق ایران بوده است که به هر منشا و منبع تهدید نسبت به خود پاسخ بدهد.
در اصل ۵۱ منشور ملل متحد آمده است، در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک عضو ملل متحد تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عمل آورد، هیچ یک از مقررات این منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه فردی یا دسته جمعی لطمه ای وارد نخواهد کرد. اعضا باید اقداماتی را که در اعمال این حق دفاع از خود به عمل میآورند، فوراً به شورای امنیت گزارش دهند. این اقدامات به هیچ وجه در اختیار و مسئولیتی که شورای امنیت بر طبق این منشور دارد و به موجب آن برای حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللی و در هر موقع که ضروری تشخیص دهد، اقدام لازم به عمل خواهد آورد، تاثیری نخواهد داشت.
با نگاهی به برخورد دولت ایران و عراق در روزهای گذشته به خوبی می توان دریافت که پاسخ ایران به چنین اقدام تروریستی دولت ترامپ کاملا منطبق با این اصل صورت گرفته است و واشنگتن نیز بر اساس این اصل نمی تواند کاری کند چون در این ارتباط خود در ابتدا دست به اقدام زده و ایران پاسخ متناسب به آن داده است.
علاوه بر این بر اساس اصول حقوق بین الملل، جمهوری اسلامی ایران می تواند با استناد به اصل حقوقی دفاع مشروع پیش دستانه هم با توجه به خطراتی که حضور امریکا در همسایگی ایران دارد و نمونه آن نیز ترور و شهادت سردار سپهبد سلیمانی است نسبت به تامین امنیت خود اقدام کند.
بر اساس اصل مزبور، دفاع پیش دستانه در صورتی مجاز است که کشوری با شواهد و دلایل آشکار تشخیص داده باشد که حمله ای واقع شده و حملات قریب الوقوع دیگر یا بیشتری در آینده انجام خواهد شد و در این موارد می تواند بر اساس نوع خطر و متناسب با میزان آن اقدام لازم را انجام دهد.
از منظر عرف سیاسی و دیپلماتیک و رویه های معمول در جهان نیز عمل متقابل یک امر پذیرفته شده بین تمام کشورهای جهان است و از این زاویه نیز اقدام دولت ایران کاملا قانونی است و کسی نمی تواند نسبت به آن اعتراض کند بلکه باید جهانیان اعتراض خود را نسبت به امریکا انجام دهند که در ابتدا دست به ارتکاب یک اقدام تروریستی و جنایتکارانه در مرکز بغداد زد.
با همه این ادله ها باید گفت از نظر افکار عمومی در داخل ایران نیز در ۵ روز گذشته و با توجه به حضور میلیونی و گسترده مردم ایران در مراسم تشییع جنازه شهدای مقاومت در شهرهای مختلف نظیر اهواز، مشهد، تهران و کرمان و حتی شهرهای مختلف عراق به عنوان محل این جنایت بر ضرورت انتقام از عاملان آن تاکید داشتند و در واقع چنین اقدامی دارای بعد حمایتی افکار عمومی و همگانی نیز هست.
علاوه بر این باید تاکید کرد که با توجه به تصویب قانون اخراج نیروهای امریکایی از عراق توسط مجلس این کشور و تصویب قانون تروریستی خواندن کلیه نیروهای امریکایی از سوی مجلس شورای اسلامی در جهان که هر دو مجلس بر اساس آرای مردم دو کشور انتخاب شده اند، اقدام سپاه کاملا درست، قانونی و متناسب با خواست افکار عمومی هر دو کشور انجام شده است.
سخن آخر این که اقدام ایران نشان داد و ثابت کرد که جمهوری اسلامی ایران در دفاع از منافع و مصالح خود با هیچ کس تعارف نداشته و همانگونه که در گذشته نیز مسبوق به سابقه است، هر اقدامی را متناسب با نوع آن پاسخ داده و فقط به تهدید اکتفا نمی کند بلکه به دشمنان خود درس فراموش نشدنی نیز می دهد.
در چنین وضعیتی لازم است تا یکبار دیگر بندهای مختلف بیانیه سپاه از سوی دشمنان جمهوری اسلامی ایران و مردم آن و حامیان دشمنان ایران مورد مداقه و بازبینی قرار گیرد تا در فردا روزی از تکرار اقدامات مشابه پرهیز شود.
نظر شما