دو کشور چین و هندوستان روابط سنتی و دیرینهای را با ایران داشتهاند و در طول سالیان گذشته همیشه این روابط تقویت شده و نوسانهای اندکی را داشته است.
این دو قدرت بزرگ آسیا و جهان تا چند دهه قبل در فهرست فقیرترین کشورهای جهان قرار داشتند، ولی اکنون برنامههای بلندپروازانه ای را برای رشد و پیشرفت خود تدوین کردهاند. پکن چند دهه است که برنامههای کلانی را به اجرا در آورده و توانسته است گامهای بسیار مهمی را بردارد و خود را به اقتصاد دوم جهان تبدیل کند. هندوستان نیز در همسایگی چین از بیش از یک دهه قبل سیاست های متفاوتی را اتخاذ و برنامههای توسعهای خود را آغاز کرده و در برخی حوزهها گام های بلندی را برداشته است. این رویکرد در دوره نخست وزیری «ناراندرا مودی» با شدت و جدیت بیشتری دنبال شد.
نقش واشنگتن در رقابت دهلی نو و پکن
با این حال دو کشور از نظر رویکردی و سیاسی تفاوتهای بسیار زیادی با هم دارند. از گذشتههای دور جمهوری خلق چین در ابعاد سیاسی و امنیتی به عنوان متحدی برای اتحاد جماهیر شوروی شناخته میشد و هندوستان نیز شریک سنتی شوروی و پس از فروپاشی بلوک شرق نیز همراه ایالات متحده آمریکا بوده است. در واقع دو کشور همسایه همزمان با ایدئولوژیهای کمونیستی و لیبرالی خود تضاد آشکاری را به نمایش میگذاشتند. به عنوان نمونه در حالی که هند به عنوان بزرگترین دموکراسی جهان شناخته می شود، چین سیاستهای بستهتری را در داخل دنبال می کند. این تفاوت و رقابت در عرصههای بین المللی نیز از سوی هر دو کشور نمایش داده شده است. نکته جالب اینجاست که در این میان نقشآفرینی ایالات متحده را نمیتوان نادیده گرفت.
اندیشکده «بلفر» که مرکز پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه هاروارد آمریکا به شمار میرود در گزارشی با تمرکز بر سیاستهای جهانی ایالات متحده، به تحلیل روابط و خط مشیهای هندوستان و چین پرداخته و آورده است از جمله مباحثی که همزمان با جبهههای منازعهای که در زمینه شکلدهی آینده ژئوپلیتیکی جهان مطرح هستند، رودررویی آمریکا و چین است. از همین منظر، روابط پکن و دهلینو هم در جایگاه مهمی قرار میگیرد. بر اساس معیارهای جهانی، هند به عنوان یک قدرت در حال ظهور شناخته میشود و در دو دهه آینده به پرجمعیتترین کشور جهان تبدیل میگردد. هند در شرایط کنونی از نظر هزینههای نظامی رتبه چهارم جهان را دارد و با در اختیار داشتن سلاح هستهای و کسب نرخ رشد اقتصادی بسیار بالا در سالهای اخیر، پیشرفت های قابل توجهی را به دست آورده است.
طبق تحلیل این موسسه روابط پکن و دهلی نو در چارچوب همکاری و رقابت قابل تعریف است که در عمل ویژگی رقابت در آن پررنگتر میباشد. با افزایش حجم سرمایه گذاریهای چین، هندوستان به مهمترین شریک تجاری چین تبدیل شده است. ضمن اینکه حضور دو کشور در سازمان همکاری شانگهای و بریکس آن ها را به یکدیگر نزدیک کرده است. با این حال سیاستهای ملی گرایانه و اعلامی «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین در کنار مسائل سرزمینی، نگرانیهای هند را به همراه داشته است.
در طرف مقابل پیروزی قاطع اخیر مودی در انتخابات باعث شد تا دهلی نو سیاست خارجی ناسیونالیست مذهبی خود را با شدت بیشتری دنبال کند. به همین علت پیشبینی میشود مسائل مرزی که از مدتها قبل میان دو کشور حل نشده باقی مانده است، در آینده تشدید خواهد شد. تحلیلگران علت این نتیجهگیری را در منازعه شدید اخیر هند و پاکستان پیش از انتخابات نخست وزیری هندوستان بیان کردهاند.
در هر صورت هندوستان خواستار افزایش تجارت با چین است و همین موضوع دهلینو را به پکن وابستهتر میسازد. این امر در حالی رخ میدهد که هندوستان نسبت به افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی چین در منطقه آگاهی دارد. درحالیکه هند تاکنون به ابتکار جاده ابریشم جدید چین نپیوسته است، همزمان تلاش میکند تا از طریق دیپلماسیِ کمک به کشورهای همسایه که بخشی از برنامه چین به شمار می روند، با پکن مقابله کند و برای خود در آسیا- پاسیفیک شبکهای از شرکا را ایجاد نماید. حضور چین در اقیانوس هند و ایجاد پایگاه نظامی در جیبوتی در واقع نخستین حضور ملموس پکن در خارج از قلمروی خودش بود که میتواند چالشی برای هند و نیروی دریایی آن باشد.
بنا بر تحلیل این موسسه پژوهشی، همزمان با این تحولات، هند بیش از پیش به عرصه رقابت آمریکا و چین هم کشیده میشود. تحلیل نخبگان چینی آن است که در رودررویی نهایی میان پکن و واشنگتن، اروپا حداقل بیطرف باقی بماند و هند هم همین رویکرد را دنبال کند. با همین امیدواری، چین در اروپا و هند سرمایه گذاریهای عظیمی را انجام داده است. حال آنکه برای سالها واشنگتن و دهلی نو تلاش کردند تا روابط استراتژیک را برقرار کنند و جایگاه هند تا مرز یک شریک اصلی دفاعی ارتقا یابد.
نکته مشخص آن است که هند در پازل سیاست خارجی آمریکا به عنوان اهرمی برای ایجاد موازنه با چین مورد استفاده قرار میگیرد. با همین دیدگاه حتی برخی کشورهای غربی در تقسیم بندیهای ژئوپلیتیک، هند را در گروه کشورهای شرق آسیا قرار میدهند تا هر دو کشور در یک چارچوب کلی مورد ارزیابی و مقایسه قرار گیرند. طبق تحلیل موسسه فوق، هرچه میزان رقابت آمریکا و چین عمیقتر میشود، اهمیت هند در جهان سیاست افزایش مییابد اما همزمان مسئولیت آن برای حفظ ثبات جهانی هم بیشتر میشود.
اگرچه اکنون دهلی نو و پکن از دیدگاه های غیرمنعطف سابق خود فاصله گرفتهاند، هنوز در برخی حوزههای سیاسی و اقتصادی رقابت دوطرفهای میان آن ها به چشم می خورد. این اختلافنظر البته میتواند فرصتهایی را برای جمهوری اسلامی ایران پدید آورد. برای نمونه، یکی از این عرصهها که با حوزه منافع ملی کشورمان هم تداخل پیدا کرده است، حضور پررنگ و رقابتی آنها در دریای عمان میباشد. چین در منطقه «گوادر» - یکی از غربیترین سواحل پاکستان - تاسیسات بندری و صنعتی عظیمی را بنا نهاده و سالهاست که سرمایهگذاری گستردهای را در آن در چارچوب برنامه "یک کمربند - یک راه" انجام داده است؛ هند هم در این مسابقه بر شرقیترین نقطه کشورمان یعنی بندر «چابهار» متمرکز شده و سرمایه گذاریهایی را در این منطقه انجام داده است.
تحلیلگران مسائل بین المللی هدف هندوستان از ایجاد این تاسیسات راهبردی را دسترسی آسان دهلینو به افغانستان و آسیایمیانه بدون نیاز به جلب موافقت پاکستان ارزیابی میکنند. در طرف مقابل، قصد چین از این اقدام نیز حضور در منطقه خلیج فارس و دریای عمان، نظارت بر تحرکات ایالات متحده در منطقه و تضمین امنیت حمل و نقل انرژی بیان میشود.
از این رو، رقابت میان چین و هند می تواند موجب خلق فرصتهایی مناسبی برای جمهوری اسلامی ایران شود. تحریم های آمریکا تعامل با دیگر کشورها را برای ایران دشوار کرده و حتی دهلینو هم تحت فشار شدید کاخ سفید از معاملههای نفتی با تهران کنار کشیده است. وضعیت میان چین و هند اما میتواند فرصتی را برای گسترش تجارت غیر رسمی تهران با هر دو قدرت آسیایی فراهم آورد و از بار فشار تحریم ها بکاهد.
نظر شما