پایان نیمه اول جشنواره فیلم فجر با کمدی

تهران- ایرنا- با برگزاری پنجمین روز جشنواره فیلم فجر و نمایش یک فیلم کمدی این رویداد هنری به نیمه راه خود رسید.

پنجمین روز جشنواره فیلم فجر در پردیس ملت، با حضور اهالی رسانه در پردیس ملت و با اکران فیلم‌های «مغز استخوان»، «روز بلوا» و «خوب ، بد، جلف2؛ ارتش سری» پیگیری شد تا سوت پایان نیمه اول جشنواره به صدا دربیاید. امروزعلاوه بر دو فیلم جدی و پیچیده اولین فیلم کمدی این جشنواره نیز روی پرده رفت.

در پیچ و تاب قانون و عشق

سومین فیلم جواد عزتی، دومین فیلم پریناز ایزدیار و اولین حضور بابک حمیدیان در جشنواره فیلم فجر، فیلمی با داستانی پیچیده است. داستان زنی که برای نجات جان فرزندش ناچار است که به گذشته‌ای بازگردد که از آن فرار کرده‌است اما او برای نجات پسرش نیازبه میزان قابل توجهی فداکاری و گذشت از سوی «حسین» همسرش دارد که بابک حمیدیان نقش این مرد را بازی می‌کند.

شخصیتی که باید از زندگی و عشقش و پسری که مثل فرزندش دوست دارد بگذرد و شاهد بازگشت «بهار» به شوهر اولش باشد. دیدن جواد عزتی در چهارمین روز جشنواره برای سومین بار ، او را بیش از هرچیز در معرض قضاوت با خودش قرار می‌دهد.

اینکه او این ریسک را در این سه فیلم با انتخاب نقش‌هایی با مولفه‌های نزدیک به هم پذیرفته هرچند شخصیت‌هایی که بازی می‌کند تفاوت‌هایی هم دارند اما دستکم هر سه آن‌ها از یک طبقه اجتماعی هستند. ورود بابک حمیدیان به جشنواره هم می‌تواند رقابت برای سیمرغ بهترین بازیگر را گرم‌تر کند.

فیلم «مغزاستخوان» داستان غم‌انگیز سرطان مغزاستخوان یک کودک را به ماجرایی عاشقانه پیوند زده و سپس  سعی دارد قهرمان را از پیچ  و تاب قوانین و مسائل شرعی به سلامت عبور دهد.

اختلاس سنگین

بهروز شعیبی که در اکران اول به عنوان بازیگر نقش وکیل در «مغز  استخوان» حضور داشت دراکران دوم فیلم «روزبلوا» به کارگردانی‌اش روی پرده رفت. فیلم سوژه‌ای ملتهب و به‌روز را دستمایه قرار داده است؛ فساد اقتصای در ابعاد کلان که در سال‌های اخیر یکی از گزینه‌های ثابت سرخط خبرها بوده است.

بابک حمیدیان در نقش «حاج آقا بدیعی» روحانی جوانی بازی می‌کند که برخلاف تصاویر مرسوم این کاراکتر، به دلیل وصلت با مرد پرنفوذ شرایط مالی خوبی دارد و به نوعی وارد معاملات کلان شده است. او با اندامی که لاغرتر از همیشه به نظر می‌رسد، با گام‌های سریع و چهره‌ای مصمم مقابل دوربین راه می‌رود، می‌ایستد و نمایش می‌دهد.

داریوش ارجمند در این فیلم به نوعی یک پدرخوانده ایرانی و پرنفوذ است که حتی از دختر و دامادش برای پیشبرد اهداف بزرگ اقتصادی‌اش استفاده می‌کند. او بعد از سه فصل حضور در نقش حشمت فردوس در «ستایش» حالا نقشی متفاوت را ایفا کرده هرچند کاراکتر «امیری» نیز باید به اندازه «حشمت» هیبت ترسناکی داشته باشد.

پژمان، سام و پیمان قاسم خانی

پیمان قاسم‌خانی دومین ساخته‌اش همان «خوب،بد، جلف» است که قسمت اولش در اکران به موفقیت زیادی رسید. فیلم که کمدی-جنایی است کمی توانست فضای فیلم‌هایی که اغلب مضامین جدی و حتی غم‌انگیز داشتند را تغییر بدهد به طوری که اهالی رسانه و منتقدان حاضر در کاخ جشنواره را توانست برای دقایقی بخنداند. فیلم هرچقدر هم که نقدهای منفی ببیند اما در عوض مخاطبانش را خندان از سالن بیرون فرستاد.

پژمان جمشیدی در نقش پژمان جمشیدی بار دیگر همان بازیکن فوتبالی است که دلش می خواهد پسر بد سینمای ایران باشد و زوج او سام درخشانی در نقش خودش زوج مکمل او را بازی می کند.

شوخی‌های بی‌پروای فیلمنامه قاسم خانی و ترکیب آن با بداهه پردازی‌های طنز پژمان و سام ماموریتی را که انتخاب کرده و خنداندن است، تا حد جنون ادامه می‌دهد. نکته جالب کارگردانی قاسم خانی در این فیلم بازی گرفتن از دونالد ترامپ در این فیلم است!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha