نشر کتاب کودک برخلاف کتاب های بزرگسالان که روزهای بحرانی را سپری می کنند، مسیری متفاوت را می پیماید. به طوری که شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری با بیش از نیم سده سابقه، نقش مهمی در شکوفایی نشر کتاب کودکان دارد. سالروز تولد هانس کریستین آندرسن، نویسنده و افسانه نویس نامدار دانمارکی سبب شد تا این روز را به نام روز جهانی کتاب کودک نامگذاری کنند. گرچه این مهم در تقویم رسمی جمهوری اسلامی وارد نشده اما از همان زمان در ایران نیز گرامی داشته میشود. شورای کتاب کودک ۱۴ تا ۲۲ فروردین را هفته کتاب کودک نامگذاری کرده و مراسم روز جهانی کتاب کودک را معمولا در پایان این هفته برگزار و به مناسب روز جهانی کتاب کودک هر ۲ سال یکبار جایزهای نیز به نام هانس کریستین آندرسن به تصویرگران برگزیده کتابهای کودکان اهدا میکند. دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان (IBBY) مستقر در سوییس، مبتکر این نامگذاری است و سازماندهی مراسم و جشنهای سالیانه آن را بر عهده دارد. انتخاب پیام و طراحی پوستر روز آندرسن، هر سال به یکی از کشورهای عضو دفتر بینالمللی کتاب واگذار میشود. همکار این دفتر در ایران شورای کتاب کودک است. شورا سازمانی غیردولتی است که ۱۳۴۱ خورشیدی در ایران تأسیس و از ۱۳۴۳ به عنوان شاخه ایرانی دفتر بینالمللی کتاب شناخته شد. در اساسنامه شورای کتاب کودک، برانگیختن رغبت کودکان و نوجوانان به مطالعه بیشتر و بهتر، کمک به تهیه و نشر کتابهای سودمند برای کودکان و نوجوانان به زبان فارسی و تقویت و توسعه ادبیات ملی خاص کودکان و نوجوانان از مهمترین هدفهای این سازمان توصیف شده است. شاخصترین نویسندگان و تصویرگران کتابهای کودکان و نوجوانان از جمله توران میرهادی، لیلی ایمن، مهری آهی، فریده فرجام، نورالدین زرینکلک، مرتضی ممیز، پرویز کلانتری و بیژن مفید از موسسان شورا بودهاند و در بیش از نیم سده که از عمر شورا میگذرد، همه نامآوران این عرصه با آن همکاری داشتهاند.
معیارهای تازه در نشر کتاب
کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نهادی است که نیم سده از شکلگیری آن میگذرد و در کنار تولید محصولات فرهنگی برای خردسالان، شبکه وسیعی از کتابخانههای عمومی برای این گروه سنی برپا کرده است. آثار تولید شده در کانون تا کنون صدها جایزه بینالمللی را نصیب خود کردهاند. کتابهای کانون پرورش فکری معیارهای تازهای را وارد صنعت نشر ایران کرد و سطح کتابهای کودکان و نوجوانان در ایران را بهلحاظ کیفیت به رده بهترین نمونههای جهانی این آثار ارتقاء داد. کانون به عنوان سازمانی غیرانتفاعی تاسیس شد اما از ۱۳۵۸ خورشیدی به عنوان یک نهاد دولتی و زیر مجموعه وزارت آموزش و پرورش فعالیت میکند. فعالیتهای شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری در کنار تلاش برخی دیگر از نهادها، سازمانها و موسسههای فرهنگی و انتشاراتی وضعیت نشر کتابهای کودکان و نوجوانان در ایران را در جایگاهی ویژه قرار داده و این بخش را به لحاظ کمی و کیفی سرآمد نشر در ایران کرده است. در حالی که تیراژ متوسط کتاب در ایران مدام رو به کاهش است و در ۱۳۹۳ خورشیدی بهطور متوسط به کمتر از یک هزار و ۷۰۰ نسخه رسید، کتابهای کودکان در چند ۱۰هزار نسخه منتشر میشوند.
دهه ۹۰؛ دهه تألیفهای پر رنگتر از ترجمه
دهه ۹۰ در ادبیات کودک و نوجوان، دهه برتری ترجمه بر تألیف بود. تاریخچه نوشتن برای کودکان و نوجوانان در ادبیات ایران محدود به همین سالها نمیشود. ادبیات عامیانه ایران پر است از لالاییها و حکایاتی که برای کودکان نوشته شده و معمولاً در ادبیات شفاهی و گاهی در مکتبخانهها برای تربیت و آموزش از آن استفاده میشده است. شاید بتوان کتاب «احمد» نوشته طالبوف را نخستین کتاب برای کودکان و نوجوانان در ادبیات فارسی به شمار آورد. گذشته از ساختار و محتوای اثر و اینکه نویسنده تا چه اندازه توانسته است بر اساس سلیقه کودکان آن روزگار بنویسد و چقدر میتوان به این کتاب به دید یک اثر برای کودکان و نوجوانان حساب باز کرد، نوشتن «احمد» به نیت خوانده شدن به وسیله خوانندگان کوچک، خود امر بدیعی بود که در طلیعه مشروطه رقم خورد. بعد از آن با ایجاد رشتههای روانشناختی در دانشگاهها و اهتمام نویسندگان و مسوولان به این گروه سنی، رفته رفته کتابهای متعددی برای این گروه سنی نوشته و منتشر شد. اگرچه به باور برخی از نویسندگان آثار ثقیلی چون «سمک عیار»، «موش و گربه»، «کلیله و دمنه» و دیگران در دسته کتاب کودک و نوجوان قرار میگیرند اما فراتر از همه اینها باید از ۱۳۰۰ خورشیدی به عنوان آغازی برای نگارش کتاب کودک و نوجوان یاد کرد، سالی که در آن معلمی ساده از آذربایجان با نام جبار باغچهبان کمر همت برای سادهنویسی چند داستان قدیمی برای کودکان بست.
رشد ادبیات کودک و نوجوان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
ادبیات کودک و نوجوان بعد از انقلاب رشد روزافزونی را تجربه کرد. مضامین آیینی و دینی و به تبع آن اخلاقی که جزء جدانشدنی ادبیات کودک و نوجوان به شمار میرود، در این سالها پررنگتر شد و فضای جدیدی برای تنفس ادبیات کودک در جامعه و همچنین رشد و پرورش نویسندگان و شاعران بسیاری فراهم شد. آغاز دهه ۶۰ و بیشتر از آن دهه ۷۰ را باید اوج ادبیات کودک و نوجوان در ایران دانست که افزون بر انتشار در ۲ حوزه داستان و شعر، تجربه موفق مطبوعات را نیز با خود به همراه داشت. رشد روز افزون نشریاتی که فقط برای کودک و نوجوان منتشر میشد و در کنار آن ورود داستاننویسان و شاعرانی که تخصص خود را در این راه قرار دادهاند، تجربه شیرینی برای ادبیات کودک ایران رقم زد که تا به حال طعم آن را نچشیده بود. تقسیمبندی کتابها و نشریات برپایه گروههای سنی، امری بود که تا این زمان به آن توجه نشده بود.
دهه ترجمههای پر رنگتر از تألیف
در دهه ۸۰ ورود بیرویه ترجمه به بازار کتاب و اهتمام بیشتر ناشران به چاپ این نوع آثار سبب شد تا تعداد ترجمه بر تألیف پیشی بگیرد و ادبیات بومی و ملی ایران که همیشه رنگی از مذهب و آیین داشت، جای خود را به سرگرمی بدهد. ورود بیرویه کتابهای آموزشی به سبک غربی و تأثیر آن در نهادینه شدن این سبک زندگی در اذهان کودکان امروز را نباید از نظر دور داشت. ورود بیرویه ترجمه آثار کودک و نوجوان در این مدت به اندازهای بود که موج نگرانی را برای کارشناسان و نویسندگان این حوزه به همراه داشت. کتاب کودک و نوجوان برخلاف دهه ۸۰ در دهه ۹۰ با توجه و همت مسوولان و نظر کارشناسان روند تألیف را بر ترجمه ترجیح داد به طوری که رقم تألیف در ۲ سالی که از آغاز دهه ۹۰ گذشت، بیش از ترجمه بود. بر پایه آمارهای اعلام شده از طرف خانه کتاب در دهه ۹۰، ۱۰ هزار و ۱۰۲ عنوان کتاب منتشر شد که از این تعداد ۶ هزار و ۶۱۸ اثر در قالب تألیف و سه هزار و ۴۸۴ اثر در قالب ترجمه روانه بازار کتاب شده بودند. انتشار ۱۰ هزار و ۳۷ عنوان کتاب کودک در سالی که همه ناشران به دلیل وضعیت چاپ و کاغذ با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکردند، آمار خوبی به شمار می رفت. از آن مهمتر برتری چشمگیر تعداد تألیفات بر ترجمه است که بر مبنای آمار اعلام شده، ۷ هزار و ۴۰ عنوان تألیف و تنها ۲ هزار و ۹۹۷ اثر در قالب ترجمه به چاپ رسید.
توجه به بازنویسی در ادبیات کودک و نوجوان
توجه به بازنویسی در سالهای گذشته یکی از رویکردهای ادبی غالب در ادبیات کودک و نوجوان است که اگرچه گاهی از این رویه انتقاد میشود اما توجه به پشتوانههای ادبی این مرز و بوم برای کودکانی که هر روز به واسطه نوآوریهای جدید و رسانههای غالبتر از کتاب از فرهنگ خود دورتر میشوند، سنت خوبی به شمار می رود که مورد توجه نویسندگان قرار گرفته است. با تمام اینها، نباید ضعف در نگارش رمان برای این گروه سنی به ویژه برای کودکان را از نظر دور داشت؛ رمانی که متناسب برای کودکان و برای آنها نوشته شده باشد.
بررسی ویژگیهای رمانهای پرفروش و رمان نوجوان در بازار کتاب
اگرچه چند دههای است با رمان های خارجی نوجوانان آشنا هستیم اما رمان نوجوان ایرانی برایمان تجربه تازهای محسوب می شود. با این همه، نظر به نوع استقبال مخاطبان از رمان های خارجی و ایرانی به نظر نمی رسد که این ویژگیها در جهت تامین خواسته های مخاطبان ایرانی و در ارتباط با شناخت از آنان باشد. در چند سال گذشته کوشش های زیادی صورت گرفت تا رمان ایرانی به خصوص برای نوجوانان بیش تر تولید شود اما کماکان آمارها نشان می دهند که بیشترین کتاب های خریداری شده در کتاب فروشی ها را رمان های خارجی تشکیل می دهند. یافته های پژوهش گویای این مطلب است که آمارها هم همان تصور رایج را از بازار کتاب کودک و نوجوان تایید می کنند که آثار نویسندگان ایرانی کودک و نوجوان به ویژه رمان نویسان هنوز به فروش کتاب های خارجی نزدیک نشده اند و نتوانسته اند به نیازهای این گروه پاسخ دهند.
به رسمیت شناخته شدن فرد یا گروه مستلزم پذیرش جایگاه حقوقی اوست زیرا در چارچوب این جایگاه است که میتوان او را مخاطب فرض کرد و منافع و خواستههای او را پیگیری کرد. رشد کمی و کیفی نهادهای اختصاصی کودکان و نوجوانان و شکلگیری ژانرهای ادبی و هنری مربوط به این گروه سنی نشانگر تحول تدریجی نگاههای موجود است اما ضروریتر از تمامی این تغییرات، تغییر نگاه به کودک و نوجوان است به گونهای که بهعنوان انسانی ناقص در نظر گرفته نشوند، بلکه آنها را همانند بزرگسالان واجد ویژگیهای انسانی با تمامی الزاماتش دانست با این تفاوت که آنها در حال تجربه کردن و آموختن هستند.
رمان تصویری از یک یا چند زندگی است، البته این بدان معنا نیست که هر رمان، باید دستکم یک زندگی را در متن خود «بازپیکربندی» کند و بخشی از آن را به نمایش میگذارد. اینکه نظم این بازپیکرندی، چگونه است، در هر رمان و بر اساس سلیقه و گرایشهای هر نویسنده، متفاوت است. تأثیر رمان بر نوجوان، خیلی بیشتر از اثرگذاری آن بر بزرگسالان است. نوجوان در سنینی زندگی می کند که از دوران کودکی خارج شده و به بزرگسالی چشم دوخته اند. آینده ای که نمی داند، چگونه است و دوست دارد آن را بشناسد و با دیدی کامل و آگاهانه وارد آن دنیا شود تا بتواند آرزوهای خود را تحقق بخشد. اگر می بینیم که بعضی از این رمان ها چندان با استقبال رو به رو نشده اند، می توان دلیلش را در این جا یافت که ما نوجوان را نشناخته ایم. این احتمال وجود دارد که بعضی از نویسندگان برای تمرین کردن و آماده شدن برای نوشتن رمان های بزرگ برای بزرگسالان به نوشتن این داستان ها پرداخته اند، بدون این که شناخت کافی از نوجوان داشته باشند.
به نظر می رسد، نویسندگان ایرانی و به خصوص آن ها که رمان نوجوان می نویسند، علاقه بسیاری به نگارش رمان های واقع گرایانه و به تبع آن تمایل اندکی به نگارش فانتزی دارند. تاریخ رمان نوجوان ایران که این سال ها رشد کمی چشمگیری داشته، نشان می دهد که نویسندگان وامدار خاطرات و کودکی خویش، بیشتر آثاری خلق کرده اند که ریشه در تجربه کودکی، خاطرات شخصی، واقعیت اجتماعی و عینی و کم تر دست در آسمان خیال و فانتزی داشته اند.
به طور مثال اقبال نوجوانان نسبت به آثار هریپاتر در سراسر دنیا از کودکان آفریقایی گرفته تا آسیایی و آمریکایی یا فرهنگهای متفاوت بسیار زیاد است و این استقبال را در بر میگیرد. وجه مشترکی که سبب شده کودکان با فرهنگ های مختلف به طرف این اثر جذب شوند، این بوده که نویسنده توانسته است که جهان خیالی جذابی برای همه مخاطبان فراهم کند. باید توجه داشت، کودکان و نوجوانان افزون بر ویژگیهای بومی دارای یک سری ویژگیهای جهانی هم هستند و اگر گونه ادبی جذابی تولید شود، میتواند همه ملیتها را با فرهنگهای مختلف به خود جذب کند. در ادبیات کودک و نوجوان ما به بهره گیری از عنصر تخیل و تولید آثار فانتزی و علمی- تخیلی توجه زیادی نشده است. در ایران بیشتر به قصهها، داستانها و خلق آثار رئالیستی توجه شده و فضاهای واقعگرایانه مورد استفاده قرار میگیرد.
جایگاه رمان در میان کتاب های پرفروش کودک و نوجوان
با نگاهی گذرا به لیست پرفروش ها، می توان دریافت که غیر از ناشرانی که عمده کارهایشان را رمان تشکیل می دهند، دایره المعارف ها، کتاب های آموزشی و کتاب های سرگرمی از رمان پیشی گرفته اند. یکی از دلایل افزایش انتشار کتاب های ترجمه شده، پایین تر بودن قیمت تمام شده انتشار آن نسبت به کتاب های تالیفی است اما این تنها علت نیست. جذاب تر بودن کتاب های ترجمه شده برای مخاطب از دیگر علت های اقبال ناشران به این کتاب ها است.
بخش دیگری از رمان های پر فروش خارجی را رمان های کلاسیک تشکیل می دهند. رمان های ژانر وحشت، طنز، فانتزی و اغلب خارجی رمان هایی هستند که این موضوعات را بیشتر به شکل مجموعه های ادامه دار یا مستقل دنبال می کنند و توانسته اند، شخصیت های جذاب یا فضاهای تاثیرگذار برای مخاطبان خود بیافرینند. آثاری که به شکل های دیگر مانند بازی یا فیلم سینمایی نیز تولید شده و توانسته اند در میان عموم نوجوانان اقبال جهانی به دست بیاورند. یکی دیگر از دلایل برتری رمانهای نوجوان خارجی بر رمانهای ایرانی این است که این رمانها اغلب جوایز بینالمللی دریافت کردهاند و طبیعی است که در قیاس با رمانهای تالیفی اعتبار بیشتری داشته و از اقبال گستردهتری از طرف نوجوانان برخوردار باشند. دلیل دیگری که رمانهای خارجی را مقبولتر میکند، آزادی نویسندگان آنها برای انتخاب سوژه و نگارش داستان است.
فهرست منابع:
۱. خوشکار، شادی. (۱۳۹۲). «در ستایش فانتزی یا وقتی رمان نویس در آینه به خود نمی نگرد». پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، س ۱۵، شماره ی ۸، صص ۳۱-۳۶.
۲. شیخالاسلامی، حسین. (۱۳۸۹). «رمان نوجوان و زیست نوجوانانه». ویژهنامه همایش رمان کودک و نوجوان: ایدهها و دشواریها، چهاردهمین جشنواره کتاب کودک و نوجوان، صص۱۰۲-۱۱۹
۳. ملک یاری، مسعود. (۱۳۹۲). «در ستایش فانتزی یا وقتی رمان نویس در آینه به خود نمی نگرد». پژوهشنامه ادبیات کودک و نوجوان، س ۱۵، شماره ۸، صص ۵۸-۶۴.
نظر شما