در نشست «آیندهپژوهی سیاست تعامل یا تقابل و بررسی انتقادی چشم اندازهای آن» که توسط گروه صلح انجمن جامعه شناسی ایران در تالار دکتر علی شریعتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، «امیر محبیان»، نظریه پرداز اصولگرا، مدعی شد با بررسیهای سطحی اختلافات میان انقلاب ایران و غرب نمیتوان میان آنها صلح پایدار برقرار کرد.
محبیان با اذعان به عمیق بودن اختلافات میان ایدئولوژی انقلاب اسلامی با جهان غرب، گفت: بحث ما با اروپاییها بر خلاف آمریکایی ها صرفا ایدئولوژیک است. آنها معتقد بودند این اختلاف ایدئولوژیک را میتوان در بلند مدت مدیریت کرد و بنابراین تضاد منافعی با انقلاب ایران تعریف نکردند.
وی در ادامه درباره رفتار آمریکاییها کفت: در آمریکا جمهوری خواهان معتقد بودند انقلاب ایران که از دید آنها به عنوان یک حفره در نظم جهانی بروز پیدا کرده است، کنترل شدنی نیست و باید حذف شود، در سوی دیگر دموکراتها رفتاری مشابه اروپایی ها از خود بروز دادند. بنابراین آنها خود را درگیر ایدئولوژی و تفکر انقلاب اسلامی نکردند و فقط به دنبال تغییر رفتار این نظام نوساخته در عرصه جهانی بودند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی در توضیح چرایی این اختلاف رویکرد عملی میان دو حزب اصلی آمریکا گفت: دموکراتها به تجربه اروپایی ها توجه نشان دادند و با استفاده از آن نگاه دقیقتری به مسئله ایران دارند. راهکار آنها استحاله از داخل بوده و برنامه ریزی آنها بر این اساس است که در طی مرور نسل ها کاری کنند تا فرزندان خانوادههای ایرانی، غربی تر از پدرانشان بشوند و به این ترتیب اختلاف ایدئولوژیک انقلاب با غرب از میان برود.
این استاد دانشگاه افزود: نگاه جمهوری خواهان به این مسئله اما سطحی است. به همین دلیل همیشه در مواجهه با واقعیات بهت زده میشوند. آنها همواره برخوردهای سخت تری با ایران داشته اند، اما چون شناخت فرهنگی درستی از ایران نداشته اند، نتیجه برنامههایشان معمولا این میشود که میدان بیشتری به ایران میدهد. مانند تعریفی که بوش از محورهای شرارت داشت و به عراق و افغانستان حمله کرد.
رییس مرکز پژوهشی راهبردی آریا یادآور شد: من به عنوان یک استاد فلسفه معتقدم در آینده تقابل میان ایران و آمریکا به جنگ منجر نمیشود، اما برطرف هم نخواهد شد.
وی تصریح کرد: در جهان امروز جامعه بشری در همه سو به سمت تحمل همدیگر میرود، بنابراین من معتقدم تقابل میان ایران و آمریکا به سمت خشونت بیشتر نخواهد رفت. از سوی دیگر هم معتقدم تا در مورد ریشه های اختلاف به صورت عمیق فکر نشود، نمیشود زلف ایران و آمریکا را به هم پیوند داد و اگر چنین تلاشی هم صورت بگیرد، با اولین اصطکاک این زلف از هم گشوده خواهد شد.
محبیان درباره احتمال تعامل صلح آمیز میان ایران و آمریکا گفت: اگر میخواهیم در حوزه صلح حرکت کنیم، باید مسئله میان ایران و آمریکا را چند گام عمیقتر نگاه کرد. ما باید مجددا به گذشته خود نگاه کنیم و از بحثهای سطحی سیاسی گذر کنیم. این که ما در ایران هویت خودمان را سلبی و در تقابل با دیگری تعریف کرده ایم امر بسیار خطرناکی است و امروز باید هویت خود را باز تعریف کنیم و این باز تعریف میتواند به گفت وگو میان ما منجر شود.
همچنین در این نشست «صادق زیبا کلام»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران با طرح این ادعا که آمریکا ستیزی به تدریج تبدیل به هویت اصلی انقلاب شده است، تعامل میان ایران و آمریکا در آینده را محتمل ندانست.
وی تاکید کرد: در ۴۱ سال گذشته من در مناسبات بین تهران و واشنگتن خط ثابتی را می بینم. بنابراین نمی توانم مشکل میان دو کشور را فلسفی و ایدئولوژیک بدانم. همچنین اختلاف نظر میان دموکرات ها و جمهوری خواهان در نوع تعامل با ایران را موثر نمیدانم. همانگونه که هر کدام از این دو گروه هرگاه در قدرت بوده اند، ما در ایران مرگ بر آمریکا گفتهایم.
عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران ادامه داد: من معتقدم این تقابل ادامه پیدا خواهد کرد و در آینده تعاملی را متصور نیستم. در ایران تعامل ضد ارزش محسوب می شود و تقابل ارزشمند است. در چنین شرایطی نمیتوان امیدوار به تعامل بود.
زیباکلام با طرح این سوال که آمریکا ستیزی چگونه در ایران به وجود آمد، توضیح داد: پس از انقلاب دو نوع تفکر در مورد آمریکا در ایران حاکم شده است؛ برخی معتقدند ظلم ستیزی، استکبار ستیزی آمریکاستیزی و صدور انقلاب حمایت از مستضعفین کل جهان و ... جزو ذات انقلاب اسلامی است. اما گروه دومی هم وجود دارند که نگاهی غیر ایدئولوژیکتر دارند.
این کارشناس مسائل سیاسی یادآورشد: آنها در توجیه آمریکا ستیزی توضیح میدهند که آمریکایی ها قبل انقلاب منافعی در ایران داشتند که در نتیجه پیروزی انقلاب از بین رفت و به همین خاطر در چهار دهه اخیر، آمریکاییها از ابتدای پیروزی انقلاب تاکنون در حال انجام توطئههای متعدد علیه انقلاب هستند.
وی افزود: نتیجه تفوق این دو رویکرد در کشور باعث شد که گفتمان ضدیت با آمریکا آنقدر در کشور ما تکرار شود که عملا امروز نهادینه شده است. این روند به گونه ای ادامه یافت که اگر روزی آمریکا ستیزی بخشی از هویت انقلاب بود، امروز تبدیل شده است به هویت اصلی جمهوری اسلامی. اگر دقت کنید امروز در تمام مناسبات، فارغ از موضوع و میزان ارتباطش، از سوی مسئولین بر آمریکا ستیزی و ظلم ستیزی اشاره میشود. بنابراین من در موضوع آینده رابطه ایران و آمریکا، امید و آینده پژوهی یا چشم اندازی نمی بینم. چرا که هویت نظام بر این پایه قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه در پایان گفت: حال چه باید کرد؟ آیا باید نشست و تقویت این نگاه را نظاره کرد؟ من معتقدم که به جز گفتن و به جز نوشتن کار دیگری نمی توانیم انجام دهیم و شخصا در حال تلاش هستم تا در سخنرانی ها، مناظره ها و نوشته ها به این مسائل بپردازم.
نظر شما