ساعت ۱۴:۳۰ ظهر از طرف سازمان ماموریت یافتم که برای تهیه گزارش میدانی از وضعیت مناطق زلزله زده منطقه «قُطور» خود را از تبریز به آنجا برسانم؛ ساعت ۱۷:۳۰ دقیقه در میدان ورودی شهر خوی، سعید فرجی، رابط خبری ایرنا در شهرستان خوی، سوار خودرو شد و بلافاصله راه خود را به سمت کوههای سر به فلک کشیده مرز ایران و ترکیه پی گرفتیم؛ سعید در حالی به من ملحق شد که ۱۰ دقیقه قبل گروه قبلی همکاران ایرنا را از منطقه به مقصد ارومیه بدرقه کردهبود.
از شهر خوی تا روستای «مَخین» به عنوان نخستین روستای زلزلهزده حدود ۷۰ کیلومتر راه است، راه پر پیچ و خمی که به مانند ماری در امتداد رودخانه گلآلود «قطور» خود را در دامنههای تند ارتفاعات برفی بالا میکشد؛ حجم ترافیک در جاده خوی - قطور بالاست و خودروهای سواری و باری مانند واگنهای قطار پشت سر هم به صف ایستاده و از ارتفاعات به سمت اراضی پایین دست خوی در حرکتاند.
هوا رو به تاریکی است و دیدن شمار زیادی خودرو نیسان و کامیون حامل اسباب و اثاثیه منزل در مسیر «قطور» به خوی باعث تعجب است؛ وقتی در ایستگاه بارزسی «دره خان» هنگ مرزی، علت را از سرنشینان چند خودرو سوال کردیم، پاسخهای متفاوتی شنیدیم؛ یکی گفت که در شهر خوی نیز خانه دارد و در حال اسبابکشی به آنجاست؛ دیگری نقل کرد که به منزل خویشاوندانش در روستای «بابکان» میرود و نفر سوم نیز در حال اسبابکشی به منزلشان در روستای «رواند» در پیرامون شهر سلماس است. در مسیر پیشرو حداقل ۵۰ دستگاه خودرو حامل اسباب و اثاثیه به چشممان میخورد.
جاده پر پیچ و خم خوی - قُطور که در مواقع عادی در این موقع از روز، حدود ساعت ۱۸ عصر، خلوت است و تعداد معدودی خودرو در آن تردد میکند، اکنون انباشته از خودروهای شخصی و دولتی است؛ دولتیها نیز حضور پررنگی در منطقه دارند و خودروهای هلالاحمر، انتظامی و سازمانهای خدماترسان از قبیل برق و مخابرات نیز به تعداد قابل توجهی در مسیر در تردد است.
بعد از طی مسیر یکونیم ساعته خوی- قُطور به روستای زلزهزده «مخین» رسیدیم؛ روستایی در ضلع جنوبی رودخانه سیلخیز «قطور» و در دماغه جاده که در دامنه کوههای برفی و سفیدگون آرمیده و خوررشید در پشت آنها، آخرین تیرهای روشناییاش را در ترکش میگذارد؛ غروب خوررشید در دوردستها و تلألو سرخ فام آن در آسمان مناطق زلزلهزده، منظره بیبدیلی را خلق کردهاست؛ انگار فّلق نیز با زلزلهزدگان همنوایی میکند و آفتاب برای تسکین دل آنها، میلی به خواب شبانگاهی ندارد.
جاده باریک خوی - قطور و پیچهای ۴۵ درجه آن در شرایط وقوع حوادث غیرمترقبه، خود به عاملی حادثهخیز و کندکننده سرعت کمک به زلزلهزدگان تبدیل میشود؛ با وجود اینکه در سفر ۲ سال قبل رییسجمهوری به شهرستان خوی، اعتبار لازم برای عریضکردن این جاده بینالمللیِ منتهی به گمرک رازی اختصاص یافته بود و نشانههای عملیات اجرایی آن نیز در طول مسیر به چشم میخوررد، اما سرعت اجرایی طرح، لاک پشتی است و همین امر سبب میشود که طی مسیر ۵۰ دقیقهای، یکونیم ساعت به طول انجامد.
در تاریکی مسیر در چند جا با اعضای هلال احمر «چالداران و چایپاره» مواجه شدیم که در حال کمک به مردم برای تعمیر و راهاندازی خودرروهایشان هستند؛ اینجاست که ارزش وجودی نهادهای امدادی در دستگیری از شهروندان در مواقع وقوع حوادث غیرمترقبه و شرایط بحرانی نمود عینی مییابد.
خوشبختانه برق و تلفن روستاهای زلزلهزده از قبیل «مخین»، «کوتانآباد»، «زری»، «گرناویک» و «میرعمر» با تلاش بیوقفه سازمانهای مسوول از ظهر دوشنبه برقرار شده و دسترسی زلزلهزدگان به این دو مکان حیاتی، تا حدودی از تلخی و دشواری زمینلرزه کاسته است؛ اکنون در ظلمات شب و در زیر آسمان پرستاره، تشعشع نور لامپها از داخل خانهها و چادرهای هلالاحمر و نیز تیرهای برق حاشیه معابر روستایی، از ادامه حیات در این منطقه پوشیده از برف در منتهیالیه شمالغرب مام میهن حکایت میکند.
در این میان گلولای ناشی از ذوب شدن برف، تردد در داخل روستاهای زلزلهزده را برای ساکنان آنان و حتی نیروهای امدادی و گروههای مردمی مشکل کردهاست.
پس از طی جاده خطرناک خوی- قُطور، اکنون در ورودی روستای «مخین» هستیم؛ حضور پرتعداد نیروهای هنگمرزی برای کنترل ورود و خروج افراد غیرساکن به روستا و تامین هرچه بهتر امنیت روستاهای زلزلهزده واقع در این مسیر، از وقوع حادثهای در روستا حکایت میکند؛ خودرو پلاک دولتی ما به راحتی از پل سنگی روستا عبور میکند و در بدو ورود به روستا، «زمینلرزه» خودش را با مشاهده شیشههای فروریخته سوپرمارکت محل نشان میدهد.
صاحب مغازه در پاسخ به خبرنگار ایرنا مبنی بر اینکه چه کار میخواهید بکنید، میگوید: چون شیشههای مغازه فرو ریخته، در حال جمعآوری اقلام و کالاها برای انبار آن در محل مناسبی هستیم تا بعد از بازسازی مغازه، دوباره فعالیتمان را از سر بگیریم.
«مخین» روستایی بنا شده در دامنه ارتفاعات برفگیر است و با توجه به عرض کم روستا که در میانه کوهها و رودخانه پر آب قطور واقع شده، بافت روستا پلهای است، خانهها بر بالای هم ساختهشدهاند و همین امر نیز دشواری ناشی از زمینلرزه و ریزش دیوارها را مضاعف کردهاست.
مسجد روستای «مخین» همچنان قد برافراشته اما بخش عمده نمای آن فرو ریختهاست؛ این موضوع در مورد خانهها نیز صادق است و واحدهای مسکونی نوساز نیز اغلب دیوار حیاطشان به دلیل عدم بازسازی فرو ریختهاند. زمینلرزه در این روستا دهها مجروح و یک فوتی برجا گذاشته و تنها ۹ نفر از مصدومان به دلیل شکستگی اعضا بستری و بقیه سرپایی درمان شدهاند.
اقلام توزیع شده ناکافی است
هر چند مشاهدات خبرنگاران اعزامی ایرنا از روستاهای زلزلهزده، حاکی از حضور و فعالیت نهادهای امدادرسان و گروههای کمک مردمی برای توزیع چادر و آذوقه در بین روستاییان است اما مردم ضمن قدردانی از این اقدامات میگویند که با توجه به تعداد زیاد اعضای خانوادهها، اقلام توزیعی نیازهای آنان را کفایت نمیکند.
در تاریکی شب و در حاشیه روستای زلزلهزده «مَخین»، شاهد توقف خودروهایی با بنر کمکهای مردمی اعزامی از شهرستانهای همجوار هستیم که بین خانوارها آذوقه توزیع میکنند؛ حسین و دوستانش با یک دستگاه خودرو شاسیبلند از شهر «جلفا» در آذربایجانشرقی به اینجا آمدهاند و در حال توزیع اقلام بین مردم هستند. واقعا" تماشای این حسِ نوعدوستی در دل شب و در نقطه مرزی امیدآفرین است.
«محمد پیران» از ساکنان روستای زلزلهزده «مَخین» است که مجموع بچههای خانواده او و ۲ برادرش به ۱۸ نفر میرسد - ۶ بچه برای هر خانواده - و محمدآقا از اینکه هلالاحمر تنها یک دستگاه چادر در اختیار آنان گذاشته، ناراحت و گلهمند است.
او میگوید: بردارم برای کار به اصفهان رفته و مسوولیت خانواده او نیز با من است؛ هر چند نهادهای حمایتی و امدادی همه تلاش خود را برای توزیع چادر و آذوقه به کار میبندند اما نیاز ما بسیار بیشتر از اینهاست.
در عبور از خیابان اصلی روستای «مَخین»، همکار خبرنگارم تعداد زیادی لاشه گوسفند رهاشده در یک منزل تخریبی بر اثر زمینلررزه را نشانم داد. پیاده شدیم و پس از پیدا کردن مالک گوسفندان، وقتی از او درباره جزئیات حادثه پرسیدیم، در حالی که به شدت ناراحت است و تمایلی به ذکر نامش ندارد، گفت که «همه دار و ندارم ۶۰ گوسفندی بود که در زمینلررزه زیرآوار ماندند و الان حتی برای دفن آنها نیز امکانی در اختیار ندارم و به همین دلیل نیز بوی بد لاشهها در هوا پراکنده است».
«اکبر عمرزاده» از دیگر ساکنان «مخین» که روستای ۴۰۰ خانواری محل زندگی وی، خسارت زیادی در زمینلرزه دیده است، با قدردانی از حضور نهادهای انتظامی و امدادی و مسوولان شهری و استانی در کنار زلزلهزدگان، گفت «هر چند جمعیت هلالاحمر اقدام لازم همچون چادر و آذوقه - متشکل از نان خشک و کنسرو - را توزیع می کند، به دلیل پرتعداد بودن اعضای خانوادهها در این منطقه، اقلام توزیعی کافی نیست».
در تاریکی شب و در زیر نور خیرهکننده چراغهای گرد و مستطیلی شکل خودروهای عبوری از خیابان روستای زلزلهزده «مخین»، راه خود را به سمت روستای زلزلهزده «کُوتان آباد» در پیش گرفتیم؛ روستایی به فاصله حدود پنج کیلومتر آن سوتر که در مقایسه با «مخین»، آسیب بیشتری از زمینلرزه دیده است؛ اغلب خانههای این روستا به دلیل استفاده از خشتوگِل در ساخت آنها، آسیبدیده و فرو ریختهاند.
تاریکی شب همراه با سرمای گزنده، مردم روستای زلزلهزده «کوتانآباد» را ناگزیر از خزیدن به گوشه اتاقی بازمانده از تخریب زمینلرزه یا چادر مستقر شده هلالاحمر کرده است؛ با دشواری زیاد، یکی از ساکنان روستا را برای جویا شدن از حال و روز مردم پیدا کردیم. «محمد مصطفیزاده» با اشاره به اینکه بخش عمده خانههای روستا در زمینلرزه ویران شده، از مسوولان میخواهد که تلاشهای خود را برای دستگیری از زلزلهزدگان مضاعف کنند.
وقتی از او درباره امنیت روستا پرسیدیم، پاسخ داد که «در سایه حضور دلسوانه عوامل انتظامی به ویژه هنگ مرزی، امنیت کامل در منطقه برقرار است اما پس از تامین امنیت، تلاش برای بازسازی خانههای تخریبی و بازگشت مردم به سر زندگی خود اولویت دارد».
مصطفیزاده از توزیع نامناسب آذوقه و چادر نیز گلهمند است و پیشنهاد میکند که «توزیع هرگونه کمک غذایی یا وسایل گرمایشی و چادر برای زلزلهزدگان باید با هماهنگی دهیار یا اعضای شورای روستا انجام گیرد تا این گونه نباشدکه عدهای بیشتر از نیاز خود کمک دریافت کنند و عدهای نیز دستشان به جایی بند نشود».
او توضیح میدهد «البته در توزیع ناعادلانه چادر و بستههای ذایی بین زلزلهزدگان نمیتوان نهادهای امدادی را سرزنش کرد زیرا آنان که از جزئیات وضعیت ساکنان زلزلهزدگان مطلع نیستند و این وظیفه دهیاران و اعضای شوراهای روستاست که با حضور در کنار آنان، متناسب با نیاز هر خانواده برای توزیع کمک، یاری رسانند».
در مسیر روستای «مخین» به «کوتانآباد»، کوه نیز در امتداد جاده به طول حدود ۳۰۰ متر ریزش کرده اما سازمانهای مسوول، جاده را از سنگهای ریز و درشت پاک کردهاند و تردد در آن جریان دارد.
انباشت سنگ دیوارهای فرو ریخته از زمین لرزه از دیگر ویژگیهای ظاهری روستاهای زلزلهزده است و کُپههای سنگ در جایجای روستاها، به ویژه در حاشیه معابر و گذرها خودنمایی میکند.
در روستای «کوتانآباد» با جمعیتی ۱۵ نفری از ساکنان روستا، از بزرگ و کوچک، مواجه میشویم که دور آتش بزرگی جمع شدهاند تا برای ساعتی از گزند سوز و سرمای کوهستان در امان باشند؛ صورتها به دلیل گرمای آتش گُر انداخته و وقتی با آنان همکلام میشویم، به رغم گِله از کمبودها و کاستیها، از برق شادی لانه کرده در چشمانشان و صبوری بیریایشان در شگفت میشویم.
بعد از روستای «کوتانآباد»، سری نیز به روستای زلزلهزده «گِرناویک» زدیم که ۱۷۵ خانوار ساکن آن نیز تلخی و استرس زمینلرزه ۵/۷ ریشتری را چشیدهاند. ساکنان این روستا نیز که بسیاری از آنان دچار خسارت مالی و جانی ناشی از زمینلرزه شدهاند، تقاضای دریافت کمک بیشتر دارند.
طالب هادیزاده، از ساکنان «گرناویک» به ایرنا میگوید که «مردم روستا به دلیل مرزی بودن و دوری از مرکز شهرستان، با مشکلات زیادی در دوره پس از وقوع زمینلرزه مواجه هستند و تسریع در بازسازی واحدهای تخریبشده و اتخاذ تدابیر لازم برای رساندن کمکهای اهدایی مردمی و دولتی به دست نیازمندان از جمله مطالبههای اصلی زلزلهزدگان هستند».
یکی دیگر از ساکنان این روستا که نخواست نامش در خبر برده شود، با اشاره به هجوم عدهای از ساکنان روستاهای خارج از محدوده زمینلرزه به روستاهای زلزلهزده، برای گرفتن چادرهای هلالاحمر و بسته آذوقه میگوید: اگر دقت لازم از سوی نهادهای مسوول توزیع کمک صورت نگیرد، ممکن است چادرها و بستههای آذوقه از جاهای دیگر سر در بیاورد.
کمکهای دولتی و مردمی به زلزلهزدگان ادامه دارد
و اکنون ساعت ۲۲ شب است و صدای چرخ خودروهای عبوری با موسیقی رودخانه خروشان «قُطور» در هم میآمیزد و ضربآهنگ آن سکوت رایج حاکم بر شبهای منطقه را در هم میشکند؛ کاروان کمکهای دولتی و مردمی به زلزلهزدگان در مسیر رفت و برگشت جاده خوی - قطور به موازات رودخانه محلی جریان دارد و مسیر در تصرف کامیونهایی با پوشش هلالاحمر یا خودروهای سواری و باری کوچک شخصی مزین به بنر «کمک مردمی» است که چادر، پتو، وسایل گرمایشی و بستههای غذایی برای زلزلهزدگان میبرند؛ اتفاقی که دلخوشی اصلی حادثهدیدگان است.
هرچند زلزلهزدگان نیز با اشاره حجم بالای واحدهایی مسکونی آسیبدیده از زمینلررزه امیدوارند که مشکلاتشان در روزهای آینده به مراتب کمتر خواهد شد اما با توجه به برف سنگین منطقه و سوز و سرمای هوا، تلاش برای هرچه کوتاه کردن ساماندهی زلزلهزدگان اهمیت و ضرورت مضاعف مییابد.
آنچه در این میان مایه تسلی زلزلهزدگان است، بیمه همه واحدهای مسکونی مرزنشیان توسط استانداری آذربایجانغربی از محل سوخت مررنشینان میباشد که تا اندازه زیادی از دغدغه زلزلهزدگان برای بازسازی منازلشان میکاهد؛ بنا بر اعلام مقامهای مسوول سرجمع کمک مالی برای احداث هر واحد مسکونی آسیبدیده از زمین لرزه از محل بیمه، کمک بلاعوض دولتی و وام بنیاد مسکن به بیش از ۹۰۰ مییلیون ریال میرسد.
حضور میدانی مقامهای ارشد استان از قبیل استاندار آذربایجانغربی، امام جمعه ارومیه و فرماندهان نظامی و انتظامی و مدیران نهادهای مسوول در روستاهای زلزلهزده موجب امیدآفرینی در بین حادثه دیدگان و آرامش خاطر آنان است.
نظر شما