۱. خاورمیانه جایی نیست که شناخت آن آسان باشد. جایگاه مهم خاورمیانه در تحولات بینالمللی اما این شناخت را ضروری ساخته است. از این رو خاورمیانهشناسی یا مطالعات خاورمیانه به حوزهای با اهمیت از دانش مطالعات بینالمللی تبدیل شده است و خاورمیانهشناسان بسیاری به میدان آمدهاند تا تعریف و توصیف صحیحی از خاورمیانه به دست دهند.
۲. تحولات چند روز اخیر خاورمیانه و درگیریهای منطقه ادلب سوریه که بلافاصله به صدر اخبار جهانی راه یافت، فرصت جدیدی برای تعریف خاورمیانه فراهم کرده است. در این تحولات در یک سوی جبهه نبرد در یک روز (پنجشنبه گذشته) دهها سرباز ترک کشته شدند و در فردای آن (جمعه) ۱۰ رزمنده حزبالله لبنان در سوی دیگر جبهه به خاک افتادند.
۳. تلفات سنگین ترکها در درگیریهای روز پنجشنبه در این سوی میدان به عنوان شکست بزرگ ترکها و درسی آموختنی به آنها و پیروزی دیگری از سلسله انتصارات مقاومت تعبیر شد. علیالقاعده پس از تلفات بالای رزمندگان حزبالله در درگیریهای روز جمعه آن سوی میدان نیز حال و هوای مشابهی خواهد داشت و این تلفات نشانه عظمت و قدرت قشون ظفرمند اسلامی تلقی خواهد شد. اما بعید است خطکشیهای خونین خاورمیانه امروز اجازه دهد ملتهای منطقه بتوانند این دو سوی میدان را با وضوح لازم ببیند.
۴. اگر ناظر بیطرفی از راه میرسید و نظارهگر این تحولات خونین خاورمیانه بود، چه میدید؟ جماعتی از مسلمانان اندوهگین و خشمگین را میدید که بر جنازه سربازان ترک نماز میخوانند و فریاد لا اله الی الله سر میدهند. خانوادههای داغداری را میدید که با آه و ناله برای فرزندان خود فاتحه و قرآن میخوانند. همسری را میدید که در پوششی اسلامی خود را بر گور شوهرش افکنده است و مادر پیر و درهم شکستهای را میدید که با روسری اشکهای خود را پاک میکند. این صحنه ای است که دقیقا در سوی دیگر میدان قابل مشاهده است: مادران و همسران لبنانی با آن پوشش زیبای اسلامی بر سر گور فرزندان و همسران خود تفاوت چندانی با مادران و همسران ترک ندارند. باز نماز، باز لا اله الی الله، باز دوستی اشک و روسری و باز فاتحه و قرآن فضای عزا را پر کرده است.
۵. اگر این ناظر بیطرف قادر بود راهی به سوی حقایقی نادیدنیتر باز کند، میتوانست شهادتین سربازان ترک و رزمندگان حزبالله را در آخرین دقایق یا ثانیههای عمری کوتاه ثبت کند، میتوانست ببیند چگونه آنها در آخرین لحظات خدای خود را یاد میکنند و میتوانست قلب مالامال از عشق آنها به پیروزی اسلام و مسلمانان (در جهان) را به نظاره بنشیند. میتوانست عشق هر دو دسته به آزادی قدس و سرزمینهای اسلامی را احساس کند و ببیند چگونه قلب سرباز ترک و رزمنده لبنانی - پیش از آنکه از تپش باز ایستد - برای نبرد با اشغالگران مسجدالاقصی میتپیده است.
۶. متاسفانه این صحنه اسفناک و دردناک محدود به روزهای اخیر و جغرافیای محدود ادلب نیست. سالها و بلکه دهههاست که تمامی جغرافیای خاورمیانه درگیر چنین درگیریهایی است. گویی تاریخ خاورمیانه معاصر در این دور نافرجام و مرگبار گیر کرده است. از جنگی به جنگی دیگر و از میدانی به میدان دیگر، این رزمندگان مسلمان هستند که با پرچم اسلام و عشق به پیروزی مسلمانان به جان هم افتادهاند. اینک دهههاست که مسلمانان برای آزادی سرزمینهای اسلامی، برای آزادی بیتالمقدس و کم کردن شر اشغالگران صهیونیست از سر منطقه به پا میخیزند و حرکت میکنند. اما هنوز به دشمن صهیونیستی نرسیده به این نتیجه میرسند که برای نابودی این دشمن غدار باید برادران «خیانتکار» را از میان برداشت و جنگی دیگر میان برادران درمیگیرد و حرکتی که قرار بود ناقوس مرگ اشغالگران قدس را به صدا درآورد، پیامآور مرگ برادران میشود و این شاید تنها وضعیتی باشد که به اشغالگر اسرائیلی اجازه میدهد در خاورمیانه، این دریای بیکران دشمنان اسرائیل، زنده بماند.
*استاد دانشگاه تهران – دانشکده مطالعات جهان
نظر شما