چند دستگی اصولگرایان مساله داخلی است

تهران- ایرنا- بیژن نوباوه‌وطن گفت:من چند دستگی را قبول ندارم؛ بلکه آنچه وجود دارد، تضارب افکار است. ۱۰۰ درصد بین اصولگرایان وحدت است و هیچ مشکلی هم وجود ندارد. هنر ما اصولگرایان به این است که تضارب اندیشه و افکار داریم.

در گزیده گفت و گوی روزنامه اعتماد با بیژن نوباوه‌وطن منتخب تهران در مجلس یازدهم، می خوانیم: بی‍ژن نوباوه‌وطن، نماینده عضو جبهه پایداری دوره‌های هشتم و نهم مجلس که پیش از نمایندگی مجلس، از جمله خبرنگاران صداوسیما بود و به ماموریت از این سازمان، ساکن نیویورک، پس از دوری ۴ ساله از پارلمان، از خرداد ۹۹ باید از تهرانی‌ها در «خانه ملت» نمایندگی کند، به تعدادی از پرسش‌های «اعتماد» در ارتباط با مصائب پیش‌روی اصولگرایان پاسخ گفته که در ادامه با ملاحظه‌ای حائز اهمیت می‌خوانید و آن، این‌که آن‌چه اکنون به‌عنوان متن مصاحبه این منتخب مجلس یازدهم در اختیار شماست، تفاوتی اساسی دارد، با آن‌چه حین مصاحبه با خبرنگار «اعتماد» مطرح شد. اما متاسفانه نوباوه پیش از انتشار، صورتی پاکیزه و بعضا متفاوت از گفته‌های خود حین مصاحبه، تحویل‌مان داد و ما به‌حکم امانت و اخلاق متن موردنظر او را جایگزین مصاحبه خودمان کرده‌ایم. هرچند «اعتماد» به‌دلیل برخی کلمات نامناسب در نسخه اولیه مصاحبه، ناگزیر به تلطیف تعابیر به‌کار رفته بود.

انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به هر تفسیر به پایان رسید و همان طور که پیش‌بینی می‌شد در غیاب کاندیداهای جناح چپ، اصولگرایان به پیروزی رسیدند؛ به نظر شما علت پیروزی اصولگرایان چیست؟

من این حرف را قبول ندارم. اصلاح‌طلبان شکست بزرگی خوردند. همان طور که در دولت و مجلس محلی برای عرض اندام نداشتند بنابراین اصولگرایان به‌ طور طبیعی پیروز انتخابات شدند.

اما به هر حال بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب که برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس یازدهم نام‌نویسی کرده بودند با رد ‌صلاحیت گسترده شورای ‌نگهبان مواجه شده و اساسا در این رقابت حضور نداشتند.

اصلا چنین حرفی درست نیست. مگر آقای انصاری، آقای وکیلی و... رد صلاحیت شدند. پس چرا انتخاب نشدند؟!

با این تفاسیر علت اصلی پیروزی اصولگرایان در این انتخابات چه بود؟

علتش این بود که مردم اصولگرایان را قبول کردند و در این دوره به آنان روی آوردند. به این دلیل که تمام خرابکاری‌هایی که در کشور به وجود آمد توسط اصلاح‌طلبان بود و مردم هم مشاهده کردند که از اصلاح‌طلبان کار مفیدی ساخته نیست.

مشارکت در این دوره از انتخابات پایین‌ترین میزان مشارکت در تمام ادوار انتخابات بود. در حالی که به نظر می‌رسد ۲ علت عمده آن رد ‌صلاحیت گسترده شورای نگهبان و نارضایتی عموم از مجموعه حاکمیت بود؛ آیا با این حساب می‌توان پیروزی اصولگرایان را صرفا ناشی از اقبال مردم به جناح راست تعبیر کرد.

این حرف درست نیست. به این دلیل که کسانی که در این دوره مشارکت نکردند، همان افرادی بودند که اصلا اهل رای دادن در هیچ دوره‌ای نبودند. حاکمیت یعنی چه؟ حاکمیت دولت و مجلس است. حاکمیت، دولتی بود که قیمت بنزین را در یک شب ۳ برابر کرد و هیچ مسوولیتی هم برعهده نگرفت و مردم را به باد مسخره گرفت‌. حاکمیت یعنی مجلسی که به عامل دولت تبدیل شد و همه اشکالات آن را به جای نظارت، تایید کرد. علت پیروزی اصولگرایان ضعف مدیریت و اجرایی اصلاح‌طلبان بود. چنانکه می‌توان گفت این دولت ضعیف‌ترین دولت بعد از انقلاب است. به این دلیل که استعماری‌ترین قراردادها را همچون قرارداد برجام که بدتر از ترکمنچای بود را امضا و اجرا کرد و قدرت هسته‌ای کشور را از بین برد. دولت بسیار ضعیف و ناکارآمد است. شما بررسی کنید که به‌ طور مثال تخلفاتی که رییس‌ کل سابق بانک مرکزی، برادر رییس‌جمهوری و وزیر کار و صنعت و خانواده آنان انجام دادند، چه ضرباتی بر کشور و اعتماد مردم به نظام زد. به همین دلیل هم مردم به آنان روی خوش نشان ندادند و این در کارنامه اجرایی و ادعاهای اصلاح‌طلبان همیشه باقی خواهد ماند

آقای نوباوه اما به هر حال اصولگرایان با لیست‌های متعدد در انتخابات حاضر شدند؛ با وجود چند دستگی اصولگرایان، آیا می‌توان انتظار تشکیل فراکسیونی منسجم و یکپارچه از اصولگرایان داشت؟

چند دستگی اصولگرایان امری داخلی است. این کارکرد افراد و عمل‌گرایی آنان است که همه ‌چیز را روشن می‌کند. من چند دستگی را قبول ندارم؛ بلکه آنچه وجود دارد، تضارب افکار است. ۱۰۰ درصد بین اصولگرایان وحدت است و هیچ مشکلی هم وجود ندارد. هنر ما اصولگرایان به این است که تضارب اندیشه و افکار داریم. قطعا خواهید دید که مجلس چه خواهد کرد. مطمئن باشید که مجلس آینده مانند مجلس دهم خود را در اختیار هیچ دولتی قرار نمی‌دهد و به مسوولیت نظارت بر اجرای حسن قوانین با قدرت عمل خواهد کرد.

اینکه اصولگرایان پس از انتشار ۱۷ لیست انتخاباتی در نهایت روز آخر به لیست واحد رسیدند، گواه همین اختلاف و چند دستگی نیست؟

خیر. به این دلیل است که منطق دارند. اصولگرایی سلیقه‌های مختلفی را در دل خود دارد. مانند اصلاح‌طلبان نیستند که چهره‌های ناشناخته را در «لیست امید» جای دهند چنانکه علی مطهری گفت که من به غیر از چند نفر اول لیست امید، هیچ‌کدام را نمی‌شناسم. اتفاقا این توسط اصولگرایان بسیار زیباست که لیست‌های مختلف و با افراد مختلف ارایه دادند تا در نهایت به تصمیم واحد برسند.

با این وجود در همین لیست‌های اصولگرایان و حتی در لیست اصلی بسیاری افراد ناشناخته و جوان حاضر بودند که سابقه سیاسی چشمگیری نداشتند.

باید عرض کنم که شاید شما آنها نمی‌شناسید. مثلا من از شما سوال می‌کنم آیا تمام افراد «لیست امید» را می‌شناختید؟ برای شما افراد لیست اصولگرایان ناشناخته بودند اما برای ما اصولگرایان کاملا شناخته ‌شده هستند. درباره سابقه سیاسی آنان نیز نظر ما با شما تفاوت دارد. فعالیت سیاسی از نظر اصلاح‌طلبان شاید این است که افراد فقط بیایند و فحش دهند. مثل بعضی از خانم‌هایی که در مجلس فقط ناسزاگویی را بلدند. آیا اینها سابقه فعالیت سیاسی دارند؟

شاید افراد جوان لیست اصولگرایان برای شما شناخته‌شده باشد ولی برای عموم جامعه هم شناخته‌شده هستند؟!‌ مگر نه اینکه اینها قرار است نماینده مردم باشند و مردم با شناخت به آنها رای بدهند؟

این استدلال غلط اصلاح‌طلبان است بلکه این افراد نیروهای جدید، جوان و شناخته‌شده هستند.

به نظر شما تکلیف ریاست مجلس چه می‌شود؟

در حال حاضر بحث ریاست مجلس را نداریم. بحث اصلی ما تشکیل مجلسی است که بر اساس قوانین، افرد با اندیشه‌های مختلف، حرف‌شان را می‌زنند و انتخاب می‌کنند و انتخاب می‌شوند. اینکه رییس مجلس به ‌شیوه قبلی نظیر انتخاب دوره قبل صورت گیرد، فساد کامل است. به این دلیل که قبل از شروع مجلس با همه لابی می‌کرد و قبل از ورود به مجلس به افراد قول پست‌های گوناگون از جمله ریاست کمیسیون‌ها و سخنگویی آنان را می‌داد. این کار بسیار غلطی است؛ به این دلیل که هر فرد باید بیاید و خودش را ارایه کند. اینکه با لابی‌گری و اقدامات غیراخلاقی فردی رییس مجلس شود، شایسته‌سالاری نیست از این رو ما زمانی ریاست مجلس را انتخاب خواهیم کرد که بحث آن را در مجلس و با حضور نمایندگان انجام دهیم. ما ۱۲سال گذشته‌ مجلس در انتخابات رییس اعضای هیات رییسه و کمیسیون‌ها را هرگز قبول نداریم و به عنوان ضرورت شفافیت در مجلس با آن مقابله خواهیم کرد.

وضعیت اصلاح‌طلبان که اقلیت مجلس یازدهم را تشکیل می‌دهند، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من در مجلس هشتم که حدود ۵۰ نماینده اصلاح‌طلب حضور داشتند، نماینده بودم و هیچ مشکلی هم با یکدیگر نداشتیم؛ بلکه مانند برادر با یکدیگر همکاری می‌کردیم. حتی بسیاری از مواقع طرح‌هایی که آنها ارایه می‌دادند، ما دفاع می‌کردیم و برعکس به این دلیل که اساس فکر اگر انقلابی و هم‌راستا با منافع کشور باشد هیچ مشکلی ندارد و بسیار هم زیباست. چه ‌بسا مواردی به فکر ما نرسد ولی به فکر اصلاح‌طلبان برسد و برعکس. به نظر من ضرورت مجلس این است که اندیشه‌های مختلفی روی کار باشد. من هیچ خطری در این زمینه نمی‌بینم و امیدوارم کاندیداهای اصلاح‌طلبی که به مجلس یازدهم راه پیدا کرده‌اند، همکاری کنند که قطعا همین طور هم خواهد بود. من هیچ‌گاه اشکال در تضارب اندیشه‌های مجلس ندیده‌ام؛ در قرآن هم آمده است که تمام اندیشه‌ها و افکار را گوش کنید و بهترینش را انتخاب کنید.

اصلاح‌طلبان این سال‌ها همراهی خود را با مردم در مسائلی مانند مخالفت با تحریم‌ها یا تصویب FATF نشان داده‌اند همین‌طور در بحث‌های سیاسی و مدنی. در حالی که اصولگرایان همیشه در مخالفت با این مسائل بوده‌اند. به نظر شما چالش اصلی اصولگرایان در مجلس یازدهم چیست؟

به نظر می‌رسد بسیاری از جریان‌های سیاسی متاسفانه هنوز برداشت صحیحی از FATF ندارند در حالی که FATF به عنوان پازل تکمیلی برجام درصدد تسلط کامل بر اطلاعات اقتصادی کشور ماست متاسفانه بر تصویب آن تاکید می‌کند.

چرا شما فکر می‌کنید که اصلاح‌طلبان درباره FATF دروغ گفته‌اند؟ تغییر با توجه به جواب

باید بگویم که از این نظر به مردم دروغ می‌گویند که امروز تمام مشکلات بانکی ما ناشی از تحریم‌های امریکاست و نه FATF چراکه امریکایی‌ها می‌دانند با تسلط بر سایت مرکزی اطلاعات اقتصادی کشورمان خواهند توانست همه راه‌های دور زدن تحریم‌ها را ردیابی و مسدود کند. این واقعیتی است که نه دولت و نه بسیاری از اصلاح‌طلبان آن را به مردم نمی‌گویند. FATF یک معاهده است که هر کسی در آن می‌تواند، مداخله کند. FATF معاهده‌ای است که ۴۱ بند دارد و در حال حاضر هم ۳۹ بندش را دولت اجرا می‌کند. ۲ بند باقی مانده هم برمی‌گردد به CFT و پالرمو که یکی مربوط به مبارزه با پولشویی است که ما خودمان در کشور قانون مبارزه با پولشویی را داریم و دیگری هم به معنی مبارزه با تروریسم است. طبیعتا معنایی که آنها از تروریسم دارند با معنایی که ما از تروریسم داریم، یکسان نیست. امریکایی‌ها به تمام نهضت‌های آزادی‌بخش، نیروهای حزب‌الله، سپاه پاسداران و سازمان‌هایی از این دست می‌گویند تروریست. امریکا از این طریق می‌خواهد، اطلاعات اقتصادی ما را بگیرد. بنابراین، این یک قرارداد استعماری است. اصلاح‌طلبان اگر بر بستن این قرارداد اصرار می‌کنند در واقع بر یک قرارداد استعماری اصرار می‌ورزند.

بزرگ‌ترین چالش اصولگرایان در مجلس یازدهم این است بتوانند مشکلاتی که اصلاح‌طلبان در این ۸ سال برای کشور ایجاد کرده‌اند، حل کنند. ازجمله آن حل مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاست خارجی است. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha