دکتر مهدی شریفالحسینی، در یادداشتی که پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در اختیار ایرنا قرار داده نوشت: میگویند در بحرانهای ناگوار و همهگیر همچون شیوع کرونا، توصیهها باید برپایۀ خوف و رجا باشد، یعنی هشدار برای رعایت نکات ایمنی، در کنار توجه به نقش امید در افزایش ایمنی. اما اینها در مورد کسانی صادق است که موضوع را جدی گرفته باشند. حقیقت آنست که ناهمگون بودن خصوصیات افراد جامعه، کارایی اینجور نسخهها -چه برای برحذرداشتن چه برای دلخوشی دادن- را زیر سوال میبرد، چراکه نحوۀ عملکردها در مواجهه با موقعیتهای حاد یکسان نیست. از منظر رفتاری میتوان افراد جامعه را بر اساس واکنش به بیماری کرونا در دو گروه اصلی جای داد:
۱. گروهی که عاقلانه و مسئولانه با پیروی از رهنمودها، در برنامههای خود محدودیتهایی ایجاد میکنند و با دلی نگران به آینده چشم میدوزند. اینان -که بیشترشان دستکم از حداقلهای زندگی برخوردارند- ضمن درک خطر ویروسی که با کسی تعارف ندارد، رعایتهای حداکثری را انجام میدهند. طبعاً بیشترین اثربخشی امیدآفرینی و ضرورت انجام آن در مورد همین گروه صدق میکند.
۲. اما گروه دیگری نیز هستند که در مواجهه با اینگونه شرایط خاص یا «نمیتوانند» یا «نمیخواهند» به توصیهها عمل کنند و تغییری در زندگی عادی خود ایجاد کنند.
نیازمندان، خیل عظیمی از این گروهاند که در تامین نیازهای اولیۀ زیستی هم مشکلات جدی دارند. اینان به دلیل تنگناهای معیشتی و وابستگی به دستمزد روزانه، بهویژه در گرانی کمرشکن کنونی، مجالی برای تدبیر جدید ندارند. این عده اساساً در شرایط عادی نیز انتخابی نداشتهاند که حالا و در شرایط بحرانی بخواهند راه جایگزینی برگزینند. کارگران روزمزد و فصلی، دستفروشان، کشاورزان و... اگر بخواهند هم نمیتوانند به توصیههای جاری از جمله خانهنشینی و قرنطینه خودخواسته عمل کنند. مگر پسانداز و ذخیرهای داشتهاند یا امنیت شغلی، یا یک پشتیبانی شکمسیرکن از نهادهای حمایتی؟ اصلاً مگر از گذشته، امیدی به آینده داشتهاند که حال بتوان برای ترمیم امیدِ مخدوششان فکری کرد؟
سطحینگرها بخش دیگری از گروه دوماند که خود، یک طیف گسترده را شامل میشوند. اینان چه بسا از نظر تمکن مالی و موقعیت اجتماعی، تفاوتهای فاحشی باهم داشته باشند اما در یک ضعف، مشترکاند و آن سطحینگری است.
عدهای از سطحینگرها، سادهانگاران و راحتطلبانیاند که هنوز به میزانی از شعور اجتماعی نرسیدهاند تا همه آدمها را سرنشینان یک کشتی ببینند. اینان که مرگ را تنها برای همسایه میپندارند از فرصت ایجادشده به فکر دورهمی یا سفر میافتند. ازدحام خودرو در جادههای شمال یا مراجعه به بازار برای خرید شب عید در اوج جولان کرونا صحنههای رقتباری است که همین عده رقم میزنند.
بخشی دیگر از سطحینگرها افرادیاند که با تلقی خاص از باورهای قدیمی و موروثی خود، قدرت هضم مسائل جدید را ندارند. دلبستن به تفکرات جادویی، لیسیدن اماکن خاص، عمل به نسخههای شیادان، هجوم به قبرستان و ... علیرغم هشدارها کار همین عده است.
و بالاخره افرادی که به دلیل اضطراب درونی، در واکنشی انکارگونه از عمل به توصیهها سر باز میزنند و البته نیاز به مداخلۀ قویتری دارند.
بههرحال کسانی که به دلایل اقتصادی، جامعهشناختی و بعضاً روانشناختی، به راهبردها عمل نمیکنند بخش بزرگی از مردماند، و باید در نظر داشت که هشدار و امیدِ صرف در مورد آنها کارگر نیست چون اصولاً توان یا تمایلی برای تمکین ندارند.
چه باید کرد؟
شاید بهترین کار شهروندان عادی و مسئولیتپذیر، مراعات حداکثری و مشهود -حتی با بزرگنمایی، و بدون واهمه از انگ و نگاه و متلکپرانی سطحینگرها- باشد تا حساسیت به موضوع بیشتر شود.
اما کار اصلی با مسئولان است:
اولاً باید خود به اهمیت مسئله باور داشته باشند. دوماً با اقدامات ضربالاجلی در حمایت واقعبینانه از نیازمندان و استفاده از تمام ظرفیتها (از آموزش اصولی تا اِعمال فشار) برای مجاب و همراه کردن کل اقشار، بر قطع زنجیرۀ انتقال بیماری، متمرکز باشند و در عینحال بین نگرانی و امیدواری جامعه، تعادل منطقی برقرار کنند.
پانوشت:
قطعاً در همۀ دنیا بحران و بههم ریختن موازنۀ عرضه و تقاضا، آشفتگی میآورد، اما کمتر جایی هست که سلطان ماسک داشته باشد، یا مرگومیر مصرف الکل تقلبی همپای تلفات کرونا، یا تناقض آمار، متولیان خودمحور و پرشمار، فیلترینگ و کاهش سرعت اینترنت آنهم زمانی که خبررسانی سریع و تمدد اعصاب مردم به هر وسیله در اولویت است و ...
حالا در میانۀ بلا فرصت مناسبی برای تغییر بنیادی نیست، اما مسئولان نباید از یک چیز غافل باشند و آن جمعآوری ریز اطلاعاتِ این ایام است. مستنداتی که در آینده میتواند علل شلختگی و ابهامات بسیار این روزها را روشن کند و در شکلگیری سیستمی جامع، کارآمد و قابل اعتماد برای مواجهه با هر بحران، راهگشا باشد.
پیرو شیوع ویروس کرونا در کشور و ابتلای هموطنانمان به این بیماری، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مأموریت یافته تا نظر صاحبنظران و متخصصان علوم مختلف را درباره چگونگی مواجهه مردم و مسئولان با شرایط بحرانی کنونی دریافت نماید. هدف از این کار، آگاهیبخشی بیشتر به مردم، کاهش التهاب و اضطراب عمومی و احیای امید اجتماعی در شرایط ترومای کنونی است
نظر شما