سیاست جدید آمریکایی ها در قبال عراق و منطقه که یک سوی آن گروه های نامشخص و ناشناس به پایگاه های آمریکایی در عراق حمله می کنند و در سوی دیگر آمریکایی ها به بهانه این حملات نیروهای مسلح عراق اعم از "الحشدالشعبی" و ارتش عراق را مورد حملات هوایی قرار می دهند، در برهه ای که عراق درگیر تشکیل دولت است، می تواند دو هدف اصلی و مهم را شامل شود؛ اولی فراهم کردن بهانه برای ادامه حضور در این کشور و منطقه و دیگری ایجاد مجال و زمینه های قدرت گیری مجدد گروه های تروریستی بویژه "داعش" .
برای بازشناسی رفتار فعلی آمریکایی ها در عراق باید کمی به عقب برگردیم و ادعای آنها را در موضوع مبارزه با تروریستهای داعش مورد ارزیابی مجدد قرار دهیم و سابقه عملکرد آنان را در جنگ علیه داعش از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ در عراق بازخوانی کنیم که در آن مرحله "بازی بد" و "بازی زشت" را در دستور کار قرار داده بودند.
راهبرد خنجر
آمریکایی ها در برهه های مختلف بازی های خود را به شکلی طراحی کرده اند که می توان برای آنها عنوان بازی بد ، زشت و جنون آمیز یاد کرد.
بازی بد آمریکایی ها از همان آغاز حمله داعش در دهم ژوئن ۲۰۱۴ و سقوط شهر "موصل" در عراق شروع شد که در پاسخ به استمداد دولت بغداد جهت مقابله با این گروه تروریستی ، شرط گذاشتند و در حالی که عراق از همه سو در محاصره تروریست ها بود، به تهدید دولت وقت پرداختند.
اما به دنبال فتوای تاریخی مرجعیت عالی عراق و کمک های نظامی و مستشاری ایران ، نیروی جدیدی در عراق متولد شد که نامش را الحشدالشعبی یا همان "بسیج مردمی" نهادند، همان نیرویی که جهان را از شر ظهور یک دولت بزرگ تروریستی در جهان نجات داد.
بازی بد
آمریکایی ها از ابتدا مخالف تشکیل الحشدالشعبی بودند، اما طبیعی بود که با فتوای مرجعیت نمی شد، مخالفت کرد، بنابراین بازی خود را با رفتاری منافقانه شروع کردند، بطوری که در مرحله اول تلاش کردند این گروه مردمی تابع مرجعیت را به "الحشد خوب" و "الحشد بد" تقسیم کنند. آمریکایی ها در همین چارچوب فشارهای زیادی به دولت عراق وارد می کردند و تا پایان جنگ علیه داعش نیز همین سیاست را برای انحلال الحشدالشعبی رها نکردند.
در همین ارتباط ، سفیر آمریکا بارها از مجروحان برخی گروه های الحشدالشعبی در بیمارستان ها عیادت می کرد و دولت آمریکا نیز در مواضع رسمی خود تلاش می کرد گروه های اصیل و با سابقه مبارزاتی را که به گروه های مقاومت شهرت داشتند، از گروه هایی که از ابتدای حمله داعش تشکیل شده بود، جدا تعریف کنند؛ البته آن هنگام جانب احتیاط را رعایت کرده و از بکار بردن واژه تروریستی برای گروه های مقاومت خودداری می کردند. با این حال گروه های الحشد اعم از گروه های اصیل و قدیمی و گروه های تازه تاسیس در آن دوره هیچگاه در دام آمریکایی ها فرو نیفتادند.
بازی زشت
آمریکایی ها سرانجام بعد از هفته ها مقاومت عراقی ها با کمک جمهوری اسلامی ایران در تابستان ۲۰۱۴، درپی هجوم داعش به "اربیل" در شمال عراق، با تشکیل یک ائتلاف، بصورت نمایشی وارد این کارزار شدند، اما حوادث بعدی نشان داد که واشنگتن بازی بد و زشت خود را همزمان پیش می برد.
آنها از هنگامی که پوشش هوایی جنگ علیه داعش را در اختیار گرفتند ، سیاست ضربه خنجر از پشت را در قالب دو طیف عملیات نظامی پی گرفتند؛ اولی بمباران مواضع الحشدالشعبی و حتی ارتش عراق در مناطق عملیاتی و دیگری دخالت در سرنوشت نبردها با جابجایی فرماندهان و نیروهای زبده داعش در مناطق عملیاتی بود و این در حالی است که همزمان به داعش کمک های تسلیحاتی و درمانی و غذایی داده می شد تا تاب بیاورند. در جریان این سیاست آمریکایی ، تعدادی زیادی از نیروهای مردمی و ارتش عراق زیر بمباران هایی که آمریکایی ها مدعی اشتباهی بودن آن می شدند، به شهادت رسیدند.
طی سال های جنگ علیه داعش در عراق، آمریکایی ها در حمایت از این گروه تروریستی بصورت مستمر از طریق هوا و پرتاب محموله کمک های نظامی و تسلیحاتی و فنی علیه نیروهای عراق وارد عمل شدند؛ اگرچه در همان زمان دولت عراق این اقدامات را نادیده می گرفت.
فرماندهان عملیاتی در خطوط مقدم بارها از تحویل اسناد و مدارک مربوط به این کمک ها به دولت وقت عراق در رسانه ها سخن گفتند، اما هیچگاه دولت مرکزی در بغداد از این اسناد و مدارک برای افشای نقش مخرب آمریکا در منطقه استفاده نکرد.
بحث انگیز ترین مورد مربوط به نبرد زمستان سال ۹۳ در فرودگاه "الضلوعیه" در شمال بغداد بود که یک هواپیما محموله ای را در منطقه تخلیه کرد که بر حسب اتفاق در میانه میدان نبرد فرود آمد که از همین زمان درگیری ها برای رسیدن به محموله شدت بیشتری گرفت و سرانجام هم به دست نیروهای الحشدالشعبی افتاد. این محموله شامل مهمات و ملزومات ویژه میدان جنگ می شد که جملگی برچست USA داشتند و اسناد آن در همان زمان به رسانه ها درز کرد؛ با این حال دولت وقت عراق (حیدرالعبادی) حاضر به پیگیری موضوع از طریق مجاری دیپلماتیک یا حقوقی نشد.
اما قاعده ای که به نظر می رسید در هر دو بازی بد و زشت آمریکایی ها در مرحله جنگ علیه داعش رعایت می شد، این بود که آنها همواره نقش خود را در این کمک رسانی ها کتمان و تکذیب می کردند و از اینکه خود را مقابل ملت های منطقه بویژه مردم عراق قرار دهند، شرم داشتند.
بازی بد و زشت آمریکا علیه نیروهای مقاومت اسلامی در عراق ، در حالی جریان داشت که حامیان گروه های تروریستی بویژه سعودی ها آشکارا برای انحلال این تشکیلات در عراق تلاش می کردند. سعودی ها بیشترین زور خود را یک بار در جریان عملیات آزادسازی "تکریت" در اسفند ۹۳ (مارس ۲۰۱۵ ) کار گرفتند و سرانجام موفق شدند عملیاتی را که در آستانه پیروزی نهایی بود در روز ۲۰ اسفند متوقف کنند و بار دیگر در جریان عملیات آزادسازی "فلوجه" در سال ۲۰۱۶ تلاش کردند، مانع ادامه عملیات شوند و به دولت عراق نیز فشار وارد کردند که مبادا نیروهای الحشدالشعبی در آن عملیات شرکت کند.
بازی جنون آمیز
با روی کار آمدن "دونالد ترامپ" و ورود تندروها به کاخ سفید ، دوره بازی های بد و زشت پایان یافت و بازی جنون آمیز آمریکایی ها از هنگام ورود ترامپ به کاخ سفید شروع شد و نقطه آغاز آن تشدید حملات رژیم صهیونیستی به نیروهای مقاومت در سوریه با چراغ سبز کاخ سفید بود. آنها در حالی نیروهای مقاومت را هدف حملات هوایی قرار می دادند که سرنوشت جنگ علیه تروریستها در عراق با شکست داعش رقم خورده بود و در سوریه نیز وارد مراحل نهایی می شد. این حملات که ابتدا توسط جنگنده های صهیونیستی در بخش های غربی و مرکزی و نیز جنوبی سوریه جریان داشت، رفته رفته به سمت مرزهای شرقی با عراق کشیده شد.
این حملات جنون آمیز به نیروهایی که در جنگ علیه تروریسم تکفیری بسر می بردند، موجب شد تا سرعت عملیات کند شود، با این حال نیروهای مقاومت همچنان به پیشروی های خود در سوریه و عملیات پاکسازی در عراق ادامه می دادند، تا اینکه از اواخر تابستان امسال آمریکا راسا وارد این معادله شد، جایی که می توان گفت ، سیاست واشنگتن در قبال منطقه وارد مرحله بازی جنون آمیز شد. بهانه آمریکایی ها برای ورود به این مرحله و حملات علیه نیروهای الحشدالشعبی، این بود که گروه های مقاومت تهدید علیه پایگاه ها و منافع آمریکا در منطقه و عراق هستند.
آنها با یک جریان سازی رسانه ای برای انحلال گروه های مقاومت تلاش زیادی کردند؛ یکبار از طریق عوامل خود در عراق سعی کردند ، الحشد را بطور کلی منحل کنند و نیروهایش را به ارتش و پلیس و سایر دستگاه های دولتی منتقل کنند و بار دیگر به دنبال ادغام این تشکیلات مردمی در ارتش و پلیس رفتند که در هر دو بار شکست خوردند.
در این میان ، در بحبوحه ایجاد درگیری با گروه های الحشد الشعبی، گونه ای از تحرکات مدنی در عراق را شاهد بودیم که هنوز درباره ریشه ها و پشت پرده های آن بحث و جدل وجود دارد ، اما پس از آنکه شعارهای این تجمعات در مناطق مرکزی و جنوبی به سمت الحشد الشعبی سیر کرد، به میزانی پشت پرده ها نیز نمایان شد. آخر مگر می شد الحشدالشعبی ، نیرویی که خاستگاهش مناطق مرکزی و جنوبی است و نقشی در مدیریت کشور ندارد و تنها در جنگ علیه داعش درگیر بوده ، مورد سخت ترین هجمه ها قرار گیرد و یا به دفاتر آنان در این مناطق حمله شود و برخی فرماندهانش مورد حمله تظاهر کنندگان قرار گیرند؟ چگونه بود که تظاهرکنندگانی که بر مدار مسائل معیشتی و مدیریتی اعتراض های خود را شروع کرده بودند، به یکباره شعارهایی سر دهند که قبلا از دهان رهبران سعودی و آمریکایی شنیده شده بود؟
ترامپ و پمپئو دروغ گفتند
بعد از آنکه کف خیابان هم نتوانست برای اهداف آمریکا جهت انحلال یکی از مهمترین ستون های مقاومت در منطقه یعنی الحشدالشعبی کاری کند، این بار به ترور متوسل شدند و بهانه هم این بود که نیروی "قدس سپاه" و سایر گروه های مقاومت اسلامی، سلسله عملیاتی علیه نیروهای آمریکایی در منطقه تدارک دیده است، اما ترور ناجوانمردانه سرداران سلیمانی و "ابومهدی المهندس"، برخلاف ادعاهای ترامپ و "مایک پمپئو" در روزهایی اتفاق افتاد که نیروهای آمریکایی با کمترین تهدیدها در منطقه بویژه در عراق روبه رو بودند. سردار سپهبد شهید سلیمانی بیشتر بر روی سوریه متمرکز بود و نیروهای الحشدالشعبی هم به رغم حملاتی که صورت می گرفت، مسیر سکوت را تا پایان ماموریتش در جنگ علیه تروریسم پیشه کرده بود.
بازخوانی صفحات آرشیو رسانه ها نیز ثابت می کند که آن روزها هیچ تحرکی علیه پایگاه های آمریکا در منطقه صورت نمی گرفت؛ همان روزهایی که بصورت مستمر پایگاه های الحشدالشعبی در مرزهای سوریه و اردن با عراق مورد حملات هوایی قرار داشت و هر روز تعدادی از این نیروها به شهادت می رسیدند؛ می توانید خبرهای آن روزها را مرور کنید.
از جمله شدیدترین حملات آمریکایی ها و اسرائیلی ها در۲۶ شهریور علیه پایگاه الحشدالشعبی در "آلبوکمال" و ۹ دی علیه مقر "کتائب حزب الله" در "الانبار" در شرق عراق صورت گرفت. این حملات باعث شد گروه تروریستی – تکفیری داعش مجال دوباره ای برای تحرکات خود بیابد، بطوری که عناصر این گروه تروریستی در ۲۳ دی ماه به نیروهای الحشدالشعبی در مرز البوکمال یورش بردند و نیز تحرکات خود را در استان های کرکوک ، صلاح الدین و دیاله شدت بخشیدند.
این حملات عمدتا از سوی آمریکایی ها یا به نیابت از آنها توسط اسرائیلی ها به بهانه نزدیکی این گروه ها به ایران و یا به بهانه تهدید نیروهای آمریکایی در منطقه توسط این گروه ها صورت می گرفت و این درحالی بود که همان زمان الحشدالشعبی و ارتش عراق در حال جنگ با داعش و ادامه عملیات پاکسازی مناطق الانبار و نینوا در غرب و شمال این کشور بودند.
البته همزمان با این حملات که به نوعی نقض حاکمیت ملی عراق هم محسوب می شود، برنامه هایی برای برهم زدن فضای سیاسی و تضعیف حکومت عراق طراحی شده بود که در میدان های تظاهرات فرصت بروز یافت و مطالبات مردمی در این کشور را با خشونت و خونریزی به انحراف کشید که این مورد جای بحث بیشتری دارد.
دلایل شکست طرح های آمریکا
به نظر می رسد آمریکایی ها در طراحی هایشان برای حذف و یا تضعیف الحشدالشعبی و دولت عراق به چند نکته دقت نداشته اند؛ اول اینکه الحشدالشعبی تشکیلاتی ذیل نیروهای مسلح عراق و کاملا رسمی است ؛ دوم این نیروها فرزندان عراق هستند و مورد حمایت ملت این کشور و سوم اینکه تضعیف فضای امنیتی عراق باعث می شود ، گروه های خارج از کنترل به صحنه آمده و ابتکار عمل را بدست بگیرند، طوری که دیگر هیچ حاشیه امنی برای نیروهای آمریکایی نماند. اتفاقات این مورد برای آمریکایی ها خیلی پرهزینه تر خواهد بود.
این طراحی آمریکایی ها به این نکته توجه نکرده که عراقی ها کشته شدن فرزندانشان را تحمل نخواهند کرد و رفته رفته بخش های بزرگتری از جامعه عراق وارد میدان تقابل با نظامیان آمریکایی می شود که حالا با مصوبه پارلمان بصورت غیر قانونی در خاک عراق بسر می برند. بنابراین می توان پیش بینی روزهای سختی را برای نظامیان آمریکایی در منطقه داشت.
از طرفی اوضاع عراق از سال ۲۰۰۳ به این سو زمانی که ارتش آمریکا خاک این کشور را اشغال کرد، همواره امنیتی بوده و گروه های مختلفی در آن حضور داشته اند و عمدتا هم مسلح هستند مانند بازماندگان "القاعده"، بعثی ها و نیز تتمه داعش که هرکدام می تواند برای برهم زدن ثبات امنیتی و سیاسی در عراق دست به اقدام مسلحانه بزند و در عین حال منافع آمریکا و امنیت پایگاه های این کشور را تهدید کنند.
دسته ای از این اطلاعات و داده ها سبب شده اند که عراقی ها به حملات صورت گرفته به پایگاه های آمریکا در عراق مانند K۱ در کرکوک و یا "التاجی" در شمال بغداد مشکوک شوند، بویژه آنکه مقام های آمریکایی هر بار بدون مشخص شدن نتایج هرگونه تحقیقی و یا به عهده گرفتن مسئولیت این حملات از سوی گروه خاص ، دستور حمله به پایگاه های الحشدالشعبی در نقاط مختلف عراق را صادر کرده اند، حال آنکه نیروهای الحشدالشعبی دست داشتن در آن حملات را به صراحت تکذیب کردند.
پرونده جدید
حالا می رسیم به هفته گذشته و حمله به پایگاه التاجی در دو نوبت که آمریکایی ها به بهانه آن هم نیروهای الحشدالشعبی و هم نیروهای ارتش عراق را در گستره وسیعی از خاک این کشور از مرکز تا جنوب هدف قرار دادند و حتی به یک فرودگاه غیر نظامی در حال احداث هم حمله کردند. دامنه این عملیات تجاوزکارانه به حدی بود که دولت و فرماندهی عملیات مشترک عراق به فریاد آمدند و ضمن محکوم کردن این حملات خواستار خروج نظامیان آمریکایی از این کشور شدند.
اکنون اما در دوره جدید ، بازی آمریکایی ها دیگر نه بد و زشت بلکه به یک بازی جنون آمیز تبدیل شده است، بطوری که آشکارا حاکمیت عراق را نقض کرده و نیروهای مسلح این کشور را هدف می گیرند، در حالی که بطور غیر قانونی نیروهایشان را در پایگاه های نظامی در عراق حفظ کرده اند.
بهانه هایی برای طولانی کردن میهمانی
همین اواخر بود که یکی از مقام های آمریکایی در گفت وگو با شبکه های تلویزیونی خارجی مدعی شد "ما میهمان ملت عراقیم و به دعوت دولت عراق آنجا هستیم"، آن هم در روزهایی که پارلمان و دولت عراق طرح خروج نظامیان آمریکایی از کشورشان را به تصویب رسانده بودند.
این توجیهات نه تنها برای عراقی ها که حتی برای خود آمریکایی ها هم قابل هضم نیست؛ این میهمانی و این همه خسارت ؟!
اکنون دولت ، پارلمان و ملت عراق در قبال بازی جنون آمیز آمریکایی ها بویژه از هنگام ترور ناجوانمردانه سردار سپهبد سلیمانی و همراهانش، یک صدا خواهان اخراج نظامیان آمریکایی از خاک خود می باشند و این مطالبه از زمانی جدی تر شده که آنها به هر بهانه ای به نهادهای حاکمیتی عراق حمله می کنند.
دیگر برای همه عراقی ها مسجل شده که آمریکایی ها با ایجاد فضای هرچه غلیظ تر امنیتی ، به دنبال یافتن بهانه های بیشتر برای حضور دائمی در عراق هستند. آنها اگر واقعا به دنبال ریشه یابی و علل حملات به پایگاه های خود در عراق بودند، باید در همکاری با دولت و نهادهای نظامی این کشور عمل می کردند؛ حتی در چارچوب عرف بین المللی ، باید در انتظار نتایج تحقیقات می ماندند و نظر نهایی دولت عراق را می پذیرفتند.
با این حال کارشناسان مسائل منطقه بر این عقیده هستند که بازی جنون آمیز آمریکایی ها در این مرحله بیش از آنکه به ماندنشان در عراق کمک کند، پایه های این میهمانی زورکی را سست خواهد کرد؛ اکنون این میهمان ، میزبانش را خسته کرده است، این میهمان در شرایط اضطرار عراق و روزهای سخت بغداد به میزبان پشت کرد و اجازه داد داعش بتازد و حالا در مسیر ثبات امنیتی، سیاسی ، اجتماعی این کشور سنگ اندازی می کند.
نظر شما