«از زمانی که «مهدی رسولپناه» بهعنوان رییس هیات مدیره باشگاه وارد شد، اختلافات افزایش پیدا کرد. ارتباط من با وزیر کاملا قطع شد وخودِ رسولپناه مستقیما با وزیر در تماس بودند و از مدیرعاملی باشگاه هیچ چیزی باقی نمانده بود. همچنین شب قبل از آخرین جلسهام با هیات مدیره باشگاه، آقای وزیر پیامی به من دادند که چرا چهار ماه است میگویم از برانکو شکایت کن، این کار را انجام نمیدهی و مسامحه میکنی؟»
این بخشی از سخنان مدیری است که تا یک هفته پیش در راس مدیریت یکی از بزرگترین و پرتماشاگرترین باشگاههای ایران حضور داشت و در چند ماه حضور در این تیم اقداماتی زیادی مانند جذب بازیکن و نظارت مدیریتی در امور باشگاه و تیم تحت نظر او بود. اما «محمدحسن انصاریفرد » پس از استعفا چرخشی ۱۸۰ درجه داشت و با ایجاد حواشی و طرح مسائل جهتدار به دنبال آن بود که دلیل استعفای خود را به سمت و سوی وزیر ورزش و جوانان سوق دهد. بهانهای که برای هوداران فوتبال ناآشنا نیست بلکه در یک ماه گذشته نیز عضو مستعفی باشگاه استقلال وزیر را به دخالت در امور باشگاه متهم و گفت «مسعود سلطانیفر» جانبدارانه رفتار می کند.
«عبدالرضا موسوی» عضو مستعفی هیات مدیره استقلال گفت: ۲ ماه صبر کردم، اما ارادهای از سوی وزارت ورزش و جوانان و شخص وزیر برای تعیین تکلیف باشگاه استقلال نبود. وقتی این شرایط وجود دارد، گفتم بیشتر از این مزاحم نشوم و بهتر است، بروم.
استفاده از کلید واژه وزیر ورزش و متهم کردن بالاترین مقام ورزشی کشور به دخالت در امور سرخآبیها در حالی است که عضو کابینه دولت دوازدهم وظایفی فراتر از دخالت در کوچکترین امور ۲ باشگاه دارد و تمام تمرکز خود را در سال منتهی به المپیک بر روی برنامه های کلان اعزام به ژاپن گذاشته است.
اما چرا مدیران ۲ باشگاه به دنبال طرح اینگونه مسائل و حاشیه سازی برای وزارتخانه هستند؟
یکی از دلایل این حاشیه سازیها این است که تمام ناکامیهای مدیریتی را به عاملی خارج از خود سوق دهند مدیران سرخآبی با هدف قرار دادن وزیر ورزش و جهت داری او از باشگاه پرسپولیس، به دنبال آن هستند که از مسوولیت و پاسخگویی شانه خالی کنند. ادعای اینکه وزیر از کدام تیم حمایت می کند یک کریخوانی هواداران است و وزیر در مقام عمل نمیتواند در مسائل ریز و درشت باشگاه نظر دهد. اما مدیران ۲ باشگاه با سوار شدن بر موج کری خوانیها به دنبال آن هستند تا ضعفهای مدیریتی خود را با دخالت وزیر پوشش دهند.
اینکه وزیر ورزش در انتصاب مدیر روابط عمومی نقش داشته دیگر ادعایی است که انصاریفرد به هنگام استعفا به صورت کتبی به آن اشاره کرد ادعایی که مایه تعجب بسیاری از کارشناسان شد. زمانی که این ادعا توسط وزارت ورزش و جوانان ورزش تکذیب شد سندی از جانب مدیرعامل ممستعفی رو نشد.
دومین دلیل حاشیه سازی پس از استعفا آن است که مدیران تعصبات خود را فقط در زمان مدیریتی بیان میکنند و اگر از میز دور باشند عِرق و تعصب تیمی رنگ خواهد باخت و با طرح حاشیه به دنبال آن هستند که مدیر جانشین را وارد مسائلی کنند که کارآمدی را از آنان بگیرد. اینگونه برخوردها نمیتواند برای کسانی که ادعای تعصب باشگاه و پیراهن تیم را دارند شایسته باشد. زیرا اگر مدیر عامل مستعفی خود را در جایگاه یک هواردار قرار دهد بدون شک به دنبال حاشیهسازی برای تیم نیست.
انصاری فرد و موسوی برای ادعای خود سندی ارائه نکردند اگر این سند ارائه شود بدون شک وزیر ورزش به عنوان فردی از کابینه دولت مورد مواخذه قرار میگیرد. در صورت تایید این ۲ عضو مستعفی آن زمان است که سلطانی فر باید پاسخگوی رفتار و عملکرد تبعیض آمیز خود باشد و به این پرسش پاسخ دهد که آیا یک وزیر در حطیه اختیار قانونی این کار را انجام داده یا اینکه تعصبات رنگی موجب چنین دخالت هایی شده است؟
در پایان با توجه به اتفاقات یک ماه اخیر و ادعاهای مطرحه وزیر باید گفت که سکوت و تکذیبهای رسانهای وزارت ورزش نمیتواند ذهنیت برخی از هواداران نسبت به ادعای مدیران مستعفی را پاک کند بلکه وزارتخانه باید یکبار برای همیشه از طریق بخش حقوقی خود نسبت به طرح چنین شائباتی پاسخ دهد تا در آینده وزارتخانه به بهانه تبدیل نشود بهانهای که موجب میشود مدیران به جای پاسخ به عملکرد خود، جایگاه وزیر را در حد انتصابات ریز یک باشگاه پایین میآورند.
نظر شما