نویسنده کتاب «رضا اسماعیلی» از فعالان و استادان حوزه علوم اجتماعی و ارتباطات مراکز آموزش عالی استان اصفهان است که این مجموعه را باهمکاری سید مهدی سجادینایینی و لیلا شکوه فر تدارک دیده و منتشر کردهاست.
در پیشگفتار کتاب که پنج بخش و ۳ پیوست دارد، به نقل از امام خمینی(ره) آمده است: فرهنگ مبدأ همه بدبختیها و خوشبختیهای یک ملت است. در ادامه هم از بیان رهبر اندیشمند انقلاب نوشته شده که ایشان بارها در فرمایشهای خود بر «اصلاح فرهنگ عمومی» تاکید داشتهاند.
این مجموعه نیز بر همین اساس بر مبنای اصلاح و ترقی فرهنگ در بخش رسانه و مطبوعات با همراهی مدیران وقت مرکز آموزش عالی فرهنگ و هنر و شورای پژوهش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی اصفهان تهیه و فراهم شده است.
در مقدمه کتاب حاضر تاریخ مطبوعات ایران و اصفهان به اختصار بازخوانی شده و آمده است: سال ۱۲۹۶ هجری قمری در اواخر دوره ناصرالدین شاه قاجار با چاپ نشریه فرهنگ به مدیریت «میرزا تقی خان کاشانی» پزشک مخصوص ظل السلطان، اولین نشریه این خطه پا به عرصه ظهور گذاشت.
پس از آن در سال ۱۳۲۰ قمری روزنامه «الاسلام» در اصفهان منتشر شد و بالاخره در دوران مشروطه هفت روزنامه به نامهای الجناب، فرج بعد از شدت، جهاد اکبر، انجمن مقدس ملی اصفهان، نقش جهان و حقیقت بهار مطبوعات اصفهان را پدیدار کردند و شکل دادند.
دوره قاجار اصفهان ۵۵ نشریه دارد اما در دوران سیاه پهلوی اول، روزنامهها و نشریههای این استان فروغ چندانی به خود ندیدند که روزنامههای باختر، اخگر، دانش اصفهان، راه نجات و عرفان از یادگاران همان دورهاند.
آغاز دوره پهلوی دوم با تضعیف حکومت مرکزی ایران همراه است و در اصفهان ۴۴ عنوان نشریه منتشر میشده اما بعد از روی کارآمدن دولت کودتا در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ دوران جدید تحدید و تهدید مطبوعات آغاز میشود.
تعداد بسیار معدود نشریات وزین، مطبوعات عوامانه و به اصطلاح زرد و نیز کاهش تعداد نشریههای سیاسی و اجتماعی از نوع انتقادی، ویژگی بارز حیات مطبوعات پس از برکناری دولت مصدق تا شروع انقلاب اسلامی بوده است.
بیبهره بودن اصفهان از یک روزنامه موثر در عرصه ملی و سراسری نقدی است که نویسنده بر این حوزه فرهنگی وارد کرده و در ادامه مشکلات و مسائل رسانههای چاپی را در گفتوگو با مدیران مسوول و اجرایی مطبوعات استان اصفهان بررسی و واکاوی کرده است.
روزنامه فرهنگ اصفهان دوره ناصری در ۴ صفحه با خط نستعلیق اعلا منتشر میشده و گویا بدون رقیب در مملکت و چشم و چراغ مطبوعات ایران زمین بوده است؛ به گونهای که روزنامه «تبریز»که با فرهنگ اصفهان هم دوره است به پای فرهنگ نمیرسیده و حتی به گفته استاد محیط طباطبایی قابل مقایسه با آن نبوده است.
گستره جغرافیایی توزیع فرهنگ اصفهان تا هندوستان، پاریس، لوکزامبورگ، مصر و اسلامبول را در بر میگرفته ،کاشان هم در دوره قاجار ۲ نشریه داشته و در مجموع ۵۷ نشریه در استان اصفهان در این زمانه منتشر میشده است.
بعد از کودتای معروف محمدعلی شاه قاجار تعدادی از روزنامهنگاران تهران از بیم جان به سایر بلاد ایران مهاجرت کردند که روزنامه «کشکول» به مدیریت مجدالاسلام کرمانی از آن جمله است.
نشریه دیگر دوره قاجار زبان زنان بوده است هر دو هفته یکبار چاپ میشده و بعد از مدتی دفتر آن از اصفهان به تهران منتقل میشود.
نام نخستین مجلهای که در اصفهان منتشر شده «گنجینه انصار» به مدیریت حاج میرزا حسن خان جابری انصاری است. صدر هاشمی درباره آن میگوید: «چاپ و نشر این نشریه بیانگر هوش و درایت اصفهانیان است.»
آغاز دوران سیاه پهلوی اول با بسته شدن روزنامه مفتش ایران(چاپ اصفهان) بعد از ۲۱ سال انتشار همراه است و خبر از دوران رکود و خاموشی اندیشه و قلم در آن زمان میدهد.
با اجرای سیاست های ضد فرهنگی در دوره پهلوی دوم نیز، تعداد زیادی از نشریههای اصفهان مانند مکرم، مجاهد، اصفهان، ستاره اصفهان و خبرهای روز تعطیل شدند و تنها مطبوعاتی همچون راه نجات و اولیا به حیات خود ادامه دادند.
سرجمع اینکه در دوران پهلوی اول و دوم ۲۵۴ نشریه در کشور به چاپ میرسیده و اصفهان بعد از تهران، رتبه دوم را از لحاظ تعداد دارا بوده است.
پردوامترین روزنامه شهر اصفهان روزنامه «اصفهان» به مدیریت مرحوم امیرقلی امینی بود که از سال ۱۳۲۱ خورشیدی تا آخرین روزهای حیات آن در سال ۱۳۵۶ ابتدا به صورت هفتگی و بعد هر هفته دو شماره و بالاخره روزانه، متجاوز از ۳۵ سال منتشر شد. داستان استنکاف مرحوم امینی از قبول چک یک میلیون ریالی در ازای تعطیلی روزنامه، بیانگر پایمردی این روزنامه نگار اصفهانی در کار مطبوعات آن دوره است.
پس از انقلاب اسلامی نیز نشریههای تخصصی، سازمانی و صنفی در اصفهان منتشر شدند و چند روزنامه و جریده نیز در این استان مجوز گرفتند.
در ابتدا گنج کوهرنگ، نسل فردا، نقش جهان، جهان فوتبال و اندکی بعد اصفهان امروز، اصفهان زیبا، نصف جهان، زاینده رود، کیمیای اصفهان، عصر اصفهان، جام اصفهان، چهل ستون و چندین و چند هفته نامه، روزنامه، دو هفته نامه و ماهنامه دیگر نیز به میدان نشر و رسانههای چاپی اصفهان وارد شدند.
در فصل پیشینه مشکلات مطبوعات مهمترین موضوع را دولتی بودن اخذ مجوز از وزارت انطباعات دوران گذشته و فضای خشک و بی روح حاکم بر روزنامهها عنوان کردهاند به گونهای که روزنامه نگاران مجبورند محامد و محاسن اعیان و بزرگان را درج کنند و این به دور از فرهنگ و آزادی بیان و قلم است.
مناقشههای سیاسی دوران مشروطه و پس از آن خاموشی و رکود دوران رضاخان شصتچی، نظارت شهربانی بر جراید تشدید شده و با کوچکترین بهانه نشریهای توقیف و گرداننده آن به زندان و تبعید گرفتار میشده است.
گاهی نیز جریدهای در خدمت منافع گروهی خاص بود و مثلا نشریه سپنتا به عنوان حافظ منافع کارخانه داران در دوره مصدق عمل میکرد.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و سپس آغاز جنگ تحمیلی روزنامهها دچار رکود می شوندو تنوع چندانی ندارند.
مشکل افول و زوال رسانههای چاپی با ظهور اینترنت و رسانههای الکترونیک، مرکز گرا بودن و وابستگی به پایتخت، مشکلات مالی، نبود چاپخانههای مناسب در یک دوره خاص، اداره خانوادگی بیشتر مطبوعات محلی بویژه در اصفهان، «رومزد بودن نه مغز مزد بودن» نوشتهها و خبری صرف بودن و نه تحلیلی بودن از عمده مشکلات مطبوعات بعد از انقلاب است.
نویسنده و همکاران وی ۹ مساله عمده به اضافه مباحث و راهکارهای آنها را در جدول های صفحه ۴۲ تا صفحه ۶۵ کتاب ردیف کردهاند.
مرتضی پدریان از فعالان رسانه ای اصفهان و مدیر هفته نامه تندر در یک نمونه گفته است: در طول ۴ سال انتشار نشریه میلیونها تومان ضرر داشتهایم. اراده مسوولان استان بر حل مشکلات مطبوعات نیست و آنها میانه خوبی با مطبوعات اصفهان ندارند.
۲۰ صفحه پایانی کتاب نیز مشخصات، شناسنامه مطبوعات و رسانه های استان اصفهان را در قالب جدول هایی منظم منتشر کرده است.
انتشارات سرود اندیشه، کتاب «مطبوعات استان اصفهان مسائل و راهبردها» را در۱۱۱ صفحه چاپ کرده است.
نظر شما