آمار جانباختگان ویروس کرونا در کنار مبتلایان به این بیماری در همه جهان روند صعودی دارد. ایران هم از این قاعده خارج نیست. نوع و نحوه عملکرد دولتها در برابر این پاندمی هم متفاوت و البته با انتقاداتی همراه بوده است. هر کشور و اقلیمی هم بر اساس شرایط موجود در این زمینه تصمیمگیری کرده و اقداماتی را انجام داده است. به طوری که امروز به نظر می رسد الگوهای بومی و متفاوتی در کشورهای مختلف در مبارزه با این ویروس در حال ایجاد است. با وجود اینکه گزارههای اشاره شده در بالا به صورت تقریبی در همه جهان یکسان هستند اما نحوه پوشش خبری آنها در ایران از سوی برخی رسانهها با تفاوتها و تناقضهای بسیاری روبروست. اخبار منتشر شده از سوی شبکههای تلویزیونی خارج از ایران وضعیت ایران را اسفبار! و جهان را پایدار گزارش میکنند. اگر چه آمارهای مرگ و میر و مبتلایان به این بیماری دستکم نشان میدهد که شرایط در همه جای جهان و نه تنها ایران مطلوب نیست و بحران کرونا بسیاری از اقتصادها و امکانات دولتی را حتی در کشوری مانند آمریکا فلج کرده است.
کرونا؛ یک سوژه دو پرداخت
تصمیمات، اقدامات، خسارات، تلفات و حتی مقامات مبتلا به ویروس کرونا همگی گرچه موضوعات مشترک جهان در دوران پاندمی ویروس کرونا است اما تلاشهای برخی رسانههای خارجی چه فارسی زبان و چه غیر فارسی زبان معطوف به این موضوع است که این پارامترها را در ایران بحرانی و خطرناک، ناکارآمد و ناکافی، در حال صعود و غیرقابل کنترل، به ضرر مردم و ضد منافع آنها و در خارج از ایران، آرام و ملایم، تحت کنترل و عاقلانه، به نفع مردم و جامعه نشان دهند.
برخی از این رسانهها با وجود شیوع بحران کرونا در جهان بیش از ۹۰ درصد فعالیتهای خود را بر کرونای ایران متمرکز و با استفاده از شایعهسازی، انتشار اظهارنظرهای دروغین از زبان مقامات، سیاهنمایی از اقدامات، جعل خسارات و آمار جانباختگان و بزرگنمایی عملکرد دولتهای خارجی در کنار کوچکنمایی اقدامات داخل کشور، در مسیر افزایش نگرانیهای مردم ساعتها برنامه و خبر پخش و تولید کردند.
نقل قول از جلسهای که برگزار نشد
عملکرد دولت ایران در برابر کرونا در قیاس با بسیاری از کشورهای مدعی قابل قبول بوده و به همین دلیل است برای حمله و انتقاد از ایران به شایعهسازی و اظهارنظرهای عجیب روی میآورند. جلسات ساختگی ترتیب میدهند و درباره تصمیمات و اقدامات نگرفته و نشده داخل ایران سناریو ساخته و بر اساس آن تحلیل میکنند. برای مثال ۲۱ فروردین یکی از رسانههای فارسی زبان در خبری اختصاصی مدعی شد که رییس جمهوری در جلسه شورای عالی امنیت ملی اعلام کرده است که حتی در صورت مرگ میلیونها ایرانی هم نباید فعالیتهای اقتصادی متوقف شود! یا اگر فعالیت اقتصادی را متوقف کنیم ۳۰ میلیون گرسنه به خیابانها میآیند! خبرهای دروغ این رسانه با واکنش معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهوری مواجه شد و «علیرضا معزی» در توییتر نوشت: «هفته گذشته، یک جلسه ستاد ملی کرونا، یک جلسه با روسای کمیتههای آن، دو جلسه هیأت دولت و یک جلسه ستاد اقتصادی به ریاست روحانی برگزار شده و «شورای عالی امنیت ملی» جلسهای نداشته است. بدیهی است که هر نقل قول از جلسهای که اساسا برگزار نشده، کذب محض و دروغ آشکار است.»
مدافعان حقوق بشر هم در شرایط کرونایی به یکی از خبرسازترین گروهها تبدیل شده اند و این رسانهها به استناد آمار ادعایی آنها هر روز تعداد جانباختگان زندانهای ایران را افزایش میدهند و از سرکوبهای خونین سخن میگویند! همین مدافعان حقوق بشر اما در شرایطی که کشورهای پیشرفته هم در تامین دارو و برخی اقلام بهداشتی با چالش های بزرگی روبرو هستند، درباره تحریمهای شدید دارویی و بهداشتی آمریکا علیه ایران سکوت میکنند.
«وحشت درباره وخامت دوباره اوضاع در تهران»، «آمار مبتلایان به کرونا در مشهد بسیار بیشتر از آمار رسمی است»، «مسئولان رهایمان کردهاند» این تیترها نمونههایی از اطلاع رسانی از شرایط کرونایی ایران است. حال به این خبرها و تیترها از اروپا و آمریکا در همین رسانه ها دقت کنیم:
فرانسه قصد دارد با استفاده از اطلاعات تلفن همراه شهروندان این کشور، زنجیره انتقال ویروس کرونا را شناسایی کند، در بریتانیا، وضعیت جسمی بوریس جانسون، نخست وزیر این کشور، که در بخش مراقبتهای ویژه بستری است، «پایدار» توصیف شده است، «ابراز امیدواری ترامپ به نتیجه کارزار مقابله با شیوع کرونا»، «دونالد ترامپ: امیدوارم شاهد پایین آمدن منحنی قربانیان کرونا در ایالتهای آسیب دیده باشیم»، «کمک گوگل به مقابله با کرونا»، «تلاش برای محافظت دو توله پلنگ کمیاب از ابتلا به کرونا»، «کرونا؛ چطور با مسئله مشروبات الکلی در دوران قرنطینه کنار بیاییم»، «نجات یافته ۹۷ ساله شیوع کرونا».
تنها کافی است کلمات به کار برده شده در خبرهای مربوط به ایران را با کلمات استفاده شده در خبرهای مرتبط با دیگر نقاط جهان مقایسه کنیم؛ وخامت، بحران، سرکوب، اعدام، خونین، بیاعتمادی، مرگ، در برابر امیدواری، نجات، محافظت، کمک، پایدار، زنجیره انتقال و... این کلمات در خبرگزاریهای این رسانهها منعکس شده و حجم اظهارنظرها در برنامههای تلویزیونی بسیار بیشتر از این مقدار است و گروه بیشتری از ایرانیان را شامل میشود. بار مثبت و منفی هریک از این کلمات در شرایطی که مردم بیش از همیشه به آرامش نیاز دارند میتواند روحیه جامعه ایران را با صدمات جبران ناپذیری روبرو کند.
اهداف جنگ روانی - رسانه ای علیه ایران
دلسرد کردن مردم ایران از اقدامات دولت، بیاعتماد سازی به تصمیمات و در نهایت ناکارآمد سازی حکومت ایران در مواجهه با ویروس کرونا مهمترین هدف رسانههای خارجی به ویژه فارسی زبان از سیاهنمایی علیه ایران است. موضوعی که گرچه تازگی ندارد اما در مغایرت آشکار با اصول ادعایی خود این رسانهها و مجامع بین المللی است. در شرایطی که ایرانیان با بحران اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا و پاندمی کرونا دست به گریبان هستند این رسانهها در راستای افزایش آلام مردم گام برمیدارند.
ایران بیش از همیشه به اعتماد کردن به سیاستمداران خود نیازمند است و تنها در سایه این اعتماد است که میتواند با آنها همکارهای لازم را داشته باشد. این اعتماد برای گردانندگان رسانههای فارسی زبان خارج از این سم است و برای خنثیسازی آن از هیچ اقدامی فرو گذار نخواهند کرد. این میان رسالت فعالان رسانهای و رسانههای داخل کشور در تمیز و تفکیک دادن میان اخبار جعلی و شایعات با واقعیات موجود درباره بحران کرونا از یک سو و شفافیت عملکرد و صداقت مسئولان از سوی دیگر میتواند تا حدودی از اثرات این سم پاشی رسانهای را کم کند و آرامش بیشتری برای جامعه به وجود آورد.