«نصرتالله تاجیک» در گفتوگو با خبرنگار سیاسی ایرنا، درباره تحولات و وضعیت منطقه خلیج فارس در دوران شیوع ویروس کرونا گفت: نظریهپردازی درباره دوران پیشاکرونا و پساکرونا یک نوع اضافه برآورد و مفهوم سازی است و نه مشغول سازی .کرونا چنان شوکی به جهان وارد کرده که همگان به فکر آن هستند که از خود محافظت کنند و فرصتی برای تئوریپردازی فراهم نشده و مسائل مطرح شده هم مفروضات هستند.
وی با بیان اینکه تاکنون ویروس کروتا تاثیری بر سیاست خارجی کشورهای منطقه نگذاشته و موجب تغییر راهبردها نشده است، اظهار داشت: شاید کشورها از نظر عملیاتی، در ابتدای امر مقداری به درونگرایی سوق یابند اما در نهایت، کرونا میتواند موجب همکاریهای بینالمللی در زمینههای مختلف - به ویژه آنچه به سلامت فردی و بهداشت عمومی ضربه میزند – را به همراه داشته و مورد توجه قرار دهد.
شیوع هر نوع ویروس میتواند زمینهساز یک فاجعه شود
به گفته این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی، توجه به توسعه همکاریهای بهداشتی، تغییرات اقلیمی، مسائل زیست محیطی، آلودگی دریاها، طوفانهای گرد و غبار و پیشروی شنریزها از جمله زمینههای مشترک برای همکاری کشورهای منطقه در دوران پساکرونا است که اگرچه در گذشته هم وجود داشته اما آنچنان مورد توجه نبوده است.
تاجیک ادامه داد: شیوع ویروس کرونا و تبدیل شدن به آن به یک همهگیری جهانی نشان داد شیوع هر نوع ویروسی میتواند زمینهساز یک فاجعه در ابعاد بینالمللی شود و همه کشورهای دنیا را درگیر آن کند.
وی روابط میان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس را با ایران را همچنان منجمد دانست و تصریح کرد: روابط کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس با ایران روابط شکوفایی نیست آنهم در منطقه حساسی که تولیدکننده و تامینکننده نیمی از انرژی دنیا است.
اعراب برجام را عامل هژمونی ایران در منطقه میدانستند
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به نقش تعیین کننده دخالت خارجی در روابط میان کشورهای حاشیه خلیج فارس اظهارداشت: روابط کشورهای منطقه مبتنی بر همکاری و براساس درک دغدغهها و فهم مشترک از مسائل نیست که منجر به شکلگیری یک الگوی همکاری شود. شاخصه مهمی هم از روابط میان شمال و جنوب خلیج فارس وجود ندارد که بتوان به آن اشاره کرد.
تاجیک با بیان اینکه برجام نتوانست به انجماد روابط این کشورها با ایران پایان دهد، ابراز داشت: کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به دلیل عدم توسعهیافتگی فکر میکنند برجام و حل اختلافات ایران با غرب به ویژه آمریکا میتواند به هژمونی ایران و تغییر توازن کامل منطقهای به سود تهران منجر شود. به همین خاطر، آنها در ماجرای توافق هستهای در مقابل ایران ایستادگی کردند.
وی درباره تغییر رویکرد امارات نسبت به ایران طی یک سال گذشته هم بیان کرد: اگر قرار باشد در کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس یک نوع تقسیمبندی داشته باشیم، علاوه بر عمان که دغدغهها و ویژگیهای خاص خود را در رابطه با ایران دارد، امارات کشوری است که میتواند بیشترین همکاری و مراودات را با ایران داشته باشد.
امارات به دنبال افزایش نقش و وزن ژئوپولتیکیاش است
این دیپلمات پیشین با تشریح ظرفیتهای ایران در امارات یادآور شد: به دلیل میزان بالای حضور ایرانیان در امارات، حجم بالا و سنگین سرمایهگذاری آنها در امارات به ویژه در دوبی، نفوذ گسترده آنها در اقتصاد این کشور، قدمت روابط دو کشور، نزدیکی جغرافیایی و مسائل مشترک در امنیت ملی و همچنین سوابق تاریخی، امارات از ظرفیتهای بالایی برای روابط نزدیک و گستردهای با ایران در حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برخوردار است.
تاجیک ظرفیتهای روابط ایران و امارات را بیشتر از گفتوگوی وزرای امور خارجه دو کشور دانست و عنوان کرد: در عین حال امارات جاهطلبیهایی دارد و خیزهایی برداشته تا نقش و وزن ژئوپولتیکی خود را در منطقه و جهان افزایش دهد اما از مشکلاتی برخوردار است که آن هم به حالت امارات گونه بودن این حکومت و شیخنشین بودن آنها برمیگردد.
وی با یادآوری تحولات خلیج فارس طی یک سال گذشته گفت: از حدود ۹ ماه پیش و پس از وقوع انفجار نفتکشها در نزدیکی بندر الفجیره و مورد هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکایی توسط نیروهای مسلح ایران، شوک زیادی به کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس به ویژه امارات وارد شد و بیتفاوتی ترامپ هم موجب شد تا اعتماد این کشورها به آمریکا کاهش یابد و رویکرد بهبود مناسبات با ایران را از خود نشان دهند.
مسائل میان تهران و ریاض، رقابتهای منطقهای است و نه روابط دوجانبه
این کارشناس مسائل خلیج فارس اظهار داشت: از سوی دیگر، برگزاری نمایشگاه اکسپو ۲۰۲۰ در دوبی هم موجب شد تا حکام دوبی که روابط بهتری با ایران دارند، برای برگزاری بدون حاشیه و دردسر این نمایشگاه پرونده مدیریت روابط با ایران را از ابوظبی بگیرند و عادیسازی روابط آغاز شد اما شیوع کرونا موجب تداوم آن نشد.
تاجیک درباره مناسبات ایران و عربستان هم تصریح کرد: مهمترین داستان روابط ایران با کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مربوط به عربستان سعودی است. عربستان بر مدار تعدادی از گسلها و چالشهای جمعیتی، دموگرافیک، سیاسی و اقتصادی قراردارد و مانند یک دیگ، در حال جوش و غلیان است و در مسائلی هم مانند جنگ یمن در یک باتلاق قرار گرفته و بعید هم است که بتواند کار ویژهای را انجام دهد مگر آنکه به آن پایان دهد.
وی با یادآوری اینکه ایران با عربستان مسئله دوجانبه مانند مسائل ارضی و مرزی ندارد، خاطرنشان کرد: مسائل میان تهران و ریاض، رقابتهای منطقهای دو کشور و سهمی است که عربستان میخواهد به عنوان رهبر جهان عرب یا رهبر جهان اسلام از منطقه غرب آسیا به خود اختصاص دهد.
فقط خطای محاسباتی باعث جنگ میان ایران و آمریکا میشود
سفیر اسبق ایران در اردن اضافه کرد: براساس گزارشهای منتشر شده، سعودیها به همراه اماراتیها سرمایهگذاری سنگینی در لابی پیروزی ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ داشتند و خواست آنها پیروزی ترامپ بود چراکه به گمان آنها، اوباما در جهت حل اختلافات با ایران بود و آنها را برای صلح سرد با ایران و تغییر نقش در مناسبات منطقهای تحت فشار قرار داده بود.
تاجیک با بیان اینکه اختلافات میان ایران و عربستان باید با یکدیگر جداسازی شوند، ابراز داشت: به هر میزان که ایران و عربستان با یکدیگر اختلاف دارند در مورد مسائلی نظیر نفت، حج و مسائل زیستی منطقه دارای اشتراک هستند و اینها میتواند زمینههای مساعدی برای بهبود مناسبات باشند.
وی درباره رویارویهای ایران و آمریکا در خلیج فارس هم بیان کرد: بعید است ایران و آمریکا به رویارویی نظامی و مستقیم در خلیج فارس برسند مگر آنکه یک خطای محاسباتی از سوی یکی از دو کشور انجام شود.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران یادآور شد: ترامپ در رویارویی با ایران، استراتژی مشخصی دارد و تلاش میکند از طریق فشار حداکثری تنگ کردن حلقه اقتصاد بر گلوی مردم، ایران را از درون خالی کرده و مردم را به شوراندن علیه حاکمیت وادار کند وگرنه جنگ نظامی هزینه بالایی دارد و آمریکا خواهان دادن این هزینه نیست.
نظر شما