داستان لیگ وزنهبرداری و سرنوشت قراردادهای این ورزشکاران به تیمهای نهچندان مدعی یکی از غمانگیزترین داستانهای ورزشی ایران است، داستانی که پایان آن برای ورزشکار با دریافت مبلغ کمی از قرارداد ختم و ورزشکار برای دریافت طلب خود از باشگاه باید چند سال در رفت و آمد باشد. ورزشکاران این رشته در تیمهای متوسط و ضعیف اگر میزان زمانی که برای دریافت بدهی فعالیت میکنند به دنبال تمرین سبک و دوندگی در راستای آمادگی جسمانی بودند، بدون شک قهرمانی کشور و قاره کهن برای آنان دور از ذهن نبود.
آنان گلایه دارند و در چند روز گذشته نیز بهصورت متناوب آن را طرح کردند برخی از بدهیهای چند سال گذشته سخن به میان خواهند آورد و برخی دیگر مبلغ قرارداد خود را در دریافت یک جفت کفش ورزشی که هزینه آن ۲۰۰ هزار تومان بوده است خلاصه میکنند. این تراژدی وقتی تکمیل میشود که لیگ وزنهبرداری ایران کاملاً ۲ قطب مخالف دارد. در یکسوی آن تیمیمانند بازار بزرگ با پشتوانه مالی خود تمام ستارههای این رشته را جذب میکند و از روز نخست رقابت تکلیف قهرمان را مشخص خواهد کرد اما در سوی دیگر گروههایی قرار دارند که با ورزشکاران کمتر شناختهشده به روی تخته وزنهبرداری میروند و نتایج آنان نیز در حد عنوان پنجم و ششمی است. گویا این تیمها با استخدام ورزشکاران ناشناخته تنها به دنبال افزایش کمی تعداد تیمهای حاضر در مسابقات هستند.
وزنهبرداران حاضر در لیگ برتر که نامی در اندازه سهراب مرادی، کیانوش رستمی، علی هاشمی، علی داودی، حافظ قشقایی، علی میری، ایوب موسوی و رضا دهدار ندارند در لیگ برتر وزنهبرداری از ۲ جنبه دچار خسران خواهند شد. از یکسو آنان باید در آوردگاه لیگ با بزرگان این رشته در ایران رقابت کنند که نتیجه انفرادی و تیمی آن از پیش مشخص است و این وزنهبرداران میدانند که با چنین ظرفیتی شانسی برای حضور در تیم قهرمان و تیم ملی ندارند. در سوی دیگر قرارداد آنان در مقایسه با ملیپوشان ناچیز و شیوه پرداخت آن قطرهچکانی است.
تیمی که عنوان پنجم یا ششم لیگ ۶ تیمی را کسب میکند بدون شک در قرارداد و پرداختی با تیم متمولی مانند بازار بزرگ قابلمقایسه نیست. لذا در زمان بستن قرارداد ورزشکاران خود در حد نتیجهگیری برای آنان پرداختی تعیین میکند. این پرداختی در ادامه لیگ بهصورت قطرهچکانی است و ممکن است تا چند سال نیز ادامه داشته باشد و از سوی فدراسیون نیز تضمینهای لازم را نیز در این زمینه پیشبینی نکرده و تیمها با وجود داشتن بدهی بار دیگر مجوز حضور در دور بعدی لیگ برتر را دریافت میکنند.
با این شرایط و وضعیتی که لیگ وزنهبرداری ایران دارد باید گفت آنچه نتیجه لیگ را از پیش مشخص میکند پول و قدرت مالی یک باشگاه است که یکروزه تشکیل میشود و بدون توجه به مباحثی مانند استعدادیابی و پرورش نخبگان این رشته تا چند سال در سطح اول ورزش ایران باقی میمانند؛ شیوهای که در چند سال گذشته با بیمه راضی شروع و اکنون با راهبرد بازار بزرگ ایران ادامه دارد.
از سوی دیگر ورزشکاران رشتهای مانند وزنهبرداری و حتی قهرمانان جهان و المپیک این رشته نیز درآمد آنچنانی از این رشته طاقتفرسا ندارند و تنها در صورت قهرمانی در پیکارهای جهانی، آسیا و المپیک به جایزهای که در نظر گرفته شده دست مییابند و سایر ورزشکاران این رشته به طور حتم نمیتوانند از چنین پاداشی بهره ببرند. پس در نتیجه حضور در لیگ تنها منبع درآمد همه وزنهبرداران است. با این وجود باید از مسوولان تیمهایی همچون بازار بزرگ و در گذشته بیمه رازی نیز تشکر و قدردانی کرد که با تیمداری در این رشته به نوعی حامی مالی ورزشکاران شدند و با جذب قهرمانان جهان و المپیک انگیزه فعالیت در وزنهبرداری را در آنان نگه داشته است.
از سوی دیگر اگر وضعیت سایر تیمهای حاضر در لیگ که از قدرت مالی کمتری برخوردار هستند به همین شکل استمرار داشته باشد بدون شک لیگ برتر وزنهبرداری ایران نمیتواند محرکی برای ورزشکارانی باشد که بهتازگی گام در نبرد با فولاد سرد گذاشتند. آنان نه انگیزه موفقیت را در تیم خود میبینند و نه امیدی به شرایط اقتصادی آن تیم دارند. بهتر است فدراسیون و مسوولان لیگ وزنهبرداری ایران قانونی برای رقابتها تدوین کنند تا لیگ ایران مسیر پویایی را در پیش گیرد.
اگر چنین پویایی برای لیگ حاکم شود میشود انتظار داشت که پخش تلویزیونی و ورود حامی مالی به لیگ برتر میسر شود و در ادامه شاهد حضور پرتعداد تماشاگران در زمان برگزاری مسابقات باشیم تماشاگرانی که جای خالی آنان در لیگ وزنهبرداری بهشدت حس میشود.
نظر شما