شیوع بیماری کرونا پیامدهای گوناگونی را بر عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سرتاسر جهان تحمیل کرده است به گونهای که کارشناسان پیش از کرونا را با دوره پس از آن کاملا متفاوت و در برخی موارد متعارض میبینند.
به اعتقاد تحلیلگران از جمله تاثیرات مهم بینالمللی این ویروس بر روابط کشورهای جهان و دگرگونی ماهیت قدرت و دیپلماسی به ویژه در میان دولتهای غربی حادث میشود. این شکل جدید رقابت یا تنش به ویژه در مورد اروپا و آمریکا چشمگیرتر خواهد بود؛ جایی که قدرتهای بزرگ اروپا و ایالات متحده بیشترین درگیری را با ویروس کووید ۱۹ پیدا کردند. بالاترین ابتلا و تلفات انسانی بر کشورها در این دو بخش از کره زمین وارد آمد، ضمن اینکه خسارتهای اقتصادی کرونا بر آنها نیز چشمگیرتر از دیگر مناطق بودهاست.
تشدید بیاعتمادی در دوره ترامپ
نگاهی به روابط چند ساله اخیر دو سوی آتلانتیک نشان میدهد که روابط ترانسآتلانتیک چند مدتی است که رو به سردی رفته و در دوره ریاستجمهوری «دونالد ترامپ» در بعضی حوزهها به خصوص تجارت روبه وخامت گراییده است. اندیشکده «کارنگی» در گزارشی آورده است که همهگیری جهانی کرونا روابط متزلزل در دو سوی آتلانتیک را بدتر کرده و تا مرز نابودی برده است و به همین دلیل آمریکا و اروپا باید تلاش بسیاری انجام دهند تا این روابط را به مسیر مناسب آن باز گردانند.
از نگاه کارشناسان روندها به گونهای بوده است که گویی روابط دیپلماتیک واشنگتن با متحدان اصلی آن در اروپا همچون آلمان به مسلخ فرستاده شده است. بسیاری از دیپلماتهای اروپایی تصریح میکنند به یاد ندارند که روابط در دو سوی آتلانتیک تا به این اندازه ناخوشایند بوده باشد. طبق تحلیل فوق، اعتماد اروپاییها به ایالات متحده از زمان حضور ترامپ در کاخ سفید بهشدت کاهش یافته است. بنابر نتایج نظرسنجی تازه موسسه «پیو» از هر چهار شهروند اروپایی (به ویژه در کشورهای آلمان و فرانسه)، سه نفر دولت کنونی آمریکا را قابل اطمینان نمیدانند.
واشنگتن و پایتختهای اروپایی در زمینه سیاستهای گوناگونی با هم تنش دارند. مواردی همچون وضع تعرفهها، هزینههای دفاعی در ناتو و سیاست خارجی از جمله این موضوعات است. با این حال سیاستهای متعارض واشنگتن در دوره اخیر افزایش یافته است که بیش از همه به غیرقابل پیشبینی بودن سیاست خارجی و تصمیمسازیهای ایالات متحده در دوره ترامپ مربوط میشود. دورنمای این روند حتی در دوره شیوع بیماری کرونا تشدید شده است.
مرکز پژوهشی «بلفر» وابسته به دانشگاه هاروارد آمریکا هم ویروس کرونا را به شدت بر روابط فراآتلانتیکی موثر میداند. طبق این تحلیل پیامدهای بیماری در حوزه های تجاری، بهداشتی، امنیتی، سیاسی، حاکمیتی و محیط زیستی موثر افتاده است. برخی تحلیلگران این موسسه حتی کووید ۱۹ را بر موضوعاتی همچون برگزیت و نوع روابط با چین اثرگذار دانستهاند.
«نیکلاس برنز» یکی از شناخته شدهترین چهرههای آمریکایی در پروژه روابط ترانسآتلانتیکی این مرکز بر این اعتقاد است که ویروس کرونا بر آینده روابط دوسوی آتلانتیک حکمفرما خواهد شد و در ماهها و شاید سالهای بعد بحرانهایی را به ویژه در حوزه اقتصادی میان دو طرف ایجاد خواهد کرد. این چالشها برای آمریکا، اروپا و کانادا در دوره پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه خواهند بود.
به باور این دیپلمات سابق، هنگامی میتوان به این مشکلات پاسخی قاطعانه و قدرتمند داد که همه متحدان در کنار هم فعالیت کنند نه اینکه همچون دوره کنونی هر کشوری بهتنهایی و فقط برای منافع خود اقدام نماید. کارشناسان سیاست بینالملل هم تاکید دارند دوسوی آتلانتیک در زمینه تهیه واکسن، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و ایجاد آمادگی برای مقابله با موج دوم بیماری یا نوع برخورد با ویروسهای جهانی بعدی میتوانند در کنار هم موفق عمل کنند.
حملات ترامپ به اروپا
رسانهها و تحلیلگران موارد گوناگونی را به عنوان دلیل نارضایتی و بیاعتمادی پایتختهای اروپایی به واشنگتن بر میشمرند. ترامپ به جای آنکه برای انسجام دو طرف، رایزنیهایی را انجام دهد، در ماه مارس بیشتر زمان خود در دفتر بیضی کاخ سیفد را به سرزنش اروپاییها صرف کرد و قاره سبز را عامل انتشار بیماری به آمریکا دانست. این اندیشکده آمریکایی افزود تصمیم ناگهانی ترامپ در مورد ممنوعیت سفر اروپاییها به آمریکا بدون هیچ مشورت مقدماتی صورت گرفت. لحن غیردیپلماتیک ترامپ، رهبران اروپایی را هم به واکنشی غیرمعمول و تند وادار کرد. علاوه بر این حمایت شدید ترامپ از برگزیت و اقدام بعدی وی در زمینه معافیت انگلیس از فهرست اولیه کشورهای تحت تاثیر کرونا، شائبه تمایالات سیاسی کاخ سفید را تقویت کرد البته بعدها لندن هم وارد این فهرست شد.
هماهنگی میان آمریکا اروپا و آمریکا همیشه مورد توجه مقام های اروپایی بوده است. چند گفتوگوی ویدئویی ترامپ با رهبران کشورهای آلمان، فرانسه، لهستان و انگلیس و مذاکرات «مایک پومپئو» وزیر امور خارجه کاخ سفید با دیپلماتهای اروپایی تمایل برای همکاری بیشتر ترانس آتلانتیک را نشان داد اما فقدان سازگاری میان کاخ سفید و کارگروههای تخصصی وزارت امورخارجه در دوره ریاست جمهوری ترامپ باعث سرگشتگی دیپلماتهای اروپایی شده است.
طبق تحلیل کارنگی، نبود تعامل میان ایالات متحده و اروپا از مهمترین نمودهای آشکار در دوره ترامپ است. ترامپ با تمرکز بر شعار نخست آمریکا، به عقبنشینی واشنگتن از نقش رهبری سنتی خود در جهان سرعت بخشید. این فرایند شامل نقش آمریکا در اروپا هم شد، جایی که ترامپ نشان داد نه تنها نسبت به همگرایی بیشتر در اتحادیه علاقهمند نیست بلکه با آن دشمنی میورزد. به اعتقاد «آنگلا مرکل» حتی بیماری کرونا که مهمترین چالش اتحادیه اروپا تاکنون بوده است هم باعث افزایش تعامل دولت ترامپ با اروپا یا تغییر بنیانهای رویکردی وی به این قاره نشد.
دلخوری اروپا از آن است در حالی که بحران در قاره سبز به تدریج عمیق میشد واکنش آمریکا و ترامپ تنها سکوت بود. به بیان دیگر هنگامی که ویروس کرونا فشار زیادی را بر اروپای مدرن تحمیل میکرد دولت ترامپ همچنان بر تعاملگریزی تمرکز کرده بود. البته در این بین کمکهایی از سوی واشنگتن به ایتالیا و برخی گروهها و کشورهای متحد آمریکا صورت گرفت که به اعتقاد برخی تحلیلگران هدف آنها نیز از جهاتی تشدید واگرایی در اتحادیه تعبیر میشد.
به اعتقاد نیکلاس برنز، این وقایع فاجعهبار زنگ خطر را برای رئیس جمهوری آمریکا مخصوصا راهبرد «نخست آمریکا»ی وی به صدا در آورده است. برنز تاکید دارد: انتقاد مداوم و توهینهای بیپرده ترامپ به نزدیکترین دوستان آمریکا همچون کانادا، آلمان، فرانسه و دیگر کشورها، ما را در انزوا قرار دادهاست و تقریبا همه کشورهایی را که میتوانستند در لحظات حساس به واشنگتن کمک کنند، دلسرد کرده است.
اندیشکده کارنگی نیز تصریح میدارد کمکهای محدود کاخ سفید به برخی کشورهای اروپایی نتوانست ذهنیت کلی آنها نسبت به بیعملی و سیاستهای ایالات متحده را تغییر دهد. این درحالی بود که همزمان چین و روسیه با اهرم ویروس کرونا به دنبال تقویت موقعیت خود و ارائه تصویری بهتر در قاره سبز و تضعیف جایگاه ایالات متحده بودند.
برنز تاکید دارد نباید فراموش کرد که در زمان حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ، متحدان در فضایی تیره در کنار واشنگتن ایستادند؛ در شرایط کنونی هم آمریکا باید برای مقابله با خطری بزرگتر در کنار آنها قرار بگیرد.
نظر شما